دانشجوی ارشد مطالعات منطقه گفت: واقعیتهای تاریخی نشان میدهد هویت مردم جمهوری آذربایجان به مرزهای ایران برمی گردد نه برعکس چیزی که در جمهوری آذربایجان خودش را نشان میدهد و قطعا اردوغان به این موضوع واقف است.
سعیده اسدی، دانشجوی ارشد مطالعات منطقهای (خاورمیانه و غربآسیا) دانشگاه علامه طباطبایی در گفتگو با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، پیرامون اظهارات اخیر رجب طبی اردوغان گفت: این اندیشه اردوغان در ظاهر نوعی از احیای قلمروی دنبال احیای قلمروی فرهنگی عثمانی است در مناطقی که قبلا تحت سلطه و سیطره عثمانی بود هر چند هیچ وقت ترکیه نیامده علنی این موضوع را اعلام بکند، چون خودش قطعا به این موضوع واقف است در صورت علنی کردن پیگیری جدی ترکیه با واکنش کشورها روبه رو میشود.
وی ادامه داد: اردوغان جدایی طلبی و یا میشود گفت نوعی شکاف و به هم خوردن مرزهایی را در خاورمیانه پیگیری میکند اینها با حاکمیت ملی امنیت ملی و با حدود و ثغور کشورها در تضاد است و هیچ کشوری اجازه چنین تعدی و استراتژی را نمیدهد؛ بنابراین این ایدئولوژی همیشه در سیاست خارجی ترکیه وجود داشته. شاهد هستیم در سالهای گذشته رد پای اردوغان و ترکیه در اکثر مناقشات و موضوعات منطقهای بوده. از قبرس همسایه خودش در مدیترانه تا خاورمیانه تا شمال افریقا و حمایتهایی که از حماس و اخوان المسلمین و اینها داشته که حضور نظامیاش در لیبی تا تلاش برای ارائه یک قالب و جهت گیریاش در قیامهای عربی ۲۰۱۱ و جریان مصر و اخوان المسلمین و بحران سوریه و روابط چالش برانگیز با عربستان داشته. همچنین از طرف دیگر حضوری که در بحران قطر و حمایتش از قطر در مقابله با عربستان داشته است و در تمام این موضوعات رد پای ترکیه دیده میشد.
اسدی ادامه داد: یکی از جاهایی که ما خیلی شاهد حضور و بروز پررنگ ترکیه اردوغان و سیاست خارجی کشور هستیم بحث آذربایجان و بجران قره باغ بود که ارمنستان و ترکیه باهم از قدیم مناقشه دارند.از طرفی نزدیکی آذربایجان به ترکیه در شعارهایی که دو کشور مطرح میکنند به عینه دیده میشود؛ مثل دو کشور یک ملت، یا تاکید بر نشانی که روی پرچمهای هر دو کشور هست؛ یعنی نکاتی است که در شعرها و مواضع رهبران دو کشور دیده میشود؛ یعنی به لحاظ هویتی و فرهنگی ترکیه خودش را نزدیک به آذربایجان میداند و به نوعی جایگاه خودش را جایگاه یک برادر بزرگ برای آذربایجان میداند. همین امر باعث شد اردواغان در همین بحران اخیر قره باغ به طور خاص این نقش برادر بزرگ را ایفا کند تا هم جایگاه ترکیه را اثبات کند و حتی در آسیای میانه و قفاز و هم در مناقشات منطقهای نقش بازیگر فعال و غیرقابل انکار را داشته باشد.
وی با اشاره به نقش ترکیه در مناقشات منطقه خاطرنشان کرد: از طرفی اندیشهای عثمانی اردوغان سبب شده در نگاهش به شرق ایران را در جایگاه رقیب ایدئولوژیکی و ژئوپلوتیکی و هم چنین رقیب ژئوپلتیکی- امنیتی در نظر بگیرد که میتواند بخشی از اهمیت عثمانی گرایی را در رقابت با ایران بازیابی کند. اما رقابت ایران و ترکیه در کنار رقابت سه ضلعی در سالهای اخیر ایران- ترکیه -عربستان بوده و ما به طور خاص به رقابت ترکیه و ایران نگاه میکنیم ترکیه بعد از روی کار آمدن اردوغان نگاه به شرق و پررنگ شدن جریان عثمانی گرایی آمد و در عین رقابت با ایران نوعی از ثبات در مواضع را نسبت به سالهای قبل از روی کار آمدن اردوغان ایجاد کرد در این چالش در حوزههای زیادی متحد تاکتیکی ایران شد، ولی باید دید در جریان آذربایجان برای چی ورود کرد و با چه هدفی بود.
این دانشجوی مطالعات منطقه اظهار کرد: اردوغان تمام محتوای حرفش در شعر خلاصه شد و ما از همان شعر شروع میکنیم تا برسیم به اینکه آیا اردوغان از یک ایدئولوژی خاصی پیروی میکند یا با یک شعر خواسته به یک ایدئولوی و باوری که جمهوری آذربایجان باور غلط به آن دامن بزند. شعری که اردوغان در باکو و مراسم رژه پیروزی آذربایجان در نتیجه پیروزی این کشور در مناقشه قره باغ بود خواند جزوی از ابیات معروف و اشعار فولکلور کل خطه آذربایجان است. این شعرها با یک شکوه و غمی معمولا از فراق و جدایی از یار و مسائل این چنینی هستند و بیاتی ارس جزو بیاتیهای معروف است به کثرت میشود این بیاتی را در فرهنگ خطه آذربایجان به خصوص تبریز و مناطق نزدیک به ارس دید.
اسدی ادامه داد: در این شعری که اردوغان میخواند مفهومش مبتنی بر این است که ارس را به زور و ظلم را از ارس جنوبی جدا کردند ارس شمال مرز جمهوری آذربایجان و جنوبی مرز ایران را مشخص میکند. درست ارس را جدا کردند و با زور و ظلم در این شکی نیست، ولی سوالی که مطرح میشود چه کسی و چه کسانی این اقدام را انجام دادند و ارس را جدا کردند واقعیت این است که ارس بمناطقی مثل گنجه مناطقی هستند دوره صفویه تا جنگ ایران با روسیه تزاری اوایل قرن ۱۹ جزو قلمروی ایران بودند و بعد از قرارداد گلستان و ترکمنچای این مناطق توسط روسیه تزاری از مرزهای ایران جدا شد و بعدها اوایل قرن ۲۰ تبدیل شد به یک کشوری تحت عنوان جمهوری آذربایجان. یعنی اگر قرار است اعتراضی نسبت به جدایی ارس رخ بدهد بیش از هر کشوری یعنی بیشتر ار تریکه که سنخیتی ندارد این ایران است که میتواند روی این واقعیت تاریخی مانور بدهد که جنگ نابرابری که بین ایران و روسیه تزاری رخ داد سبب شد مناطق ایران جدا بشوند.
وی افزود: آذربایجان از یک دورهای یک اسم خیلی فیک و غیرواقعی را مطرح کرد تحت عنوان آذربایجان جنوبی و شمالی و از آن دوره با تاکید بر این آذربایجان شمالی و جنوبی سعی کردند نوعی غیرت سازی در هریت آذریهای ایران ایجاد کنند که اینها متعلق به آذربایجان هستند. در حالی که واقعیتهای تاریخی نشان میدهد هویت مردم جمهوری آذربایجان به مرزهای ایران برمی گردد نه برعکس چیزی که در جمهوری آذربایجان خودش را نشان میدهد قطعا اردوغان به این موضوع واقف است و هر چند در سالهای اخیر در دوران الهام علی الف به اندازه دوران پدرش این را نمیبینیم، اما این یک دیپلماسی عمومی غیررسمی در جمهوری آذربایجان است. معمولا در رسانه خودش در مدیای خودش و به طور غیررسمی بلکه بعضا در آهنگها و شعرها و برنامههای تلویزیونی خودش را نشان می دهد که این غیرت سازی درباره هویتهای آذریهای ایران پیگیری میشود نه به طور رسمی و توسط دستگاه دیپلماسی این کشور. از طرف دیگر اردوغان هم به این واقف است طی سالهای اخیر علی رغم همجواری ایران و آذربایجان روابط نزدیکی آن چنان شرایط مختلفی مثل نزدیکی جغرافیایی، تشابهات فرهنگی- مذهبی ایجاب میکند بین دو کشور روابط نزدیکی نیست علی رغم تمام مولفههایی که میتوانسته روابط کشورها را نزدیک کند.
وی اظهار داشت: حدود دو دهه میشود جریان اسلام گرا به رهبری اردوغان در کار آمدند و این جریان که میشود گفت تجسم عینی این جریان در اردوغان مشخص است که از چه اندیشهای پیروی میکنند. در سالهای گذشته بیشتر در سیاست خارجی ترکیه نمود داشت و آن اندیشه نو عثمانی در سیاست خارجه این کشور بود بعد اینکه ترکیه تلاش کرد تا به اتحادیه اروپا عضو شود و با شکست روبه رو شد یعنی اتحادیه اروپا به دلایل مشکلات حقوق بشری عدم سنحیتهای فرهنگی تفاوتهای مذهبی در این کشور و مثال اقتصادی از عضویت در اتحادیه اروپا جلوگیری کرد با تمام اصلاحاتی ک ه برای این هدف بود بعد این اتفاق با شکست ترکیه در پیوستن نوعثمانی در سیاست خارجی ترکیه با نگاه به شرق و نگاه به همسایهها و خاورمیانه پررنگتر شد.
اسدی ادامه داد: بخشی از این عدم نزدیکی به سیاستهای جمهوری آذربایجان برمی گردد مثل رابطه نزدیکش با اسرائیل خرید تسلیحات اسرائیلی و فرصتی که برای اسرائیل فراهم کرد تا در نزدیک مرزهای ایران عملیات جاسوسی به طور فعالی پیگیری کند مواردی است که روابط دو کشور را با چالش همراه کرده اردوغان و جمهوری آذربایجان در بحران قره باغ شاید این توقع و انتظار را از ایران داشتند ایران به طور فعال مثل دوران گذشته و جنگ اول قره باغ که حضور فعالی داشته باز هم نسبت به این موضوع ورود ند، اما وقتی دیدند ایران نسبت به این موضوع رویکرد منطقی و متعدلی داشته نه منکر حقانیت آذربایجان در بازپس گیری قره باغ شد و نه از طرف دیگر به محکومیت ارمنستان به صورت آن چنان که ترکیه و جمهوری آذربایجان دلشان میخواست نپرداخت باعث شد شاید اردوغان این حس منتقل شد فرصت جدیدی هست با طرح مجدد این مسائل مجددا زیر خاکستر جدایی طلبی در حال خاموشی یا خاکستری که رمقی نمانده بدمم.
این دانشجوی مطالعات منطقه افزود: از طرف دیگر ایران کاملا آگاه بود میدانست مباحثی که در آذربایجان تحت عنوان جدایی سازی و این قبیل مسائل مطرح میشود آگاهی داشته، اما عدم تلاش در بازدارندگی تاریخی فرهنگی و هویتی سبب شد تا اردوغان این جسارت و این اجازه را بدهد تا مجددا این مباحث را مطرح کند در صورت بروز اعتراضاتی در ایران اعتراضاتی که در راستای همراهی با مباحثی که اردوغان مطرح میکند توسط گروههایی مثل؟ ترکها و اینها یا کسانی که تحت عنوان گرگهای خاکستری مطرح میشود بیاید مثل تمام قضایا و مباحثی که گفتیم رد پایی از خودش در مباحث بگذارد و نقش برادر بزرگ را برعهده بگیرد در صورت بروز بحران این یک گمان هست اگر در صورتی که اردوغان این شعر را با هدف خوانده باشد یکی از پیش فرضها و احتمالات ترکیه و اردوغان در این موضوع باشد.
وی ادامه داد: اما شاهد این بودیم نه تنها همراهی با این خط و جریان نبود بلکه با واکنش گسترده و همگانی مردم ایران روبه رو شد و هیچ همراهی از سوی مردم آذری ایران به صخصوص آذربایجان شرقی همراهی نبود و هم مردم ایران و هم در سطح نخبگانی و عام با واکنش روبه رو شد چنین واکنش گستردهای در کنار واکنش دستگاه دیپلماسی باعث شد که نسبت به این سیاست خارجی ترکیه و دستگاه دیپلماتیک ترکیه نسبت به این موضوع عقب نشینی داشته باشند و نسبت به حساسیتهای اردوغان آگاه نبود در حد این تغییر بدهند و کم رنگ کنند و اثرش را از بین ببرند، ولی در واقع میشود گفتت این اولین بار نبوده و قطعا آخرین بار هم نیست و ایران برای جلوگیری از وقوع چنین اتفاقاتی یا جلوگیری از چنین گستاخیهایی لازم است در عرصه سیاسی و دیپلماتیک یک نمایش گسترده تری از تاریخ خود هویت ایران و از گذشته ایران نشان بدهد تا نه تنها این اقدام در راستای اعنای عمومی مردم باشد بلکه یک تذکر غیرمستقیم و یا یک هشدار غیرمستقیم برای همسایههای این چنینی باشد نسبت به حاکمیت ملی و ارضی ایران چشم طمع دارند و در تلاش برای دست اندازی به این مناطق هستند.
اسدی درپایان خاطر نشان کرد: بند دو اندیشه نوعثمان گرایی در کنار جدایی طلبانهای که در جمهوری آذریایجان هست و آذربایجان را به شمالی و جنوبی تقسیم میکند باعث شد این رژیم نشان دهنده پیوند عمیق این دو ایدئولوژی و اندیشه توسعه طلبانه ترکیه و اذربایجان باشد و این رژه را در کنار این نوعی نشان دهنده قدرت آذربایجان برای بازپس گیری مناطق بود اردوعان فرصتی بداند برای اینکه تاکیدی داشته باشد بر آذربایجان برای اینکه مناطقی ممکن است باشد که آذربایجان میتواند با تکیه بر توان خودش با تکیه بر تسلیحات خودش نسبت به آنها هم اقدام بکند.