مدرسه نقشی تاثیرگذار در شکلگیری ارزشهای مسلط در فرد دارد؛ «خبرگزاری دانشجو» قصد دارد تا با بررسی مدارس برتر و شاخص در کشور نقش مدارس را بادقت بیشتری بررسی کند.
گروه علمی «خبرگزاری دانشجو» - زهرا محسنی فرد؛ در جامعه امروز مدرسه قطعاً یکی از منابع هویت ساز برای افراد است. مدرسه در مقایسه با گذشته در کنار عناصر تاثیرگذاری چون خانواده و رسانه نقشی تاثیرگذار در شکل گیری ارزش های مسلط در فرد دارد. «خبرگزاری دانشجو» قصد دارد تا با بررسی مدارس برتر و شاخص در کشور نقش مدارس برجسته را با دقت بیشتری بررسی کند.
مدرسه فرهنگ اولین و از نظر بسیاری موفق ترین مدرسه ویژه علوم انسانی است که برخلاف جریان مسلط جامعه کمر به توجه به علوم انسانی بسته است. موسس و صاحب امتیاز این مجموعه آموزشی، غلامعلی حدادعادل است . «خبرگزاری دانشجو» گفت و گویی با غلامعلی حدادعادل و فریدالدین حدادعادل در این خصوص انجام داده و نظر آنها در خصوص مدرسه، تئوری های آموزشی، مشکلات مدرسه و دیگر موارد را پرسیده که شرح آن در چند نوبت در اختیار شما خواهد گرفت.
«خبرگزاری دانشجو» - مدرسه را معرفی کنید؟ ایده تاسیس مدرسه از کجا آمده؟
فریدالدین حدادعادل: آقای دکتر حدادعادل (غلامعلی) قریب به 12 سال در آموزش و پرورش پست های مدیریتی داشتند و از معدود مسئولانی بودند که از حضور بخش خصوصی در آموزش و پرورش دفاع می کردند و حامی استفاده از مدارس غیر انتفاعی و راه اندازی آن بودند.
تا قبل از دهه 70، فضا برای تاسیس مدارس غیر دولتی در آموزش و پرورش بسیار بد بود و طیفی که امروز «اصلاح طلب» نامیده می شوند، با پیشینه سیاسی- تاریخی شان در آموزش پرورش حضور قوی و موثری داشتند؛ این موضوع موجب شد تحولات خاصی در آموزش و پرورش صورت بگیرد که یکی از آنها همین مخالفت با حضور بخش خصوصی بود.
با تصویب قانون مدارس غیر انتفاعی، این راه باز شد؛ باید توجه داشت که همین مجموعه و همین تیم هم به جمع بندی رسیدند که فضای مدارس غیر دولتی باید باز شود و در این بین آقای حداد نیز از این فرصت استفاده کرد. تا اینکه به سال 70 رسید و رهبری بحث «تهاجم فرهنگی» را مطرح کردند. با طرح مسئله تهاجم فرهنگی پدر به این سوال رسیدند که اگر جنگ فرهنگی در کار است افسر کجاست و سربازش کجاست؟ ایشان معتقد بودند که دانشگاه، افسر جنگ فرهنگی را تربیت نمی کند و این افسر فرهنگی که بتواند در این جنگ کارگشای ایران باشد وجود ندارد؛ همچنین اگر افسر وجود نداشته باشد سرباز و دانشکده افسری هم وجود ندارد. این ها به رهبری منتقل شد و در یک تعامل ذهنی، راه اندازی یک مجموعه مدرسه فقط به عنوان طرح نمونه مورد تایید قرار گرفت، به این ترتیب رهبری برای راه اندازی مدارس دخترانه و پسرانه فرهنگ توصیه و راهنمایی و کمک کردند، به طوری که از سال 71 مدرسه فرهنگ پسرانه و از سال 72 مدرسه فرهنگ دخترانه آغاز به کار کرد.
