آخرین اخبار:
کد خبر:۷۵۳۷۲۳
روایت زندگی و تحصیل محقق ایرانی در دانشگاه تگزاس| قسمت اول

۷۱ کتاب به ۶ زبان دنیا از دانشمندی ایرانی/ از زندگی در شیراز تا مشارکت در پروژه‌های موفق ناسا

محمدجمشیدی دانشمند ایرانی صاحب کرسی استادی دانشگاه تگزاس است که ضمن سال‌ها تلاش برای ارائه خدمات ارزنده، توانسته با دعوت ناسا در برخی پروژه‌های آن‌ها مشارکت فعال داشته باشد.

۷۱ کتاب به ۶ زبان دنیا از دانشمندی ایرانی/ از زندگی در شیراز تا مشارکت در پروژه‌های موفق ناسا

به گزارش خبرنگار فناوری خبرگزاری دانشجو؛ فاطمه صائبی صفت- محمد جمشیدی، دانشمند ایرانی صاحب کرسی استادی دانشگاه تگزاس است که مدت ۱۰ سال با سازمان فضایی آمریکا (ناسا) همکاری و در اولین پروژه پرتاب روبات به سطح کره مریخ به صورت مشورتی مشارکت داشته است. همچنین به مدت هفت سال (از ۱۰ سال مشاورت) به طور افتخاری با مرکز ناسا در واشنگتن به عنوان مشاور فعالیت کرده و جایزه ملی خدمت از ناسا دریافت کرده است.
جمشیدی دارای ۶۵۰ اثر علمی از جمله اولین کتاب درسی در خصوص «سیستم‌های ابعاد بزرگ» و دارای مدرک فوق دکتری مهندسی برق و سه مدرک دکتری افتخاری از دانشگاه‌های معتبر جهان است.

محمد جمشیدی ۲۰ اردیبهشت ۱۳۲۳ در شیراز در یک خانواده ۱۲ نفره به دنیا آمد. او آخرین فرزند خانواده بود و ۶ ماه بعد از فوت پدرش به دنیا آمد. به عقیده خودش، نبود پدر از او یک شخص محکم در زندگی ساخته که همیشه دوست داشته به موفقیت برسد. البته وی معقتد است که مادر، همسر و صد‌ها دانشجویش نقش مهمی در زندگی‌اش ایفا کرده‌اند.

بعد از آن به تهران آمد و خرداد ۱۳۴۱ دپیلمش را از دبیرستان هدف که بهترین دبیرستان تهران آن زمان بود، گرفت و بهمن همان سال برای ادامه تحصیل در آمریکا، ایران را ترک کرد. شهریور ۱۳۴۲ در دانشگاه ایالت اروگان ثبت‌نام کرد و خرداد ۱۳۴۶ از رشته مهندسی الکترونیک در مقطع لیسانس از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شد و پاییز همان سال به دانشگاه ایلینوی وارد شد و کارشناسی ارشد و سپس دکتری‌اش را در همان رشته برق خواند. سپس تز دکتری‌اش را در زمینه مدل‌سازی، کنترل و بهینه سازی سیستم‌های پیچیده بزرگ‌مقیاس گذراند. او تا دوره پست‌دکتری را در دانشگاه ایلینوی بود، ولی مرداد ۱۳۵۰ به ایران برگشت تا به عنوان استادیار در دانشگاه شیراز فعالیت کند.
 

در ادامه بخش اول مصاحبه با این دانشمند ایرانی را خواهید خواند:


مهاجرت چطور زندگی شما را تغییر داد و چه تاثیری روی زندگی و تحقیقات‌تان داشت؟
در آن هفت سال تحصیلم در آمریکا، قصد نداشتم که در آنجا بمانم. مضطرب و مشتاق برای رسیدن به خانه در شیراز بودم و به همین دلیل بود که به دانشگاه شیراز برگشتم، ولی در نهایت مرداد ۱۳۵۷ تصمیم گرفتم که دوباره به آمریکا بروم. بعد از دوره‌ای که در دانشگاه شیراز گذراندم، یک دوره مرخصی گرفتم و در مرکز تحقیقات IBM در نیویورک مشغول به کار بودم، در دانشگاه فنی دانمارک هم به عنوان استاد مهمان مشغول به کار شدم.

در پاییز ۱۳۵۸ به دانشگاه نیومکزیکو ملحق شدم و آنجا بود که تصمیم گرفتم به آمریکا مهاجرت کنم. در ۲۷ سالگی به عنوان پروفسور برجسته در دانشگاه تگزاس انتخاب شدم و تا ژانویه ۲۰۰۶ در دانشگاه‌های تگزاس و سن‌آنتونیو به عنوان پروفسور برجسته مشغول فعالیت بودم. مهاجرت به آمریکا به من این امکان را داد تا راحت‌تر به همه جای دنیا سفر کرده و در هر قاره‌ای از استرالیا گرفته تا آرژانتین در کنفرانس‌ها شرکت و سخنرانی کنم.

تاکنون چه دستاورد‌هایی داشته‌اید؟
دکتری من در دانشگاه ایلینوی، سیستم‌های پیچیده بزرگ مقیاس بود و من به صورت موردی و از آنجا که مجتمع فولاد اصفهان تازه ساخته شده بود، روی فولاد مطالعه کردم. ۱۰ سال بعد در سال ۱۹۸۱ شروع به نوشتن کتابی تحت عنوان «سیستم‌های بزرگ مقیاس» کردم که دو سال بعد در نیویورک به چاپ رسید. این کتاب نخستین کتاب در این زمینه بود و به زبان‌های بسیاری از جمله ماندارین (چینی)، روسی، رمانیایی و فرانسه ترجمه شد. در سال ۲۰۰۴ نسخه انگلیسی این کتاب در دانشگاه کارنگی ملون در آمریکا، نسخه چینی آن در دانشگاه گوانگژو در چین و نسخه فرانسوی آن در کشور‌های آفریقای شمالی مثل الجزایر، تونس یا مراکش تدریس می‌شد. این کتاب پیش‌درآمدی برای بسیاری از کتاب‌های دیگر شد.

