آخرین اخبار:
کد خبر:۱۲۵۷۱۱۵
گزارش|

چرا مذاکرات ایران و آمریکا به تعویق افتاد؟

در حالی که قرار بود دور چهارم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا با میانجی‌گری عمان روز شنبه در رم برگزار شود، این گفت‌و‌گو‌ها به دلایل اعلام‌شده‌ی «فنی و لجستیکی» به تعویق افتاد.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری دانشجو؛ در حالی که قرار بود دور چهارم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا، روز شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ (۳ مه ۲۰۲۵) در رم برگزار شود، با اعلام مقامات رسمی این نشست به تعویق افتاد. این مذاکرات که با میانجی‌گری عمان و در چارچوب رایزنی‌های دیپلماتیک غیررسمی پیگیری می‌شود، به دلایل «لجستیکی و فنی» به تعویق افتاده؛ اما شواهد میدانی، اظهارات مقامات، تحولات منطقه‌ای و رسانه‌ای، تصویر پیچیده‌تری از پشت‌پرده این تأخیر را ترسیم می‌کند.

 

روایت مذاکرات؛ از مسقط تا رم

 

مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا با میانجی‌گری عمان در سه دور پی‌درپی در دو پایتخت برگزار شد:۱۲ آوریل ۱۴۰۴ (۱ مه ۲۰۲۵) در مسقط۱۹ آوریل (۸ مه) در رم۲۶ آوریل (۱۵ مه) مجدداً در مسقطدر هر سه دور، طرفین با رویکردی محتاطانه، اما امیدوارانه شرکت کردند. منابع نزدیک به مذاکرات اعلام کرده بودند که پیشرفت‌هایی حاصل شده و زبان دو طرف نسبت به گذشته نرم‌تر شده است. با این حال، همان‌طور که در تجربه‌های پیشین نیز مشاهده شده، پیشرفت دیپلماتیک بدون پشتوانه عینی، شکننده و ناپایدار باقی می‌ماند.

 

دلیل تعویق مذاکرات: دلایل فنی و لجستیکی

 

اولین کسی که خبر تعویق را به‌طور رسمی اعلام کرد، وزیر خارجه عمان، بدر بن حمد البوسعیدی بود که در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) نوشت:« به دلایل لجستیکی، دیدار میان ایران و آمریکا که قرار بود شنبه در رم برگزار شود، به زمان دیگری موکول شده و تاریخ جدید پس از توافق دو طرف اعلام خواهد شد.»

عباس عراقچی، مذاکره‌کننده ارشد ایران نیز با انتشار پیامی در شبکه ایکس نوشت:« هیچ تغییری در اراده ایران برای رسیدن به توافقی عادلانه و متوازن وجود ندارد. مذاکرات به دلیل ملاحظات فنی و هماهنگی‌های میانجی‌گرانه، به زمان دیگری موکول شد.»

این موضع‌گیری روشن نشان می‌دهد که ایران به‌هیچ‌وجه تعویق مذاکرات را به معنای عقب‌نشینی یا بی‌میلی تعبیر نمی‌کند؛ بلکه آن را یک توقف تاکتیکی در مسیر ادامه گفت‌و‌گو‌ها می‌داند.

 

رویکرد متناقض آمریکا؛ مذاکرات با چاشنی تحریم‌های جدید

 

در آستانه دور چهارم مذاکرات، دولت ترامپ با اعمال تحریم‌های جدید علیه هفت نهاد نفتی ایران، بار دیگر نشان داد که راهبرد فشار حداکثری همچنان فعال است. این تحریم‌ها که در قالب کمپین «مهار مالی مقاومت» اعمال شده، نه‌تنها پیامی منفی به ایران فرستاد، بلکه جدیت و حسن نیت آمریکا در مذاکرات را زیر سؤال برد.

ترامپ در پیامی تحریک‌آمیز در شبکه‌های اجتماعی نوشت:« هر کشور یا فردی که حتی مقدار کمی نفت یا محصولات پتروشیمی از ایران خریداری کند، بلافاصله مشمول تحریم‌های ثانویه خواهد شد.»

این تهدید‌ها با فضایی که مذاکرات در آن در حال شکل‌گیری بود، کاملاً در تضاد است و نشان می‌دهد کاخ سفید در مسیر دوگانه‌ای حرکت می‌کند.

 

چالش‌های فنی و اختلافات هسته‌ای

 

یکی از اصلی‌ترین اختلافات، به گفته رسانه‌های غربی از جمله وال‌استریت ژورنال و نیویورک تایمز، مربوط به سطح غنی‌سازی اورانیوم و میزان ذخایر ۶۰ درصدی ایران است. آمریکا می‌خواهد ایران سطح غنی‌سازی را به زیر ۵ درصد کاهش دهد، در حالی که ایران تأکید دارد:غنی‌سازی در چارچوب NPT حق مسلم هر کشور است و قابل معامله نیست.

همچنین، ایران خواهان لغو یک‌جای تحریم‌هاست، در حالی که آمریکا با سیاست رفع تدریجی و مشروط پا به میدان گذاشته است. این اختلاف بنیادی در مکانیسم راستی‌آزمایی و زمان‌بندی اجرای توافق، باعث پیچیده شدن مذاکرات شده است.

 

رژیم صهیونیستی و لابی گری در روند مذاکرات

 

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، به‌وضوح یکی از سرسخت‌ترین مخالفان احیای هر نوع توافق یا نزدیکی میان ایران و ایالات متحده محسوب می‌شود. او بار‌ها در سخنرانی‌های عمومی، توافق با ایران را «خط قرمز امنیتی» برای رژیم خود خوانده و خواستار تشدید فشار‌های اقتصادی و نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران  شده است.

 منابع مطلع خبر داده‌اند که موساد و وزارت امور راهبردی رژیم صهیونیستی تلاش کردند با فشار مستقیم بر مذاکره‌کننده آمریکایی (ویتکاف)، وی را از ادامه گفت‌و‌گو‌ها منصرف کنند. حتی گفته می‌شود رئیس موساد، دیوید بارنیا، دیدار‌هایی محرمانه با مقامات آمریکایی داشته تا موضع آنها را تغییر دهد.

با این حال، موفقیت نسبی دور دوم مذاکرات موجب ناامیدی صهیونیست‌ها شد و آنها با اعزام نمایندگان خود به کنگره آمریکا و پارلمان اروپا، تلاش کردند روند گفت‌و‌گو‌ها را دچار اختلال کنند.

 

سیاست خارجی شخص‌محور و بازی با تاکتیک پلیس خوب – پلیس بد

 

در دولت دوم دونالد ترامپ، به‌ویژه پس از پیروزی او در انتخابات، ساختار تصمیم‌گیری سیاست خارجی آمریکا بیش از هر زمان دیگری شخصی و متمرکز شده است.تحلیل‌گران معتقدند:ترامپ به دنبال توافقی با ایران است که نه به عنوان «دستاورد دولت آمریکا»، بلکه به‌عنوان موفقیت شخصی خودش ثبت شود. این روحیه، موجب شده است که هرگونه پیشرفت در مذاکرات، نیازمند تأیید شخص او باشد، نه لزوماً نهاد‌های کارشناسی و دیپلماتیک.

آمریکایی‌ها با تقسیم کار دقیق، ترامپ را در نقش پلیس خوب قرار داده‌اند. پس از هر مذاکره، او مواضعش را تغییر می‌دهد تا واکنش جامعه ایران و جهان را بسنجد.

 

موضع ایران؛ دیپلماسی با حفظ اصول و عزت ملی 

 

در میان این فضای پرتنش، ایران موضعی کاملاً شفاف و حرفه‌ای اتخاذ کرده است. عباس عراقچی تأکید کرده که تهران همچنان به مسیر دیپلماتیک پایبند است، اما نه به هر قیمت.

ایران خواهان توافقی است که:عادلانه و متوازن باشد، منطبق بر حقوق بین‌الملل و تعهدات NPT باشد، با لغو واقعی و عملی تحریم‌ها همراه باشدو ضمانت اجرایی داشته باشد.

هرچند تعویق این دور از گفت‌و‌گو‌ها ممکن است ابهاماتی به‌همراه داشته باشد، اما نه به معنای شکست مذاکرات است و نه تضمینی بر موفقیت آینده.ایران همچنان بر مواضع اصولی خود ایستاده و تمایلی واقعی به دستیابی به راه‌حل دیپلماتیک دارد، مشروط بر آن‌که طرف مقابل نیز صداقت و اراده‌ای عملی از خود نشان دهد.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار