با تصمیم و همت بخشی از جریانات تحول خواه حوزه علمیه قم -خصوصا فعالان و متخصصین طب اسلامی- دور سوم مباحثات و گفتگوها درباره مسئله خطرناک تراریختهها از دیروز یک شنبه در حوزه علمیه قم آغاز گردید.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو به نقل از پایگاه اطلاع رسانی نقشه راه در نشست آغازین این گفتگوها -که با استقبال جدی فضلا و اساتید حوزه علمیه قم در محل سالن اجتماعات دفتر تبلیعات حوزه علمیه قم برگزار گردید- آیت الله عباس تبریزیان مولف کتاب "دراسه فی طب الرسول المصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) و حجت الاسلام علی کشوری دبیر شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی سخنرانی کردند. متن کامل سخنرانی آیت الله عباس تبریزیان را در ادامه بخوانید:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صل الله علی محمد و آله الطاهرین و اللعنة الدائمة علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.
کمال تقدیر و تشکر از حاج آقای کشوری دارم، ایشان مطالب ارزندهای فرمودند. شاید بعضی از مواردی را که ایشان گفتند، بنده هم میخواستم اشاره کنم و تقدیر و تشکر از دوستانی که زحمت کشیدند و این همایش را تشکیل دادند. این کارها و همایشها میتواند اثر بزرگی داشته باشد. امروز قرار است راجع به تغذیه و مسائل تراریخته صحبت شود. در مورد اینجور مباحث دو راه وجود دارد، یعنی دوستان و محققین دو دسته ورود به اینگونه مباحث دارند: یک دسته میروند داخل مطالبی که غرب اعلام میکند و علوم تجربی در آنها نظری داشته باشد و وارد این مسائل میشوند و به نقض و ابرامهای آن میپردازند، چون حقیقتاً ما در این مسائل کارایی نداشته و نمیتوانیم تحقیقات مستقلی داشته باشیم و منتظر میشویم تا یک چیز از دهان غربیها در مذمّت موضوعی مثل تراریختهها خارج شود، یعنی مثلاً فلان شخص درباره اینمطلب، چنین گفته و خود شرکت فلانی اینطوری اقرار کرده است. خود آنها مبحثی مثل تراریختهها را مطرح میکنند و بعد منتظر میشویم خود آنها این مسئله را نقد کنند و ما به این نقد تمسک کنیم. این یک راه است. همچنین ممکن است عدهای قدرت تحقیق و بررسی و آزمایش هم دارند و به نتایج مطلوب یا نامطلوب میرسند. امکان این هم هست. ولی یک روش و دسته دیگر هم وجود دارد و آن این است که شخص بگوید من کاری ندارم غرب و شرق چه میگویند، میخواهند تراریختهها را نقد یا تأیید کنند و آنچه برای من مهم است کلام خدا و پیامبر و اهل بیت است و به کلام آنها پناه میبرم. این خود، یک تجربه است. اگر میبینید کشور در خیلی از جوانب عقب افتاده و ما در خیلی موارد ضربه خوردیم، علت این است که ما به پیامبر و اهل بیت پناه نبردهایم. یک مثال کوچک بزنم. یک عدهای سراغ طب شیمیایی رفتند و منتظر ماندند که نقض و ابرامها از آن طرف بیاید و یک عدهای هم سراغ طب سنتی رفتند و یک عدهای هم سراغ طب اهل بیت و پیامبر رفتند. خیلی زود این نتیجه به دست آمد که طب اسلامی جلوتر است و این چیزی است که الان مشهود به این همه مراجعات و تأثیرات و درمانهاست؛ و این قابل انکار نیست، ولی آن کسانی که سراغ تجربه طب شیمیایی رفتند و مردم را نابود کردند و منتظر هستند اروپا به این نتیجه برسد که طب شیمیایی صلاحیت ندارد، اینها آسیب جدی زدند و جمعیت کشور را نابود کردند و مردم را نابود کردند و تازه میخواهند بفهمند که آیا کارشان درست بوده یا نبوده. ولی راه بهتر این است که ما سراغ قرآن و پیامبر و اهل بیت برویم و آن سفارشات پیامبر و اهل بیت و قرآن را عمل کنیم و منتظر غرب و شرق نباشیم؛ [در این صورت]حتماً جلو خواهیم افتاد. اگر در این طب اسلامی که کسانی با آن مخالفت و مقاومت میکنند مانند وزارت بهداشت، اگر دست در دست طب اسلامی بگذارند، این طب خیلی زود در کل دنیا شناخته خواهد شد و حرف اول در تمامی دنیا را خواهد داشت. این یک میانبُر است. الان یک مثال برایتان بزنم. اروپا چه قدر درباره دندانپزشکی و مسواک و خمیر دندان و تهیه آنها کار و تحقیق کرده و دانشگاههایی تأسیس کرده است، ولی شاید در فضای مجازی دیدهاید که آخرالأمر به مسواک پیامبر بازگشتند و استفاده از مسواک پیامبر را آموزش میدهند و بهترین خمیر دندان دنیا دارای مسواک اراک است اگر ما سراغ اهل بیت برویم و ببینیم که پیامبر میفرماید: مسواک اراک خوب است و امام رضا میفرماید: بهترین مسواک، مسواک اراک است؛ اینهمه دور زدن و دور افتادن نخواهیم داشت. ما میگوییم هرچه خدا و پیامبر فرمود: ه: عمل میکنیم و راه کوتاهتر میشود، چون آنها از کل زمان تا انتهای زمان آگاهند و میدانند چه چیز بهترین است. اگر ما این تفکر را داریم که با قاشق غذا خوردن چیز خوبی است، ولی پیامبر با قاشق غذا نخوردند و فکر میکنیم در زمان پیامبر قاشق نبوده و اگر قاشق نبود پیامبر با قاشق غذا میخورد؛ این اشتباه است. ساختن قاشق برای پیامبر چیزی نیست. پیامبری با این همه معجزات، [نمیتوانست قاشق بسازد؟]فرض کنید حضرت سلیمان کارخانههایی داشت و هواپیماهایی داشت که بشر تا هزار سال هم به آن نخواهد رسید. پیامبر ما علم تمامی پیامبران را دارد. ما باید این راه را انتخاب کنیم. به طور کلی اگر حوزه علمیه از اهل بیت و با پیامبر کمی فاصله گرفته و انتظار دارد در مورد بیانات اهل بیت، غرب یک چیزی بگوید و انتظار دارد تا غرب بگوید حجامت خوب است تا ما بگوییم حجامت کنید. ما راه کوتاهتری داریم، ما خود میرویم و حجامت میکنیم، دنیا هم از ما یاد میگیرد. اگر اینها از راه تجربی اثبات کردند که حجامت خوب است، این ارزشی ندارد. چون ما صدها سال جلوتر از آنها حجامت کردیم. راه درست این است که ما راه دوم را انتخاب کنیم. زیرا اسلام به معنای تسلیم است و ما هم تسلیم خدا و پیامبر و اهل بیت باشیم، این همه بحث تجربی نیاز نیست. البته خوب است نمیگویم بد است. اگر ما این را انتخاب کردیم دیگر در مورد تراریخته معطل نمیشویم که آیا تراریخته نفع دارد یا ضرر دارد. ما باید ببینیم پیامبر چه فرمودند: و قانون اسلام در مورد تغذیه چیست. اگر ما قانون اسلام را از روایات به دست آوردیم و به آن عمل کردیم، حال دنیا برود مسیر خود را طی کند؛ آخر به آنچیزی که پیامبر و قرآن ما فرمودند: خواهد رسید. الان دنیا به صورت خزنده دارد به سمت اسلام میآید و در کل کشورها، حجامت انجام میگیرد. حجامت مال پیامبر ماست. افتخار دین ماست. این صهیونیستها یک شیطنتی میکنند و میگویند حجامت تاریخ ۷۰۰۰ ساله دارد. این دروغ است و حجامت مال پیامبر ماست. آنها نمیخواهند بگویند این مال پیامبر ماست. حالا به اروپاییها استفاده از مسواک پیامبر را آموزش میدهند، ولی نمیگویند این مسواک پیامبر است؛ و میگویند کشف خود و ابتکار خودشان است و خود به این نتیجه رسیدهاند که مسواک اراک بهترین است. اینها شیطنت میکنند. دنیا دارد به این سمت میآید. امروز در دنیا چه کسی نمیداند که روزه خوب است؟ در دنیا کیست که نداند استنشاق و مسواک زدن خوب است؟ اینها همه دارند به این سمت میآیند.
