اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، بسیج دانشجویی دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص تداوم عزاداری ها تا اربعین حسینی بیانیه ای صادر کرد که به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
ضمن عرض تسلیت به مناسبت ایام محرم الحرام و شهادت سرور و سالار شهیدان، اباعبدالله الحسین (ع)، اکنون که به حول و قوه الهی عزاداری های دهه اول محرم با شکوه خاص و با همکاری عموم مردم به بهترین نحو ممکن برگزار شده است و با توجه به اینکه ماوقع واقعه کربلا و اسارت اهل بیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در روز عاشورا و پس از آن تا اربعین حسینی اتفاق افتاده است؛ بنابراین بسیج دانشجویی دانشگاه فردوسی بر خود فرض می داند تا از باب امر به معروف از هیئات و تشکل های مذهبی، ائمه محترم جماعات، هنرمندان ارزش مدار، نشریات دانشجویی و همچنین عموم مردم درخواست کند تا به عزاداری دهه اول اکتفا نکرده و عزاداری ها را (هرچند مختصرتر) تا اربعین حسینی ادامه دهند.
در این باب و با توجه به نیاز های روز جامعه اسلامی موضوعات ذیل به عنوان برخی از اولویت ها جهت پخش محتوا در قالب های سخنرانی، نشریه، تولید پوستر و پادکست و تئاتر و فیلم و کلیپ و تراکت و ... در این دو ماه پیش رو پیشنهاد می گردند:
۱- شاید اولین نکته ای که به ذهن می رسد، سکوت و عدم حمایت خواص مسلمانان زمان امام حسین علیه السلام از جبهه حق و در راس آن از شخص امام باشد. در هر جامعه ای خواص نقش تعیین کننده ای را در بصیرت افزایی مردم دارند و وقتی خواص، خود را از سیاست کنار می کشند، مردم دچار ابهام و سردرگمی خواهند شد تا جایی که ممکن است در تشخیص حق از باطل دچار اشتباه شوند. در این خصوص می توان سلیمان بن صُرَد خزاعی را مثال زد که از خواص جامعه آن روزگار بود که در جنگ بین یزید و امام حسین (ع) از امام حمایت نکرده و سکوت اختیار کرد هر چند بعدها توبه کرد و قیام توابین را به راه انداخت ولی دیگر دیر شده بود و فایده چندانی نداشت. بنابراین خواص جامعه (گذشته – امروزی) باید دارای بصیرتی بالا باشند تا در مواقع ضروری و سروقت حاضر شده و به تبیین جبهه حق از باطل بپردازند.
۲-«پساعاشورا» اهلبیت چه بود؟؛ در عاشورا معلوم شد که سیدالشهدا به شهادت رسید، عزیزانش به شهادت رسیدند اما پساعاشورا چه شد؟ ما هم پساعاشورا داریم، پساعاشورای ما نیز باید پساعاشورای اهلبیت باشد.
در پساعاشورا آیا اهلبیت در عاشورا ماندند و کنار کشتهها شروع کردند اشک ریختن، گریه کردن و ناله کردن یا راه افتادند؟ راه افتادند یزید را رسوا کردند، راه افتادند تبار بنیامیه را شکست دادند، راه افتادند دشمن را نابود کردند با حرکتشان، راه افتادند و دنبال راه افتادن خودشان، تا امروز دهها و صدها هزار انسان را راه انداختند، این پساعاشورای اهلبیت بود، پساعاشورای ما هم باید اینگونه باشد.
ما الآن دودسته هستیم در پساعاشورایمان، یک عده آدمهایی که روز عاشورا و تاسوعا مینشینیم و امام حسینِ در گودی قتلهگاه، امام حسینِ سر بریده در تشت طلا، زینب و سکینه کتکخورده و سیلی خورده را به یاد می آوریم و فقط گریه می کنیم و بعدش می رویم دنبال کار خودمان، نه به داعش کار داریم، نه به دشمنان امام حسین کار داریم، نه آنانی که میخواهند امام حسین را براندازی کنند کار داریم، نه آنان که به جنگ جریان حسینی آمدهاند کار داریم، تمام شد!
تنها عزاداری و گریه کردن برای امام حسین (علیهالسلام) در واقع «پساعاشورای بیبصیرتی» است. اینکه سیاهیها را جمع کنیم و از دیوارها پایین بکشیم، فقط تا وقتی مراسم و این سیاهیها سرپاست بنشینیم، گریه کنیم و اشک بریزیم، این پساعاشورای بیبصیرتی است، خود امام حسین و اهلبیت ایشان این پساعاشورای بیبصیرتی را نمیپسندند.
۳-«پساعاشورای بابصیرت» یعنی ما بیاییم دنبال جریان یزید را بگیریم، یزید را رها نکنیم، مقابل جریانهای یزیدی بایستیم همانطور که اهلبیت ایستادند، با دستخالی حرف زدند و نابودشان کردند، ما هم میتوانیم حرف بزنیم و هم میتوانیم کار کنیم، مقابل جریانهای یزیدی بایستیم، از اردوگاه جریان یزیدی، آمریکای ناپاک، این پیغام رسیده است که ما عراق را باقدرت نظامی، سوریه را با ناامنی و تروریسم، ایران را با «جنگ نرم و انقلاب جنسی» باید از بین ببریم.
۴- تهاجم فرهنگی؛ بنی امیه از هر ابزاری برای نابودی جامعه اسلامی استفاده می¬کردند. معاویه بعد از شهادت امام علی (ع) از هر ابزاری برای حذف نام علی (ع) از جامعه اسلامی استفاده کرد تا اینکه کار به جایی رسید که در کوفه [ مرکز خلافت امام علی (ع)] به امام بر سر منابر توهین و ناسزا می گفتند و مردم هم سکوت می کردند و اندک افرادی همانند «عمرو بن حمق خزاعی» که به مقابله برمیخواستند را با ترفندهای گوناگون به شهادت می رساند. یکی از دلایل اصلی قیام عاشورا نیز همین بود.
حاکم جامعه اسلامی، رئیس نظامات اجتماعی جامعه اسلامی، رئیس دستگاه رسانه ای جامعه اسلامی عملا خلاف اسلام عمل می کرد آن هم بدون هیچ باکی، عملا اسلام را به باد استهزاء می گرفت و احکام آن را تحقیر می کرد و بدین وسیله فرهنگ اسلامی را مورد تهاجم قرار می داد. در این شرایط مصلح بزرگ جامعه اسلامی و امام امت وظیفه اش را به بهترین نحو انجام می دهد و اسلام را الی الابد در برابر تهاجم فرهنگی بیمه می کند. البته تا زمانی که خود مسلمین بخواهند و شعائر حسینی را زنده نگاه دارند.
از دو دهه قبل، فرمانده اردوگاه امام حسین (ع)، مقام معظم رهبری اعلام کردند شبیخون فرهنگی، تهاجم فرهنگی، ناتوی فرهنگی، مدام هشدار دادند، اعلامخطر کردند، دانشگاهیان را «افسران جوان جنگ نرم» خواندند و می بینیم که دشمن میگوید باقدرت نرم باید ایران را از بین ببریم و از اسلام بگیریم، مدام حرفها را زدند؛ اما عکسالعمل اینطرف، به خوابرفتگی مدیران فرهنگی، بیتفاوتی مسئولان در مقابل قدرت نرم، لاابالیگری یک عده عیاش خوشگذران، ابزار دشمن شدن یک عده اپوزسیون داخل، خارج و ضدانقلاب و در مقابل همه اینها ساکت شدن نخبگان انقلابی؛ هرچه امکانات است از هنر، فیلم و موسیقی، همه را در راستای دشمن مصرف کردند و بهپای دشمن ریختند. فرمود تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی و ناتوی فرهنگی است، این مدت عملکرد ما در مقابل این هشدار رهبری این بود. تا جایی که همیشان بالاخره گفتند آنی که ما مشاهده میکنیم، ولنگاری و بیبندوباری است، یعنی بعد از دو دهه فریاد زدن، آخر گفت این ولنگاری فرهنگی هم در حوزه پدافند و هم در حوزه آفند، فوقالعاده مملکت را گرفته است.آیا ما اهل کوفه نیستیم؟
۵-تبیین شعار «ما اهل کوفه نیستیم/حسین تنها بماند»؛ اینکه اهل کوفه چه کسانی بودند و چه ویژگی هایی داشتند و فاصله امروز ما با آنان چقدر است؟ معنای اینکه ما اهل کوفه نیستیم، یعنی با مسلم بیعت میکنیم تا حسین بیاید، در مقام تشبیه مسلم ما مقام معظم رهبری، ولیفقیه است، حسین ما هم امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. حال ما در برابر این «مسلم زمان» چه کرده ایم. آیا با او بیعت کرده ایم و منتظر اوامرش هستیم یا اینکه مانند کوفیان مسلمان را تنها گذاشته ایم؟
وای از آن روزی که این بلا بر سر ما بیاید. فرامین رهبری در حوزه های فرهنگی، اقتصادی و علمی مشخص اند و ایشان این سه حوزه را اولویت اصلی کشور دانسته اند، ما در برابر این سخنان چه کرده ایم؟ آیا آنها را صرفا به عنوان رهنمودهای فرمایشی که لازم الاجرا نمی باشند می دانیم یا اینکه به عنوان اوامر و دستورات نماینده امام زمان که حکمش واجب می باشد تلقی می کنیم و به دنبال اجرای آن هستیم.
در پساعاشورا مشخص شد کوفه چطور جایی است، اهل کوفه مشخص شد چطور انسانهایی هستند، وقتی حضرت زینب حرف زد مردم شروع کردند ضجه زدن و گریه کردن اما گریه آن روز چه فایده؟ اینان مسلمشان را تنها گذاشتند، حسینشان را تنها گذاشتند، رؤسا، بزرگان، پولداران و گردنکلفتانشان پشت سر ابن زیاد ایستادند، لشکر خود را بردند کربلا و خون پسر پیغمبر را ریختند و حالا دارند گریه میکنند؟ برادران و خواهران گرامی، روزی نشود که یک قهرمان زینب گونه پیدا شود، برای ما خطبه بخواند و نسبت به آنچه کردیم، ما هم بنشینیم و گریه کنیم، کاری کنیم که این اهل کوفه نیستیم کاملاً شعار نباشد، بلکه برای ما شعور باشد.
و این جمله را یادمان باشد که «مسلم کشان حسین کش شدند» و خداوند خود از حسین آخرش محافظت می کند و تا مسلم لبیک با عمل نشنود و عمل از مردم نبیند خداوند این حسین آخر را نخواهد فرستاد.
۶- افزایش تجمل پرستی در دوره معاویه و یزید که اگر بخواهیم به دوران پس از انقلاب اسلامی ایران تطبیق بدهیم این اتفاق در دوران ریاست جمهوری آقایان هاشمی و خاتمی افتاده است. آقای هشمی با این بیان که باید مانور تجمل در کشور به راه انداخت بذر تجمل در بین مسئولین را کاشتند و پس از آن در دوران حجت الاسلام خاتمی این تفکر در برخی از مسئولین نهادینه گردید و سر ریز آن به عموم جامعه منتقل شد. به گونه ای که امروزه کشور از تلاطمات حاصل از تجمل رنج می برد طوریکه از بزرگترین اجناس وارداتی کشور، اجناس تجملاتی و بلا استفاده ای هستند که صرفا جهت تظاهر و خودنمایی به کار می روند.
۷- از موارد لاینفک حکومت بنی امیه تاکید بر شعر و شاعری همراه با موسیقی برای دور کردن مردم از اسلام و اصوات اسلامی بوده است که متاسفانه هم اکنون نیز نمونه های از آن دیده می شود.
۸- حذف آزادی و امربه معروف و نهی از منکر؛ معاویه و یزید ار آنجا که می دانستند که اگر منقدین لب به سخن باز کنند دودمان آنان را به باد می دهند هر گونه مخالفت و نقدی را در نطفه خفه می کردند که از آن جمله می توان به تبعید ابوذر و به شهادت رساندن حجر بن عدی و عمرو بن حمق اشاره کرد.
با توجه به موضوعاتی که در بالا پیشنهاد شده اند به نظر می رسد مهمترین موضوعی که نیاز به تبیین دارد نمایش دلایل قیام عاشورا به صورت «استدلالی دقیق و عقل محض» در قالب نقد حکومت باطل اموی و شرایط موجود در آن دوران و تطبیق آن به دوران امروزه می باشد. این چیزی است که جامعه ما را امروزه می تواند از هر گزندی بیمه کند.
بنابراین از نهادها و تشکلهای مذهبی و ائمه جماعت تقاضا داریم در کنار عزاداری مرسوم، به تبیین و بررسی دلایل شهادت امام حسین (ع) در قالب های مختلف و جدید مانند تئاتر و فیلم های سینمایی و اردوهای فرهنگی - تفریحی و... بپردازند.
و من الله التوفیق
بسیج دانشجویی دانشگاه فردوسی مشهد