اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از مشهد؛ «شهید، چیز عظیم و حقیقت شگفت آوری است. ما چون به مشاهده شهدا عادت کردهایم و گذشتها و ایثارها و عظمتها و وصایا و راهی که آنها را به شهادت رساند، زیاد دیدهایم، عظمت این حقیقت نورانی و بهشتی برایمان مخفی میماند؛ مثل عظمت خورشید و آفتاب که از شدّت ظهور، برای کسانی که دائم در آفتابند، مخفی میماند»، اینها بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب در خصوص بزرگداشت شهدا و در جمع خانواده آنان در سال 78 است.
خبرگزاری دانشجو در آستانه برگزاری دومین کنگره شهدای دانشجوی خراسان رضوی اقدام به تهیه سلسله گزارشات و مصاحبههایی با خانوادههای این شهدا و افرادی که در حوزه نشر اندیشههای آنان فعالیت میکنند، کرده است که که در ادامه یکی از این سلسله گزارشات را مشاهده خواهید کرد.
جواد صداقتی راد در گفتوگو با خبرگزاری دانشجو با اشاره به این مطلب که در حال آماده کردن پنج مستند برای پنج شهید دانشجو هستم، گفت: در حال حاضر در اواخر کار هستیم و این مستندات تا پنجم اسفند ماه آماده خواهد شد.
وی ادامه داد: شهید محمد اسدی، معروف به غلام عباس که از شهدای مدافع حرم و دانشجوی دانشگاه پیام نور مشهد، شهید حسن فتاحی ثانی، شهید سید محمود علوی، شهید وحید شادیفر و شهید احمد آتش دست از جمله شهدایی هستند که برای آنان مشغول ساخت مستند هستیم.
این مستندساز با بیان این موضوع که مستندسازی این پروژه را از حدود سه ماه پیش آغاز کردم، تصریح کرد: این مستند تقریبا خاطره محور و در رده مستند گزارشی قرار میگیرد و افرادی که در مرحله پژوهش با آنان اقدام به مصاحبه کردیم خانوادهها، دوستان و آشنایان آنان بودند، همچنین از منابع مکتوب و خاصه صوتی و فیلم نیز برای تکمیل کار بهره بردیم.
صداقتیراد ادامه داد: در حین پروژه با شهدایی مواجه شدیم که پدر و مادرشان از دنیا رفتهاند مانند شهید حسن فتاحی ثانی، به همین دلیل با برادران وی مصاحبه کردیم و از منابع آرشیوی بهره بردیم.
«پدر من خمس پنج پسر تو هستم»
وی در خصوص عنوان مستندات گفت: در حال حاضر تنها عنوان مستند شهید محمد اسدی را انتخاب کردهام که برای این عنوان نیز از جمله «پدر من خمس پنج پسر تو هستم» که حین اعزام به سوریه به پدرش گفته بود الهام گرفتم و در حال حاضر در رابطه با دیگر تولیدات عناوینی را انتخاب نکردم.
این مستندساز با بیان این مطلب که پیش از این نیز مستنداتی از این دست تهیه کرده ام، بیان داشت: طبق سابقهای که در مستندسازی در خصوص راهیان نور داشتم به کنگره شهدای دانشجو معرفی شدم و به من ساخت این مستندات پیشنهاد و بنده با علاقه اقدام به ساخت آنان کردم.
صداقتیراد در ادامه سخنان خود با تاکید بر این موضوع که هر کدام از این شهدا گنجینهای از خاطرات هستند، گفت: به طور مثال شهید حسن فتاحی ثانی دارای تلاش جهادی و روحیه خستگی ناپذیر بودند که همه اینها میتواند درس باشد، همچنین از وحید شادی فر خاطراتی عجیبی باقی مانده است.
وی تصریح کرد: در یکی از خاطراتی که از شهید شادیفر بیان شده، آمده است زمانی که مجلسی برای شهادت این شهید گرفته شده متوجه شدیم که زنی بیتاب است زمانی که خواهر این شهید علت این بیتابی را جویا میشود این زن عنوان میکند که این شهید به خانه ما میآمده و مایحتاج مرا تهیه میکرده است.
این مستندساز، فرهیختگی و دارای بودن جایگاههای مناسب اجتماعی را از جمله ویژگیهای مشترک این شهدا برشمرد، خاطرنشان کرد: کار کردن در این عرصه را توفیقی برای خود میدانم.
صداقتیراد در بخش دیگری از سخنان خود در خصوص تاثیر ترویج سیره شهدا در دانشگاه و حل مشکلات دانشگاهها خاصه در عرصه فرهنگ بیان داشت: چنانچه کار هنرمندانه و دقیق و در شان شهدا انجام شود به طور حتم تاثیرگذار خواهد بود؛ چراکه اینها دانشجو و نخبه بودند، بنابراین دانشجویان بهتر و بیشتر با آنان همزاد پنداری میکنند.
