به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، متن کامل قرائت شده دانشجویان مستقل در دیدار رمضانی دانشجویان سراسر کشور با رهبر انقلاب به شرح زیر است:
با سلام گرم و خالصانه اعضای اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور را محضرتان تقدیم مینمایم.
پیشرفتهای نظام جمهوری اسلامی ایران طی ۵ دهه گذشته در حوزههای راهبردی و تخصصی، علمی و عمرانی، امنیتی و نظامی، دفاعی و هستهای، اگرچه موجب حیرت تحریم کنندگانِ همیشگی کشور گردیده، اما به دلیل عدم توازن با پیشرفت اجتماعی، مورد توجه و تأملِ مردم در ارزیابی کلی از کارآمدی کشور قرار نگرفته است.
پیشرفت اجتماعی مربوط به حوزههایی است که ارتباط بیشتری با روزمره مردم دارد. از جمله رفاه اجتماعی، آموزش و پرورش، و بهداشت و درمان.
نخست؛ رفاه اجتماعی:
تامین حداقلِ رفاه، وظیفه دولت است. اما این وظیفه، برای بخشی از جامعه به آرزو بدل شده است. بانکها از اختیار دولتها خارج شدهاند، بانکها آدم برمی دارند و آدم مینشانند، به خاطر حفظ برخی از بانک ها، به اندازه نیمی از نیاز کشور، پول خلق میشود، تورم تولد مییابد، بزرگ میشود و به کفِ خیابان میآید. آنجاست که از مالِ مردم ایران به نام ایران، مال میسازند و معیشت مستضعفین برایشان مهم نیست. خلاصه تا بانکها به این نحو اداره میشوند، هرچه در اقتصاد مردمی بکوشیم، آب در هاون کوبیدهایم.
رهبر عزیز انقلاب
یکبار در همین جلسه فرمودید: «اسم را بدون محتوا به کار نبرید». در اقتصاد نیازمند بازسازی انقلابی هستیم، بی آنکه حرمت کلمه «انقلابی» را با ایدههایی ناپخته و «شبه علمی»، یا اضافه کردن بدون پیشوند و پسوند اسلامی به اقتصاد بشکنیم.
به نظر ما، در شرایط کنونی شبکهای از مواسات، با حمایتهای دستگاهی و مردمی باید ایجاد شود. جامعه ایران به حسب آنچه در جنگ و کرونا و ایام دیگر تجربه کرده است، ظرفیت مناسبی برای ایدههای مواساتی دارد. از سوی دیگر نیاز به ایدههای جدید دانشگاهی، و بهره گیری از ایدههای جایگزین، همچون اقتصاد دریا محور و دانش بنیان به جای اقتصاد نفتیِ تحریمی میباشد. علی رغم تمامی پیشرفت ها، در حوزه دانش بنیان هنوز ساختاری پرکار و پیشرو، برای بکارگیری دانشِ تولید شده جهت ارتقای کیفیت زندگی مردم نداریم.
اقتصاد ایران نیاز به حضور دانشگاه و مردم دارد، با اقتصاد مردمیِ دانشگاه محور، دیگر شاهد این نیستیم که هر از چند گاهی عدهای خبیثانه برای رسیدن به مقاصد سیاسی و یا به دنباله سوداگری خود دست به گروگان گیری معیشتی مستضعفین بزنند.
دوم؛ آموزش و پرورش
با گذر از دو گانه مدارس پولی و غیر پولی امروز باید از مدارس آینده دار و بی آینده صحبت کنیم. ما، در جمهوری اسلامی، اساسیترین رکنِ اجتماعی شدن کودک و نوجوان را، رها کردهایم. مهمترین پایگاه تولید انسانِ مؤثر برای ساخت ایران را، بی پناه گذاشتهایم. آیا بودجه کافی نداریم؟ فقط در یک فقره و در زمانی که حقوق معلمین به نیمهی ماه هم نمیرسد. بودجه چند هزار میلیاردیِ اختصاص یافته به سازمانهای فرهنگی گوناگون، به جیب پیمانکارانی میرود که خروجی اقدامات آنها، فرهنگ سازی بنری در سطح شهرها است. این خطاها برای نظامی، در آستانه ۵۰ سالگی، بد و تکراری نیست؟
نگرانی جدی در مدارس ما، عدم وجود تربیت درست بر اساس فرهنگ ایرانی-اسلامی است. باری، چه زیبا فرمودید که دانش آموز ما باید به ایرانی بودن خودش افتخار کند! که افتخار کردن هم دارد. اما پیش از دانش آموز آیا خود معلم نباید به این هویت افتخار کند!
ایران، مسئله و دغدغه چه تعداد از کادر آموزشی ماست؟ اگر خدای ناکرده بخشی از جامعهی آموزشی کشور، فاقد تعهد لازم به ایران و اسلام باشند، کتابهای آموزشی توانسته جایشان را پرکند؟ تحقیقاً باید عرض کنیم که جای خالی مفاخر، در تألیف کتب درسی حس میشود. اساتید دانشگاهی و دانشجویان متخصص باید نقش مهم خود در این حوزه را ایفا کنند.
نکته دیگر آن است که در بخش مهمی از دستگاههای فرهنگی و آموزشی ما، مدیران کم سواد، با فتواهای صد من یک غاز، برای چندصباح ماندن بیشتر روی صندلی، دوگانه غلط ایران یا اسلام را پررنگ میکنند تا مثلا خود را اسلامیتر و یا انقلابیتر معرفی کنند! آیا این دوگانه، دوگانه مد نظر دشمنان نیست؟ آیا میخواهیم بگوییم که ما به عنوان ایرانی مسلمان، تاریخی ۴۶، ۴۵ ساله داریم؟ حیف نیست که در رویکردهای آموزشی جای خالی تاریخ پرافتخار ایرانی، اسلامی و شیعی، نادیده گرفته شود؟ حال آنکه زلف حقیقت جمهوری اسلامی به زلف بوعلی ها، ملاصدراها، فردوسی ها، ابوریحانها و ... گره خورده است.
حسنین هیکل روزنامه نگار مصری، چندسال پیش از این با اشاره به موفقیتهای منطقهای ایران گفته بود: ایران پس از ۲۵۰۰ سال به مدیترانه برگشت. جمهوری اسلامی وارث حقیقی قدرت ایران است و باید این موضوع را سر دست بگیرد
بهداشت و درمان
در حوزه علوم پزشکی با به اسیر گرفتن دانشجو و فرآیندهای آزاردهنده، او را به دامن کشورهای حاشیه خلیج فارس میفرستیم. افرادی که عموما راضی به رها کردن خانوادههای خود نیستند، بخاطر عدم تناسب میان درآمد و فشار کاری ترک وطن میکنند. واقعیت آن است که با بهانه کمبود نیرو در بیمارستان ها، اضافه کار اجباری را برای پرستاران تجویز میکنند و در نهایت متخصصان در بیمارستانهای دولتی کار را به دستیاران سپرده و خود را در جریان تجارت به جای طبابت غرق میکنند.
برای برقراری عدالت اجتماعی در حوزه بهداشت و درمان، نیاز به ایدههایی داریم که درمان را ارزان و فراگیر کند. این ایدهها جز از دل دانشگاه و کارنخبگان بیرون نمیآید.
مصداق اساسی آن درست در زمانی است که شرکتهای دانش بنیان توانستهاند رباتهای جراح را تولید کنند، ولی وزارت بهداشت ما گامی در جهت عدالتِ درمانی و بهره مندی مناطق مختلف از پزشکان حاذق برای انجام جراحی به وسیله همین رباتها برنامهای ندارد. یا آنکه توزیع نامتوازن دارو و فاصله طبقاتی در کشور، با جان آدمیزاد بازی میکند.
