
دور خاورمیانه در ۳ روز؛ دیدار ترامپ با رهبران عرب چگونه رقم خورد؟
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو ؛ دونالد ترامپ که در دوران اول ریاستجمهوری خود بارها تأکید کرده بود که «خاورمیانه دیگر در اولویت راهبردی ایالات متحده نیست»، اینبار با برنامهای چندلایه به خلیج فارس بازگشته است. اگرچه گفته بود «ما به نفت خلیج فارس نیاز نداریم»، اما واقعیت این است که نهتنها انرژی، بلکه سرمایهگذاری، نفوذ ژئوپلیتیکی و منافع نظامی و امنیتی همچنان آمریکا را به این منطقه پیوند میدهد.
سفر ترامپ به منطقه تلاشی است برای دمیدن روحی تازه در دل متحدان آمریکا و القای این پیام که واشنگتن هنوز به خاورمیانه اهمیت میدهد.اما در واقع، درون آمریکا درگیر تنشها و تحولات داخلی عمیق است که بسیاری از برنامههای سنتی ایالات متحده را دچار اخلال کرده و اعتماد جهانی به آمریکا کاهش یافته است.
در این سفر، ترامپ کوشید با اتکا به روابط شخصی با رهبران عرب، چهرهای از یک رئیسجمهور عملگرا و قابل اعتماد برای متحدان سنتی واشنگتن در منطقه ترسیم کند. بهگفته روزنامه وال استریت ژورنال، ترامپ بهجای تکیه بر دیپلماسی کلاسیک، از رویکرد شخصی، گرم و مستقیم بهره گرفت تا در فضایی نمادین، اتحادهای قدیمی را ترمیم و نفوذ آمریکا را احیا کند.
دیپلماسی شخصی دونالد ترامپ
برخلاف روسای جمهور پیشین آمریکا که روابط خارجی را مبتنی بر چارچوبهای رسمی، نهادینه و چندجانبه مدیریت میکردند، ترامپ بار دیگر نشان داد که به روابط فردی و غیررسمی بیش از توافقات کتبی و سیاستهای بلندمدت اعتقاد دارد.
در دیدارهای رسمی و نیمهرسمی این سفر، جملاتی از ترامپ منتشر شد که نشان میدهد چگونه دیپلماسی او بیش از آنکه بر اساس منافع ساختاری باشد، بر پایهی تأثیرات روانی و شخصیسازیشده است: به محمد بن سلمان گفت: «واقعاً به شما علاقهمندم». جولانی را «شخصیتی جذاب و سختگیر» توصیف کرد درباره امیر قطر گفت: «قدبلند و خوشقیافهاند» و خطاب به محمد بن زاید گفت: «شما مرد فوقالعادهای هستید»
این رویکرد صمیمی، در تضاد با رفتار ترامپ با رهبران اروپایی بود که بارها آنها را هدف حمله لفظی قرار داده و سیاستهایشان را ناکارآمد توصیف کرده بود.
ترامپ تلاش کرد عربستان را کانون تصمیمگیری منطقهای جلوه دهد، اما عدم همراهی کامل کشورهای خلیج، مصر، اردن و عراق نشاندهندهی شکست این تلاشهاست.
استقبال پرزرقوبرق از رئیسجمهور آمریکا
رهبران عرب نیز به استقبال از این رویکرد صمیمی و غیررسمی شتافتند. صحنههایی باشکوه و کمسابقه از استقبالهای رسمی در ریاض، ابوظبی و دوحه، حاکی از تلاش کشورهای عربی برای تجلیل از ترامپ بود.
مهمترین جلوههای این استقبال:نشان زاید، بالاترین نشان افتخار امارات به ترامپ اعطا شد. جنگندههای نظامی برای اسکورت هواپیمای ریاستجمهوری آمریکا به پرواز درآمدند. وعدههایی برای سرمایهگذاریهای تریلیون دلاری در اقتصاد آمریکا داده شد ورژههای تشریفاتی، موسیقی سنتی، رقص شمشیر و ضیافتهای شاهانه در کاخهای سلطنتی برگزار شد
این رفتارها، در نگاه بسیاری از ناظران، نمایش وفاداری و بازگشت ترامپ به صحنه بینالمللی با چهرهای سلطنتگونه تعبیر شد.
در کنار این روابط شخصی، موضوع هدایا و امتیازات ویژه به ترامپ، بار دیگر نگاهها را به سمت احتمال سوءاستفاده از قدرت سیاسی جلب کرده است. رسانهها گزارش دادند که قطر در حال مذاکره برای اهدای یک هواپیمای اختصاصی به ارزش ۴۰۰ میلیون دلار به ترامپ است.
کارشناسان نسبت به این رویکرد هشدار دادهاند. کریستوفر پریبل، کارشناس سیاست خارجی در اندیشکده استیمسون گفت:«چیزی که به نفع یک فرد باشد، الزاماً به نفع یک ملت نیست. به همین دلیل است که قوانین مشخصی درباره پذیرش هدایا توسط مقامات دولتی در آمریکا وجود دارد.»
تأثیرگذاری روابط شخصی بر سیاست رسمی
یکی از مهمترین نشانههای تأثیر روابط شخصی ترامپ، تصمیم ناگهانی او برای لغو تحریمها علیه سوریه بود؛ اقدامی که بهگفته منابع مطلع، بهشدت تحت تأثیر دیدار صمیمانه با جولانی و همراهی محمد بن سلمان و اردوغان بوده است.
ترامپ در سخنرانیاش در عربستان گفت: «چه دستاورد بزرگی برای ولیعهد است!»
ادامه روابط پرتنش ترامپ با رژیم اسرائیل
یکی از غایبان اصلی سفر ترامپ، رژیم صهیونیستی بود. ترامپ نه به سرزمینهای اشغالی سفر کرد، نه دیداری با مقامهای اسرائیلی داشت. این موضوع، با وجود روابط قوی سابق میان ترامپ و نتانیاهو، بهشدت مورد توجه رسانهها قرار گرفت.
منابع اسرائیلی گزارش دادند که:نتانیاهو از مذاکرات ترامپ با احمد الشرع مطلع نشده بود و با فروش تسلیحات پیشرفته به عربستان سعودی مخالفت کرد وهمچنین نگران است که رویکرد مصالحهجویانه ترامپ، امنیت رژیم اسرائیل را به خطر اندازد.
تحلیلگران معتقدند که اختلاف میان دولت ترامپ و رژیم صهیونیستی، بیشتر تاکتیکی است تا ایدئولوژیک. در حالی که ترامپ به دنبال کسب امتیازات اقتصادی و سیاسی با هزینه کمتر است، رژیم نتانیاهو همچنان بر راهبردهای امنیتمحور و نظامی تأکید دارد.
یک نمونه بارز این اختلاف، آزادسازی یک سرباز اسرائیلی – آمریکایی بهنام الکساندر عیدان با میانجیگری حماس بود. این اقدام، که از سوی ترامپ «دستاوردی تاریخی» توصیف شد، در تلآویو با نگرانی و انتقاد گسترده مواجه شد.
روابط ترامپ صرفاً بر پایه احساسات، علاقه شخصی و زبان بدن شکل میگیرند، در برابر تغییر شرایط یا دلخوریهای کوچک، بهسرعت فرو میریزند. تجربه رئیسجمهور اوکراین، ولودیمیر زلنسکی، گواهی بر این است. پس از دیدار پرتنش با ترامپ در کاخ سفید و اختلاف درباره صلح با روسیه، ترامپ روند مذاکرات صلح اوکراین را متوقف کرد.
روند پیچیده مذاکرات با تهران
در جریان سفر سهروزه دونالد ترامپ به خلیج فارس، یکی از محورهای اصلی و البته پشتپرده گفتوگوها، روابط پرتنش ایالات متحده با جمهوری اسلامی ایران بود؛ موضوعی که مستقیماً با امنیت منطقه، پرونده هستهای و نقش ایران در معادلات غرب آسیا گره خورده است.
ترامپ در جلسات محرمانه با محمد بن سلمان و دیگر رهبران عرب، ضمن تأکید بر اینکه آمریکا بهدنبال جنگ نیست، تصریح کرد که سیاست مهار و فشار حداکثری علیه ایران همچنان پابرجاست، مگر آنکه تهران امتیازات مشخصی در زمینههای منطقهای و امنیتی ارائه دهد. او در این دیدارها اعلام کرد که آماده مذاکره است، اما نه به هر قیمتی، و خواستار تغییر رفتار ایران در سوریه، عراق، لبنان و یمن شد.
در همین راستا، کشورهای عربی نیز با لحنهای متفاوت از این موضع حمایت کردند: عربستان و امارات خواهان برخورد سختگیرانهتر با تهران شدند، در حالیکه قطر و عمان خواستار باز شدن درِ دیپلماسی و تنشزدایی شدند.
قمار ترامپ در میدان دیپلماسی
در نهایت، سفر ترامپ به خلیج فارس و نحوه تعامل او با رهبران عرب، چهرهای دوگانه از سیاست خارجی آمریکا ترسیم میکند:از یکسو، روابط گرم شخصی و اعتمادسازی سریع میتواند فرصتهایی برای همکاری و توافق ایجاد کند؛ از سوی دیگر، فقدان ساختار، نهادهای نظارتی و خطمشی منسجم، این مدل را بهشدت آسیبپذیر و وابسته به شرایط شخصی میسازد.
مارک هانا، مدیر مؤسسه امور جهانی، جمعبندی دقیقی ارائه میدهد:«ترامپ، بیش از دیگر رهبران، تحتتأثیر تملق قرار میگیرد، اما در عین حال میداند چگونه از آن در خدمت منافع خود استفاده کند.»
به نظر میرسد دونالد ترامپ پیش از هرچیز به دنبال ماجراجویی جدید در خاورمیانه است. از آنجایی که اقدامات نظامی او در یمن با شکست سنگینی روبرو شده است، ایالات متحده به دنبال تغییر استراتژی برای تامین منافع خود میباشد.