امروز حدود ۷۱ کتاب به نام من در ۶ زبان دنیا وجود دارد. در طول دهه ۱۹۸۰، مجله سیستم‌های کنترل موسسه مهندسان برق و الکترونیک (IEEE) را، که هم‌اکنون یکی از موفق‌ترین نشریات مهندسی برق و الکترونیک به شمار می‌رود، دایر کردم.

چه شد که در ناسا به کار مشغول شدید و چگونه وارد یکی از بزرگ‌ترین سازمان‌های بزرگ جهان شدید؟
بگذارید اول از همه این نکته را روشن کنم که من یک مشاور یا کارمند دولتی بدون حقوق در ناسا بودم. مشارکت من خیلی کوتاه و به عنوان عضو کمیته مشورتی نخستین ماموریت مریخ بود که طی این ماموریت رهیاب مریخ sojourner در چهارم ژوئیه ۱۹۹۷ روی مریخ نشست. این یک تصادف خوشایند بود. بعد از آن بود که من به عضویت کمیته بهره‌برداری کسب‌وکار کوچک ناسا درآمدم که به مدت هفت سال به ناسا خدمات ارائه می‌داد. این مشارکت با دعوت یکی از مدیران ناسا بود. ما باید هر ۶ ماه یک بار با مدیر سازمان ناسا دیدار می‌کردیم تا از فعالیت‌هایمان در این دفتر گزارش ارائه دهیم.

نقش شما در ناسا چه بود و آیا هم‌اکنون نیز در این سازمان فعالیتی دارید؟
من نقش مشاور در ماموریت‌هایی را داشتم که از هوش مصنوعی برای کمک به درجه استقلال کاوشگر‌های مریخ استفاده می‌کردند؛ ابزار‌هایی مانند منطق فازی که به کاوشگر‌های مریخ کمک می‌کند به صورت خودمختار یک سری فعالیت را انجام دهند. زیرا هفت ساعت طول می‌کشد تا ارتباط میان مرکز کنترل در JPL (آزمایشگاه پیشرانه جت) با کاوشگر برقرار شود و به همین دلیل گاهی لازم است تا کاوشگر خودش در مورد بعضی چیز‌ها تصمیم‌گیری کند. در ستاد ناسا، ما موفق به افزایش ارزش قرارداد کسب‌و‌کار‌های کوچک در سطح ملی تا ۲۵۰ درصد و یا ۴/۱ میلیارد دلار شدیم.

آیا می‌توانید برخی از مهم‌ترین پروژه‌های ناسا را برای ما نام ببرید؟
ناسا ۶ دهه سابقه کاری دارد. این سازمان در دهه ۱۹۵۰ و بعد از اینکه شوروی سابق اسپوتنیک (نخستین ماهواره فضایی جهان) را در چهار اکتبر ۱۹۵۷ ساخت، دایر شد. ناسا از ۲۹ ژوئیه ۱۹۵۸ که به واسطه قانون کنگره آمریکا تاسیس شد و توسط رئیس جمهور دوایت آیزنهاور افتتاح شد، تاکنون ۱۸۵ ماموریت انجام داده است.

در میان مهم‌ترین ماموریت‌های این سازمان، می‌توان به ماموریت‌های آپولو اشاره کرد که در طی آن دو فضانورد نیل آرمسترانگ و خلبان باز آلدرین روی ماه نشستند. این ماموریت را نیز می‌توان یک سیستم سیستم‌ها در نظر گرفت که در آن، کنترل فضاپیمای «ماه» و مدارگرد «کلمبیا» و ماموریت «زمین» از طریق لینک‌های ارتباطاتی به هم متصل بودند.

یکی دیگر از مهم‌ترین ماموریت‌های ناسا یک سری ماموریت‌های هشت‌گانه مریخ است که از دهه ۱۹۹۰ شروع شده است. یکی از این ماموریت‌ها که من تا حدودی در آن دخیل بودم؛ رهیاب یا Sojourner بود که روز چهارم دسامبر ۱۹۹۶ از زمین پرتاب شد و در چهارم ژوئیه ۱۹۹۷ روی مریخ فرود آمد. من در این ماموریت از هوش مصنوعی و خودمختاری این وسیله نقلیه روباتیک حمایت کردم.

در جایی خوانده بودیم که شما در یکی از پروژه‌های ناسا روی روبات کاوشگر ناسا نظارت داشتید. آیا این موضوع درست است؟ چالش‌هایی که با آن مواجه بودید، چه بودند؟
نه من روی کاوشگر ناسا نظارتی نداشتم. من فقط یکی از اعضای کمیته مشاوران بین‌المللی بودم که از دانشمندان بسیار دیگری از سرتاسر جهان تشکیل شده بود. چالش‌هایی که دانشمندان ناسا در این پروژه مواجه بودند، تاخیر در ارتباط با این کاوشگر، سطح استقلال یا خودمختاری خود کاوشگر، تشخیص خطا و جابه‌جایی گسل‌ها در زمانی بود که این کاوشگر روی آن‌ها کار می‌کرد.
 
برای مطالعه ادامه این گفتگو در قسمت دوم باما همراه باشید..
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار