گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»؛ این روزها عنوان دهان پر کن عدالت در سلامت، که یکی از اهداف ذاتی نظامت سلامت به شمار می رود، یکی از بحث برانگیزترین و مورد توجه ترین مباحث است. در همین راستا، دولت 52 مورد شاخص عدالت در سلامت را با تاکید بر دسترسی به خدمات عمومی سلامت، دسترسی به خدمات تخصصی سلامت، بهره مندی از مراقبت های اولیه سلامتی و کاهش مرگ و میر و .... را تعیین و وزارت بهداشت را موظف کرد که در این راستا گام بردارد.
در مورد رتبه ایران از نظر عدالت در سلامت در جهان آمار ضدونقیضی وجود دارد. برخی می گویند ایران در رتبه 112 از بین 192 کشور جهان قرار دارد و برخی این رتبه را دو رقمی می دانند اما آنچه واضح است اینست که اوضاع ایران از این نظر در بین کشورهای دنیا چندان جالب نیست.
برکسی پوشیده نیست که در صورتی که سیستم عدالتی در سلامت طراحی و مدیریت شود، ابزاری خواهد شد در جهت بهبود وضعیت زندگی مردم، محافظت از آنان در برابر آسیب پذیری ها، ایجاد احساس امنیت در زندگی، تضمین برخورداری همه اقشار مردم از خدمات سلامت.
شاید یکی از ملموس ترین موارد اجرا یا عدم اجرای این عدالت، اتفاقاتی باشد که هر روز در بیمارستان ها برای بیماران می افتد. چیزهایی که از گوشه و کنار می شنویم و تا خودمان با آنها برخورد نکنیم، باورمان نمی شود واقعی باشند!
همین چند وقت پیش بود که پرونده ی بیماران رها شده در خیابان رو آمد و رسانه ای شد و سرو صدا به پا کرد و تایید و تکذیب و سر آخر مختومه شد؛ اما همه می دانیم این مورد، یک مشت کوچک بود نمونه ی خروار از بی انصافی هایی که در حق بیمار می شود و جالب این که خیلی از این بی انصافی ها را خود بیمار و خانواده اش هیچگاه متوجه نمی شوند و روحشان هم از موضوع خبردار نمی شود!
این که این بی انصافی در یکی از بزرگترین و معروفترین بیمارستان های پایتخت اتفاق بیفتد، شاید حساسیت بیشتری برانگیزد.
پدیده ای به نام «بیمار سفارشی»
یک جمله ی ساده است: «هوای بیمار ما را داشته باشید»! یک تماس تلفنی با یکی از دست اندرکاران حوزه ی سلامت در یک بیمارستان کافیست تا یک بیمار از حالت معمولی، تبدیل شود به یک بیمار سفارشی. آن وقت است که باید هوای این بیمار سفارشی را دوبله و سوبله داشت و اگر این اتفاق نیفتاد، تهش مواخذه است و پیامدهای بد!
پدیده ی بیمار سفارشی پدیده ی جدیدی نیست. به خصوصی و غیرخصوصی بودن بیمارستان و توی پایتخت یا غیرپایتخت بودن هم ربط ندارد. هر جا که روزنه ای باشد برای پارتی بازی، این پدیده هم سرو کله اش پیدا می شود!
این که به بیمار توجه ویژه ای شود شاید به خودی خود مورد اشکال نباشد، ولی این که توجه به یک بیمار باعث کم گذاشتن برای بیمار دیگر شود، با اصول کادر درمانی، پزشک، پرسنل بیمارستان و پرستار سازگار نیست.
ماجرای استعفای اجباری یک پرستار به خاطر اعتراض به پدیده بیمار سفارشی
قضیه برمی گردد به دو ماه پیش که یکی از پرستارهای اورژانس بیمارستان خاتم الانبیا، به خاطر اعتراض به پدیده بیمار سفارشی و بی عدالتی موجود در بیمارستان مجبور به استعفا می شود.
این پرستار تنها از این پدیده شکایت ندارد و موارد زیادی را دلیل نارضایتی اش از بیمارستان و مدیریت برمی شمرد، اما ماجرایی که او را مجبور به استعفا کرده و شرایطی که عرصه را برای او و همکارانی که با او هم عقیده بوده اند تنگ کرده، همان پذیرش بیماران سفارشی است. می گوید: « بیمار سفارشی در بیمارستان تبدیل به رویه شده است. بارها اتفاق افتاد که خانواده شهداء از شهرستان های دور به بیمارستان مراجعه کرده اند و نیاز به بستری هم داشتند اما به آنها تخت بستری اختصاص پیدا نکرده و پذیرش به اورژانس اعلام می کرد که تخت خالی نداریم؛ اما بارها اتفاق افتاده که بیماری که حتی از خانواده شهدا هم نبود و فقط به دلیل این که آشنای مدیر و رئیس و پزشک و .... بود، به راحتی به او تخت بستری می دادند...»
این پرستار می گوید که بعضا بیماران متوجه می شدند که درحالی که به آنها گفته شده تخت خالی موجود نیست، به فرد دیگری به راحتی پذیرش داده می شود که در اکثر موارد هیچ اولویت پزشکی وجود نداشت.
به گفته این پرستار مستعفی(بخوانید اخراجی) مسئله بیماران سفارشی، تبدیل به یک مشکل حاد برای اورژانس شده بود و وقتی یک بیمار سفارشی وارد اورژانس می شد و بعضا واقعا مشکل خیلی اورژانسی هم نداشت اما همه نیروها برای خدمت رسانی به بیمار فوق بسیج شده و واقعا مراقبت از بقیه بیماران تحت تاثیر بیمار سفارشی قرار می گرفت و با پیگیری زیاد مدیریت برای بیمار فوق فشار مضاعفی به پرستاران وارد می شد.
تا این که یک روز که این پرستار شیفت عصر، بیماری سفارشی را از همکاران صبح تحویل می گیرد و به او تاکید می شود که این بیمار، بیمار سفارش مدیریت است! این در حالی بود که بیمارستان سه چهار بیمار که اتفاقا همگی از خانواده شهدا بودند را به بیمارستان های دیگر ارجاع داده بود اما این بیمار چون بیمار مدیریت بود باید تخت می گرفت. این قضیه برای پرستار سنگین تمام می شود و علی رغم تماس های مدیریت با وی، حاضر به بله قربان گویی و اطاعت بی چون و چرا نمی شود و همین امر موجبات استعفا(اخراج) او را فراهم می آورد.
بعد از این ماجرا این پرستار به دفتر مدیریت می رود و اعتراض خود را اعلام می کند و حتی نامه ای به مدیریت می نویسد. در قسمتی از این نامه آمده است: «اگر در مجموعه تحت مدیریتی مدیری اتفاقاتی رخ می دهد که به نوعی مدیریت را زیر سوال می برد این از قانون طلایی و کلیدی دو حالتی تبعیت می کند و به هیچ وجه از دو حالت خارج نیست و صد البته هر چند دو حالتی است نتیجه مشترکی دارد؛
1- یا مدیر نمی داند در زیر مجموعه تحت مدیریتش چه می گذرد؟
2- یا مدیر می داند چه می گذرد ولی کاری انجام نمی دهد و یا به گونه ای خودش هدایت کننده همین مسیر است.
به هر حال نتیجه مشترک است... کار مسوولین بیمارستان در اجرای عدالت (ببخشید اجرای ناعدالتی!) به جایی رسیده است که تاب گفتار و کلمه حق را نیاورده اند و به جای این که خود را پاسخگو بدانند و به خودشان مراجعه کنند که چه کرده اند که چنین مشکلاتی در سیستم بروز کرده است صورت مساله را پاک می کنند و به جای تقدیر و تشکر از پرسنلی که این بار اگر مطالبه ای داشته، یک مطالبه شخصی نبوده، بحث حقوق و مزایا و دستمزد و فشار کاری نبوده بلکه دقیقا بحث مطالبه حق خانواده شهداء و اجرای عدالت بوده است را وادار به استعفای اجباری کرده اند...»
این پرستار می گوید: «مشکلات، مشکلاتی نیست که نشود آن را رفع کرد. مشکلاتی که اگر مدیریت در صدد رفع آن بر می آمد هم نتایج دنیایی آن بهتر بود هم نتایج اخرویی. در واقع با رفع این مشکلات می توانست بهتر به خانواده شهدا خدمت رسانی کند البته اگر قصدی برای ارتقاء خدمات به این قشر معزز داشت...».
پرستار دیگری که او هم به همین دلایل و دیدن همین بی عدالتی ها استعفا داده در نامه ی استعفایش این چنین می نویسد: « استعفا می دهم تا دیگر شاهد رنج پدر و مادر شهیدی که به خاطرنداشتن کسی برای سفارش کردن بی کس هستند و با وجود توصیه به بستری بودن با رضایت شخصی اورژانس را ترک می کنند، نباشم. استعفا میدهم تا دیگر شاهد آن نباشم که به مادر شهیدی به گفته پذیرش بیمارستان برای بستری شدن جواب رد بدهم و در جلوی چشم همان مادر شهید به بیمار دیگری که از نظر علمی هیچ الویتی بر آن مادر شهید برای بستری شدن ندارد و تنها به جهت آنکه صرفا بیمارسفارشی ست تخت داده می شود...»
مسئولین بیمارستان خاتم تا به حال بیمار سفارشی ندیده اند!
مریم حکمی مدیر بخش پرستاری بیمارستان خاتم الانبیا می گوید بیماران سفارشی تعریف های متعددی دارند و بر حسب همین تعریف ها، این بیماران به سه بخش تقسیم می شوند. می گوید: « دسته اول بیمارانی هستند که از نظر بیماری در وضعیت حساسی قرار دارند. با این بیماران به خاطر شرایطشان باید با حساسیت بیشتری برخورد کرد. مثل وقتی که برای اولین بار در یک کشور یک عمل جراحی انجام شود...
دسته ی دوم کسانی هستند که به خاطر شرایط خاص روانی یا وضعیت اجتماعیشان سفارش می شوند. این بیماران باید در شرایط خاص مداوا شوند و دسته آخر بیمارانی که از نظر وضعیت سیاسی و امنیتی در شرایط خاص باشند که در مکان عمومی نتوانند مداوا شوند.»
در تقسیم بندی مترون بیمارستان خاتم الانبیا، جایی برای پدیده بیماران سفارشی که بارها بیماران و مراجعین به بیمارستان و پرسنل با آن برخورد داشته اند، وجود ندارد.
دستور مقامات بیمارستان خاتم الانبیا برای پذیرش یک بیمار
وقتی از این مقام بیمارستانی در مورد آن دسته بیماران که سفارش شده مدیریت تا پزشک هستند می پرسم می گوید: «من تا به حال به این شکل بیمار ندیده ام. نمی گویم وجود ندارد. خیلی چیزها ممکن است وجود داشته باشد و افرادی درگیر این مسائل شده باشند اما با من تا به حال این مبحث طرح نشده است.»
حکمی معتقد است در هیچ بیمارستانی این اتفاق نمی افتد که بیماری که شرایطش بدتر است به بیمار سفارش شده به خاطر آشنایی ترجیح داده شود. می گوید وقتی در این کسوت هستی نمی توانی از این قبیل کارها انجام دهی.
مدیر پرستاری بیمارستان خاتم می گوید: «بیمار بیمار است و فرقی نمی کند که این بیمار چه جور آدمی باشد؛ سفارش شده یا معمولی همه یکسانند. از نظر نوع کار و پذیرش، هر دو گروه یکسانند.
کولیوند، مدیر بیمارستان خاتم هم تا به حال با این موارد مواجه نشده است و می گوید چون مواجه نشده ام نمی توانم اظهارنظر خاصی بکنم.
معتقد است: «ممکن است این موارد در بیمارستان ها وجود داشته باشد اما من تا به حال با این مورد برخورد نداشته ام و علاقه ای هم به صحبت در این باره ندارم.»
کولیوند به مراجعین بیمارستانش که اکثرا از خانواده شهدا و جانبازان هستند اشاره می کند و می گوید: «ما سفارش شده تر از این افراد نداریم و چون اغلب مراجعین ما خانواده های محترم شهدا و جانبازان هستند، در بیمارستان ما این موضوع کم رنگ است و تا به حال نشده حق این خانواده شهدا ضایع شود.»
در این که پدیده ی بیماران سفارشی در بیمارستان های کشور وجود دارد شک نیست. این که هر روز بیماران زیادی با این مشکل مواجه می شوند و دستشان به جایی بند نیست هم موضوع جدیدی نیست؛ اما این که چرا با وجود همه ی اینها و اعتراضاتی که مراجعین و بعضا پرسنل بیمارستان به این بی عدالتی دارند، هنوز شاهد این مسائل هستیم و برنامه ریزی جدی در جهت رفع آن صورت نمی گیرد، جای سوال و تامل دارد.
زنده باد اين پرستار شجاع....
کاش روزي وجدان هممون بيدار بشه دوباره.
ممنون از شما و زحماتتان در تهيه اين گزارش هر چند با يک گزارش کار درست نمي شود ولي انعکاس اين مطالب روح عدالت خواهي را زنده نگه مي دارد و جامعه را به سمت مطالبه عدالت پيش مي برد.
وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَّجُلَينِْ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لَا يَقْدِرُ عَلىَ شىَْءٍ وَ هُوَ كَلٌّ عَلىَ مَوْلَئهُ أَيْنَمَا يُوَجِّههُّ لَا يَأْتِ بخَِيْرٍ هَلْ يَسْتَوِى هُوَ وَ مَن يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ هُوَ عَلىَ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ(نحل/76)
من اين آيه را هميشه خطاب به مسووليني که در حوزه کاري خودشان کم کاري مي کنند مي خوانم که خداوند در آن روز آن ها را مخاطب قرار مي دهد که نگه شان داريد اين ها بايد مورد سوال قرار بگيرند.
امان از آن روز!!!!
به اميد روزي که همه شاهد عدالت باشيم
يا مهدي
لبيک يا خامنه اي
4 سال پيش مديرم گفته بود که به تنهايي نميتواني جامعه را اصلاح کني.