به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، روی کار آمدن بایدن و طرح دوباره مذاکرات موجب شد تا مجلس قانون اقدام راهبردی را از سه ماه قبل مطرح کند که طی آن مذاکره بر سر مواضع موشکی و هستهای کشور با آمریکا ممکن نخواهد بود. با توجه به اتمام این مهلت و برخی زمزمهها مبنی بر دور زدن این قانون و شروع مذاکرات با دانشجویان دغدغهمند در این حوزه به گفتگو نشستیم.
محمد فدایی، مسئول بینالملل بسیج دانشگاه مذاهب اسلامی، بردیا عطاران، دانشجوی دکتری دانشگاه امام صادق(ع) و صاحبنظر حوزه بینالملل در این باره با خبرگزاری دانشجو به گفتگو پرداختند.
خبرگزاری دانشجو: با توجه به انتخاب جو بایدن به عنوان رییس جمهور و شعار انتخاباتی او مبنی بر اینکه اقدام به خلع موشکی و هستهای ایران میکند، اولین اقدام او در راستای این هدف را چگونه میبینید؟
بردیا عطاران، دانشجوی دکتری سیاستگذاری فرهنگی دانشگاه امام صادق(ع): با توجه به انتخاب بایدن به عنوان رئیس جمهور آمریکا، ما باید چند مسئله را مد نظر داشته باشیم، یک اینکه سیاست و برنامه اصلی دولت بایدن در حوزه سیاست خارجه متمرکز بر آسیا پاسفیک و اولویت دوم او خاورمیانه است. از طرفی ملاحظه دوم آنها این است که بتوانند برجام را نگه دارند و از ظرفیت آن برای فشار بر ایران استفاده کنند. در موقعیت فعلی آنها برجام را در حالت تعلیق نگه داشتند تا در دولت آینده ایران از آن استفاده کنند. در نتیجه قرار نیست آمریکا همینطور خارج از برجام بماند. مسئله سوم نقد کردن برجام برای آنهاست. خواسته آنها این است که یا باید طرفهایی مثل امارات و عربستان وارد مذاکرات شوند که اصلا مطلوب جمهوری اسلامی نیست، یا باید فرآیند خلع موشکی و هستهای ایجاد شود که بازهم مطلوب ایران نیست و همه اینها به معنای تمام شدن ماجرای برجام است.
بایدن در حال تلاش است تا اینکه نظم منطقه را آنطور که می خواهد تدارک ببیند؛ به همین خاطر یک چراغ سبزی به ایران نشان میدهد؛ مثل خروج انصارالله از لیست گروههای تروریستی، یا پالسهایی که در خصوص معافیت یا لغو جزئی اموال بلوکه شده ایران در کشورهایی مثل عراق و کره جنوبی و ... داده میشود. همه در حد چراغ سبزی برای پایین آمدن سطح تنش هاست تا ایران دوباره پای میز مذاکره بیاید و بتوانند برجام ۲ را محقق کنند. پس هدف اصلی بایدن و دولت آمریکا بازگرداندن ایران به میز مذاکره است و برای این کار همزمان دو اتفاق درحال رخ دادن است، یکی فشار حداکثری از طریق برجام بر جمهوری اسلامی ایران و دومی ایجاد برخی معافیتها و چراغ سبزها برای همراه کردن ایران با خود.
امریکاییها نمیخواهند تمام توان خود را در خاورمیانه مستهلک کنند، بلکه توان اصلی خود را بر روی آسیا پاسفیک گذاشتهاند و مجبورند با همین برجام کجدار مریض هدف خود را جلو ببرند تا هم خواسته آنها محقق شود و هم ایران نتواند توان خود را در حوزه منطقهای و موشکی بازیابی کند.
محمد فدایی، مسئول بین الملل دانشگاه مذاهب اسلامی: صحبتهای اقای بایدن در رابطه با خلع موشکی و هستهای ایران در حقیقت نوعی پروپاگاندای انتخاباتی بوده و به نظر میرسد که برنامه خاصی در این باره نداشته باشند. شیوه جو بایدن همان راهی است که دموکراتها میروند و امروز آقای جو بایدن ترکیبی از فعالیتهای دونالد ترامپ و اوباما را در نظر گرفته است؛ چرا که به جهت رسالتی که در بین دموکراتها دارد باید به اصل برجام برگردد و این مسئله را پایهای برای مذاکرات و کاهش فعالیتهای نظامی ایران در منطقه، کاهش برد موشکهای ایران یا خلع موشکی ایران و همچنین پایان دادن به پشتیبانی ایران از محور مقاومت و حزبالله، قرار دهد. اینها مواردی هستند که ما قبلا هم عنوان کردهایم که تحت هیچ شرایطی مذاکره پذیر نیست و سلاحهای موشکی ما سلاحهای هستهای نیست. همانطور که رهبری فرمودند ما نه از سلاحهای هستهای حمایت میکنیم و نه به سمت تولید انها میرویم و این فتوای فقهی و حکومتی رهبری است.
ایران نه به سمت تولید سلاح هستهای رفته و نه خواهد رفت. همچنین سلاحهای موشکی ما هم که جزو طیف توان دفاعی ما قرار میگیرد، به هیچ وجه قابل مذاکره نیست و جمهوری اسلامی آن را قابل مذاکره نمیداند. هدفی که دولت جو بایدن پیگیری میکند در درجه اول بازگشت به برجام است. باتوجه به خارج شدن دولت قبلی آمریکا از برجام، حالا بایدن دنبال بازگرداندن آن است تا توافق برجام را بتواند برای پایهای برای مذاکرات بعدی بر سر توان دفاعی ایران ببرد؛ درحالی که این مسئله یکطرفه است و پذیرفته شده نیست.
خبرگزاری دانشجو: گام بعدی بایدن در مداخلات منطقهای چه خواهد بود و سیاست های او نسبت به کشورهای منطقه اعم از عربستان، افغانستان و عراق چگونه پیش میرود؟
عطاران: در حوزه منطقهای ایالات متحده مجموعهای از اقدامات را انجام خواهد داد که اصلیترین آن در حوزه کشورهای عربی صورت میگیرد و آن رویکرد رادیکالی که کشورهای عربی بخصوص عربستان و امارات درحال دنبال کردن بودند، متوقف میشود. این فشارها با برجسته شدن پرونده جمال خاشقچی متمرکز بر بن سلمان خواهد شد و باعث میشود که احتمال پادشاهی بن سلمان کاهش بیاید.
مسئله دیگر درباره سیاستهای منطقهای آمریکا، روند مذاکرات صلح در افغانستان است که در دولت ترامپ داشت به نتایج خوبی میرسید؛ اما با تغییر سیاستهای بایدن متوقف میشود. مسئله سوم هم کند کردن اقدامات رادیکال کشورهایی مثل امارات و رژیم است. اینها موارد مهمی است که در واقع آمریکا با اجرای آن میخواهد نقش ثباتزایی را در منطقه ایفا کند. همه این اقدامات آمریکا و بهخصوص رویکردهای بایدن را رویکردهای ایجابی برای ایران تلقی میکنند که همه اینها برمیگردد به نقشی که سیاست خارجه ما در منطقه میتواند ایفا کند.
ما یک فرصت بسیار برجستهای در منطقهای داریم؛ آن هم تجارت است، که از اتفاقات سیاست خارجه میتوانیم به نفع این فرصت استفاده کنیم و اگر سهل انگاری صورت بگیرد، این فرصت را هم از دست میدهیم، خصوصا در حوزه کریدورهای تجاری، خطوط لوله و انرژی و بندرهایمان، چه خشک و چه دریایی.
خبرگزاری دانشجو: از نظر شما باتوجه به شرایط سیاسی موجود در ایران و آمریکا آیا در روابط بین دو کشور تحولاتی ایجاد خواهد شد؟ آیا ایران با سیاست های جدید آمریکا هماهنگ میشود و به پای میز مذاکرات میرود؟
فدایی: اقدام اولی که آمریکا و دولت جدید او باید انجام دهد، این است که اگر بخواهد هرگونه صحبتی با ایران ذیل برجام داشته باشد، در درجه اول تمامی تحریمهای ظالمانه خود را باید بردارد و خسارتهایی که در این مدت جمهوری اسلامی ایران به خاطر تصمیمات غیرمنطقی آمریکا متحمل شده است را جبران کرده و به توافق برجام بازگردد؛ لیکن جمهوری اسلامی ایران در برابر خلع توان موشکی و هستهای، سیاست و خطوط قرمز مشخصی دارد که مقام معظم رهبری آن را برای دیپلماسی خارجی ما ترسیم کردهاند و هیچگاه، هیچ مذاکرهای در این باره نخواهیم داشت.
باتوجه به سابقه بایدن در منطقه میشود پیشبینی کرد که آقای بایدن بهطور کلی خوی وحشیگری ترامپ را در خود دارد؛ اما در جبهه معروف به مدارا و مذاکره دموکرات ها قرار گرفته. در واقع بایدن مجموعهای از ترامپ و اوباما در ابعاد نظامی، دیپلماسی منطقهای و سیاست خارجی خواهد بود؛ یعنی فشار دیپلماسی و مدارا را توأمان باهم خواهد داشت. برای مثال در عراق میبینیم که دقیقا ظرف مدت کوتاهی بعد از انتخاب جوبایدن در آمریکا، دختر صدام حسین که حمایتهایی از جانب اشرار باقی مانده از حزب بعث و داعشیان را دارد با یکی از شبکههای عربی مصاحبه میکند و درباره بازگشتش به صحنه سیاست میگوید. این امر بدون حمایت آمریکاییها در عراق ممکن نخواهد بود و نشان میدهد که سیاست مداخلهگرانه آمریکا در دولت جو بایدن از همان ابتدای ورودش شکل گرفته و این روند اجرایی او در طول ریاست جمهوریاش خواهد بود.
وی در حال حاضر با استفاده از بستر موجود در منطقه سعی در بهجان هم انداختن اقوام و شعلهور کردن آتش اختلاف بین آنها دارد و همان سیاست کثیف و قدیمی انگلیسی که اختلاف بیانداز و حکومت کن را چه در عراق و چه در افغانستان و سایر کشورهای خاورمیانه ادامه میدهد. ایران در برابر خلع موشکی و هستهای سیاست و خطوط قرمز مشخصی دارد که رهبری آن را برای دیپلماسی خارجی ما ترسیم کردهاند و مذاکره در این باره هیچگاه نخواهیم داشت.
عطاران: در آینده کوتاه مدت افق روشنی بین جمهوری اسلامی و امریکا نمیبینم؛ چرا که در ایران بعد از به نتیجه نرسیدن مذاکرات ۱+۵ حسی منفی وجود دارد و آنها تمام تلاش خود را میکنند تا ایران را به میز مذاکرات برگردانند و امتیازاتی را چه موشکی، چه منطقهای و چه اضافه شدن افرادی دیگر به مذاکرات، چه استارت دوباره پرونده هستهای و ... بگیرند. در هرحالت من آینده روشنی بین ایران و آمریکا نمیبینم؛ مگر اینکه منطقه دچار تشنج و یک آسیب مثل تغییر و تحولات در عربستان و رژیم شود که اینها باعث میشود که دست برتر میدانی تغییر کند و ماجرا طور دیگری پیش برود.
در عراق و افغانستان سیاستهای آمریکا کاملا تغییر کرده و رابطه آمریکا و طالبان در مستقر ماندن نیروهای امریکایی در افغانستان جزو محورهای اصلی این دولت است در عراق نیز به همین صورت است. روند سرمایهگذاریها در تثبیت و گسترش پایگاههای نظامی امریکا در افغانستان و عراق خواهد بود. اینها نکاتی است که جمهوری اسلامی ایران نسبت به آن احساس خطر خواهد کرد و همچنین میتواند آینده مناسبات بین ایران و آمریکا را نیز به خطر بیندازد.
پس در دولت اقای بایدن سیاست خاورمیانهای اولویت شماره دو خواهد بود و سعی میکند با خاورمیانه کجدار مریض رفتار کند تا حداقل چالشها را برای نظم بینالملل ایجاد کند تا بتوانند منافع خود را حداکثری کنند. این حداکثری کردن منافع را از طریق بازگرداندن ایران به میز مذاکره و مطرح کردن پرونده موشکی و منطقهای ایران بحث میکنند که به تعبیر خودشان گروههای نیابتی جمهوری اسلامی ایران را تضعیف کنند و از بین ببرند. ابزار این موضوع بازگرداندن ایران به میز مذاکره از طریق تشدید فشارها و نقد کردن برجام است که در حال رقم خوردن است و در این راه یک معافیتها و تشویقهایی برای جمهوری اسلامی ایران و گروههای نیابتیاش در نظر گرفته شده تا ایران پای مذاکره بیاید.
از طرف دیگر امریکا میخواهد عربستان را از شراکت استراتژیک خود خارج کند. زنگ نزدن بایدن به نخست وزیر رژیم صهیونیستی و ارتباط برقرار نکردن با کشورهای عربی بزرگترین سیگنال به آنهاست که نشان میدهد در دولت اقای بایدن جایگاه خاصی ندارند و این باعث میشود که جایگاه نظامی آنها حفظ شود. پایگاههای نظامی آمریکا در افغانستان و عراق باقی خواهد ماند و تمامی این موارد را باید در سیاست خارجی کشورمان در نظر بگیریم.