«خبرگزاری دانشجو»- مدرسه با چند نفر و از چه مقطعی آغاز به کار کرد و مقاطع بعدی کی اضافه شد؟
فریدالدین حدادعادل: فعالیت مدرسه، در سال 71 با حدود 35 دانش آموز در سال اول و دوم دبیرستان و 25 نفر کادر آغاز شد. امروز مدرسه فرهنگ از پیش دبستانی تا پیش دانشگاهی با همان اشتیاق به علوم انسانی فعال است، البته در حوزه های پایین تر و با عمل به ضوابط و مقررات. این مقاطع همگی مولود پنج سال اخیر است.
«خبرگزاری دانشجو»- در حال حاضر چند مدرسه با نام فرهنگ در حال فعالیت است که تحت مدیریت شماست؟
فریدالدین حدادعادل: یک مجموعه پسرانه و یک مجموعه دخترانه. بقیه مدارس که نام فرهنگ دارند، مدارس نمونه دولتی هستند. زمانی که دکتر نجفی سکاندار وزارت آموزش و پرورش بود، به خوبی به لزوم توجه به علوم انسانی پی برد و از آن حمایت کرد.
معضلی که ما با آن روبرو شدیم و امروز روز به روز خودش را بیشتر نشان می دهد، این است که بخش قابل ملاحظه ای از جمعیت کشور نمی توانند در مدرسه غیر انتفاعی ثبت نام کنند و هزینه های آن را تحمل نمایند.
ما این مسئله را به دکتر نجفی منتقل کردیم که وی در سطح تهران و کشور قریب 30 مدرسه نمونه دولتی «فرهنگ» ایجاد کرد و مرحوم مهندس علاقه بندان هم درآن دوره و هم بعد از این دوره از این اقدام حمایت نمود؛ به این ترتیب بچه هایی که استعداد خوبی داشتند و توان ثبت نام در مدرسه غیرانتفاعی را نداشتند، پوشش داده شدند. در روز اول هماهنگی ها و صحبت ها بر این بود که مدرسه «فرهنگ» در کنار سایر برادرها و خواهرها به ارائه طرح و الگو بپردازد و این کار ادامه داشت و تعاملات خوبی هم داشتیم، به طوری که چند دوره جشنواره مفصل فرهنگی بین مدارس برگزار شد، ولی با تغییر دولت در سال 76، این مدارس فقط نامشان فرهنگ ماند و ارتباطات به میزان زیادی تضعیف شد و ما الان خیلی بیشتر از هم افزایی، متاسفانه فقط همنام هستیم.
«خبرگزاری دانشجو»- در مورد ساختار مدیریتی مدرسه بگویید؟ مدیریت بخش های مختلف مدرسه را هم اکنون چه کسانی به عهده دارند؟
فریدالدین حدادعادل : دکتر حدادعادل به عنوان یک شخصیت فرهنگی در واقع مرشد مجموعه هستند، اما به لحاظ ساختاری دو سمت دارند، یک موسس و دو معلم. ایشان در طول سال تحصیلی معلم «قرآن» و در تابستان معلم درس «حافظ» هستند. من امسال مدیر دبستان هستم، آقای یقینی مدیر دبیرستان است. مهدکودک و پیش دبستان را خانم ها مدیریت می کنند و مدرسه دخترانه هم که مستقیماً زیر نظر مادرم اداره می شود.
یک چیز دیگر هم بگویم که آقای دکتر از سال 88 اجازه دادند ما یک مدرسه در سیستان و بلوچستان دایر کنیم. در واقع تنها شعبه مدرسه غیر انتفاعی فرهنگ الان در محروم ترین شهرستان سیستان و بلوچستان یعنی دلگان دایر است، که از مهر 90 کار خود را آغاز کرده است و جمعی از همکاران ما که روحیه جهادی بیشتری داشتند به آنجا رفتند؛ جمعی از خواهران و برادران حزب اللهی آموزشی هم از شهرهای دیگر به آنجا آمدند و هم اکنون خواهران و برادران شیعه و سنی ما نزدیک به 300 نفر از شاگردان ما هستند.
«خبرگزاری دانشجو» - نوع پذیرش دانش آموزان در مدرسه به چه شکل است؟
فریدالدین حدادعادل: ما دو مرحله سنجش داریم، سنجش علمی و سنجش علوم انسانی. در سنجش علوم انسانی ما توانمندی و قابلیت های افراد را از حیث این که می توانند در عرصه تخصصی تر و ویژه علوم انسانی دانش آموز مدرسه ای باشند که انتظارش در این زمینه بیشتر است را می سنجیم.
«خبرگزاری دانشجو»- پس سنجش اعتقادی ندارید؟
فریدالدین حدادعادل: چرا در همان سنجش علمی منظور می شود.
«خبرگزاری دانشجو» - چیزی که من شنیده ام این است که در مدرسه فرهنگ دو طیف معلم وجود دارد: یکی استادان باتجربه ای که در دانشگاه ها هم استاد برجسته ای هستند مثل دکتر اکبری و یک طیف معلمان جوانی که در واقع فارغ التحصیلان جوان مدرسه هستند که تازه دانشجو شده اند و فرصت تدریس در مدرسه را پیدا می کنند. این دو طیف چگونه با هم قابل جمع هستند و واکنش والدین و دانش آموزان به این معلمان جوان و کم تجربه چیست؟ اصلاً دانش آموزان این ها را می پذیرند؟
فریدالدین حدادعادل: اولاً این گزاره، صحیح است، اما کامل نیست. به طور طبیعی واکنش یک جوان به جوان دیگر به عنوان یک فرد مسئول، سخت است و دانش آموز به راحتی نمی پذیرد که یک نفر بیاید و سکان درس و مشق و زندگی او را در دست بگیرد، به همین خاطر همه معلمان جوان ما همیشه موفق نیستند.
اما کسانی که به عنوان معلم جوان پذیرفته می شدند جوانان معمولی نیستند، بلکه کسانی هستند که زیاد خوانده اند و قابلیت های دیگری هم دارند؛ آنها معمولاً یک سالی در «حوزه تربیتی- فرهنگی» مدرسه کمک می کنند و بعضی از عناصر لازم برای معلم شدن را در کنار معلمین دیگر فرا می گیرند و معلم می شوند، به همین خاطر ما معلمین جوان و سخت کاری داریم که در عین حال بسیار موفق هستند.
باید اضافه کنم بخشی از این معلمین باتجربه به مرور ایام به معلمین باتجربه تبدیل شده اند و معلمی بخشی از شوق زندگانی آنهاست؛ مثلاً آقای دکتر اکبری از سال سوم دانشجو بودنشان در دانشگاه، در اینجا تدریس داشتند.
«خبرگزاری دانشجو» - شما بعد از فارغ التحصیلی دانش آموزان از مدرسه آنها را رصد می کنید؟ این که کجا هستند و چه می کنند؟ در واقع باید بپرسم رسالت مجموعه آموزشی فرهنگ را تا کجا تعریف می کنید؟ تا روزی که از مدرسه فارغ التحصیل می شوند؟
فریدالدین حدادعادل: ما بعد از فارغ التحصیل شدن دانش آموزان، تنها نگاهی به آنها داریم و این جزو نقاط ضعف ماست؛ به این خاطر که نمی توانیم یک سیر جدی تر را برای کمک به دوستان جوان مان دنبال کنیم؛ ما امروز به این نتیجه رسیده ایم که اگر بخواهیم به وظیفه مان عمل کنیم باید تا 20 سالگی بچه ها برنامه مدون داشته باشیم و این کار سختی است؛ چون یک فرد که از مدرسه فارغ التحصیل می شود بلافاصله به چند موضوع مهم فکر می کند؛ ازدواج، اشتغال و آینده برتر علمی.
واقعیت امر این است که کدام پدر و مادر می تواند در این زمینه ها تعهد بدهد که ما سالانه برای 50 نفر چنین ظرفیتی را آماده کنیم؟ خصوصاً این که دیگر فرد دانش آموز نیست که در اختیار ما باشد، دانشجویی است که شاید دوست داشته باشد با ما تعامل داشته باشد، یعنی ما باید مطابق میل و سلیقه او کنارش عمل کنیم.
«خبرگزاری دانشجو» - در خصوص درصد قبولی هایتان در کنکور و المپیاد آماری دارید؟
فریدالدین حدادعادل: قبولی کنکور ما 100 درصد است. در دانشگاه سراسری بالای 85 درصد است (البته آن 15 درصد دیگر هم اگر در رشته های دست پایین تر انتخاب رشته بکنند در دانشگاه دولتی قبول می شوند). ما برای خود هدف گذاری 10 دانشگاه برتر کشور را داریم که این ها را ملاک قرار می دهیم و بیشتر از 75 درصد دانش آموزان در این 10 دانشگاه برتر قبول می شوند.
«خبرگزاری دانشجو» - این در حالی است که شما قبولی در کنکور را هدف خود نمی دانید؟
فریدالدین حدادعادل: اصلاً. قبولی در کنکور یک جبر تاریخی است. من خیلی دوست دارم روزی بتوانیم جوری درس بدهیم که قبولی در کنکور ملاک و مبنا نباشد.
اصلاح طلبان براي پيشبرد اهدافشان از جوانان استفاده ميکنند و به همين دليل هست که وزارت خانه هاي مربوط به جوانان بي وزير ميباشد وهمه در برابر اين بي وزيري سکوت کرده اند واقدامات سرپرست ها ناديده گرفته شده با اين سکوت مجلس ما بايد منتظر فتنه شديد تري باشيم که خسارت شديد تري در پيش دارد
فرهنگ مدرسه خوبيه، اما...
شهريه اين مدرسه پارسال 7000000 تومان بود . که به هيچ وجه يک قرون هم تخفيف نمي دادن. حتي با نامه از آموزش پرورش و غيره. تازه اين بدون مخارج ثانويه مثل روپوش و سرويس و کلاس هاي فوق برنامه است.
بچه هاي مسئولين و ثروت مندا مي تونن از اين مدرسه به خوبي استفاده کنن و تحصيل و تربيت مناسبي داشته باشن.
رضا
۱۱:۴۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۹
من چند سال پيش دانش آموز مدرسه فرهنگ بودم و يک پنجک هزينه ثبت نام را دادم هيچ نامه ايي هم ندادم و مدرسه بنا رو بر اعتماد گذاشت و من را پذيرفت
مطهره
۱۵:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۳
پس اگرم پسرونش اينجوري باشه مي دونم که دخترونش اين طور نيست . چون پارسال خواهرم مي خواست بره . خودشونم مي گفتن خيلي با استعداده و حيفه و ... . اما حاضر نشدن پايين بيان . گفته بودن که شما که خوبيد اينجا کسايي که وضع مالي شون خيلي پايين تر از شما هستشم داريم که هر جوري بوده شهريه رو جور کردن.
خلاصه آخرش خواهرم نتونست بره اونجا و رفت يه مدرسه دولتي.
ندا
۰۹:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۵
كلا فرهنگ يعني پسرونه. دخترونه اش حرفي واسه گفتن نداره
يه خبر گزاري كه مثلا معتبره داره به صورت شايد رايگان تبليغ يه مدرسه غير انتفاعي كه هزينه پايش پارسال 7ملييون بودو مي كنه شعبه ي تهرانشون كه تو يكي از شمالي ترين نقاط شهره كه حتي شايد رفت و امد به اون هم براي بچه هايي كه تو مناطق متوسط تهرانم زندگي مي كنن سخت باشه
شهريه فرهنگ به نسبت ساير مدارس غيرانتفاعي مطرح و معروف، انصافا پائين تر و منصفانه تره. (با توجه به حجم فعاليت هاي آموزشي و پرورشي اش)
من خودم در اين مدرسه درس خواندم و در تمام 4 سال شهريه ما را چکي گرفتند.
برخي از دوستان نيز قسطي شهريه را پرداخت کردند.
يک مورد هم بعدها معلوم شد که بخاطر استعداد دانش آموز با شرايط سخت خانواده اش کنار آمده و مبلغ اندکي را بابت شهريه دريافت کردند.
محل دبيرستان نيز سيدخندان ميباشد. ميتوانيد برويد سوال کنيد!
اگر من توانايي داشتم همين امروز کل مدارس دروغين غير انتفاعي را که کلا و 100 درصد انتفاعي هستند را تعطيل مي کردم و سنوات کل کارکنان آن را صفر محسوب مي نمودم و توجه آموزش و پرورش را به مدارس دولتي که وفق قانون اساسي بايستي تا دانشگاه، دانش آموزان رايگان به تحصيل ادامه دهند.
مجتمع به اصطلاح فرهنگي طلوع واقع در منطقه 3 آموزش و پرورش تهران، علاوه بر شهريه نسبتا بالايي که آموزش پرورش تعيين کرده مبالغي با عنوان فوق برنامه، تامين وسايل کمک آموزشي، لوازم التحرير، کلاس آموزشي غير از فوق برنامه، اردوهاي دانش آموزي، تعمير و نگهداري ابنيه، از اولياء دانش آموزان مي گيرد و اولياء هم هريک بنا به دلايلي اعتراض نمي کنند و اگر هم کسي مثل من که فرزندم از ابتداء در آن مدرسه بوده و هميشه شاگرد اول يا دوم در همه م
بايادخدا وتقديم سلام : مدارس غيرانتفاعي ودانشگاه آزاد غيرانتفاعي از
خصوصيات يک حکومت سرمايه داريست درمحضر
خدا بقول خوددانشجويان واولياي دانش آموزان غير
انتفاعي آقا پول بده نمره ومدرک بخر .بروآونجابخوا
ب چون پول ميگيرندمجبورند نمره بدهند واگر بخوا
هند نمره ندند مسلما درش بسته ميشه .مادلمو
ن خوشه اگرمبلغي هم ميدهيم يقين داريم که بچه مون قبول ميشه .خصوصا اگردختر باشه ويک
مدرک بگيره فردا يک آشنا هم پيدا ميکنيم (پارتي)
دستش را يکجا بند ميکنيم تادستش توجيب خود
ش باشه ومنت از شوهرش نکشه . بنده درمحضر
خدا اعلام ميکنم مدارس غيرانتفاعي ودانشگاه آزا
د ضرري جبران ناپذير وخيانتي بس نا بخشودني در
حق کشوروملت و بيت المال مسلمين واقتصادو
پيشرفت کشور است . کسي که بقول خودشان
باپول نمره ومدرک ميخرد وبا پارتي وبه اين حزب واو
ن جناح دستش را جايي بندميکنند که دستش تو
ي جيب خودش باشد اين فرديا افرادنميتوانندبراي
کشورومدريت واداره وپيشرفت کشور مفيدباشند
چون سوادوعلم وعقل وفهم سازنده وراه گشا ندا
رند نهايتا باروحيه تملق وچاپلوسي وبله قربان گو
يي مقرب درگاه يک مديرفرصت طلب ودنيا پرست
شده به پست عالي با مدرک خريداري شده وندا
شتن علم ودانش وازطرفي نبودايمان وخداشنا
سي وتقوا باتشکيل باند رفقا يک مرتبه اعلام مي
کننديک شبه توي 25 استان ملک ومستغلات خر
يده کسي جرات حرف زدن به اورا هم ندارد.چون
باپول تمام موانع را ازسرراه برميدارد .چون بقول خو
دشون بذرپول درمدارس غيرانتفاعي ودانشگاه آزاد
پاشيد که بعدحاصل آنرا درو کند نه هدف ازتلاش
براي خدمت به ملت وکشوربود .مسئولين وقانون
نويسان وتصويب کنندگان اين قوانين ترديد نداشته
باشند درپيشگاه ذات ربوبي وملت وکشور وحقوقي
که اينگونه افراد علاوه دستبردهاي فردي ودسته
جمعي دردنيا وآخرت بايد پاسخ گوباشند .اين بود
احساس وظيفه اي درقبال ملت وکشور وبيت الما
ل مسلمين که درمحضرخدا ورضاي خدا خدمت
هموطنان اهل دل واهل ايمان که باوردارند حکومت
جمهوري اسلامي خونبهاي عزيزانمان ودرگروسلا
متي جانبازانمان واشگ مادران وپدران وهمسران
.يتيمان شهدا وووووووکه بفرموده اماممان ره حفظ
جمهوري اسلامي ازاعظم فرائض است .وانسانها
ي دنياطلب وپست ومقام وفرصت طلب وماديگرا
درکلام امام ره نااهل ونامحرمندوحافظ نظام اسلا
مي وپاسدارارزشها نيستند مثل بادبادک تسليم
باد وهواي نفس وحفظ منافع خودورفقا هستند اين
مسائل واعمال براي اهل ايمان وبصيرت مبهم نيست بلکه مثل خورشيد جهان افروز عيان وآشکار
است . اللهم انصرالاسلام ومسلمين واخذل الکفار
والمنافقين . اللهم عجل لوليک الفرج .وايدقائدنالخا
منه ايي . والعاقبته للمتقين .برادرشما .فرهنگي
هستم 15-10-1392
دانشجو
۱۷:۱۱ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۰
قبول ندارم حرفتون رو. من غير انتفاعي خوندم، بعدا با کنکور و بدون پارتي شريف قبول شدم. خيلي دوستانم هم شريف و تهران و ... قبول شدند. توي دانشگاه هم خيلي بچه ها بودند که غير انتفاعي خونده بودند. اميدواريم به درد اين ممکلت هم بخوريم. الآن دارم دکترا مي خونم، بدون پارتي و با کنکور.
اما هميشه هم ته دلم غصه بوده که باباي من داشته، (البته خيلي جاها از خودش زد تا خرج مدرسه رو بده)، و لطف کرده من رو فرستاده غير انتفاعي. اما خيلي بچه ها رو مي بينم که باباشون نداشته و اون ها با امکانات من بزرگ نشدن، تموم تنم مي لرزه
فقط اين حرفتون که سرمايه داريه رو کاملا قبول دارم و پاسخي هم براش ندارم.
اما اين که به درد اين مملکت نمي خوريم رو بي انصافي مي دونم. نا اميدمون نکنيد
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
شهريه اين مدرسه پارسال 7000000 تومان بود . که به هيچ وجه يک قرون هم تخفيف نمي دادن. حتي با نامه از آموزش پرورش و غيره. تازه اين بدون مخارج ثانويه مثل روپوش و سرويس و کلاس هاي فوق برنامه است.
بچه هاي مسئولين و ثروت مندا مي تونن از اين مدرسه به خوبي استفاده کنن و تحصيل و تربيت مناسبي داشته باشن.
خلاصه آخرش خواهرم نتونست بره اونجا و رفت يه مدرسه دولتي.
من خودم در اين مدرسه درس خواندم و در تمام 4 سال شهريه ما را چکي گرفتند.
برخي از دوستان نيز قسطي شهريه را پرداخت کردند.
يک مورد هم بعدها معلوم شد که بخاطر استعداد دانش آموز با شرايط سخت خانواده اش کنار آمده و مبلغ اندکي را بابت شهريه دريافت کردند.
محل دبيرستان نيز سيدخندان ميباشد. ميتوانيد برويد سوال کنيد!
