گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-محمد توانگر، تقلب علمی حسن روحانی در رساله دکترایش مدتی است نقل محافل رسانهای و دانشگاهی است. داستانی درباره آقای رئیس جمهور که مانند همه حاشیههای دیگر برای رسانهها و سیاستمداران جذاب است اما فارغ از همه این ماجراها مثل هر چالش دیگری انتظار از متخصصان امر چیز دیگری است. همانطور که پزشک قانونی درباره علت یک قتل بدون توجه به مسائل سیاسی موضعگیری میکند، از اساتید و انجمنهای تخصصی علمی هم انتظار برخورد تخصصی و فارغ از سیاسی کاری میرود. این گزارش به برخورد اساتید به اصطلاح روشنفکر و اصلاحطلب با این واقعه پرداخته است.
پرده اول/ همه علیه تقلب!
سرقت زشت است، در فضای علمی زشتتر! با این حال درد تقلب سالها است گریبان فضای علمی کشور را گرفته است. پایاننامه فروشی، سرقت علمی و ادبی در مقالات و پایاننامهها و ترجمه بی در و پیکر از منابع خارجی سالها است در فضای آکادمیک و رسانهای کشور مطرح است. کمپین «استادان علیه تقلب» یکی از کارهای به ظاهر خودجوش استادان دانشگاههای کشور برای مقابله با این پدیده شوم بود. کمپینی که سال 87 با محوریت دکتر محمد قدسی از اساتید دانشگاه صنعتی شریف و برخی دیگر از اساتید دانشگاههای مطرح کشور شکل گرفت. آنها در معرفی خود نوشتهاند: «این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاههای کشور ایجاد شده است و هدف آن مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاهها چه از سوی دانشجویان و چه از سوی اعضای هیات علمی است. متاسفانه ما شاهد گسترش حرکتهای غیر اخلاقی در فضای علمی کشور هستیم که با انگیزههایی چون اخذ مدرک، پذیرش یا ارتقای مرتبهی دانشگاهی صورت میگیرتد. ما با هرگونه تقلب مخالفیم و سکوت در برابر آنرا هم جایز نمیدانیم...».
این کمپین در سالهای فعالیتش علاوه بر مطالبی درباره اصلاح قوانین و راهنمایی دانشجویان برای جلوگیری بروز تخلفات غیر عمدی، مطالبی درباره شیوه برخورد کشورهای پیشرفته با مسئولان متخلف در حوزه مسائل علمی منتشر کرده است. آنها همچنین در مواردی که ادعاها و مدارکی درباره تخلفات علمی مسئولان وقت کشور منتشر کردند. اقدامی که با توجه به ماهیت کمپین آنها، کاملاً قابل قبول و پیشبینی بود.
اقدامات این کمپین برای مقابله با تقلب علمی در کشور همواره مورد توجه رسانهها بوده است. استقبالی فارغ از جهتگیری سیاسی و معطوف به یک هدف فراجناحی یعنی اصلاح نظام علمی کشور و جلوگیری از تقلب و آبروریزی علمی در سطح جهانی. برای نمونه خبرگزاری دانشجو سال گذشته پس از حذف تعدادی مقاله ایرانی از مجلات علمی معتبر جهانی در پروندهای با موضوع تقلبهای علمی، سراغ اساتید فعال در این حوزه از جمله دکتر قدسی رفت.(متن کامل این گفتوگوی تفصیلی را میتوانید اینجا مشاهده کنید.) این در حالی است که نظرات سیاسی این استاد دانشگاه شریف بسیار دورتر از نگاه این خبرگزاری بود. با این حال همه صحبتهای این استاد درباره دلایل وقوع این پدیده شوم و انتقادهایش از مسئولان سابق وزارت علوم منتشر شد. اقدامی متناسب با وظیفه حرفهای رسانهای و تعهد یک رسانه انقلابی به مخاطبانش.
