کد خبر:۱۵۵۸۸۹
بازخوانی نظرات رهبرانقلاب در خصوص کتاب و کتابخوانی

به قلبم فشار می‌آید وقتی می‌بینم مردم ما ....

ملت ما مطالعه كردن را اصلاً جزو كارهاى بشرى نمى‌دانند! مثل خوراك و ورزش و ديگر چيزهايى كه جزو كارهاى معمول انسان است، مطالعه اصلاً جزو اين چيزها نيست؛ اين چه‌قدر خسارت است!؟ واقعاً خدا مى‌داند به قلبم فشار می‌آید وقتی می‌بینم ....
گروه فرهنگي «خبرگزاری دانشجو»، رهبر معظم انقلاب طي ساليان متمادي، در ديدارهاي مختلف خود و پس از بازديد از نمايشگاه‌هاي بين‌المللى كتاب تهران از اهميت مقوله كتاب و كتابخواني گفته‌اند.
 
ایشان همواره از نبود فرهنگ کتاب خوانی در میان مردم ایران ناراحت بود و ابراز نگرانی کرده اند. در زیر بخشی از نطرات ایشان در خصوص اهمیت کتاب و کتابخوانی آورده شده است.
 
اسلام پرچمدار کتابخوانی
 
اسلام پرچمدار کتابخوانی است، اگر هر منصفی، به بیانات نبی مکرم اسلام (ص) و ائمه علیهم السلام و پیشوایان اسلام نگاه کند و ببیند که اینها در چه زمانی، مردم را به کتاب و کتابخوانی دعوت می کردند و فرا می خواندند... بنابراین ما امروز می خواهیم آن حکومت و آن نظام و آن فرهنگ و آن تمدن را در کشورمان پیاده و محقق کنیم.
 
پس، ما باید به کتاب اهمیت دهیم. اگر از جنبه اسلامی و اسلامیگری، به کلی منصرف شوید و بگویید ما ایرانی هستیم و کاری به اسلام نداریم، باز هم باید به این قضیه اهمیت بدهید، چون ایران، حداقل در قرن های بعد از پیروزی اسلام، مهد تمدن و مهد فرهنگ و تولید کتاب و محل اوج اندیشه اسلامی است.
 
پس از جهت ایرانی بودن هم که شما نگاه کنید، جا دارد، ما به کتاب بپردازیم. کتاب مجموعه از محصولات یک فکر و اندیشه است، کتاب مجموعه ای است از محصولات یک فکر، یک اندیشه، یک ذوق، یک هنر، مجموعه ای است از یافته های یک یا چند انسان. ما خیلی باید مغتنم بشمریم که از محصول فکر آحاد گوناگون بشر استفاده کنیم؛ این کاری است که کتاب به ما تقدیم می کند، هدیه می کند.
 
اگر انسان بخواهد در زمینه معنوی و فرهنگی، تر و تازه بماند، جز رابطه با کتاب چاره ای ندارد. مثل رابطه با یک جویبار دائمی است که در جریان است و تازه هایی را در اختیار انسان می گذارد. اگر بخواهیم بدانیم که در دنیای معارف چه می گذرد، راهش این است که کتاب بخوانیم.
 
هر کس کتاب بخواند به بخشی از معارف موجود عالم دست خواهد یافت. کتاب دروازه ای به سوی گسترش دانش، دروازه ای به سوی گسترده دانش و معرفت است و کتاب خوب، یکی از بهترین ابزارهای کمال بشری است...
 
کسی که با این دنیای زیبا و زندگی بخش؛ دنیای کتاب، ارتباط ندارد، بی شک از مهمترین دستاورد انسانی و نیز از بیشترین معارف الهی و بشری محروم است. هرچه ما پیش برویم، احتیاج ما به کتاب بیشتر خواهد شد. این که کسی تصور کند با پدید آمدن وسائل ارتباط جمعی جدید و نوظهور، کتاب منزوی خواهد شد، خطاست.
 
کتاب روز به روز در جامعه بشری اهمیت بیشتری پیدا می کند. ابزارهای نوظهور مهمترین هنرشان این است که مضمون کتاب ها و محتوای کتاب ها و خود کتاب ها را راحت و آسان منتقل کنند. جای کتاب را هیچ چیزی نمی گیرد. کتابخوانی یک فریضه برای یک ملت است مردم ما، با کتاب، بیش از آنچه که امروز انس دارند، باید انس بگیرند.
 
کتابخوانی چیزی است که برای یک ملت، فریضه است. واجب و لازم است. مردمی که اهل کتاب خواندن باشند، از لحاظ معلومات و ذکاوت و هوشیاری، تفاوت می کنند با مردمی که با کتاب و مطبوعات انس نداشته باشند.
 
من توقعم این است که مردم کتابخوانی را جدی بگیرند. البته جمعی از مردم جدی می گیرند؛ اما همه این طور نیستند. متأسفانه کتابخوانی، جز در بین یک عده از اهل علم و اهل تحصیل و کسانی که به طور قهری با کتاب سروکار دارند، یک کار رایج و روزمره به حساب نمی آید؛ درحالی که کتابخوانی باید مثل خوردن و خوابیدن و سایر کارهای روزانه، در زندگی مردم وارد بشود.
 
خسارت بزرگ برای یک ملت، انس نداشتن مردم با کتاب است، اهتمام به کتاب در واقع قوامش به اهتمام به کتابخوانی است. در جامعه باید سنت کتابخوانی رواج پیدا کند.به گمان من یکی از بدترین و پرخسارت ترین تنبلی ها، تنبلی در خواندن کتاب است. هر چه هم انسان به این تنبلی میدان بدهد، بیشتر می شود.
 
برای یک ملت، خسارتی بزرگ است که افراد آن با کتاب سروکاری نداشته باشند و برای یک فرد، توفیق عظیمی است که با کتاب، مأنوس و همواره درحال بهره گیری از آن، یعنی آموختن چیزهای تازه باشد. کتاب نوشیدنی روح است، مقوی و مسموم بايد به فكر باشيم و دغدغه‌ى نوع كتاب‌هايى كه توليد مى‌شود نيز در ما باشد.
 
بايد كتاب خوب توليد شود. كتاب يك غذاست، يك غذاى روح است؛ يك نوشيدنى روح است و چنانچه مقوى باشد، روح را تقويت مى‌كند. ما كه سفارش مى‌كنيم از اين نوشيدنى بخوريد، نوع نوشيدنى را معين نكرده‌ايم. بايد مواظب باشيم كه مبادا نوشيدنى مسموم، خطرناك، فاسد، گنديده و مضر با رنگ‌آميزي‌هاى خيلى خوب، دست مردم داده شود؛ بدون اينكه مردم بدانند. البته من اعتقاد ندارم كه بايد هر كتاب و نوشته‌اى را كه با سليقه‌ خاصى نمى‌سازد و مضر به‌نظر مى‌رسد، جلوش را بگيريم.
 
لكن كتب و نوشته‌هايى هست كه مضر بودنشان براى مردم، واضح است؛ يعنى ترويج فحشا و فساد و از اين قبيل است كه براى مردم زيان‌آور است، نبايد اجازه بدهند كه چنين كتب و نوشته‌هايى منتشر شود؛ اما بيشتر بايد تلاش كرد كه كتاب‌هاى خوب، چاپ و منتشر شود. به قلبم فشار می آید وقتی می بینم ..... ملت ما مطالعه كردن را اصلاً جزو كارهاى بشرى نمى‌دانند! مثل خوراك و ورزش و ديگر چيزهايى كه جزو كارهاى معمول انسان است، مطالعه اصلاً جزو اين چيزها نيست!
 
آدم بايد عنوان ديگرى داشته باشد، يا بايد شب امتحانش باشد، يا بايد معلم در مدرسه از آدم بخواهد، يا بايد يك دانشمند باشد، يا بايد بخواهد در جايى سخنرانى كند، تا موجب شود كه مطالعه كند! اين چه‌قدر خسارت است!؟ واقعاً خدا مى‌داند من وقتى يادم مى‌آيد و اين چيزى است كه تقريباً هيچ‌وقت از يادم نمى‌رود كه مردم ما مطالعه كردن را بلد نيستند، به قلب من فشار مى‌آيد! از اين بابت، ما چقدر داريم هر ساعت خسارت مى‌بينيم!؟ واقعاً اين به عهده‌ چه كسى است؟ در حال حاضر اين‌طور است كه بنده يا يك نفر مثل بنده، سالى يك ‌بار به نمايشگاه كتاب برود و يك كلمه راجع به مطالعه بگويد، آن‌هم به شرطى كه دست يك گزارشگر خاص نيفتد؛ اينكه نمى‌شود!
 
اگر بى‌فرهنگ و تاريخ بوديم...
 
من مى‌بينم كه متأسفانه كتاب در جامعه‌ى ما، آن مقدار كه شأن اين جامعه اقتضا مى‌كند، رواج ندارد. اگر ما يك جامعه‌ بى‌فرهنگ و تاريخ بوديم؛ جامعه‌اى بوديم كه گذشته و كسان فرهنگى با معرفت و برجسته‌اى ندارد؛ انسان‌هاى بااستعداد و فهيم و داراى بينش و طرز فكر بالا ندارد مثل بعضى از جوامع گوناگونى كه در گوشه و كنار دنيا هستند، بى‌رغبتى به كتاب قابل توجيه بود؛ اما در جامعه‌ ما با اين همه انسان‌هاى فرهنگى، برجسته، والا، استادان، مؤلفان، آشنايان با كتاب، شعرا، نويسندگان، علماى بزرگ، دانشگاهيان برجسته و عناصر فرهنگى و عالم، چرا بايد انس با كتاب اين‌طور باشد!؟ سابقه‌ فرهنگى و تاريخى ما خيلى زياد است.
 
جامعه‌ ما اساساً جامعه‌اى پخته و بالغ شده است؛ يك جامعه‌ ابتدايى و بدوى نيست. مردم ما بايد بيش از اين با كتاب آشنا باشند. خرید کتاب یکی از مخارج اصلی خانواده شود بايد خريد كتاب، يكى از مخارج اصلى خانواده محسوب شود.
 
مردم بايد بيش از خريدن بعضى از وسايل تزييناتى و تجملاتى مثل لوستر‌ها، ميز‌هاى گوناگون، مبل‌هاى مختلف و پرده و...به كتاب اهميت بدهند. اول كتاب را مثل نان و خوراكى و وسايل معيشتى لازم بخرند؛ بعد كه اين تأمين شد به زوايد بپردازند.
 
خلاصه مردم ما بايد با كتاب انس پيدا كنند. در غير اين صورت، جامعه‌ ايرانى به هدف و آرزويى كه دارد كه حق او هم هست، نخواهد رسيد. هیچ چیز جای کتاب را نمی گیرد من فكر مى‌كنم اگر بتوانيم فرهنگ كتابخوانى را در كشور رايج كنيم و در كنار آن، توليد كتاب را هم خوب گسترش دهيم، بخش عمده‌اى از وظايف فرهنگى دولت جمهورى اسلامى، بدين وسيله انجام خواهد گرفت.
 
كتاب، مقوله‌ بسيار مهمى است. من البته به كارهاى هنرى و تصويرى، تلويزيون يا سينما يا از اين قبيل مقولات، خيلى اعتقاد دارم؛ اما كتاب، نقش و جايگاه مخصوصى دارد. جاى كتاب را هيچ چيز پر نمى‌كند و بايد كتاب را ترويج كرد.
 
کتاب مادر تمدن ها و عصاره آنهاست
 
حقيقت آن است كه كتاب يكى از ارزشمندترين فرآورده‌هاى بشرى و گنجينه بزرگ‌ترين ثروت‌هاى بشر يعنى دانش و تحقيق است. دين و دنياى بشر و جسم و جان انسان، به بركت كتاب تأمين و تغذيه مى‌شود و فرآيند كمال بشرى به وسيله كتاب تحقق مى‌يابد.
 
كتاب، مادر تمدن‌ها و نيز عصاره‌ آنهاست، و بشر با پديد آوردن كتاب، درس‌هاى بى‌شمارى را كه در كتاب تكوين بدو آموخته شده، گرد مى‌آورد و در محيط بشرى، منتشر مى‌سازد و بدين‌گونه روزبه‌روز گنجينه‌ ثروت بشرى، غناى بيشتر مى‌يابد.
 
کتاب خوب، بهترین ابزار کمال بشر
 
كتاب، دروازه‌اى به سوى گستره‌ دانش و معرفت است و كتاب خوب، يكى از بهترين ابزارهاى كمال بشرى است. همه‌ دستاوردهاى بشر در سراسر عمر جهان، تا آن‌جا كه قابل كتابت بوده است، در ميان نوشته‌هايى است كه انسان‌ها پديد آورده‌اند و مى‌آورند.
 
در اين مجموعه‌ى بى‌نظير، آموزش‌هاى آسمانى، و درس‌هاى پيامبران به بشر و دانش‌ها و شناخت‌هايى است كه سعادت بشر بدون آگاهى از آن امكان پذير نيست.
 
كسى كه با اين دنياى زيبا و زندگى‌بخش دنياى كتاب ارتباط ندارد بى‌شك از مهم‌ترين دستاورد انسانى و نيز از بيشترين معارف الهى و بشرى محروم است.
 
کتاب نوشیدنی روح است، مقوی و مسموم بايد به فكر باشيم و دغدغه‌ نوع كتاب‌هايى كه توليد مى‌شود نيز در ما باشد. بايد كتاب خوب توليد شود. كتاب يك غذاست، يك غذاى روح است؛ يك نوشيدنى روح است و چنانچه مقوى باشد، روح را تقويت مى‌كند.
 
ما كه سفارش مى‌كنيم از اين نوشيدنى بخوريد، نوع نوشيدنى را معين نكرده‌ايم. بايد مواظب باشيم كه مبادا نوشيدنى مسموم، خطرناك، فاسد، گنديده و مضر با رنگ‌آميزي‌هاى خيلى خوب، دست مردم داده شود؛ بدون اين‌كه مردم بدانند.
 
البته من اعتقاد ندارم كه بايد هر كتاب و نوشته‌اى را كه با سليقه‌ خاصى نمى‌سازد و مضر به‌نظر مى‌رسد، جلوش را بگيريم.
 
لكن كتب و نوشته‌هايى هست كه مضر بودنشان براى مردم، واضح است؛ يعنى ترويج فحشا و فساد و از اين قبيل است كه براى مردم زيان‌آور است، نبايد اجازه بدهند كه چنين كتب و نوشته‌هايى منتشر شود؛ اما بيشتر بايد تلاش كرد كه كتاب‌هاى خوب، چاپ و منتشر شود.
 
به قلبم فشار می آید وقتی می بینم ..... ملت ما مطالعه كردن را اصلاً جزو كارهاى بشرى نمى‌دانند! مثل خوراك و ورزش و ديگر چيزهايى كه جزو كارهاى معمول انسان است، مطالعه اصلاً جزو اين چيزها نيست! آدم بايد عنوان ديگرى داشته باشد، يا بايد شب امتحانش باشد، يا بايد معلم در مدرسه از آدم بخواهد، يا بايد يك دانشمند باشد، يا بايد بخواهد در جايى سخنرانى كند، تا موجب شود كه مطالعه كند!
 
اين چه‌قدر خسارت است!؟ واقعاً خدا مى‌داند من وقتى يادم مى‌آيد، و اين چيزى است كه تقريباً هيچ‌وقت از يادم نمى‌رود، كه مردم ما مطالعه كردن را بلد نيستند، به قلب من فشار مى‌آيد! از اين بابت، ما چقدر داريم هر ساعت خسارت مى‌بينيم!؟ واقعاً اين به عهده‌ چه كسى است؟ در حال حاضر اين‌طور است كه بنده يا يك نفر مثل بنده، سالى يك‌بار به نمايشگاه كتاب برود و يك كلمه راجع به مطالعه بگويد؛ آن‌هم به شرطى كه دست يك گزارشگر خاص نيفتد؛ اينكه نمى‌شود!
 
اگر بى‌فرهنگ و تاريخ بوديم... من مى‌بينم كه متأسفانه كتاب در جامعه‌ ما، آن مقدار كه شأن اين جامعه اقتضا مى‌كند، رواج ندارد. اگر ما يك جامعه‌ بى‌فرهنگ و تاريخ بوديم؛ جامعه‌اى بوديم كه گذشته و كسان فرهنگى با معرفت و برجسته‌اى ندارد؛ انسان‌هاى بااستعداد و فهيم و داراى بينش و طرز فكر بالا ندارد، مثل بعضى از جوامع گوناگونى كه در گوشه و كنار دنيا هستند، بى‌رغبتى به كتاب قابل توجيه بود؛ اما در جامعه‌ ما با اين همه انسان‌هاى فرهنگى، برجسته، والا، استادان، مؤلفان، آشنايان با كتاب، شعرا، نويسندگان، علماى بزرگ، دانشگاهيان برجسته و عناصر فرهنگى و عالم، چرا بايد انس با كتاب اين‌طور باشد!؟
 
سابقه‌ فرهنگى و تاريخى ما خيلى زياد است. جامعه‌ ما اساساً جامعه‌اى پخته و بالغ شده است؛ يك جامعه‌ ابتدايى و بدوى نيست. مردم ما بايد بيش از اين با كتاب آشنا باشند. اكنون ملت ايران بايد عقب‌افتادگى‌ها را جبران كند.
 
اينك فرصت بى‌نظيرى از حكومت دين و دانش بر ايران، پديد آمده است كه بايد از آن در جهت اعتلاى فكر و فرهنگ اين كشور بهره جست. امروز كتابخوانى و علم‌آموزى نه تنها يك وظيفه‌ ملى، كه يك واجب دينى است.
 
از همه بيشتر، جوانان و نوجوانان، بايد احساس وظيفه كنند، اگرچه آنگاه كه انس با كتاب رواج يابد، كتابخوانى نه يك تكليف، كه يك كار شيرين و يك نياز تعلل‌ناپذير و يك وسيله براى آراستن شخصيت خويشتن، تلقى خواهد شد؛ و نه تنها جوانان، كه همه‌ نسل‌ها و قشرها از سر دلخواه و شوق بدان رو خواهند آورد.
 
خرید کتاب یکی از مخارج اصلی خانواده شود
 
بايد خريد كتاب، يكى از مخارج اصلى خانواده محسوب شود. مردم بايد بيش از خريدن بعضى از وسايل تزييناتى و تجملاتى مثل لوستر‌ها، ميز‌هاى گوناگون، مبل‌هاى مختلف و پرده و...- به كتاب اهميت بدهند.
 
اول كتاب را مثل نان و خوراكى و وسايل معيشتى لازم بخرند؛ بعد كه اين تأمين شد به زوايد بپردازند.
 
خلاصه، بايد با كتاب انس پيدا كنند؛ در غير اين صورت، جامعه‌ ايرانى به هدف و آرزويى كه دارد كه حق او هم هست، نخواهد رسيد. هیچ چیز جای کتاب را نمی گیرد من فكر مى‌كنم اگر بتوانيم فرهنگ كتابخوانى را در كشور رايج كنيم و در كنار آن، توليد كتاب را هم خوب گسترش دهيم، بخش عمده‌اى از وظايف فرهنگى دولت جمهورى اسلامى، بدين وسيله انجام خواهد گرفت.
 
كتاب، مقوله‌ بسيار مهمى است. من البته به كارهاى هنرى و تصويرى، تلويزيون يا سينما يا از اين قبيل مقولات، خيلى اعتقاد دارم؛ اما كتاب، نقش و جايگاه مخصوصى دارد.
 
جاى كتاب را هيچ چيز پر نمى‌كند و بايد كتاب را ترويج كرد. توليد و احياي كتاب‌هاي خوب! من اين‌طور تصور مى‌كنم كه بايستى توليد كتابمان به مراتب از آن مقدارى كه هست، بيشتر باشد؛ هم به معناى توليد كتاب كه تأليف و ترجمه و اين‌طور چيزهاست، هم به معناى احياى آثار كهن و قديمى. خيلى از كتاب‌ها هست كه در قديم چاپ شده، ولى ما الان از آنها هيچ نشانه‌اى نمى‌بينيم و در دست مردم نيست.
 
اين‌ها را بايد احيا كنند؛ البته مواردى كه خوب و مناسب است... براى اينكه اثرى ماندنى شود، بايد خوب باشد. آثار خوب مى‌مانند، در دل‌ها جاى مى‌گيرند و كهنه نمى‌شوند. خوب هم كه مى‌گوييم؛ يعنى پاسخى به يك سؤال و يك نياز باشد. خوب فقط معنايش اين نيست كه از لحاظ هنرى خوب تنظيم شده باشد و خيلى عميق باشد. ممكن است اين‌طور نباشد؛ ليكن پاسخى به يك نياز باشد؛ مهم اين است.
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار