«خبرگزاری دانشجو» - قبل از اینکه سؤالم را بپرسم به عنوان مقدمه عرض می کنم که علاوه بر تغییر ساعت پخش برنامه، به عنوان یک بیننده برنامه علمی تلویزیون شکایت دیگری که وجود دارد، این است که حتی اطمینان وجود ندارد که آیا آن برنامه پخش می شود یا خیر! یعنی برنامه ای مانند «زاویه» مخاطب خودش را منتظر می گذارد و این اتفاق به طور استثنا و یک بار رخ نداده، بلکه چندین بار انجام شده، در حالی که حتی یک اطلاع رسانی هم از این وجه صورت نمی گیرد.
گاهی دستاوردهای ما در حوزه علمی مربوط به حوزه هایی است که از وجه امنیتی بودن نمی توانیم به آن بپردازیم و یا پرداختن به موضوعاتی که صلاح دانسته نمی شود؛ به عنوان مثال مسئله تفکیک جنسیتی و یا بحث ورود بیشتر خانم ها نسبت به آقایان در فضای دانشگاهی؛ اگر بخواهیم در قالب ژورنالیستی یک مقایسه ای بین ایران و کشورهای موفق در پرداخت به مباحث علمی از وجه رسانه ای انجام دهیم، چه فرمایشی دارید؟
مدیرانی که من در فضای تلویزیون می شناسم به آنچه که در خبرگزاری ها مطرح می شود، توجه می کنند
کریمی: بنده درباره مقدمه شما یک پیشنهاد دارم و بعد وارد بحث خواهم شد؛ خوشبختانه مدیرانی که دستکم من در فضای تلویزیون می شناسم، به آنچه که در روزنامه ها، خبرگزاری ها و فضای غیرتلویزیون مطرح می شود، توجه می کنند و به همین دلیل به نظر می رسد چیزی را که شما الان به عنوان درددل یا تقاضا مطرح می کنید، باید پررنگ شود.
همانطور که درباره ساعت پخش فلان سریال، مردم مطالبه میکنند و جابهجایی ساعت پخش آن را میخواهند و سرویسهای اجتماعی و فرهنگی و خبرنگار و همه و همه در مورد آن مطلب می نویسند، اگر شما هم مطالبه خود را چندین بار بنویسید مدیران توجه خواهند کرد.
یکی از مسائل ما این است که رسانه ها جدا از یکدیگر هستند، یعنی رادیو ارتباطی با تلویزیون و یا روزنامه ارتباطی با رادیو و نیز خبرگزاری ارتباطی با روزنامه های مختلف ندارد. اگر قرار است جریان علم در جامعه جلو برود همه اینها باید با هم جلو بروند، بنابراین بنده این مسئله را به عنوان یک پیشنهاد جدی مطرح می کنم.
صفاریان پور: ماجرایی که در مورد فناوری هسته ای برای ایران به وجود آمد، این بود که ما ابتدا کار کردیم، بعد جهان از بخشی از کار ما مطلع شد و سپس به دنبال این رفتیم که از مردم دعوت کنیم تا در حمایت از این پروژه قرار بگیرند.
قبل از برجسته شدن پیشرفت علمی برای جهان ،نیاز به پشتوانه مردمی داریم
در صورتی که قبل از برجسته شدن این موضوع برای جهان و نیاز به پشتوانه مردمی در جهت حمایت از آن، باید این موضوع مهم می شد. الان هم چنین اتفاقی برای امور فضایی ما رخ می دهد. متأسفانه همیشه مردم ما زمانی برای حمایت دعوت می شوند که به مرز خطر افتاده باشیم، در حالی که دنیا عکس این کار را انجام می دهد؛ یعنی برای اینکه کنگره آمریکا به ناسا (سازمان فضانوردی و هوانوردی ایالات متحده) بودجه بدهد، ابتدا مردم را در صف هواداران و هواخواهان تکنولوژی ها و پروژه های فضایی قرار می دهد.
شما این مسئله را می توانید با وضعیت اطلاع رسانی همسو ببینید، یعنی مطلع نمودن خبرنگاران علمی یا رسانه های علمی از موضوعات علمی. رسانه های ما زمانی در معرض اخبار قرار می گیرند که قرار است شلوغ بازی و هیجان، دستاورد علمی کار بشوند و این همان چرخه معیوبی است که در اطلاع رسانی علمی ایران وجود دارد و اگر از بنده در مورد خوب یا بد بودن آن سؤال کنید، خواهم گفت که نه خوب است و نه بد؛ زیرا ما در مرحله عبور از این ماجرا قرار داریم.
مرحله بعدی این است که ما اینجا توقف نکنیم
در یک زمانی ما حتی برنامه علمی مدون تلویزیونی نداشتیم، اما الان آن را داریم، چون زمان گذشته و آن نیاز احساس شده و به وجود آمده است. مرحله بعدی این است که ما اینجا توقف نکنیم و مرحله بعد از آن نیز این است که ما در شرایطی قرار بگیریم که اطلاع رسانی علمی مان را صرفاً در زمانی که به مردم نیاز داریم، انجام ندهیم.
جذابیت فیلم و سریال خیلی بیشتر است!
مقصودی: در مورد ساعت پخش که دوستان عنوان کردند، باید بگویم که این بحث دغدغه همه برنامه سازان علمی است؛ چون این گونه برنامه ها هیچ گاه در اولویت اول قرار نگرفته اند و همیشه از دید مسئولان، جذابیت فیلم و سریال خیلی بیشتر است، حتی از نگاه آنها، بدترین فیلم و سریال از بهترین برنامه علمی جذابیت بیشتری برای مردم دارد (که به نظرم این تلقی اصلاً درست نیست) و این امر در رسانه های مختلف مانند مطبوعات نیز دیده می شود؛ دلیل این امر واضح است؛ چون وقتی برنامه های علمی تیتر صفحات اول نباشند، قاعدتاً جذابیت پیدا نمی کنند.
مداومت پخش هم نکته مهمی است. 11 اسفند ماه سالگرد آغاز برنامه ثریاست و من نمی دانم که با توجه به مشکلات مالی که داریم، آیا واقعاً برنامه تا سالگرد خود ادامه خواهد یافت یا خیر؟ با وجود همه تلاش هایی که مدیران صدا و سیما انجام می دهند و باید از برخی مدیران تلویزیون، خصوصاً مدیر محترم شبکه یک، به پاس کمک های آنها در پیشبرد کار ثریا تقدیر کرد، اما شاید چنین برنامه هایی هنوز به عنوان اولویت اصلی بعضی مدیران، مطرح نیست.
علاوه بر زمان پخش، یک مشکل دیگر ما این است که برنامه ثریا مداومت هفتگی نداشته و از 52 هفته ای که یک سال دارد (اگر تا 11 اسفند این برنامه ادامه یابد) برنامه ثریا تنها 32 هفته روی آنتن رفته و در باقی موارد به دلایل مختلف ماه رمضان، عید نوروز، ایام ولادت، ایام شهادت و غیره پخش نشده است، در حالی که برای تمام این ایام می توان برنامه های ویژه علم و فناوری برگزار کرد.
به عنوان مثال در ایام شهادت می توان از شهدای علمی یاد کرد و مثلاً مستندی در مورد شهید چمران با در نظر گرفتن ویژگی های علمی ایشان ساخت؛ شهدای نخبه ای بودند که در مهندسی جنگ جهاد می کردند و کارهای بزرگی انجام دادند و کارهای بسیار خوبی می توان در مورد آنها ساخت.
برای زمان های شاد و عید نوروز هم می توان برنامه های مفرح علمی ساخت
برای زمان های شاد و عید نوروز هم می توان برنامه های مفرح علمی ساخت؛ در دنیا شبکه های مختلف مستندی چون Discovery وجود دارد که در حوزه علم فعالیت می کنند.
در تاریخچه ژورنالیزم علم گفته می شود، در آمریکا و اروپا ابتدا این رسانه ها بودند که به رشد علم و فناوری کمک می کردند و آن را معرفی می نمودند تا برای مردم جذاب می شد، اما از یک زمانی به بعد آن قدر این موضوعات برای مردم جذاب شده بود که دیگر علم و فناوری به رشد رسانه ها و پرتیراژ شدن آنها کمک کردند و به جهت جذابیت موضوع برای مردم، انواع برنامه های رادیویی و تلویزیونی و مطبوعاتی شکل گرفتند.
ما اگر بخواهیم به آن لایه های چشم انداز برسیم، چاره ای جز اینکه رسانه ما و نیز برنامه سازان علم و فناوری و امثال بنده در این قضیه پوست اندازی بکنند، نداریم؛ چون ما هم آفت ها و آسیب هایی داریم که متوجه خودمان و همکارمان است، به عنوان مثال در جاهایی دچار کم کاری، نقص دانش، کج سلیقگی، عدم پرداختن به کار هنری هستیم که باید به آنها پرداخته شود.