آقا جان
ما اعتقاد داریم که مسیر پیشرفت اجتماعی از میان مردم است نه از راه ملتمسینی که میان آمریکای ترامپ و آن پیرمرد پرحاشیه قبلی تفاوت قائل هستند، نتیجه مذاکره با آمریکا، عاقبت چشم آبیهای اوکراین است که هم خاک کشورشان را دادند و هم منابع آن را. ماجرای اوکراین به حقیقت، شعار نه شرقی و نه غربی را معنا بخشید.
در چنین شرایطی دانشگاه به عنوان اَبَر حلقه میانی میتواند نقش آفرینی درستی در جهت پیشرفت اجتماعی داشته باشد منتها دانشگاه در ۲ حوزه نیاز به تحول اساسی دارد.
۱) بازسازی نقش دانشگاه در اجتماع
۲) تحول در ساختارها و فرایندهای دانشگاه
ارزش و جایگاه اجتماعی دانشگاه در انظار عمومی نیاز به بازسازی دارد که در این زمینه صدا وسیما میتواند ایفاگر نقش جدی باشد.
مع الاسف در دوران کنونی، جای رسمیت بخشی به نخبگان حقیقی در حوزههای مختلف؛ افرادی پررو و همیشه طلب کار در حال الگوسازی برای دانشجویان هستند که همیشه از نام و نان ایران خوردهاند، اما در بزنگاهها جز به ایران ستیزی دست به اقدامی نزدهاند.
بخشی از مسئله نخبگان و مهاجرتشان به سبب کمبود امکانات نیست بلکه علت؛ عدم استفاده از ظرفیت و کسب احساس مفید بودن و اثرگذاری آنان در جامعه است.
آقاجان
دانشگاهی میتواند مبدا پیشرفت اجتماعی باشد که مستقل باشد، دانشگاه مسقل دانشگاهی است که با آمد و شد دولتها بدنه مدیریتی آن تغییر نکند و انتصابات تخصصی و علمی در اولویت باشد نه انتصابهای سیاسی که در دولت چهاردهم بر خلاف شعار وفاق رئیس جمهور شدت گرفته است. آقایانِ دولتی این روز ها، با لیست گستردهای از انتصابات مسئله دار؛ از فعالان فتنه گرفته تا افراد فاقد شانیت علمی؛ پیشرفت دانشگاه را قربانی منازعات سیاسی خود کردهاند.
دانشگاه مستقل دانشگاهی است که اساتید آن، صرفا کارمندانی با حقوق بالاتر نباشند. پشت درب بسته اتاقهای خود ننشینند. کنار دانشجو و میان جامعه باشند. مسائل مردم را مسائل خود بدانند و برای حل آن شب از روز نشناسند.
یکی از دلایل اصلی ضعف دانشگاه انفعال شورای عالی انقلاب فرهنگی است. این شورا برای نقش آفرینی موثر نیاز به انقلابی تمام عیار درون خود دارد! که در نتیجه آن شورای عالی، فراتر از تغییر کاریکاتوری سرفصلهای درسی، پیگیری مسائل بنیادین را رها نکند.
آقاجان
حوادث یکسال گذشته منطقه و حمایت جهانیان از مقاومت در قلب دانشگاههای آمریکا بار دیگر ثابت کرد گفتمان انقلاب اسلامی، از زندهترین گفتمانهای رهایی بخش دنیاست. اما مع الاسف دانشگاه، دِین خود را به این گفتمان ادا نکرده است. به نحوی که برخی اساتید متاثر از آموزشهای دست چندم غربی به جای تکیه بر خودباوری، نسخه خود تحقیری بر جوانان ایرانی تجویز میکنند. البته میدانیم که روشنفکران خود تحقیر امروزی در تاریخ، منفور آیندگان خواهند بود.
در برابر این انفعال امروز باید دانشگاه تحول آفرین پیشبرنده گفتمان انقلاب اسلامی باشد دانشگاههای ما عمیقا نیاز به تحولی از جنس انقلاب ۵۷ دارند و ما امید داریم در سایه این تحول، دانشگاه پرچمدار عدالت و پیشرفت و زمینه ساز تمدن نوین اسلامی برای تحقق قیام جهانی حضرت حجت باشد.
والسلام علیکم و رحمت الله