کد خبر:۹۰۹۴۶۵
همراه با فجر ۳۹| بررسی فیلم‌های جشنواره فجر؛

ماجرای نیمروز یک «شیشلیک‌خور حرفه‌ای»! / ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

مهدویان، تب تندی بود که زود سرد شد، اما همان تندی و داغی مانع از آن بود که برخی این سرمای قریب الوقوع را باور کنند.

ماجرای نیمروز یک «شیشلیک‌خور حرفه‌ای»! / ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

 

گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو- سید مهدی حاجی‌آبادی؛ حالا با اطمینان می‌توان گفت که دور مهدویان به پایان رسید. دو‎ری که  آغاز نشد. فیلم «ماجرای نیمروز ۲» نشان می‌داد که مهدویان اشتباه رفته است، اشتباهی بی‌بازگشت، و دیگر فیلمساز نخواهد شد؛ با کمال تأسف مهدویان، تب تندی بود که زود سرد شد، اما همان تندی و داغی مانع از آن بود که برخی این سرمای قریب الوقوع را باور کنند. اما امروز دیگر در وجود او، باید «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد.»
 
مسئله مهدویان در «شیشلیک» فقر و عدالت است؛ بی آنکه جواب را پیدا کند، و آدمی مثل او هرگز به جواب نخواهد رسید. شکاک است، اما این شک را مقدمه رسیدن به یقین و بعد هم قطعیت و قاطعیت قرار نمی‌دهد. فقط شک می‌کند و دیگران را به شک می‌اندازد و بعد هم رهایشان می‌کند، چرا که خودش هم به جواب نرسیده است. وقتی که به جغرافیای شیشلیک می‌روی باید قبول کنی که دو ساعت از زندگی ات را در یک فضای آکنده از تکه‌های کلامی سطحی، عصبانیت، اتهام و توهین و نهایتا بیانیه‌ای بلند علیه انقلاب سر کنی.
ماجرای نیمروز یک «شیشلیک‌خور حرفه‌ای»! / ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

«شیشلیک» بیش‌تر از آنکه نگران عدالت باشد نگران آن است که طرح اولیه خود را برای فیلمنامه به نتیجه برساند، هر چند پرسوناژ‌های آن هرگز حیات واقعی پیدا نکنند. پرسوناژ‌های فیلم هرگز از محدوده فیلمنامه ژوله فراتر نمی‌روند، چرا که نقض‌هایی کاملاً کلیشه‌ای دارند و وجودشان فقط جزئی از وجود یک آدم است. انتخاب هنرپیشه‌ها نیز بسیار معمولی است. آدم‌ها به خوب، بد، خبیث، حسود، بدبین، خوشبین، سنتی و ... تقسیم شده اند، حال آنکه داستان فیلم به کاراکتر‌هایی پیچیده‌تر و واقعی‌تر نیازمند است؛ و بعد هم مشکل کثرت وقایع... داستان فیلم از همان آغاز طوری طراحی شده است که در یک فیلم دو ساعته نمی‌گنجند. از همان آغاز در صحنه صف کارگران کارخانه، مصاحبه عطاران و تصویرگری فقر و نداری، آدم در می‌یابد که کارگردان مغلوب معضل «تصنع» است. عجولانه. بدون دقت کافی، و ناشیانه... در همه چیز؛ با تصوری کاملاً کلیشه‌ای از سینما و تا آخر اشتباهات مشخصی را مرتباً تکرار می‌کند.

شیشلیک که از ماجرای فرماندار ورامین وام گرفته شده، صراحتا ادامه جهان لاتاری است این بار با خوانشی دیگر، فقرای حاشیه‌نشینی که توسط مدیر کارخانه پشم ایران (با گریمی شبیه استاندار خوزستان) طوری استثمار شده‌اند که از کودکی آموخته‌اند کمترین رفاه مساوی با گناه است و حتی نام بردن غذایی غیر از سیب‌زمینی در آن منطقه مساوی با اخراج فرزند و پدر از مدرسه و کارخانه است!

‌فیلم سرتاسر زخم و کنایه است، همسر رضا عطاران با مختصات بانوان روضه‌خوان مراسمی زنانه مشابه روضه دارند که در آن زنان را از هرگونه کسب و رزق حلال جز سیب‌زمینی و املت برحذر می‌دارد.
 
ماجرای نیمروز یک «شیشلیک‌خور حرفه‌ای»! / ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

مدرسه کودکان نیز در حال تدارک جشن سالگرد اتفاقی به نام جشن گرسنگان است که طی آن بسیاری از مردم از فقر مرده‌اند و دم برنیاوردند! جشنی درست مشابه مراسم دهه فجر که در مدارس اجرا می‌شد!

زبان فیلم در سکانس‌های متعددی برای خنده گرفتن الکن است؛ کار به جایی می‌رسد که مهدویان در چند سکانس القای همجنس‌بازی دو نقش اصلی قصه را دستاویز قرار می‌دهد.

اشکال کار اینجاست که وقتی به اینجا می‌رسیم باز هم هیچ چیز مانع از آن نیست که امکانات سینما در اختیارش قرار بگیرد و فیلم بسازد، البته باید به آزادی احترام گذاشت حتی اگر به ساختن فیلم هایی، چون «شیشلیک» منجر شود. حتی آزادی افرادی به ایجاد محیطی ناامن برای دیگران منجر شود!

مهدویان به واقع یک شیشلیک‌خور حرفه‌ای است؛ سال‌ها با بودجه نهاد‌های حاکمیتی فیلم ساخت و از سویی سوگمندانه در عزای همین مردمی می‌نشیند که مستند رئیس‌جمهوری را کارگردانی کرد که مصائب انتخابش را مردم می‌کشند.

حال که شیشلیک حاکمیتی به انتها رسید و مهدویان توان مالی ساخت فیلم‌های مستقل را پیدا کرد، ناگهان در روبه رو استاده و خندان به ریش حامیانش بیانیه می‌سازد.
 
ماجرای نیمروز یک «شیشلیک‌خور حرفه‌ای»! / ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

مهدویان متعلق به قشری از جامعه ایران است که هرگز روشنفکر نخواهد شد. اگر بخواهد ادای روشفکر‌ها را در بیاورد فیلمی مثل «شیشلیک» می‌سازد که یک فیلم فارسی است و هر پلان فیلم داد می‌زند که سازنده فیلم از روشنفکری و مراتب و لوازم آن بی خبر است و فقط بیانیه‌خوانی حیران است.

در حقیقت این مهدویان نیست که فیلم می‌سازد بلکه این فیلم است که مهدویان می‌سازد. او همواره درون خود را تصویر می‌کرده است و اگر اینچنین باشد، چگونه می‌توان آن دورویی سرد و ریشه دار را تحمل کرد؟
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۹:۱۹
وقتی فیلم رد خون و دیدم متنی نوشتم و اعلام کردم که مهدویان دچار استحاله و سردرگمی در جهت عکس انقلاب شده است ، عده ای اتهام افراط و تندروی دادند
0
0
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۰:۱۱
همون اول که ماجرای نیمروز رو ساخت
با دوبار دیدن فیلم کاملا مشهود بود که مهدویان از کدام قماش است
اما اگه میگفتیم مردم حمله ور میشدن متاسفانه
0
0
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۰:۱۳
حالا که مطابق میلتون فیلم نساخته و واقعیات رو به زبان وارونه گفته و برای درب شما پاشنه رو نچرخونده اینطوری مطلب میزارین که مثلا نقد نوشته باشین!!!! آمریکا باعث و بانی همه بدبختیهامونه و دزدهای داخلی نظیر ......و همپالگی هاش و وابسته های خاص و امثالش نه رییس جمهوری که جلوی دزدی هرکسی رو توانشو داشت گرفت و خدابخداد بازم میگیره و دزدیهای عمه رو هم رو کرده.درودبر روحانی و لعنت به کسانیکه بخاطر قدرت حامی تحریم و بدبختی و گداشدن مردمن.لطف کنین تشریف ببرین همین بغل تو شهر ری ببینین زرشک پلو با اسکلت مرغ یا دنبه پلو یا سه پرس برنج با یه خورش قیمه یا قورمه توی کارگاهها بعنوان غذا میدن.خودمونو دیگه به خریت نزنیم اگه مخاطب رو احمق فرض میکنیم‌.مخاطب این مطلب قشر تحصیلکرده و سینما رو هستن نه عوام که آخر فیلم دیدنشون دوتا کلیپ باشه.
گفتی ببند چشم ببستم دوچشم
گفتی مرو راه دوپایم شکست
کر شوم و کور شوم و لال شوم
لیک تو از من مخواه خر شوم
#سایت‌آرزوها
0
1
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۰:۲۷
چرت و پرت نگو مهدویان یه فیلمساز حرفه ايی است
0
1
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۳:۱۳
من فیلم ندیدم و فعلا نظری ندارم
ولی باتوجه به سابقه مهدویان این نقد یکم برام عجیب بود
فقط میخواستم یه سوال از اون دوستی که گفت درورد بر روحانی که جلوی همه دزدهارو گرفته بپرسم!؟
دقیقا منظورش از جلوی همه دزدهارو گرفته کیا بودن؟
برادر خودش؟
برادر معاون اولش؟
دختر وزیرش؟
وزیر صنعتش؟
وزیر رفاهش؟
وزیر سابق راهش؟
وزیر مخابرات؟
وزیر نفت؟
رییس خصوصی سازی؟
رییس هلال احمر؟
عضو تیم مذاکره کننده هسته ای؟
.
.
.
.

دقیقا جلوی کدوم فساد گرفته؟
دوست عزیز
دوستان شما خودشون ام الفساد هستن
0
0
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۷:۳۰
درود بر شما
0
0
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۷:۳۱
گزارش خوبی بود
و نقدهای بسیار به جا و خوبی رو مطرح کردید
0
0
پربازدیدترین آخرین اخبار