عضو گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد رشت بروز تعارضات وسیع در جهت گیریهای خارجی بویژه در تعامل با آمریکا و رژیم اشغالگر اسرائیل را، عاملی در جهت ضعف و زوالپذیری دولت مرسی دانست.
حسین شریفی در گفتوگو با خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» در رشت، با بیان اینکه تحولات دو ساله اخیر مصر یعنی از بدو تکوین اعتراضات مردمی در سه سطح قابل بررسی است، سطح داخلی و ملی را اولین سطح دانست و بیان داشت: اینکه کیفیت مناسبات حقوقی و سیاسی نظام سیاسی مسقر دوره مبارک با مردم و لایه بندی های اجتماعی مختلف و دامنه و کمیت حقوق و آزادی های فردی، اجتماعی به چه میزان و ترتیبی بوده است، به نظر می رسد بر اساس طیف گروه ها و جریانات سیاسی- اجتماعی مشارکت کننده در انقلاب مصر جملگی حرکت اعتراضی مرکز گرایی را آغاز کردند و هدف مرکزی همه گروه ها و جریانات سیاسی معترض اسقاط حکومت و نظام سیاسی یعنی رژیم مبارک بود.
وی افزود: هر کدام از جریانات سیاسی و گروه بندی های اجتماعی مختلف از خاستگاه های فکری_ ایدئولوژیک و بافت زمینه های اجتماعی گوناگون تغذیه می کردند؛ به طوری که در برخی نوعی تداخل و همپوشانی و در برخی همسویی و نیز تضاد و تعارض دیده می شد.
این دکترای علوم سیاسی تصریح کرد: به مجرد اینکه رژیم مبارک ساقط شد همه حالات سه گانه یعنی همپوشانی دیدگاه ها و زمینه های اجتماعی، همسویی و نیز تضاد و تعارض میان گروه ها و جریانات سیاسی- اجتماعی کاملا هویدا و حرکت گریز از مرکز آغاز شد.
شریفی گفت: هر جریان سیاسی- اجتماعی اعم از اسلام گرا، سکولار، ملی گرا و لیبرال و غیره بنا به وزن و جایگاهی که در مصر داشتند به دنبال سهم خواهی در استقرار و صورت بندی نظم سیاسی جدید بودند.
وی در رابطه با سطح دوم که سطح منطقه ای است، بیان داشت: مصر کشوری است که از نظر ژئوکالچر، ژئواستراتژیک و جغرافیای سیاسی به عنوان یکی از بازیگران سیاسی در دو منطقه جغرافیایی شمال آفریقا و خاورمیانه و نیز در منطقه هویتی عربی و اسلامی قرار گرفته و بر اساس همین فاکتورهای جغرافیایی و هویتی عامل تغییر تحولات نسبت به محیط پیرامون خود بوده و هم اثرپذیرتر از محیط.
عضو گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد رشت گفت: پس از اینکه اخوان از طریق فرآیند انتخابات به قدرت نایل شد از بدو تلاش های این جریان سیاسی- اجتماعی برای کسب قدرت دولت های منطقه خاورمیانه و آفریقا موضع گیری های همراه با اقدامات عملی نسبت به آن روا داشته و هنوز نیز ادامه دارد.
شریفی تصریح کرد: امارات، عربستان، سوریه و کویت از روی کارآمدن اخوان روی خوش نشان ندادند و حتی موانعی را نیز در انجام امور مربوطه به استقرار نظم سیاسی جدید در مصر از سوی اخوان ایجاد کردند.
وی سطح بین المللی و جهانی را سطح سوم عنوان کرد و گفت: دولت های فرامنطقه ای بویژه اروپا و آمریکا بنا به ملاحظات منفعت گرایانه ای که داشته رویه های تعاملی متفاوت و متعارفی و متلونی را در خصوص روی کارآمدن دولت اخوانی و تداوم فعالیت یکساله آن در پیش گرفتند.
دکترای علوم سیاسی خاطرنشان کرد: خلاصه کلام اینکه تحولات اخیر مصر که نظم سیاسی نو استقرار یافته از طریق تمرد مدنی و کودتای نظامیان به چالش کشیدند و زوال پذیر گشت؛ ماحصل تعامل پیچیده نیروهای داخلی، منطقه ای و فرامنطقه ای و بین المللی است.
شریفی افزود: البته ناپختگی سیاسی و ناکارآمدی و عدم برخورداری جریان حاکم اخوانی از یک نقشه راه در انجام کار ویژه های عمومی یعنی تامین رفاه، برقراری عدالت اجتماعی، خلق و نهادینه سازی کانال های مشارکت سیاسی و هویت سازی ملی و فروملی را باید به فهرست عوامل تعیین کننده ذکر شده به عنوان عوامل کاتالیزور و شتابزا اضافه کرد.