پرده دوم/ از کردان تا روحانی
ماجرای تقلب علمی حسن روحانی در رساله دکترایش چند ماهی پس از تکیه او بر مسند ریاست جمهوری کشورمان در چند رسانه بینالمللی مطرح شد. ماجرایی که در صورت اثبات آن تهدیدی جدی برای آبروی کشور بود. برای نمونه هنوز هم ماجرای مدرک تقلبی مرحوم کردان به عنوان وزیر یک کابینه در مجامع رسانهای و سیاسی دنیا مطرح است. بدتر از آن تصور کشف و اعلام آن در مرجعی غیر از خود ایران است. برخورد جدی و بدون مماشت مجلس اصولگرا(و هم فکر با رئیس جمهور وقت) با موضوع مدرک کردان، خود برگ زرینی بود که تا حدی تلخی آن ماجرا را کم میکرد. حداقل این بود که اگر چنین تخلفی در نظام سیاسی کشور رخ میدهد، این سیستم اینقدر توامند هست که خودش با آن برخورد کند.
بر همین اساس جمعی از دانشجویان دغدغهمند ایرانی که در دانشگاههای آمریکا مشغول به تحصیل هستند با حمایت حقوقی دیدهبان شفافیت و عدالت، گروهی علمی برای بررسی این ادعا تشکیل دادند. گزارش نهایی این کمیته ارزیابی، مدتی پیش منتشر شد. بر اساس این گزارش متأسفانه سرقت ادبی بسیار گستردهای در پایاننامه دکترای حسن روحانی، صحت داشته است.(اطلاعات بیشتر در اینجا مشاهده کنید.)
پرده سوم/ تقلب بد است اما...
پس از انتشار گزارشهای اولیه همه انتظار پیگیری جدی موضوع را داشتند. قوه قضائیه، کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و وزارت علوم طبق قانونی موظف به پیگیری و پاسخگویی در این زمینه هستند. نهادهایی که تا کنون خبری از پیگیری جدی مسئله از طرف آنها منتشر نشده است. از وزارت علوم دولتی که بگذریم، سکوت مجلس به عنوان نهاد ناظر بر قوانین و قوه قضائیه به عنوان مدافع حقوق مردم(علاوه بر وظیفه رسیدگی به ادعاهای شاکی خصوصی این پرونده) شرمآور و نگران کننده است. بدتر از نهادهای سیاسی که احتمالاً ملاحظاتی در این خصوص دارند، دانشجویان از اساتید دانشگاهها به خصوص آنهایی که پرچمدار مبارزه با تقلب علمی بودهاند انتظار موضعگیری جدی داشتند. از جمله اساتیدی که انتظار زیادی از آنها درباره پیگیری این موضوع وجود داشت، اساتید عضو و به خصوص هیئت موسس کمپین استادان علیه تقلب بود. همان چیزی که در معرفینامه آنها هم به آن اشاره شده است. ایشان مدعیاند: «ما با هرگونه تقلب مخالفیم و سکوت در برابر آنرا هم جایز نمیدانیم». با این حال در برابر درخواستهای مکرر دانشجویان و رسانهها، حاضر به اظهارنظر درباره این گزارش نشدند و در مطلبی این اقدام را سیاسی خواندند.
اساتید علم یا سیاست!؟
حال جای چند پرسش اساسی از این اساتید محترم باقی است:
شاید بهترین تعبیر درباره این موضوع را باید از زبان علی مطهری، آن روزی که داشت درباره مدرک کردان صحبت میکرد بشنویم. هرچند نمیدانم امروز هم بر سر همان حرفها هست یا نه!؟
روحانی هم از بدو تولد دکتر بود. سال 58 در انتخابات با عنوان دکتر روحانی شرکت کرد. سالها انواع و اقسام مناصب عجیب و غریب را در نظام داشت. اما تنها وقتی رییس جمهور شد عده ای به صرافت تقلبی بودن مدرکش افتادند.
پس همه این برخوردها سیاسی است و کسی دلش برای علم نسوخته.
زیاد جوش نزنید، خود مقصرید، نتیجه: جامعه ای که چشمهایش را می بندد یا براساس شانتاژهای تبلیغاتی یا براساس عدم بصیرت برخلاف نص قرآن امانت را به اهلش نمی سپارد همین است.