کد خبر:۷۸۸۰۵۳

درخواست متفاوت یک فرمانده ارتشی از توپخانه خودی

این فرمانده پس از صعود به ارتفاعات و مشاهده صحنه، برای قطع درگیری و اجرای ضد کمین، از عناصر جلودار ستون درخواست آتش کرد. در خواست وی توسط توپخانه لشکر، پاسخ داده شد
 به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، «ایرج نصرت‌­زاد» در مرداد ماه سال ۱۳۱۲ متولد شد. پدرش از کارمندان شهربانی و مادرش خانه‌دار بود. ایرج از همان کودکی، هوش و استعداد خوبی داشت و در پنج سالگی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان عسجدی آغاز کرد. سه سال دوره متوسطه را در دبیرستان شاهپور (شهید بهشتی کنونی) گذراند و سپس وارد دبیرستان نظام رشت شد.

در سال ۱۳۳۲ با ورود به دانشکده افسری مرحله دیگری از زندگی‌اش را آغاز کرد. او پس از گذراندن دانشکده افسری، خدمت نظامی خود را در استان فارس و شهر کازرون آغاز کرد. مدتی بعد به شیراز منتقل شد و در «تیپ ۵۵ هوابرد» خدمتش را ادامه داد. در آن تیپ از فرماندهی گروهان تا فرماندهی گردانی مسؤولیت داشت و همانجا موفق به اخذ گواهی نامه استادی در رشته چتربازی و دوره رِنجر شد. سپس به آلمان اعزام شد تا برخی فنون عالی نظامی را در آنجا آموزش ببیند.

نصرت‌زاد در ایام پیروزی انقلاب اسلامی و چند ماه پس از آن در ستاد نیروی زمینی مشغول به کار شد. پس از آن که عوامل تجزیه طلب بیگانه، کردستان را آماج فعالیت‌ها و اهداف شوم خود قرار دادند، او از جمله نیرو‌های فداکار و شجاع نیروی زمینی بود که داوطلب مبارزه با ضد انقلاب شد.

وی در تاریخ ۱۳۵۸/۱۰/۸ با انتصاب به فرماندهی تیپ یکم لشکر ۲۸ به کردستان اعزام شد و در پادگان سنندج، خدمت خود را آغاز کرد. او در ابتدای ورودش به لشکر، به سازماندهی دوباره تیپ یکم پرداخت و رعایت اصول نظامی، سلسله مراتب، حفظ انضباط و انسجام به واحد‌های نظامی را در دستور کار خود قرار داد.

در فروردین ماه سال ۱۳۵۹ نصرت زاد که برای نظارت بر اعزام ستون، به سوی سه راهی سنندج سقزسدقشلاق حرکت کرده بود، از کمین و درگیری ضد انقلاب با نیرو‌های خودی در یکی از روستا‌های منطقه مطلع شد. او بلافاصله با نیرو‌هایی از گردان ۱۱۶ برای تأمین ارتفاعات مشرف بر روستای مذکور حرکت کرد.

این فرمانده پس از صعود به ارتفاعات و مشاهده صحنه، برای قطع درگیری و اجرای ضد کمین، از عناصر جلودار ستون درخواست آتش کرد. در خواست وی توسط توپخانه لشکر، پاسخ داده شد. ضد انقلاب که موقعیت خود را در خطر دید و همچنین متوجه شد نیرو‌هایی از ارتش، ارتفاعات مشرف بر منطقه درگیری را در اختیار دارند، عده‌ای را مأمور کرد با صعود به ارتفاعات مزبور و محاصره نیرو‌های ارتش، مانع دیده بانی آن‌ها شوند. طولی نکشید که ضد انقلاب، نیرو‌های ارتش به فرماندهی سرهنگ نصرت زاد را محاصره و هر لحظه، حلقه محاصره را تنگ‌تر کردند.

سرهنگ نصرت زاد که زخمی شده بود، وضعیت خود را با بی سیم به لشکر مخابره کرد. این نظامی فداکار درخواست اجرای آتش برای محل استقرار شخصی خود کرد تا بدین وسیله در آخرین لحظات هم باعث نابودی بیشتر ضد انقلاب شود.

سرانجام همراهان شجاعش، به دست مزدوران به شرف شهادت نائل آمدند، در حالی که در آخرین پیام خود که با بی سیم به مرکز لشکر مخابره کرده چنین گفته است: «من سرهنگ ستاد، ایرج نصرت زاد، به علت زخمی شدن و جراحات وارده در آخرین لحظات عمر سربازی خویش نکاتی را برای همرزمان بازگو می‌کنم: جانم فدای ایران، درود بر رهبر انقلاب، زنده باد فرماندهان گردان تیپ یک.»
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار