گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، محسن احمدلو؛ بنده فکر می کنم مطرح کردن چنین موضوعاتی به دور از منطق علمی و اصول سیاست باشد، در طول تاریخ هیچ موقعی دیپلماسی فارغ از عنصر نبرد موثر نبوده و باز هم نبرد هم هیچ موقع بدون دیپلماسی قابل کنترل نبوده است! دولت ها در عرصه بین الملل با هم به اختلاف میخورند و این اختلاف راه های حل زیادی ندارد! یا منطق زور باید بچربد که پر هزینه است و یا از طریق دیپلماسی مشکلات حل بشود. چرا دولت ها به دیپلماسی رو می آورند؟ برای فرار از میدان! یعنی اصلا علت وجودی دیپلماسی این است که کار به جنگ و میدان نبرد نکشد! وقتی میدان ریشه دیپلماسی است، جدا کردن این دو از هم چه معنایی میتواند داشته باشد؟
میدان روی دیگر سکه ای است که بر آن نقش دیپلماسی وجود دارد. این تفکیک میدان از دیپلماسی ایرادات علمی فراوان دارد! با تاریخ هم در تضاد است، دیپلماسی مانند پول است، بی پشتوانه نمیتواند موفق باشد، اگر کشوری زور تحمیل نداشته باشد چرا باید جدی گرفته شود؟ ساختار بین الملل آنارشیک است، در این ساختار اخلاقیات حرف اول را نمیزند، وابستگی و زور این ساختار را اداره میکنند، بدون زور و وابستگی هیچ کشوری جدی گرفته نمیشود. زور نظامیان پشتوانه اعتبار سخن دیپلمات هاست، بدون این زور دیپلماسی الکن و ناقص باقی میماند. در طول تاریخ هر کجا دیپلماسی ناموفق بوده است، ارتش از آن حمایت کرده و هر کجا ارتش در ضعف به سر برده، دیپلماسی یاری اش نموده است! نه فقط در ایران که بلکه در همه جا.
مگر میشود بدون میدان نبرد از دیپلماسی سخن گفت؟ این تفکیک غیر منطقی و غیر اصولی است، کسانی که برای بار اول چنین چیزی را مطرح کردند ناشیانه به سیاست بین الملل نگاه میکردند و البته نتیجه اش را هم دیدیم! هر چند اگر استاد دانشگاه سیاست باشند! اما نقش شهید سلیمانی در راهبرد های بین المللی جمهوری اسلامی ایران:
شهید سلیمانی بعنوان دست نظامی بین المللی این سیستم در عرصه بین المللی، در شرایطی که با رکود شدید دیپلماسی رو به رو بوده و هستیم، اغراق نیست اگر بگوییم که تمام مسئولیت بر دوش ایشان بوده است! در غیاب دیپلماسی سالم، ما نمیتوانیم بدون اهرم عمل بمانیم! هشت سال موضوع خطرناک سوریه بدست چه کسی کنترل شد؟ دیپلمات ها؟ سیاسیون؟ خیر! این ایام خطرناک به مدد میدان از سر به سر شد! موضوع خطرناک تجزیه و نابودی سوریه و عراق نه یک موضوع عادی بود نه یک مسئله کوچک. این موضوع به غایت دشوار و خطرناک بود و کنترلش تماما بر دوش این شهید بزرگوار بود. شهید سلیمانی در مسئله همسایگان ایران، بسیار دقیق و راهبردی عمل کرده و یکی از اهرم های خیلی سنگین این موضوع بوده اند!
ترور ایشان بیانگر همه چیز هست، تصور دشمن از این ترور این بود که منجر به بهتر شدن شرایطشان در منطقه خواهد بود! همین نشان میدهد که ایشان که نقشی داشته اند و تا چه حد کلیدی محسوب میشدند. اگر ایشان اساسی تحلیل نمیشد، ترور میشد؟ خیر! دشمن ایشان را یک سد در برابر خودش میدید و این بیانگر اهمیت ایشان در سیاست خارجی ماست. برخی ها معتقدند میدان آنچنان هم که گفته شد اهمیت ندارد،در جواب باید گفت که: موضوع بسیار کمی و آماری است دوستان ما میتوانند آمار بگیرند که باقی کشور ها چطور از دیپلماسی و زور به صورت موازی استفاده کرده اند! دور تا دور ما پایگاه های آمریکایی است!
آمریکا در همه کشور ها تلاش میکند وابستگی نظامی نسبت به خودش ایجاد کند! ترکیه در چندین سال اخیر در آذربایجان و لیبی و سوریه با تمام وجود نظامی گری میکند! ترکیه از یک جهت دست دوستی سمت آذربایجان دراز میکند و از یک طرف هم با تمام وجود حمایت نظامی از آن میکند! روسیه هم عین این رفتار را در آذربایجان، ارمنستان، سوریه و عراق انجام داده است! ناتو سالها در افغانستان دیپلماسی را سوار بر دوش میدان کرد؛ چین هم با وجود وابستگی شدید باقی کشور ها به او از نظر اقتصادی، از خیر ایجاد وابستگی نظامی نمیگذرد! چرا؟ آیا دوستان ما اصلا به این موارد فکر میکنند که ممکن است این مسائل بی دلیل و عبث نباشد؟
تمام کشور ها از میدان و دیپلماسی برای پیشبرد اهداف به صورت هم زمان استفاده میکنند، چرا این کار برای ما ایراد داشته باشد؟ این دست سخنان دقیق نیستند و ایرادات اساسی دارند. در جمع بندی مطالبم باید این نکته را مد نظر قرار دهم که دو گانه سازی از دو روی یک سکه واحد، نه علمی است نه دقیق، نه مطابق تجربه است و نه مطابق عقل، نه قرآنی است و نه روایی! در آیات و روایات هم تاکید بر تقویت میدان وجود دارد!
محسن احمدلو - دبیر واحد بین الملل انجمن اسلامی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)،عضو دفتر تحکیم وحدت.
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.