چرا میزان کشندگی کرونا در کشورهای ایران، انگلیس، چین، اسپانیا، ایتالیا و آلمان متفاوت است؟
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-محمدرضا جلالی پندری؛* در بین کشورهای ایران، انگلیس، چین، اسپانیا، ایتالیا و آلمان، میزان کشندگی (fetality rate) ویروس کرونا در چین و آلمان حدود یک درصد، در ایران حدود پنج درصد و در انگلیس، اسپانیا و ایتالیا حدود ده درصد اعلام شده است. هم چنین اضافه میگردد که نسبت کشندگی از تقسیم کردن "تعداد افراد کشته شده توسط بیماری" به "تعداد مبتلایان به بیماری" بدست میآید.
در مطالعات مختلف، تعداد کشته شدهها در بیمارستان (صورت کسر) عددی است که در نحوهی محاسبهی آن، روش ثابت و مشخصی وجود دارد (به دلیل اینکه اغلب افرادی که میمیرند با علائم حاد مراجعه میکنند و تست ژنتیکی شان مثبت خواهد بود) و محل اختلاف آماری نخواهد بود؛ ولی تعداد مبتلایان (مخرج کسر) عددی است که با توجه به حساسیت تست آزمایشگاهی، نحوهی بیماریابی و تعداد دفعات انجام آزمایش، میتواند متغیر باشد و هرچه تعداد دفعات انجام آن بیشتر باشد، بیماریابی فعالانهتر باشد و حساسیت آزمایش بیشتر باشد، این عدد بزرگتر میشود (زیرا بسیاری از افراد مبتلا، بی علامت یا باعلائم خفیف هستند که به بیمارستان مراجعه نمیکنند، و کادر سلامت باید آنها را جست و جو کند) و در نتیجه کل کسر کوچکتر میشود؛ به همین دلیل است که میزان کشندگی (fetality) چین و آلمان، نسبت به ایران، انگلیس و سایرین پایینتر بوده است (به عنوان مثال چین روزانه حدود ٢٠٠٠٠٠ تست انجام میداد ولی ایران در حدود ٢٠٠٠٠ تست)؛ نکتهی مهم این است که میزان کشندگی یک عدد نیست بلکه کسر است، یعنی با افزایش تعداد مبتلایان رابطهی معکوس دارد!
مضافاً باید گفته شود که چین و ایران، نظام سلامت دولتی و فراگیرتری نسبت به سایرین که سلامت را خصوصی کرده اند، دارند و این گستردگی نقش مهمی در کاهش قربانیان (کوچک شدن کسر) داشته است. در انگلیس اتخاذ تصمیمات عجیب همچون عدم درمان سالمندان، بیماران مغزی و اوتیسم و طرح مصونیت گلهای و قرار دادن دانش آموزان در معرض بیماری، باعث ایجاد طوفان مرگ و میر شده است.
هم چنین گزارهی "کم خطر بودن کرونا نسبت به آنفولانزا" در ابتدای پاندمی کرونا مطرح شد که بعدها در مطالعات اپیدمیولوژیک چینیها و سازمان جهانی بهداشت، خلاف آن ثابت شد. یک دلیل مهم که باعث این تناقض شده، این است که در مطالعات میزان کشندگی آنفولانزا، از تست ژنتیکی یا آنتی بادی برای تشخیص مبتلایان (مخرج کسر) استفاده نمیشود، بلکه کلیهی افرادی که در زمان پیک اپیدمی، علائم سرماخوردگی را نشان میدهند، مورد مثبت تلقی میشوند که نسبت به موارد مثبت ژنتیکی و آنتی بادی در تشخیص کرونا، به مراتب بیشتر هستند و در نتیجه نسبت کشندگی آنفولانزا کاهش پیدا میکند. هم چنین دادههای میدانی نگارندگان، بالاتر بودن قدرت بیماری زایی (pathogenicity) کرونا نسبت به آنفولانزا را تایید میکند.
علاوه بر استدلالهای فوق، فرضیهی متفاوت بودن سویههای کرونا نیز میتواند یکی از علل تفاوت آماری بین کشورها باشد؛ با این توجیه که میزان کشندگی و رفتار هر سویه متفاوت است درنتیجه، در هر کشور آمار با سایرین متفاوت خواهد بود.
البته نکتهی مهم دیگری که وجود دارد، این است که تست ژنتیکی (RT PCR) مانند هر تست تشخیصی دیگر خطا دارد و در نتیجه موارد مثبت کاذب (افراد سالم که در تست بیمار تشخیص داده میشوند) و منفی کاذب (افراد بیمار که در تست سالم تشخیص داده میشود) دارد؛ در مورد این تست، مقدار منفی کاذب بیش از مثبت کاذب است و به همین دلیل آمار رسمی مبتلایان، که براساس تست تشخیصی اعلام میشود، کمتر از کل مبتلایان است. اما از ابتدای اپیدمی در ایران، کلیه موارد مشکوک با مراجعه به مراکز درمانی، از طریق راههای مختلف تشخیصی مانند رادیولوژی، معاینات فیزیکی، شرح حال و تست خون، نیز مورد ارزیابی قرار گرفتند و در صورت نیاز درمان شدند، تا خطای تشخیص به حداقل برسد.