مجتمع به اصطلاح فرهنگي طلوع واقع در منطقه 3 آموزش و پرورش تهران، علاوه بر شهريه نسبتا بالايي که آموزش پرورش تعيين کرده مبالغي با عنوان فوق برنامه، تامين وسايل کمک آموزشي، لوازم التحرير، کلاس آموزشي غير از فوق برنامه، اردوهاي دانش آموزي، تعمير و نگهداري ابنيه، از اولياء دانش آموزان مي گيرد و اولياء هم هريک بنا به دلايلي اعتراض نمي کنند و اگر هم کسي مثل من که فرزندم از ابتداء در آن مدرسه بوده و هميشه شاگرد اول يا دوم در همه م
خصوصيات يک حکومت سرمايه داريست درمحضر
خدا بقول خوددانشجويان واولياي دانش آموزان غير
انتفاعي آقا پول بده نمره ومدرک بخر .بروآونجابخوا
ب چون پول ميگيرندمجبورند نمره بدهند واگر بخوا
هند نمره ندند مسلما درش بسته ميشه .مادلمو
ن خوشه اگرمبلغي هم ميدهيم يقين داريم که بچه مون قبول ميشه .خصوصا اگردختر باشه ويک
مدرک بگيره فردا يک آشنا هم پيدا ميکنيم (پارتي)
دستش را يکجا بند ميکنيم تادستش توجيب خود
ش باشه ومنت از شوهرش نکشه . بنده درمحضر
خدا اعلام ميکنم مدارس غيرانتفاعي ودانشگاه آزا
د ضرري جبران ناپذير وخيانتي بس نا بخشودني در
حق کشوروملت و بيت المال مسلمين واقتصادو
پيشرفت کشور است . کسي که بقول خودشان
باپول نمره ومدرک ميخرد وبا پارتي وبه اين حزب واو
ن جناح دستش را جايي بندميکنند که دستش تو
ي جيب خودش باشد اين فرديا افرادنميتوانندبراي
کشورومدريت واداره وپيشرفت کشور مفيدباشند
چون سوادوعلم وعقل وفهم سازنده وراه گشا ندا
رند نهايتا باروحيه تملق وچاپلوسي وبله قربان گو
يي مقرب درگاه يک مديرفرصت طلب ودنيا پرست
شده به پست عالي با مدرک خريداري شده وندا
شتن علم ودانش وازطرفي نبودايمان وخداشنا
سي وتقوا باتشکيل باند رفقا يک مرتبه اعلام مي
کننديک شبه توي 25 استان ملک ومستغلات خر
يده کسي جرات حرف زدن به اورا هم ندارد.چون
باپول تمام موانع را ازسرراه برميدارد .چون بقول خو
دشون بذرپول درمدارس غيرانتفاعي ودانشگاه آزاد
پاشيد که بعدحاصل آنرا درو کند نه هدف ازتلاش
براي خدمت به ملت وکشوربود .مسئولين وقانون
نويسان وتصويب کنندگان اين قوانين ترديد نداشته
باشند درپيشگاه ذات ربوبي وملت وکشور وحقوقي
که اينگونه افراد علاوه دستبردهاي فردي ودسته
جمعي دردنيا وآخرت بايد پاسخ گوباشند .اين بود
احساس وظيفه اي درقبال ملت وکشور وبيت الما
ل مسلمين که درمحضرخدا ورضاي خدا خدمت
هموطنان اهل دل واهل ايمان که باوردارند حکومت
جمهوري اسلامي خونبهاي عزيزانمان ودرگروسلا
متي جانبازانمان واشگ مادران وپدران وهمسران
.يتيمان شهدا وووووووکه بفرموده اماممان ره حفظ
جمهوري اسلامي ازاعظم فرائض است .وانسانها
ي دنياطلب وپست ومقام وفرصت طلب وماديگرا
درکلام امام ره نااهل ونامحرمندوحافظ نظام اسلا
مي وپاسدارارزشها نيستند مثل بادبادک تسليم
باد وهواي نفس وحفظ منافع خودورفقا هستند اين
مسائل واعمال براي اهل ايمان وبصيرت مبهم نيست بلکه مثل خورشيد جهان افروز عيان وآشکار
است . اللهم انصرالاسلام ومسلمين واخذل الکفار
والمنافقين . اللهم عجل لوليک الفرج .وايدقائدنالخا
منه ايي . والعاقبته للمتقين .برادرشما .فرهنگي
هستم 15-10-1392
اما هميشه هم ته دلم غصه بوده که باباي من داشته، (البته خيلي جاها از خودش زد تا خرج مدرسه رو بده)، و لطف کرده من رو فرستاده غير انتفاعي. اما خيلي بچه ها رو مي بينم که باباشون نداشته و اون ها با امکانات من بزرگ نشدن، تموم تنم مي لرزه
فقط اين حرفتون که سرمايه داريه رو کاملا قبول دارم و پاسخي هم براش ندارم.
اما اين که به درد اين مملکت نمي خوريم رو بي انصافي مي دونم. نا اميدمون نکنيد