وی در رابطه با علل به اجرا در نیامدن تغییرات در دولت مرسی گفت: از درون اخوان چه مرحله ماقبل قدرت چه پس از کسب قدرت صداها و درایت های هنجارهای– ارزشی گوناگون شنیده و دیده می شود و عدم اجماع ارزشی- هنجارهای منجر به تنوع یابی ساختاری تشکیلاتی در اخوان شده است.
این دکترای علوم سیاسی افزود: پس عدم اجماع در دو حوزه ارزشی و ساختاری سبب عدم شکل گیری نقشه راه واحد در حوزه های مختلف سیاست خارجی، عرصه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شده و این خود کارآمدی دولت اخوان را در یکساله اخیر به چالش کشید.
شریفی گفت: رفتارهای متناقص و متلونی از اخوان بویژه در سیاسیت خارجی بروز یافته است.
وی تصریح کرد: دولت اخوان در پاسخگویی به مطالبات عمومی مردم نظیر ایجاد اشتغال، کنترل تورم، مبارزه با تبعیض و فساد اداری- سیاسی و مانند این ها به دلیل کمبود منابع، بسیار ضعیف عمل کرد.
عضو گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد رشت گفت: عدم استقبال دنیای محافظه کار دولت های عربی از روی کارآمدن مرسی سبب شد دولت مرسی نتواند بخشی از منابع مورد نیاز برای پاسخگویی به مطالبات عمومی مردم انقلابی را از دولت های عربی- اسلامی محافظه کار فراهم کند و این مساله نیز باعث تعمیق و تشدید شکاف های سیاسی– اجتماعی در دورن جامعه مصر شد.
شریفی با اشاره به تضیف دولت مرسی تصریح کرد: ضعف پذیری و زوال پذیری دولت مرسی از فهرست بلندی از عوامل عدیده داخلی و خارجی تبعیت می کند و بین دو دسته از عوامل ضعف پذیری و سقوط و زوال پذیری دولت مرسی باید تفکیک قائل شد.
وی بیان داشت: ریشه عوامل ضعیف شدگی دولت مرسی را باید از بدو روی کار آمدن دولت مرسی و شاید حتی قبل از روی کارآمدن دولت اخوان و اسقاط نظام سابق جستجو کرد.
عضو گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد رشت عواملی چون عدم اجماع ارزشی و ساختاری میان نیروهای نخبه اسلام گرای منتسب و متصل به اخوان و در نتیجه بروز شکاف و گسل در تدوین نقشه راه و راهبردهایی در سیاست خارجی، عرصه های فرهنگی- اقتصادی و اجتماعی، ورود بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای در معادلات سیاسی– اجتماعی جامعه انقلابی نوپای مصر، فقدان رهبری کاریزما و بسیج گر واحد در راس جریان های انقلابی بویژه نیروهای اسلام گرا و عدم برخورد مناسب و مقتضی به مطالبات عمومی مردم و از همه مهمتر بروز تعارضات وسیع و گسترده در جهت گیری های خارجی بویژه در تعامل با آمریکا، اروپا و رژیم غاصب اسرائیل را از جمله عوامل ضعف پذیری و زوال پذیری دولت مرسی دانست.
شریفی تحولات دولت مصر را پیامی برای ایران دانست و گفت: از اینکه یک دولت مشروع انتخابی و قانونی توسط نظامیان ساقط شد و همینطور از اینکه یک دولت اسلام گرا در درون خانواده بزرگ جهان اسلام تجربه نوینی از اسلام سیاسی را آغاز کرده بود و ابتر ماند مایه نگرانی جمهوری اسلامی ایران شده است؛ یکی دیگر از نگرانی های جمهوری اسلامی ایران این است که با تطویل و زمان برشدن تحولات اخیر مصر وحدت و یکپارچگی میان نخبگان سیاسی مصر و همینطور جهان اسلام هدف قرار گرفت و زمینه برای سوء استفاده های بیشتر توسط بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای بویژه رژیم صهیونیستی فراهم شود.
وی خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی ایران باید در قبال تحولات مصر سیاست صبر و هوشمندی را در پیش گیرد و تعامل با گروه های سیاسی بویژه خوانی و کمک به آنها جهت اجتناب از رادیکالیزه شدن تنش ها و درگیری ها از اولویت های سیاست خارجی ایران در قبال تحولات مصر باشد.