گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، محمدرضا منصورینژاد، دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه شهید چمران اهواز: تاریخ را که ورق بزنید و جزئیات آن را مطالعه کنید، همواره افرادی بودند که به استعدادها و ظرفیت ملی، نگاهی تحقیر آمیز داشتند؛ از آن نخستوزیر رژیم پهلوی که در زمان ملی شدن صنعت نفت میگفت: «ملتی که لیاقت لولهنگ سازی ندارد چگونه میتواند صنعت نفت را اداره کند»؛ تا کسانی که همین چند سال گذشته با طرح مسئله برجام، حتی قیمت نان و دستمزد کارگران را گره به توافق و نگاه به غرب زدند و امروز که مسئله FATF را ریشه تمامی مشکلات اقتصادی و سیاسی میدانند، همگی در پرتوی نگاه خود نمیخواستند و نمیخواهند به توان ملی و استعداد ایرانی باور داشته باشند و چقدر غمانگیز است که همواره باید به برخی یادآوری کرد که ملت ما میتواند و میشود و تا الان نیز بارها بدون نگاه سادهلوحانه به غرب، توانستهایم به قلهها نزدیک شویم.
ایرانی توانست نفت را اداره کند، تولید کند، صادر کند و وقتی دست غرب با تحریم، گلوی ما را میفشارد، با نگاه به ظرفیتهای داخلی این فشارهای بینالمللی را خنثی کردیم و زمانی رسید که سیاستمداران آمریکایی مجبور به این اعتراف شدند که فشار حداکثری دیگر فایده ندارد.امروز، اما بنظر میرسد که برخی از گذشته همچنان درس نگرفتهاند و نمیخواهند دست از عینک خود کمبینی و نگاه مبدأ انگارانه به غرب بردارند؛ گویی در چرخه عبث خودتحقیری خاصی قرار داریم و مسئله FATF نیز یادآور همان سادهلوحی و فریبهای گذشته است که بوی همان سخنان طرفدار برجام را میدهد؛ بنظر میرسد برخی مسئولان فراموش کردهاند که در همین دولت گذشته نیز، ما تحریم بودیم، فشار حداکثری بر ما وارد شد، در لیست سیاه FATF قرار داشتیم و مشکلات و چالشهای بسیاری از سوی غرب وارد میآمد؛ اما در همین شرایط سخت نیز ما دو میلیون بشکه نفت در روز به فروش رساندیم، در لیست سیاه FATF بودیم که واکسنهای کرونا وارد شد، خزانه دولت پر شد و چرخ اقتصاد بدون اتکا به غرب چرخید.
این فقط بخش کوچکی از توانمندی ملی ما بود که در طول سه سال به جهانیان اثبات کرد که ایران میتواند و اگر بخواهد، میشود.اما همچنان برای برخی این پرسش مطرح است که چرا FATF را نمیپذیریم؟ آیا با ورود و پذیرش مفاد این توافقنامه مشکلات ما بهتر حل نمیشود؟ بنظر اینگونه سوالات را اگر به نحو صحیح آن مطرح کنیم به پاسخ بهتری نیز برسیم، شما بگویید آیا FATF تضمینی برای حل مشکلات دارد؟ آیا در صورت پذیرش آن ما از لیست سیاه خارج میشویم؟
با پاسخ به همین سوالات درمییابیم که اساساً FATF دردی را دوا نخواهد کرد؛ به بیانی دیگر حتی اگر امروز ما لوایح CFT و پالرمو را بیقید و شرط نیز بپذیریم، همچنان هیچ تضمینی برای خروج ایران از لیست سیاه نخواهد بود. همچنین حتی با خروج ما از این لیست سیاه، مشکلات ما همچنان پا برجا هستند، زیرا تحریمهای وضع شده از سوی کنگره آمریکا با پذیرش FATF نیز حل نخواهد شد. برای اثبات آن کافیست نگاهی به روسیه بیاندازید، با وجود عضویت در این گروه ویژه اقدام مالی، از سوی غرب تحریم شده است؛ بنابراین گره زدن FATF و آن را مقدمهای برای رفع تحریم دانستن، فقط آدرس غلط دادن به ملت ایران است.در کنار تمامی این موارد حتی اگر خوشبینانه به این مسئله نگاه کنیم و لیستی از هزینه و فایده، پذیرش FATF تهیه شود؛ همچنان مشاهده خواهیم کرد که عواقب پذیرفتن آن از فوایدش، بشدت زیادتر خواهد بود؛ به بیان دیگر، با پذیرش این توافقنامه ما اجازه دسترسی سایر دولتها به اطلاعات خود را خواهیم داد و این یعنی پذیرش ورود دشمن به درون دستگاههای اطلاعاتی و بعضاً امنیتی؛ حال بهتر است اینگونه پرسش را مطرح کنیم که آیا FATF ارزش این را دارد که ما تن به همچین خطری دهیم؟
مسئله دیگر که موافقان FATF مطرح میکنند این است که کشورهای متحد ما مانند روسیه و چین شرط مراوده اقتصادی با ایران را پذیرش این توافقنامه میدانند؛ این نیز مغلطه است، در وهله اول هیچ منبع معتبر و قابل استنادی نداریم که بیان دارد روسیه و چین در باب روابط اقتصادی با ما، همچین پیششرطی گذاشتهاند؛ در وهله دوم نیز کافیست که نگاهی به آمارها بیندازیم تا متوجه این مسئله شویم که ما بیشترین روابط اقتصادی را با این دول داریم و هیچ چالشی برای ما و طرفهای مقابل پیش نیامده است.
در نتیجه این فرضیه نیز مردود است.در پایان بنظر باید تا اعلام رأی مجمع تشخیص مصلحت نظام صبر کرد تا تکلیف روشن شود؛ ولیکن امیدواریم که مسئولان، مرتکب اشتباه تاریخی گذشته نشوند و با اتکا به ظرفیتهای داخل و فزونی ارتباطات اقتصادی با سایر دول، نگاهی ملی پیشه کرده و هوشمندانه با رعایت چارچوب منافع ملی و واقعنگری در مسائل بینالمللی ورود کنند تا مبادا برجامی دیگر تکرار شود.