حالا راجع به مسئله تراریختهها بگوییم: ما در طب اسلامی یک قانون داریم به نام «اصالة الضرر» یعنی هر غذایی مضر است الّا ما خرج بالدلیل. برای پیامبر هر غذایی که میآوردند و آن را مصرف میکردند میفرمودند: اللهم بارک لنا فیه و اعطنا خیراً، پیامبر میفرماید: خدایا در این غذا به ما برکت بده، ولی غذای بهتری بوده که پیامبر در آن، این دعا را نمیفرمودند. چرا این طور است؟ حتماً یک ضرری داشته [که آن دعا را برای بعضی از غذاها میخواندند]حتماً یک مشکلی دارد. پیامبر دنبال طعم و مزه و لذتهای دنیوی نیست. وقتی میفرمایند: یک غذای بهتری به ما بده یعنی این غذا یک مشکلی دارد. «الّا اللبن» به جز شیر. میفرمودند: وقتی شیر مصرف میکردند، میفرمودند: اللهم بارک لنا فیه و زدنا منه خدایا در این غذا به ما برکت بده و بیشتر [به ما بده]ما در غذاها اصالة الضرر داریم و تکلیف داریم: «فلینظر الانسان الی طعامه» انسان باید در غذای خودش نگاه کند که از دست چه کسی میگیرد و چه جور غذایی است، آیا ضرر دارد یا ندارد؟ علی ایّحالٍ ما با «اصالة الضرر» در تغذیه باید نسبت به هر غذای جدید شک و تردید داشته باشیم و زود نپذیریم. اینجوری نیست که ما [آن غذا را]بپذیریم و بعد ببینیم ضرر دارد یا ندارد. ما نباید هر غذایی را بپذیریم، پیامبر درباره تغذیه خیلی وسواس داشت. «کَانَ رَسُولُ اللَّهِ عَزُوفَ النَّفْسِ وَ کَانَ یَکْرَهُ الشَّیْءَ وَ لَا یُحَرِّمُهُ» ایشان خیلی از غذاها را مصرف نمیکردند، ولی تحریم هم نمیکردند. ما هم باید از پیامبر یاد بگیریم که «عَزُوفَ النَّفْسِ «باشیم و هر غذایی را نپذیریم مگر اینکه دلیل برای سلامتی آن غذا داشته باشیم. این راه بهتر و کوتاهتری است. راجع به تراریخته [بگویم]تراریخته یعنی اصلاح ژنتیکی. میآیند ژن یک گیاه یا حیوان را دستکاری میکنند و ژن این حیوان را بر میدارند و در آن حیوان میگذارند و بیشترین ژنهایی که استفاده میکنند به خصوص در دامها، ژن خوک است. ژن خوک را بر میدارند و در گاو و مرغ میگذارند و مثلاً مرغ ظرف ۴۰ روز میشود ۳ کیلو. چیزی که قبلاً اتفاق نمیافتاد. چرا؟ به خاطر اینکه خوک این چنین خاصیتی دارد و بیشتر از باقی حیوانات غذا میخورد، مرغهای پرورشی حالا ۲۴ ساعت غذا میخورند که همان تأثیر ژن خوک است. یا در گیاهان ژن حشرات را اضافه میکنند. این تغییر ژنتیکی توسط آیات و روایات و ادله پذیرفته است یا نه؟ مستفاد از آیات قرآن این است که این پذیرفته نیست. زیرا این کار تغییر ماهیتی است، خودشان هم اقرار دارند که وقتی یک ژنی را اضافه میکنند این گیاه دیگر آن گیاه سابق نیست و ماهیتاً تغییر میکند. این تغییر ماهیتی و خلقت خداوند است. این کار شیطان و دستور شیطان است که خداوند در قرآن از شیطان نقل میکند و میفرماید: «لَآمُرَنَّهم و لیُغَیِّرَنَّ خَلقَ الله» به بشر امر میکنم تا خلقت خداوند متعال را تغییر بدهد. اینها خلقت خداوند متعال را ماهیتاً تغییر میدهند و ژن آن را دستکاری میکنند. این دیگر گیاه سابق نیست. این گیاه ژن حشره دارد و آن گاو ژن و خصلت خوک دارد و آن مرغ هم ژن و خصلت خوک دارد و یک چیزی خنثی در میآید و نه خوک است و نه گاو. ممکن است شکل گاو باشد، ولی این ژن در ماهیت آن اثر میگذارد و این همان تغییر در خلفت خداوند تبارک و تعالی است. «فلیغیرن خلق الله لا تبدیل لخلق الله» تبدیل و تغییر در خلق خدا در قرآن نهی شده است و این کار اصولاً خوب نیست و مخالف قرآن است و میآیند ژنها را تغییر داده و دگرگون کرده و ماهیت را تغییر کنند و چیزی درست میکنند که قدیم نبوده و چیز جدید به وجود بیاید. این یک دلیل دیگر است. سؤال ما این است که نظر شما راجع به «خلق خدا» چیست؟ آیا خدا بهترین را خلق کرده یا بدترین؟ موجوداتی که خلق فرمود: ه بهتریناند یا بدترین؟ ما اعتقادمان این است که هر چه خدا خلق کرده بهترین است و آنها میگویند ما اصلاح ژنتیکی میکنیم. این یعنی چه؟ یعنی خدا فاسد خلق کرده و عقلِ قاصر، میخواهد اصلاح کند. یعنی خدا یک چیزی را بد خلق کرده و اینها میخواهند آن را درست کنند و خدا در خلقتش، اشتباه کرده و حق، آن بوده که تراریخته خلق میکرد. این چه طرز تفکری است؟! از قرآن استفاده میشود که خداوند بهترین را خلق فرمود: ه و هر فسادی در زمین به وجود میآید به دست انسان است. «فتجعل فیها من یفسد فیها» دست بشر به هر چیزی میرسد آن را نابود میکند. «و إذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض قالوا نحن مصلحون» میگویند: به آنها میگویند افساد نکنید، آنها میگویند ما اصلاح میکنیم. «ألا انهم هم المفسدون و لکن لا یشعرون» حالا متأسفانه اینها از روی عمد افساد میکنند، یعنی «لا یشعرون» هم نیست. حالا بشر بعد از مدتها فهمیده مسواک پیامبر و حجامت خوب است و بعد از مدتها در اروپا فهمیدند که غذای ارگانیک و اورجینال خوب است و بعد از مدتها فهمیده و به این نتیجه رسیدهاند. حال ما باید مدتها صبر کنیم که آنها به این نتیجه برسند؟ ما کاری به آنها نداریم. ما دینی کامل داریم. در این دین ما و روایات ما، تمام نیازهای ما تأمین شده، ولی ما یک ذره کوتاهی کردیم و تحقیق و بررسی نکردیم. چرا طب باید ۱۴۰۰ سال راکد بماند؟ و همچنین علوم دیگر. مثلاً کسی در امروز میخواهد در بحث زیست جانوری تحقیق کند که از جمله آنها، مسائل تراریخته است. فکر میکنید روایات نداریم؟ هزاران روایت داریم. برترین علم زیست جانوری در روایات داریم. عقل بشر تا صدها سال و هزاران سال به آن نخواهد رسید. ولی ما، چون تحقیق نکردیم و بررسی نکردیم و روایات زیست جانوری را بررسی و دسته بندی نکردیم معنای آن این نیست که ما این علم را نداریم. بلکه ما کمکاری کردهایم. این علوم دیگر در هر زمینه درباره پیدایش هستی و ... گیج مانده است. چگونه این دنیا به وجود آمده و چه مراحلی طی کرده است؟ همه به وضوح در آیات و روایات ما آمده است. در بحث اجتماع، بهترین قوانین اجتماع را در دنیا داریم. ما کم کاری کردیم. ما نگاه میکنیم که غرب، علم اجتماع را چگونه بررسی کرده و این را نگاه میکنیم و ممکن است یک روایتی هم به آن اضافه کنیم، چرا [این جور باید باشد؟]. ما خودمان علم اجتماع را پایهریزی کنیم و نباید منتظر تجربیات غرب در علم اجتماع باشیم. ما بهترینها را داریم. بعد وقتی غرب به این نتیجه رسید که از آن چیزی که در اسلام درست است خیلی عقب افتاده است. خود او حس میکند که چه قدر عقب افتاده است. امّا متأسفانه الآن ما حس میکنیم که از اروپا عقب افتادیم. این نکته مهم است که خدا بهترین را خلق فرمود: هاند. ما چیزی که الآن غربیها درست کردند مانند ماشین و هواپیما و موشک، چشمان ما را خیره کرده است و فکر کردیم همه کارهای آنها خوب است. حال آنکه همین هواپیمای آنها هم خوب نیست؛ و همین موشک و ماشینشان خوب نیست. یک روزی خواهد آمد که این اروپا به ما یاد بدهد و بگوید که بیایید سوار قاطر و الاغ شوید که هیچ آسیبی به محیط زیست نمیزند. شما الآن میدانید که این تکنولوژی جدید چه فاجعهای در دنیا به وجود آورده است و تمامی زمینها و آبها را آلوده کرده است. اینها همان افساد بشر است. شما نگاه کنید یک جنگل یا باغی که درختهای تنومند و رشدیافته و شاداب دارد و وقتی یک جاده در وسط آن میکشند، مدتی بعد به طور کلی نابود میشود. این دستکاری بشر به هر جایی که میرسد نابود میکند. یک نکتهای را این برادرمان اشاره فرمودند که نکته جالبی است که اگر مردم زکات بدهند، محصولاتشان برکت و افزایش پیدا میکند، ولی طرز تفکر ما کلاً فرق میکند. اینها در روایات ما زیاد است. ببینید راجع به برگ چغندر چه میفرماید: إِنَّهُ یَنبُتُ عَلى شاطِئِ الفِردَوسِ. این گیاه کنار رودخانه بهشت میروید. «و لولا أن تَمَسَّه أیدِ الخاطئین» اگر دست گناهکاران به برگ چغندر نمیرسید، «لَکانتِ الوَرَقَةُ مِنهُ تَستُرُ رِجالاً» هر برگ آن یک مردی را میپوشاند. این اصلاح ژنتیک حرف درستی است. ما گناه نکنیم تا دست گناهکاران به این گیاهان نرسد، اینها رشد میکنند در حالی که هیچ آسیب و ضرری هم ندارد، بلکه نفع آنها هم بیشتر میشود. ما ابتداء کار در طب اسلامی دنبال بنفشه بودیم و میرفتیم بنفشه جمع میکردیم. میدیدیم وقتی به یک باغی میرویم یک دانه هم ندارد، ولی باغهایی میرویم که پر است و این برای ما باعث تعجب میشد که چرا اینگونه است؟ بعد وقتی میپرسیدیم میدیدیم اهل ده به این مسئله توجه دارند و میگفتند: در این باغها توریستهایی میآیند مینشینند و گناه کرده و ترانه میگذارند و دیگر بنفشه در آنجا رشد نمیکند. چه قدر این گناه تأثیر دارد. درباره رودخانه فرات داریم که میفرماید: اگر گناهکاران وارد رودخانه فرات نمیشدند، هر بیمار و معلولی وارد فرات بشود، درمان میشود. چه قدر این گناه اثر دارد. حتی درباره این مسئله تراریخته، دلیلی که امروزه میآورند این است که میفرمایند: این محصولات اصلاح ژنتیکی شده، آفت نمیزند. حالا دلیل آن را خواهیم گفت که چرا آفت نمیزند. ما در قرآن داریم که علت آفت زدن، گناه است. درباره آن دو نفری که باغ داشتند میفرماید: «فاحیط بثمره» آن شخص گناه کرد و گفت: باغ من بهتر از باغ شماست و تکبر ورزید. «فاحیط بثمره» یعنی چه؟ یعنی آفت زد و میوهاش از بین رفت. علت آفت زدن همین گناه است. حالا بر میگردیم [و میگوییم:]ما خوشحالیم که یک تخم دانهای به ما میدهند که وقتی کاشته میشود، آفت نمیزند. چرا آفت نمیزند؟ ما غافلیم، چون سم است آفت نمیزند. آفت به سم نزدیک نمیشود. چون سم است آفت نمیزند. الان در سایتهای آمریکا مینویسند: گندم ایران، چون سم است آفت نمیزند. چرا آفت آن را نمیخورد؟ یعنی چه؟ یعنی این دیگر خوراکی نیست. حشره و آفت تشخیص میدهد که وقتی ژن گیاه تغییر داده شد، دیگر خوراکی نیست؛ و برای خوردن صلاحیت ندارد و نمیخورد. امروز در اروپا میوهای که کرم زده، میخرند و میگویند این کرم پیشمرگ انسان در آزمایش میوه است. وقتی کرم این میوه را خورد و طوریاش نشد، آن میوه سالم است. هر کاری که خداوند انجام میدهد، یک حکمتی دارد. این کرم یک آزمایشگاه است. اگر دیدید تمام یک سیب سالم است، از آن بترس، ولی اگر دیدی چندتا از سیبها کرم زده است، آن سیبها خوب است، زیرا آن کرم آمده از سیب تغذیه کرده و سالم هم مانده است. پس این میوه آسیب نمیزند و خوراکی است، ولی وقتی حشرات از آن نخوردند یا خوردند و مردند، آن ماده دیگر خوراکی نیست و آن ماده به یک میوه غیر خوراکی تبدیل شده و دیگر قابل استفاده نیست. ما نباید مخاطره کنیم و ۱۰۰ - ۱۵۰ سال قبل کود شیمیایی و داروهای شیمیایی و مواد نگهدارنده را آوردند و اگر کسی در آن زمان میگفت که کود شیمیایی ضرر دارد، کسی حرف او را گوش نمیداد. بالاخره اروپا چیزی را کشف کردند و با تحقیق گفتند که چیز خوبی است. ده یا بیست یا پنجاه یا صد سال گذشت، الان نتیجه آن روشن شد که از هر ۸ نفر یکی سرطان دارد. این همه نازایی در کشور ایجاد شده است، حدوداً در کشور ۲۰ - ۲۵ % نازایی وجود دارد. این همه آمار وحشتناک بیماری ایجاد شده است. الآن وقتی میوه ایران به کشورهای غربی و خلیج فارس میرود، آن را بر میگردانند و میگویند زیاد کود شیمیایی دارد. در این مسئله تراریخته هم همینگونه است. امروز عدهای میفرمایند: تراریخته خوب نیست و عدهای هم میگویند: خوب است. ما هم باید صد سال منتظر شویم تا آثار تراریخته معلوم شود. این کار درستی نیست. بهتر آن است که مخاطره نکنیم و یک ذره احتیاط کنیم و خیلی سریع چیزی را قبول نکنیم، به خصوص آنهایی را که از دست صهیونیست و یهودیها میگیریم. خداوند به ما یک راه نشان داده: «ان اشد عداوةً للذین آمنوا الذین هادوا» اینها سختترین دشمنهای ما هستند. آیا ما باید از دشمن انتظار داشته باشیم یک چیز مفیدی به ما بدهد؟ یک دارویی به ما بدهد و ما را درمان کند؟ ۹۳ % کارخانههایی دارویی دنیا متعلق به صهیونیستهاست، آیا ما انتظار داریم آنها به ما دارو بدهند؟ و دلشان به ما بسوزد و ما را درمان کنند؟
حال این تراریختهها که خود نخستوزیر اسرائیل گفت که این تخم دانهها در اسرائیل تولید شدند و تخم این گوجه فرنگی در اسرائیل تولید شده و ما در بشقابهای شما حضور داریم، ما در داروخانههای شما حضور داریم. ما هم انتظار داریم آنها به ما رحم کنند و ما را درمان کنند و ما را خوب کنند؛ و فکر میکنیم خواهان سلامتی ما هستند. ابداً [اینطور نیست]آنها فقط خواهان یک چیز هستند و آن این است که منافعشان [محقق شود]و از جمله منافعشان نابودی ماست. یکی از هلند آمد و فرمود:: صهیونیستها در کشور بلژیک جمع شدند و اینجور مسئلهای را مطرح کردند که زمان جنگ تمام شد و مردم دنیا را –بخصوص مردم ایران- باید با غذا و دارو از بین ببریم؛ و اینکار را هم کردند و با غذا و دارو مردم را بیمار کردند و امروز ۸۰ - ۹۰ % مردم بیمارند. چرا؟ برای همین مسائل. امروز کمتر کسی است که بیماری نداشته باشد و وقتی مراجعه میکند شروع میکنند به شمردن بیماریهای خود که دیابت، فشار خون، چربی خون، چربی کبد، زانو درد، پا درد دارم. این غیر از بیماریهای صعب العلاج و وحشتناک و جدید است که قبلاً اصلا ًاسم آنها هم نبود مثل: MS، ALS، دیستروفی، اتروفی، مینیوپاتی، نوروپاتی، دوشین، گیلانباره و امثال اینها. در گذشته اسم این بیماریها هم نبود. اینها از کجا آمده؟ اینها همه از تدبیر صهیونیستها و دشمنان است. ما باید نسبت به هر چیزی که از غرب و اروپا به سمت ما میآید، با شک و تردید نگاه کنیم. اگر انتظار داریم اینها سلامتی و نفع ما را بخواهند، اشتباه است. یک روز حضرت امام در کتاب کشف الاسرار راجع به طب شیمیایی میفرماید: طب استعماری است. اینها از راه این طب میخواهند ما را مستعمره کنند. امروز راجع به تراریخته عرض میکنم، این تغذیه استعماری است. کسی به آن حرف حضرت امام توجه نکرد. امروز ما میفهمیم امام چه فرمودند. در تراریخته هم همین است، این تغذیه استعماری است. شاید ۳۰ یا ۵۰ سال دیگر این قضیه به اثبات برسد. ولی چه فایده دارد؟ دیگر دیر خواهد بود و آسیب خود را زده است. الان گندم کشورمان از شمال تا جنوب همه تراریخته است. چه کسی میتواند این گندم را جمع کند و گندم بومی به کشاورز بدهد؟ چه قدر کار سختی است. کار آسانتر این بود که تراریختهها را وارد کشور نکنند. الآن دیگر خیلی سخت شده است، ما یک غذای سالم دیگر نداریم و همه تراریخته است. برنج، بادنجان، خیار و ... همه تراریخته است. اگر الآن بخواهیم تخم دانههای تراریخته را جمع کنیم و تخم دانههای بومی جایگزین کنیم، جزو محالات است. چون دانههای تراریخته برای کشاورز محصول بیشتری دارد و آفت نمیزند. کشاورز حاضر نمیشود که از گندم بومی استفاده کند. این خیلی کار سخت و دشواری است، ولی اگر در روز اولِ ورود تراریخته به کشور منع میشد، چه قدر کار آسانی بود. این مثل آن است که کسی گناه کند و بعد استغفار کند. حال آنکه معلوم نیست خدا بپذیرد یا نه. ولی اگر از اول گناه نکرده بود، راحتتر بود. گناه نکردن آسانتر از توبه کردن است. در این قضیه هم همینطور است؛ جلوی تراریختهها را گرفتن خیلی آسانتر از این است که بگذاریم همه چیزمان تغییر کند و بعد بیاییم آن را درست و اصلاح کنیم که کار خیلی سختی است. ما نیازی به اینهمه تغذیه اضافی نداریم و نیازی به محصولات جدید نداریم و باید همان را که پیامبر استفاده میکرد، استفاده کنیم. پیامبر نمک دریا استفاده میکرد، ما هم نمک دریا استفاده کنیم. به نمک تصفیه شده که ارمغان غرب است، با شک و تردید نگاه کنیم و منتظر نشویم که غرب بگوید: نمک تصفیه شده بد است. الان در آلمان همین نمک خودمان را میبرند و بستهبندی میکنند و یک بسته کوچک از آن را ۴۰ هزار تومان میفروشند و به آن افتخار هم میکنند. ما نباید منتظر آنها شویم. راه درست این است که به قرآن پناه ببریم. خدا و اهل بیت و پیامبر کم نگذاشتند که ما بگوییم دین ما و روایات ما چیزی کم دارد و باید برویم از اروپا بگیریم. ما ۱۰ - ۱۱ هزار روایت طبی داریم، اهل بیت چیزی کم نگذاشتند. ما الان ۱۰ - ۱۱ هزار نسخه طبی داریم. هیچ طبی در دنیا به این تعداد نسخه ندارد. اهل بیت ناظر به تمامی زمانها بودند و به لوازم کلامشان آگاه بودند. ما میتوانیم نظام تغذیه و نظام اقتصادمان را بر اساس روایات بنا کنیم. هنر شیخ انصاری این است که با روایت در کتاب مکاسب، نظام اقتصادی اسلام را نوشته است. خیلی خوب، مثل اینکه میگویند نزدیک اذان است. ما هم به این مقدار اکتفاء میکنیم.