کسانی که با مطالعات تجربی، مخصوصا بالینی آشنا باشند، میدانند که همواره خطاهای مختلفی در انجام آزمایش، اندازه گیری، فرضیه سازی و ... وجود دارد و امری اجتناب ناپذیر است. تصمیم مشترک و جهانی که جهت تعیین تعداد مبتلایان و قربانیان گرفته شده، این است که تست ژنتیکی معیار باشد (برای اینکه پارامتر تشخیصی در همه جا واحد باشد). با توجه به پایین بودن حساسیت این تست، به نظر میرسد که آمار واقعی و آمار اعلامی تفاوت قابل توجهی با هم داشته باشند. هم چنین افرادی که خارج از بیمارستان یا قبل از رسیدن به بیمارستان فوت میکنند، اغلب مورد آزمایش برای تعیین ابتلا، قرار نمیگیرند. در اولین موج اپیدمی در هر کشور، به دلیل اینکه آزمایشگاههای ژنتیکی هنوز فعال نشده اند، تعدادی از افراد بدون گرفتن تست میمیرند و بالتبع جزو آمار محسوب نمیشوند.
البته این خطاها که در اعلام آماری لحاظ نمیشوند، برای درمان، به مشکل بر نمیخورند، چون درمان براساس تست ژنتیکی نیست بلکه همانطور که گفته شد مشکوک بودن برای ورود به فاز درمانی کافی است.
این موضوعات چالش جدیای برا سیاست گزاران سلامت جهان ایجاد میکند و قطعا برای یافتن حقیقت و شفاف سای نیاز به طرح راه حلهای جدید است، که صداقت و شجاعت مسئولین درمان را میطلبد، چرا که تبیین وجود خطای علمی و سهوی و تمایز آن با خطای عمدی برای عموم جامعه بسیار سخت است (همانند موضع گیریهای غیر علمی و احساسی در مقابل صحبتهای روز گذشتهی معاون بهداشت وزارت بهداشت مبنی بر متفاوت بودن آمار واقعی و اعلامی)
خطاهای آماری مذکور در حال حاضر در همهی کشورها صورت میگیرد و طبیعتا تا زمانی که برای نحوهی رفع آنها و حقیقت یابی، راهکارهای جدید اتخاذ نشود، تنها معیار برا مقایسه و سنجش، همین آمارهای فعلی است
بنا بر موارد فوق، با تایید امکان خطا، اتهامات بدون سندی که در دو ماه اخیر مبنی بر مخدوش بودن و تقلب سیستماتیک در آمار ایران و چین و هر کشور دیگری مطرح میشدند، فاقد اعتبار علمی میباشند و تا زمانی که اسناد متقنی مبنی بر دست کاری عامدانهی آمار منتشر نشود، ادعاهای در این زمینه مردود هستند (نحن ابناء الدلیل).
مواضع علمی سازمان جهانی بهداشت نیز که در ابتدا صرفاً بر پایهی مطالعات چینیها و بعدها چین و سایر کشورها بوده است، خلاف گویی و عدم صداقتی در این زمینه گزارش نکرده است و پژوهشگران سلامت میدانند که اکنون اغلب مطالعات وسیع و مهم دربارهی کرونا را چین انجام میدهد و در اختیار سایرین قرار میدهد؛ در حالی که بسیاری از کشورها تجارب هرچند اندک خود را عمومی نمیکنند. به عنوان مثال اعلام سریع و هشداری چین دربارهی خاصیت عفونت زایی (infectivity) بسیار بالای این ویروس (انتقال شدید و سریع بیماری از فردی به فرد دیگر) و میزان شیوع (prevalence rate) بالای آن، کمک بزرگی به سیاست گزاران سلامت کشورها و سازمان جهانی بهداشت برای اتخاذ سیاستهای قرنطینه و فاصله گذاری، کرده است و اکنون صحت آن مورد اتفاق همهی پژوهشگران است.
علاوه بر اینها، گزارهی دیگر چینیها مبنی بر پایینتر بودن قدرت بیماری زایی (pathogenicity) کرونا نسبت به سارس و مرس نیز اکنون مورد تایید اغلب پژوهشگران است.
از طرف دیگر آمریکا، که پیشروترین کشور در مطالعات میکروبیولوژی است و اختصاصاً در مورد ویروس کرونا تحقیقات وسیعی انجام داده است، باید اطلاعات خود را در اختیار سایرین نیز قرار دهد و هم چنین برای جهانیان توضیح دهد که چرا پیشرفتهترین آزمایشگاههای میکروبیولوژی اش در مراکز نظامی قرار دارند!
محمدرضا جلالی پندری-دانشجوی داروسازی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.