بنابراین این دو مسئله باید همزمان با هم رخ بدهد و ما نباید همه تقصیرها را گردن مسئولان صدا و سیما و رسانه های دیگر بیندازیم، بلکه باید به طور جامع همه چیز دیده شود.
رشد برنامه های علمی جای تقدیر دارد
بنده منصفانه عرض می کنم که طی 2-3 سال اخیر صدا و سیما نسبت به رسانه های دیگر به دلایل مختلف جهش کوچکی را شروع کرده و رشد برنامه های علمی هم ناشی از همین قضیه است؛ این رشد جای تقدیر دارد و ما اگر بخواهیم که مسئولان همراهی کنند نباید به صورت یکطرفه و غیرمنصفانه ارزیابی کنیم، بلکه باید از نقاط قوت قدردانی کرده و جهت تکمیل آن، نقاط ضعف مانند زمان را تذکر داده و نیز اولویت ها را مشخص نماییم.
دیگر اینکه باید یک زنجیره ای از برنامه های علمی شکل بگیرد؛ این در حالی است که برنامه های علمی برعکس برنامه های ورزشی مانند فوتبال که حتی گاهی رقابت منفی با هم دارند، می باشد، در حالی که اصلاً نباید به سمت رقابت منفی پیش برود؛ چون همه ما مکمل یکدیگر هستیم و باید همدیگر را تقویت کنیم، مانند افرادی که در جبهه کارهای مختلفی انجام می دهند، اما نقش همه مهم است؛ در مورد ما هم وضع به همین منوال است؛ چون در ابتدای یک خیز رسانه ای هستیم.
افراد علمی ما بلد نیستند به زبان ساده صحبت کنند
کریمی: ما یک مشکل دیگر هم داریم که حتی اگر تیتر یک ها و یا حجم برنامه های علمی همراه با بودجه های بیشتر داشته باشیم، مشکلات دو چندان خواهد شد و آن هم این است که افراد علمی ما بلد نیستند به زبان ساده صحبت کنند.
به عنوان مثال شما از میهمان برنامه می خواهید تا در مورد موضوعی صحبت کند، اما او حاضر نیست از ادبیات پیچیده و سخت مقاله ISI خودش کوتاه بیاید و به زبان ساده با مردم حرف بزند؛ این در حالی است که همه مردم لیسانس، فوق لیسانس و یا دکتری ندارند؛ همچنین وقتی از ایشان می خواهیم راجع به فلان موضوع صحبت کند، می گوید نه، من راجع به این موضوع صحبت می کنم و نه موضوع دیگر! یا حتی شما می خواهید فردی را پیدا کنید که در مورد موضوع مورد نظر شما صحبت کند، وقتی برنامه از طریق تلویزیون پخش می شود (چون در رادیو و مطبوعات کمی آسانتر است) نوع رفتار، پوشش و نشستن آن فرد نیز اهمیت پیدا می کند.
هر گاه در یک برنامه تلویزیونی یک فرد محترم علمی می گوید «من اول باید راجع به این سؤال مقدمه ای را عرض کنم»، به نظر بنده به همه مخاطبان خود می گوید کانال را عوض کنید؛ چون می خواهد همه ماجرا را بگوید، در حالی که باید اصل ماجرا را مطرح کند.
از زمان ورود فرد به دانشگاه باید با ساده کردن موضوع علمی روبرو شود
اگر آن فرد، مسئول باشد که می خواهد گزارش عملکرد بدهد که اصلاً جای آن نیست؛ چنین تمرینی را در دانشگاه های خارج از ایران به صورت بسیار جدی انجام می دهند و از زمانی که فرد وارد دانشگاه می شود با ساده کردن موضوع علمی و تصویری کردن آن، روبرو می شود.
اگر به دانشگاه های آنها نگاه کنید، متخصص ترین افراد آنها از عروسک، شکل، کاریکاتور، ماکت و ابزاری استفاده می کنند که من به عنوان یک بیننده عام متوجه حرف او می شوم و حتی اگر زبان او را متوجه نشوم، آن شکل، اطلاعات او را به من منتقل می کند، اما ما چنین چیزهایی بلد نیستیم.
ما الان در حال عبور از یک مرحله هستیم
صفاریان پور: ما الان در حال عبور از یک مرحله هستیم، یعنی از یک جایی به جای دیگری وارد می شویم و شاید باید از نسل گذشته قطع امید کرده و به نسلی که در حال شکل گیری است، امیدوار باشیم.
چون وسایل ارتباط جمعی زیاد شده است، نسلی که در حال شکل گیری است قاعدتاً آموخته و فهمیده که اگر بخواهد چیزی را تولید کند یا بنویسد، باید به چه زبان عمومی و برای چه کسی باشد، او قطعاً انیمیشن انقراض را دیده و فانتزی را در ارتباط برقرار کردن فهمیده است.
بنابراین بنده فکر می کنم که ما از یک جایی به بعد با یک نسلی روبرو هستیم که اتفاقاً این توانایی را خواهد داشت، اما الان قبول دارم که چنین توانایی وجود ندارد.
در جایی شما چاره ای جز استفاده از آن فرد را ندارید؛ چون او از مرز دانش عبور کرده و شما مجبورید به لحاظ ارزش های خبری با او صحبت کنید، اما اگر قرار است او بیاید و یک موضوعی را تبیین کند؛ به نظر من گزینه مناسبی نیست.
«خبرگزاری دانشجو» - نسبتی که برنامه های علمی ما با مخاطب دارند چیست؟ آیا واقعاً کسی برنامه ثریا، 360 درجه، آسمان شب را می بیند؟ سؤال بنده این است که یک برنامه علمی باید چه شاخصه ها و مؤلفه هایی داشته باشد که بتواند مخاطب را جذب کند، مثلاً چطور ساخته شود؟ دکور آن چگونه باشد؟ مجری چگونه رفتار کند؟ شما بحث را به سمت میهمان بردید، اما باید چه کاری انجام داد تا برنامه ثریا دیده شود؟
ثریا برنامه ای است که دانشجویان به آن اقبال دارند، اما آیا مثلاً مادر و پدر بنده هم این برنامه را می بینند؟ آیا ما علم را برای همه می خواهیم و یا فقط برای اهل آن در نظر می گیریم؟ یعنی آیا اصلاً مسئله علمی باید فراگیر بشود و اگر قرار است که این اتفاق بیفتد چگونه باید انجام شود؟
کریمی: شاید در کسانی که برنامه علمی می ساختند، آن قدر جذابیت وجود نداشته که یک مدیری با تحصیلات بی ربط نسبت به فضای علمی، ولی با تجربه خودش، به عنوان یک بیننده عام، آن را دنبال کند.
چون اگر مدیر شبکه یا برنامه شما مهندسی عمران خوانده باشد، موضوع مورد علاقه ایشان را پیدا می کنید و او خودش را به جای بیننده عام می گذارد و می گوید این برنامه جذاب است، پس علمی، سیاسی یا ورزشی بودن آن مهم نیست و باید بهترین ساعت پخش را به آن اختصاص داد و بنابراین خوب جریان سازی می شود.
مسئولان در کل مجموعه صدا و سیما متأثر از بازخوردهای بیرونی هستند
من این را مطمئن هستم که مسئولان در کل مجموعه صدا و سیما متأثر از بازخوردهای بیرونی هستند و از تعداد پیامک برای یک برنامه تا آن چیزی که در خبرگزاری های مختلف نوشته می شود، همه را بررسی می کنند، اما در این طرف گویی جمع ما خاموش است.
چرایی آن را می توان با برنامه معرفت و هم با ویژگی های برنامه نود مقایسه کرد و نیز با نمونه هایی مانند کندو، ثریا، آسمان شب، طلوع.
صفاریان پور: مسئله این است که ما باید هر چیزی را به اندازه میزان ظرفیت آن بسنجیم. برای جامعه مدیریتی کشور گفت و گوی ویژه خبری شبکه دو امتیاز بالاتری نسبت به برنامه آسمان شب یا ثریا دارد؛ به این معنی که اگر قرار است اولویتی برای رفتن داشته باشد، دوست دارد به آنجا برود. به این دلیل که شاید قبلاً افراد بسیار مهمی را در آنجا دیده است و فکر می کند که اگر به آنجا برود در میان مدیران خود برای او امتیاز بالاتری محسوب می شود، اما به این مسئله نمی اندیشد که در میان مردم چگونه خواهد بود.
مقصودی: اولاً باید راجع به مخاطب برنامه های علمی این را در نظر داشته باشیم که ما در ابتدای کار هستیم و الان نمی توان ثریا یا دیگر برنامه های علمی را با برنامه 90 که مدت 13-14 سال است، کار می کند، مقایسه نمود، بلکه باید آنها را با ابتدای برنامه 90 مقایسه کرد و توجه نمود که آیا اصلاً موضوع فوتبال قابل قیاس با موضوعات علمی هست یا خیر.
فوتبال با یک موضوع نوظهوری چون دغدغه های علمی مردم برابری نمی کند
فضایی که موضوع فوتبال داشت و پشتوانه ای که در تاریخچه ذهنی مردم ما دارد، با یک موضوع نوظهوری چون دغدغه های علمی مردم برابری نمی کند، بنابراین فضا بسیار متفاوت است.
دغدغه اصلی ما هم مردمی کردن علم
مباحثی که شما بیان می کنید، دو سه سال است که دغدغه اصلی بنده و همکاران می باشد و زمانی که پای کار برنامه ثریا آمدیم، حدود شش هفت ماه، دیگر برنامه های علمی را آسیب شناسی می کردیم و دغدغه اصلی ما هم مردمی کردن علم بود، به این معنی که علم هم مانند یک مسابقه فوتبال دغدغه مردم باشد؛ این که مثلاً آیا پرتاب این ماهواره موفقیت آمیز بود یا این موفقیت علمی چه خروجی برای مردم داشت.
این یک هدف است و اگر جامعه ما به چنین جایگاهی برسد، مطمئن باشید که بسیاری از گردنه ها را بسرعت رد می کند، اما نباید به یکباره آخر کار را مطالبه کرد، بلکه باید صبر داشت، چرا که اگر این گونه نبود خود ما بسرعت ناامید می شدیم. اگر توقع ما از مردم خیلی زیاد باشد خیلی زود برنامه را تعطیل خواهیم کرد، بنابراین باید واقع بینانه نگاه کنیم.
ما در فضای ژورنالیستی خود خیلی کم کاری کرده ایم
ما در فضای ژورنالیستی خود خیلی کم کاری کرده ایم؛ نمی توان به سرعت و طی دو سه برنامه انتظار داشته باشیم که این موضوعات دغدغه مردم گردد. همین قدر که یک برنامه ای با 8 تا 10 هزار پیامک کارش را شروع می کند و در 30 برنامه به 280- 300 هزار پیامک می رسد و در سی و یکمین برنامه به 420 هزار پیامک و این تعداد (10 هزار پیامک) طی سی و یک برنامه حدوداً 40 برابر می شود، نشان می دهد که با همه نقایصی که ممکن است برنامه ثریا داشته باشد، اما موضوع برای مردم جذاب است.
برنامه ثریا با همه کاستی ها به لحاظ مخاطب (با معیار پیامک چون فعلاً معیار دیگری برای سنجش نداریم) می تواند جزو سه برنامه گفت و گو محور پرمخاطب سیما باشد و این برای یک برنامه علمی موفقیت بزرگی است که دور از انتظار و توان ما بود و جز با عنایت خداوند متعال میسر نبود.
موضوعات علمی و فناوری، بسیار بکر است
البته نباید این مسائل و آمارها ما را راضی کند، بلکه همان طور که گفتم هنوز در اول راه هستیم و ثریا هنوز خیلی راه برای بهتر شدن دارد و خیلی نواقص که باید رفع شود، اما این نشان می دهد که این موضوعات علمی و فناوری، بسیار بکر بوده و اگر واقعاً به صورت تخصصی به آنها پرداخته شود، جای خود را باز خواهد کرد.
تعریفی که ما برای مخاطب برنامه ثریا داشتیم، این بود که برنامه باید به گونه ای باشد که عوام بفهمند و خواص بپسندند، در صورتی که اگر ما برنامه های متعددی داشتیم، می توانستیم برنامه ای را فقط روی خواص دانشگاه و استادان متمرکز کنیم و برنامه ای دیگر را برای عموم مردم، اما آن قدر کار نکرده، وجود دارد که نمی توان چنین کرد. مثلاً صنعت نفت را در نظر بگیرید که مهمترین صنعت کشور است، در حالی که 70-80 درصد تجهیزات آن خارجی است و در ظاهر ارتباط مستقیمی هم با زندگی مردم ندارد.
بابت این تجهیزات خارجی هزینه بسیار زیادی صرف می شود، در حالی که داخلی کردن آن اصلاً کار پیچیده ای نیست. آیا یک برنامه علمی در مقابل چنین مسئله ای می تواند سکوت کند؟ اما از آن طرف مخاطب عمومی ما اصلاً در مورد این تجهیزات اطلاعاتی ندارند، بنابراین نمی توان در این زمینه به راحتی کارکرد.
پس ما باید یک سبد مخاطب را در نظر بگیریم و هم موضوعات برنامه را با توجه به این سبد تعیین کنیم و هم خود برنامه را به گونه ای ترتیب دهیم که همه از آن استفاده کنند، مثلاً قسمتی برای مسئولان، بخشی برای مردم، قسمتی برای دانشجو و به همین ترتیب. به عنوان مثال در بیان همان بحث صنعت نفت یا پتروشیمی می توان با انیمیشن طنز فرق صنایع پایین دستی و بالادستی را به مردم نشان داد.
انیمیشن همیشه برای مخاطب عام ساخته می شده است
انیمیشن همیشه برای مخاطب عام ساخته می شده است، اما زمانی که مشکلات مالی وجود داشته باشد، مجبور به تغییر هدفگذاری هستیم. ما به دلیل مشکلات مالی مجبور می شویم ابتدا انیمیشن ها را حذف کنیم، بعد مستندها را کاهش دهیم و کم کم شاید برنامه را تعطیل کنیم؛ یعنی ما با چنین فضایی روبرو هستیم.
البته این مشکل مالی فقط برای برنامه ثریا نیست، بلکه به دلیل شرایط فعلی کشور و مشکل بودجه سازمان، تقریباً همه برنامه ها این مشکلات را دارند، بنابراین معتقدم که نباید عجله کرد، بلکه باید سیر برنامه های رو به جلو را دید، هر چند انتقاداتی وارد است.
البته شاید با همین امکانات بتوان به صورت حرفه ای تر عمل کرد، بنابراین باید برنامه های دیگری مانند ثریا تکثیر شود تا زوایا و مخاطبان دیگری را ببیند و این پازل رسانه ای تکمیل گردد.
«خبرگزاری دانشجو» - بنده این نکته را بگویم که شما فکر می کنید، از ظاهر برنامه شما برمی آید که برنامه علمی باید مخاطب کثیری داشته باشد.
صفاریان پور: من این قضیه را به دلیل فرستنده می گویم، یعنی فکر می کنم فرستنده ای که ما از آن استفاده می کنیم با یک روزنامه، سخنرانی یا همایش متفاوت است.
این مسئله چالش جدی من با شبکه چهار بود که از آغاز با آنها همکاری می کردم و آن هم این بود که شبکه چهار را به عنوان شبکه فرهیختگان نامگذاری کردند، در صورتی که تلویزیون نمی تواند شبکه ای برای یک گروه خاص باشد و قطعاً در حرکت مسیر کانال از بالا به پایین مردم شماره ای را انتخاب نمی کنند، بلکه در مسیر عوض کردن کانال ها حرکت می کنند و روی یک جا متوقف می شوند و این در واقع سیر دنبال کردن برنامه ها در تلویزیون است و بنابراین نمی توان شبکه چهار را به عنوان شبکه فرهیختگان نامگذاری نمود، بلکه متعلق به همه افراد است، یعنی شما باید ضمن اینکه حرف هایی را برای مخاطبان خاص خود می زنید، صحبت هایی هم برای عموم مردم داشته باشید، چون ممکن است بیننده شما دکترای چشم پزشکی داشته باشد، اما راجع به برنامه ای که تلویزیون پخش می کند، چیزی نمی داند، پس اصلاً دوست ندارد در شرایطی که عالی ترین سطح تحصیلی کشور را دنبال کرده است، وقتی در مقابل تلویزیون قرار می گیرد، حرف برنامه را نفهمد، بنابراین کانال را عوض می کند.
ما موظف به بیان عامه پسند هستیم
به همین دلیل ما موظف به بیان عامه پسند هستیم، به این معنی که وقتی راجع به ذره ای در علم فیزیک صحبت می کنیم جراح چشم پزشک هم آن را متوجه شود،اما چون در تلویزیون هستیم، نمی توان به هر زبان و بیانی تکیه کرد.
چه کاری باید انجام دهید تا بیننده را نگه دارید؟
این مسئله کار را بسیار سخت می کند و شاید سخت ترین کار برنامه سازی شماست. چه کاری باید انجام دهید تا بیننده را نگه دارید؟ ما در مدل برنامه کندو قابلیت ساختن و پخش مستند یا چیز دیگری را نداشتیم.
پس تمام هنر ما باید در گفت و گوی چهار نفر با همدیگر به نمایش در می آمد، بنابراین ما حتی نمی توانستیم از کنار یک لیوان به راحتی بگذریم و آن را جذاب نکنیم. بارها بینندگان به ما پیام می دادند که لیوان خود را روی دسته مبل نگذارید چون ما همه اش نگران افتادن این لیوان هستیم.
اما تمام تلاش ما این بود که به یک دلیلی بیننده روی کانال چهار متوقف شود و به همین دلیل حتی از ترکیب رنگی لیوان تا نحوه قرارگیری آن روی مبل هم به راحتی نگذشتیم؛ چون ما هیچ چیزی برای تعلیق نداشتیم که بیننده عام بخواهد ما را نگاه بکند، حتی در هفته آخر یک چمدان کنار دکور گذاشتیم و از همه عناصر و ریزه کاری ها برای جذب مخاطب استفاده کردیم.
ما در مقابل دوربین دائماً در حال حرص خوردن هستیم!
واقعیت این است که ما در مقابل دوربین دائماً در حال حرص خوردن هستیم؛ یعنی آن قدر موانع وجود دارد که شما باید بدیهیات را رفع کنید تا به اصل کار برسید که این کار برای گروه برنامه ساز خیلی سخت است، به هر حال باید این را در نظر گرفت که ما در پشت صحنه گرفتاری های مختلفی داریم.
البته می دانم هر کس در حوزه ای که کار می کند گرفتاری های زیادی دارد و دلیل نمی شود که ما مشکلاتمان را برای عملکردی که ویترینمان است، توجیه کنیم.
اینها همه درددل بود برای اینکه بگویم اگر می بینید در جایی تیری رها شده است، فکر نکنید که ما تیر را درست به سیب (هدف) پرتاب نکرده ایم، بلکه مردم آزاری وجود دارد که سیب را جا به جا می کند، بنابراین بخشی از انرژی ما در برخورد با پارازیت ها تلف می شود.
«خبرگزاری دانشجو» - آقای کریمی لطفاً در مورد برنامه های خود توضیحاتی بفرمایید.
کریمی: چون تلویزیون رایگان است و برای همگان قابل دسترسی، پس همه حق دارند که از آن استفاده کنند، ضمن اینکه تلویزیون در جمهوری اسلامی ایران رسانه ملی است؛ یعنی از پول مردم خرج می کند.
من می خواهم از زاویه دیگری به این ماجرا نگاه کنم؛ گویی ما اصرار داریم که از صبح تا شب هر کسی چشمش را باز می کند تلویزیون را روشن کند تا زمانی که می خواهد بخوابد.
همه افراد، مخاطب همه برنامه ها نیستند
فرض بنده این است که تلویزیون هم مانند همه چیزهای دیگر موجودی است و من یک روزها و ساعت هایی بر اساس اطلاعی که دارم، برنامه هایی از شبکه های معروف و مشروع را انتخاب می کنم، بنابراین لزوماً همه افراد، مخاطب همه برنامه ها نیستند، به عنوان مثال موضوع گفت و گوی ویژه خبری «تأثیر اقتصادی یارانه ها بر حامل های سوخت» می باشد، مسئولان در این زمینه با هم صحبت می کنند و افرادی هم که سوادشان مقداری بالاتر است، از آن استفاده می نمایند.
الان مدل این است که از شما می خواهند طرحی بیاورید و به شما گفته می شود که ایده آل تان را نگاه کنید.
ممکن است شما ایده آل خود را یک ساعته، 90 یا 30 دقیقه ببینید. وارد جلسه ای می شوید که افراد آن قرار است کمک کنند تا با شناخت سازوکاری که در فضای رسانه هست، آنچه در ایده شما وجود دارد به محصولی خوب و ایده آل تبدیل شود، یعنی آن پولی را که از مردم گرفتیم، حلال خرج بکنیم.
در آنجا از عدد A که شما برای آن وقت کارشناسی می گذارید تا محاسبه نمایید، به هر دلیلی به عدد یک سوم A می رسید که این اصلاً طراحی شما را زیرورو می کند. بعد شما باید برگردید و متناسب با این عدد جدید برنامه خودتان را طراحی کنید، مثلاً باید از جاهایی از کارتان بزنید، به عنوان مثال می گویید اگر این انیمیشن نباشد من نمی توانم موضوع مفهومی را به مخاطب برسانم.
چه کاری باید انجام داد؟ اگر تکنیک انیمیشن را ضعیف نمایی خیلی بد می شود، اگر انیمیشن را حذف کنی موضوع منتقل نخواهد شد، بنابراین همه اش باید در برنامه صحبت کنید، خب تعداد افرادی که می توانند به برنامه شما بیایند و خوب صحبت کنند را بشمارید.
ستاره برنامه زنده در گفت و گو ،میهمان است
ستاره برنامه زنده در گفت و گو همان میهمان است و همه چیزهای دیگر (رنگ، نور، لباس مجری و ...) مخلفات است که ما آن را آماده می کنیم.
من همیشه می گویم مدیر محترم، برنامه چند تومانی مدنظر شماست تا من براساس آن شروع به طراحی کنم. این مسئله از عمومی بودن به این برمی گردد که من یک برنامه خاص برای دیده شدن توسط دانشجویان مقطع کارشناسی در این رشته ها می خواهم.
از طرف دیگر آیا درست است که مثلاً من از برنامه فردا شب ثریا مطلع شوم و برنامه خود را در مقام رقابت یا مقایسه با آن قرار دهم؟ اما این جریانی است که در شرایط کنونی سازوکار و طراحی ما قابل اتفاق افتادن است.
ولی بهتر این است که تبلیغ برنامه ثریا را انجام دهم و بگویم که این برنامه قرار است در مورد چنین موضوعی بحث کند، پس آن را از دست ندهید. گاهی اوقات چنین مسائلی نیز وجود دارد و در مخاطب نیز تأثیر می گذارد.
تلویزیون رسانه ملی است و می توانم بگویم چون آن برنامه مصداقی برخورد می کند، پس ما فرایندی یا موضوعی عمل کنیم، یعنی در سطح کلان باید یک همپوشانی صورت بگیرد.
در برنامه های علمی چند برابر برنامه های دیگر باید خلاقانه رفتار نمود
بنده به فرمایشات آقای صفاریان به دلیل مبنای ساده آن معتقد هستم و می گویم تلویزیون مانند راسته بازار پاساژهاست که اگر خاطره خوبی از آمدن در پاساژ شبکه چهار ایجاد شود، من باید در لحظه ای که مخاطبم می تواند هر کدام از پاساژها را عوض کند و من را انتخاب نکند، به یک دلیلی او را نگه دارم و حالا که او را نگه داشتم، نگذارم که او برود؛ به همین دلیل است که از نوع پوشش و گفتار تا لوگو و رنگ آمیزی و غیره با همه محدودیت ها اهمیت می یابد و به نظر من در برنامه های علمی چند برابر برنامه های دیگر باید خلاقانه رفتار نمود، به طور کلی در برنامه باید به همه چیز دقت داشت.
تفاوت دیده شدن مجری برنامه بعد از کلام میهمان با دیده نشدن آن زیاد است. من الان یک بازی در تلویزیون نگاه می کنم و می بینم که در حال پخش یک play back از پرتاب یک ماهواره می باشد، بعد زیر لوگو نوشته شده زنده! مخاطب می گوید این همه آدم در استودیو شبکه چه کاری انجام می دهند؟! بعد کلمه زنده را برمی دارند که یک مرتبه وارد استودیو می شود و دیگر آن کلمه زنده نیست!
صفاریان پور: ابتدا ذوق مخاطب از دست می رود و بعد دیگر برنامه را نمی بیند.
کریمی: بنده در مورد برنامه علمی مطمئن هستم که اگر کسی برای کار کردن می آید ژن او با ژن آن فضای علمی درگیر است و دغدغه و دلسوزی رسانه ای دارد و هر چقدر به او پول بدهید چند برابر خرج می کند.
به همین دلیل وقتی در برنامه ثریا مستند از زیردریایی پخش می شود تعجب می کنم و می گویم آیا برآورد آن گرفته می شود و آیا می توانند هفته آینده چنین مستندی داشته باشند؟! چون می دانم گرفتن مجوز ورود به آنجا یعنی چه!
ادامه دارد...