به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو، فاطمهسادات طباطبایی، چند سالی است بحث احیا حقوق زنان در جامعه داغ شده و توجه افکار عمومی را به خود معطوف کرده است، با این وجود وقتی پای درددل بانوان در جامعه مینشینیم ظاهراً گرهای از مشکلات اصلی آنها هنوز باز نشده و همچنان اندر خم یک کوچهایم. گویا ژست «حمایت از حقوق زنان» تبدیل به بازیچهای به دست جریانات سیاسی شده است تا سبدهای رأیشان را پر کنند. اما با وجود همه این شعارهای حمایتی چرا هنوز کلان مسائل زنان مثل بیمه زنان خانهدار، تجرد قطعی دختران و مضیقه ازدواج، بستههای حمایتی زنان سرپرست خانوار، (شاید حتی نام این مسائل هم برای شما بیگانه باشد) اجرای کامل طرح مرخصی زایمان، عدم استفاده ابزاری از زن و برابری درآمد زنان با مردان، عدم وجود امکانات کافی رفاهی، تفریحی و ورزشی ویژه بانوان، عدم وجود طرحهای حمایتی خانوادهمحور مناسب زنان شاغل و... حل نشده است؟ در راستا چنین سیاست، کمپینها و جنبشهای حقوق زنانی که در روزگار ما فعال شده است به جای حمایت از این نیازهای بدیهی که گریبانگیر آحاد زنان است به مصادیقی چون موتورسواری زنان، افزایش مدیران زن، ورود زنان به ورزشگاه، افزایش سن ازدواج و لغو قانون حجاب که مفروضات عدهای معدود است، به عنوان برجستهترین حقوق پایمال شده زنان میپردازند. در واقع این سیاست هوشمندانه به جای عدم پاسخگویی به سؤالات و مطالبات اصلی، خود سؤال و مطالبه را تغییر میدهند. بسیاری از دخترها و زنان ایرانی، چیزهایی را میخواهند که سیاستمدارها به آنها دیکته کردهاند و به آنچه هر روز نیاز دارند حتی فکر هم نمیکنند.