اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی؛ در ایام انتخاباتی سال 1392 تمام کاندیداهای ریاست جمهوری در خصوص تبلیغ برنامه های چهارساله ی دولتشان بر موارد متعددی تکیه کردند اما تنها فردی که بر فرهنگ اصیل و چند هزار ساله ی کشورمان تاکید بسیار زیادی داشت و بر احیای هنر اسلامی_ایرانی کشورمان شعار های بسیاری داد، جناب آقای دکتر روحانی بود؛ اما وقتی به کارنامه ی چهارساله ی فرهنگی و هنری دولت یازدهم نگاه می کنیم، چندان به شعار های روز های نخست نزدیک نشده ایم که بلکه پسروی نیز داشته ایم.
ورود و توجه بیش از حد به مسائل سیاسی تحت عنوان برجام موجب شد تا این دولت بیشتر عمر خود را درگیر مسئله ی برجام نماید و از مغوله ی فرهنگ و اقتصاد بازبماند. فضای فرهنگی روز کشور ما امروز تحت تاثیر فضایی قرار گرفته است که بر حسب اتفاق رونق و شکوفایی آن با آغاز این دولت همراه شد و در چشم بر هم زدنی قریب به هفتاد درصد جامعه ی ما را فرا گرفت. به شکلی که اگر الان در دور افتاده ترین نقطه ی کشور اتفاقی بیفتد قبل از مطلع شدن مسئول مربوطه، میلیون ها نفر از آن مطلع خواهند شد و آن فضا جایی نیست جز فضای مجازی! فضایی که به یکباره تمام فرهنگ مان را تحت تاثیر خود قرار داد و نبود یک برنامه ی جامع و سند چشم انداز در این راستا و عدم تقویت تفکر بومی سازی داخلی این فضا کاملا فرهنگ خانواده ها و اجنماعاتمان را تحت تاثیر خود قرار داد و تنها عکس العملی که از سوی دولت انجام گرفت مسدود کردن و فیلتر سازی شبکه های منحرف و مخرب بود.
اگر از همان روز های اول و به جای قشون کشی های سیاسی و دق و دلی درآوردن از دولت های قبل، از تمامی متخصصین و پتانسیل های موجود در کشور در جهت مدیریت فضایی که شخص مقام معظم رهبری تاکید جدی بر آن داشتند و دارند، انجام می گرفت شاید امروز نقش تحول و مدیریت دولت بر آن را شاهد بودیم.
عدم برنامه و به هم ریختگی های مدیریتی تنها به فضای مجازی کشوران بر نمی گردد بلکه فضای حقیقی کشورمان نیز در زمینه های مختلف تحت تاثیر این موضوع قرار گرفته است. صنعت گردشگری علاوه بر جنبه ی اقتصادی در حوضه ی فرهنگ بین المللی نیز اهمیت بسزایی دارد. چرخه ی اقتصادی خیلی از کشور های مدرن اروپایی امروز بر پایه ی صنعت گردشگری و توریسم اداره می شود و معرفی فرهنگ یک کشور از این طریق در سایر ملل ها اتفاق می افتد. اما امروز ایران، امن ترین کشور منطقه و بلکه کل جهان به دلیل نبود زیر ساخت های گردشگری و همینطور عدم ایجاد بستری مناسب برای ورود گردشگران به داخل ایران، از جنبه های فرهنگی و اقتصادی این مهم محروم مانده ایم.
یکی از راه های احیای عزت گذرنامه ی ایرانی ورود گردشگران به خاک ایران و از نزدیک دیدن فضای امن کشور است، اما نه تنها عزت به کشوری با تمدن 6000 سال برنگشته است بلکه امروز گذرنامه ی ایران جز ده کشور نامعتبر جهان بشمار می رود و هیچکدام از مردم سوالی دراین باره از دولتمردان شان ندارند که خودش جای هزاران بحث و گفتگو دارد.
امروز و پس از 38 سال از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز مسئله ی موسیقی کشور نه تنها حل نشده است، بلکه در کمال آرامش و ناباوری وزیر فرهنگ و ارشاد دولت فدای ولنگاری فرهنگی و بگو مگو های فرهنگی شد و بدون گرفتن درس عبرت از ان مسئله و همینطور ارائه ی راهکار ها برای مدیریت صحنه ی موسیقیایی کشور وزیری جدید منصوب شد و تنها راهکار این فضا مماشات و تعامل طوایف و احزاب و نگرش های سیاسی حاک بر جامعه در نظر گرفته شد و هنوز جوانان کشورمان نمی دادند حد ترخص موسیقی در کشور کجاست چرا که هر دو طرف بدون ارائه ی راهکاری در این فضا بر شیپور اختلاف می دمند بدون آنکه برای فرهنگ و هنر این کشور ذره ای دل سوزانده شوند.
امروز هنوز وضعیت سینمای ایران آن تغییری که باید احساس کند را احساس نکرده است زیرا مسئله ی سیاست با هنر امیخته شده است و مواقع حساس، خود را به خوبی و به وضوح نشان می دهد. امروز مسئله ی ورود جوانان فارغ التحصیل رشته های هنری به مسئله ی هنر اسلامی_ایرانی یک مغوله ی مبهم و حل نشده به نظر می رسد تا جایی که اسلامی آن هیچ، ایرانی آن در حال نابودی و غربی شدن است که باز هم سکوت سنگین و بی برنامگی در قبال آن موج می زند. و در آن سوی سیاست عده ای می گویند هنر میخواهیم چه کار!
مسئله ی حفظ و رسیدگی به معیشت پیشکسوتان فرهنگی کشور از دیگر دغدغه های مهم حال حاضر هنر کشور است که با بی مهری های صورت گرفته یک به یک عمرشان در حال به سر آمدن است و تنها کارمان فرستادن پیام تسلیت برای آنان است.
امروز یک بلبشوی سیستماتیک فرهنگی در کشورمان در حال موج زدن است که از بی برنامگی های تمامی دولت ها تا به امروز شامل آن می شود اما مسئله ی جوانان و فرهیختگان کشور این است که رد پای دولت در این عرصه را کجا می توان دید؟
امروز باید به این نکته توجه کرد سهراب سپهری های دور و برمان کجایند؟ امروز برای فرهنگ ایران بسیار سخت است که با وجود فردوسی، سعدی، حافظ و مولانا و در روزگار معاصرمان نیما و پروین اعتصامی جایگزین آن ها را نتوانیم معرفی کنیم. اینجا نبود یک سیستم فعال فرهنگی به چشم می خورد.
امروز با وجود آل احمد ها، دهخدا ها و جمال زاده ها باید هزاران هزار نویسنده ی متفکر متعبد داشته باشیم و آثارشان را یک به یک شناسایی کنیم و در مجامع بین المللی به منسه ی ظهور بگذاریم اما بیشتر با کج سلیقگی هایمان در حال کور کردن ذوق هایشان هستیم. امروز مردم کشور خواهان چنین سطح مدیریتی در کشور هستند تا خود را بتوانند به یکدیگر با ابزار قلم معرفی بنمایند ولی وقتی آمار گزارش کتابخوانی مردم مان را مشاهده می کنیم دل مان می گیرد.
امروز وقتی برنامه ی خندوانه بیشتر از دولت برای مشتاق کردن مردم به سمت کتابخوانی برنامه دارد، یعنی فقر مدیریتی در عرصه ی کتاب و کتابخوانی.
این همه بی توجهی را که کنار هم میگذاریم آن وقت دلیل سقوط پله ی علمی کشورمان را هم متوجه می شویم، چرا که در بیشتر وزارتخانه های دولت چنین وضعی مشاهده می شود؛ البته کسی منکر تلاش های شبانه روزی دولت نیست و خدای نکرده قصد تخریب با این سخنان وجود ندارد اما باید بر سیستم مدیریتی حاکم نقد کرد. امروز یک خرده فرهنگ در کشورمان معروف است؛ عدم درک نسل جدید و قدیم! باید گفت مسن ترین دولت انقلاب چنین مشکلی را امروز با مدیران جوان خود دارد. عدم درک مفاهیم و تفکرات یکدیگر از عمده ترین مشکلات عدم پیشرفت مسائل داخلی کشور شده است.
در حال حاضر حجم ارتباطات در کشور این همه توقع از دولت را مهیا کرده است. واقعیت این است که با انداختن مشکلات به گردن دولت های قبلی کاری پیش نمی رود، چرا که رسیدگی، بهبود، مبارزه با فساد و برنامه ریزی به تحریم بودنمان برنمی گردد. امروز ما خودمان همدیگر را تحریم کرده ایم. امروز ما خودمان میلیون ها جوان با استعداد و درجه یک ایرانی را تحریم کرده ایم و این تحریم یک تحریم فکری و تفکری است. تفکر ما می توانیم از ابتدای شروع به کار این دولت به فراموشی سپرده شده است و به جای آن، تفکر ما می خواهیم جایگزین آن شده است. امروز رقم تورم فرهنگی کشور دارد سه رقمی می شود و تعداد ارقام آن را در جامعه مان داریم می بینیم.
امروز باید مردم رنگ و بوی فرهنگ را اجتماعاتشان احساس کنند. باید نگرش ها را تغییر داد. باید فعل خواستن به عمل تبدیل شود. باید به این مصرع توجه کرد که به عمل کار بر آید به سخندانی نیست. تحقق این مصرع ما را از خیلی مشکلات داخلی در امان خواهد گذاشت.
حسین سیاف زاده-مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه علم و فرهنگ
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.