سیاست زدگی یکی از علل عدم توجه به سیره شهدا در دانشگاهها
وی ضمن تاکید بر این موضوع که متاسفانه امروزه به سیره شهدا و پیاده کردن آن در دانشگاهها توجه نمیشود، در خصوص علت این امر تصریح کرد: شاید متولیان فرهنگی و افرادی که در بحث مدیریت دانشگاه فعالیت میکنند به این باور نرسیدند که چنانچه وقت بگذارند و برنامه ریزی کنند و از افرادی که تجربه فعالیتهای فرهنگی این چنینی دارند بهره گیرند و پیشنهادات آنان را بشوند به اندازه هزینهای که صرف میکنند نتیجه میبینند.
این مستندساز حاکم شدن سیاست زدگی در برخی موارد فرهنگی و تربیتی را یکی از علل این اتفاق خواند و گفت: بسیاری از مدیریت ها و انتخاب مدیران بر مبنای مباحث سیاسی است و کمتر مدیران بر مبنای مباحث فرهنگی انتخاب میشوند.
صداقتیراد در خصوص نقش تشکلهای دانشجویی در این مورد نیز بیان داشت: تشکلهای دانشجویی نیز بیشتر درگیر مسائل سیاسی میشوند که بعضا مشاهده میشود که از این جناحهای سیاسی نیز بازی میخورند و چپی و راستی تفاوتی ندارد.
وی ادامه داد: البته چنانچه نقصی هم در تشکلها مشاهده میشود به نحوه مدیریت بازمیگردد.
این مستندساز در ادامه سخنان خود در خصوص دلیل عدم الگوگیری جوانان از شهدا و عدم ملموس بودن برخی از آثار ارائه شده در این خصوص برای نسل جوان بیان داشت: درست است که شهدا اسطوره بودند و حماسه آفریدند؛ اما باید دقت کنیم که از شهدا تصویری ماورایی ارائه نکنیم و به جنبههای زندگی طبیعی شهدا بپردازیم تا جوانان بتوانند الگوگیری کنند که البته ایجاد تعادل در این رابطه بسیار سخت است.
صداقتیراد تاکید کرد: چنانچه این آثار به شیوه ماورایی به مسئله شهادت و شهدا بپردازند جوانان نخواهند توانست همزادپنداری کنند و همین امر سبب میشود از زندگی شهدا الگوگیری نکنند.
لازم به ذکر است؛ شهید حسن فتاحی در سال ۱۳۳۳ در خانوادهای مذهبی در سبزوار چشم به جهان گشود. بحصیلات خود را در زادگاهش به پایان رساند و در سال 1354 دانشجوی دانشکده علوم دانشگاه فردوسی مشهد شد.
تکیه کلامش «عدم تعهد یک عالم و متفکر، مساوی با بیعلمی و بیفکری اوست و جدایی دین از علم به همان اندازه خطرناک است که جدایی دین از سیاست» بود.»
با شروع جنبشهای دانشجویی در آن شرکت فعال داشت و تلاش خود را معطوف فعالیتهای انقلابی کرد وی معتقد بود این انقلاب علاوه بر اسلامی بودن، انقلابی است که ریشه تاریخی دارد، همچنین انقلابی فرهنگی نیز به شمار میرود.
وی برای مسأله ولایت فقیه اهمیت زیادی قائل بود و پس از فرمان امام(ره) چون محرومیت روستائیان را از نزدیک لمس کرده بود جذب جهاد سازندگی شد.
حسن فتاحی ثانی سرانجام در 16 دی ماه سال 59 در هویزه به شهادت رسید.
همچنین شهید سید محمد سید علوی در سال 1337 در مشهد و در خانوادهای متدین و روحانی به دنیا آمد. دوران دبستان و دبیرستان را در کنار پدر بزرگوارش در سنگر مبارزه علیه طاغوت گذراند و بعد از آن به انستیتوتکنولوژی مشهد رفت و اینها تا سال 55 به طول انجامید.
در همین زمان بود که وارد گروههای انقلابی شد و شروع به فعالیتهای انقلابی از جمله پخش کتاب، اعلامیه، نوار و غیره کرد. در کار خلاقیت و دقت عمل به خرج میداد و صوت قرآنی زیبایی داشت. شیفته کتابها و افکار معلم شهید علی شریعتی بود به گونهای که افکار نوشتههای ایشان بر ادبیات شهید علوی تاثیر به سزایی داشت.
در سال 55 برای ادامه تحصیل به اوکلاهامای آمریکا رفت و در آنجا وارد گروه «دانشجویان اسلامی در آمریکا و کانادا» شد و در بهمن 57 از طریق مرز زمینی ترکیه وارد کشور شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به یاری دیگر برادران دست به تاسیس «دفتر بررسی و هماهنگی فعالیت های اسلامی» در تهران زد.
در تاریخ سه شنبه 16 دی 59 در حال نبرد با مزدوران بعثی در «فرسیه» اهواز شهید شد.
وحید شادیفر در آخر روز فصل تابستان سال 1345 در مشهد متولد شد. از همان كودكي به قران علاقه داشت و علی رغم سن كمي که داشت قرآن را روان بود.
درتابستان سال 61 در حالي كه هنوز 16 سالش تكميل نشده بود به عضويت بسيج در آمد و در قسمتهایهاي مختلف با بسيج همكاري داشت. او خود نيز در خاطراتش از اين ايام به نيكي ياد ميكند. بار آخري كه آمده بود، چون قبلش مريض شده بود خيلي بدنش ضعيف بود. اصرار داشت كه دوباره به جبهه برود؛ ولي پدرش با او مخالفت ميكرد؛ وی وحيد قبول نميكرد و اصرار داشت كه برود.
پدر شهيد ميگويد: «آقاي چراغچي كه الان شهيد شدهاند آمد و به من گفت: چرا شما نميگذاريد كه وحيد به جبهه بيايد و من گفتم: اين مريض بوده و بدنش ضعيف شده. او گفت: شما چه كار داريد با مريضياش؟! من خودم فردا با ماشينم او را به جبهه ميبرم؛ من به وحيد اجازه دادم كه برود.»
اما انگار اين آخرين باري بود كه پدر وحيد او را مي ديد و او را در آغوش ميفشرد. سرانجام وحيد شادي فر در 18 فروردين سال 1366در عمليات كربلاي 8 وقتي وحيد در گروهان غواصها همراه همرزمانش به آب مي زند و زير آتش بار دشمن او و ديگر همرزمان غواصش به درجه رفيع شهادت نايل میآیند.
احمد آتش دست در سال 1339 در ميان خانوادهاي متوسط و مذهبي در ایرانشهر متولد شد. دوران ابتدايي و راهنمايي را با موفقيت پشت سر نهاد؛ به طوري که هوش و استعداد و نبوغ خدادادي او در مدرسه زبانزد بود. از همان زمان كودكي، عشق و علاقهاي خاص به واجبات و مقدسات اسلام داشت.
پس از آن وارد دبيرستان شد و در اواخر تحصيل در دبيرستان، با استاد گرامي اش، مقام معظم رهبري (كه آن زمان در ايرانشهر در تبعيد به سر ميبردند) آشنا شد و از محضر ايشان بهرهها جست و به جرگه يكي از ياران صديق و با وفاي ايشان در آمد. از طريق ايشان وارد عرصه مبارزات سياسي عليه دستگاه جور پهلوي و در كنار مقام معظم رهبري به تبليغ عليه دستگاه مشغول شد تا جائي كه بارها از سوي ساواك مورد تهدید قرار گرفت.
پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي و تعطيلي دانشگاهها در هر جائي كه در آنجا بوي اسلام و انقلاب و حزب الله و ولايت ميآمد، اعم از سپاه و بسيج و جهاد و امور تربيتي و غیره، حضور فعال و چشمگير داشت و اين در حالي بود كه همچنان ارتباط تنگاتنگ خود را با مقام معظم رهبري حفظ كرده بود.
پس از بازگشايي دانشگاهها، مجدداً جهت ادامه تحصيل به اصفهان مراجعت کرد و در جهت سالم سازي جو دانشگاه پزشكي اصفهان زحمات فراواني را متحمل شد. با شروع جنگ تحميلي بارها به جبهههاي نبرد حق عليه باطل شتافت و رشادتهاي زيادي در ميان همرزمانش از خود به يادگار نهاد. چهل روز قبل از شهادتش در تهران، در بيت مقام معظم رهبري توسط معظم له، صيغه عقد ازدواجش با يكي از دانشجويان همفكر و هم مرامش جاري شد.
سپس براي آخرين بار جهت وداع با اقوام و خویشان به شهرستان ايرانشهر مراجعت کرد و پس از آن جهت شركت در عمليات والفجر عازم ميدان نبرد شد و به عنوان فرمانده پدافند دشت فكه منصوب شد. سرانجام اين مجاهد خستگي ناپذير في سبيل الله در ظهر بیستم بهمن ماه سال 61 به شهادت رسید.
شهید محمد اسدی معروف غلام عباس متولد سال 64 و دانشجوی کارشناسی رشته حقوق در دانشگاه پیام نور مشهد بود.
وی قبل از رفتن به سوریه چهار دوره در جهاد عراق مشارکت کرده بودند.
محمد اسدی به فعالیتهای ورزشی، سرودن شعر و شرکت در فعالیتهای فرهنگی و مذهبی علاقه داشتد و پس از اعزام به سوریه در سمت جانشین محور و فرمانده گردان خدمت میکرد و در اول ماه رمضان سال 95 به شهادت رسید.
تهیه کننده: فرزانه زراعتی