گروه اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ حجتالاسلام محمدعلی جاودان از اساتید برجسته اخلاق هستند که در طی دوران زندگی و تحصیل حوزویشان از محضر اساتید برجستهای از جمله آیتالله حاج آقا مجتبی تهرانی، آیتالله خوانساری، آیتالله حقشناس و علامه عسکری بهرهمند شده اند.
ما در یک خوابی هستیم که حرف را نمی شنویم
در آیه 51 سوره مبارکه یس می فرماید: «وَنـُفِخَ فی الصّور فإِذا هُمْ مِن الأجْداثِ إلى رَبّهمْ یَنسِلونَ» در صور دمیده می شود. ناگاه می بینی، همه از قبرها بیرون آمدند و «إلى رَبّهمْ یَنسِلونَ». ینسلون یعنی یسرعون، یعنی به سرعت به سوی ربّشان می روند. از قبر بیرون می آیند و به سرعت به سوی ربّشان می روند.
در آیه بعد می فرماید: «قالوا یَا وَیلنا مَنْ بَعَثنا مِنْ مَرْقدِنا هذا مَا وَعَدَ الرَّحْمنُ وَصَدَقَ المُرْسَلونَ» می گویند وای بر ما. چه کسی ما را از این قبرها بیرون آورد؟ قاعدتا در جوابشان گفته می شود: «هذا مَا وَعَدَ الرَّحْمنُ» این همان وعده ای است که خداوند به شما داده بود. همه تان در قیامت وعده داشتید، الان به آن وعده رسیده اید.
ما در یک خوابی هستیم که حرف را نمی شنویم. آن کسی که شنید هم در خواب است. در آیه 54 سوره مبارکه یس می فرماید: «فالیَوْمَ لا تــُظلمُ نفسٌ شیْئاً» امروز هیچ کس، به هیچ وجه، حتی یک سر سوزن مورد ظلم قرار نمی گیرد. چرا؟ در ادامه می فرماید: «وَلا تـُجْزَوْنَ إِلا مَا کـُنتمْ تعْمَلونَ»؛ زیرا به هرکس آنچه کرده است می دهند. نه کم می کنند نه زیاد. وای از آنچه که ما کردهایم.
خدا را آنطور که بایست نشناختند
پس دو حادثه بسیار مهم قیامت این است: 1. همه به نزد خدا میروند. 2. هرکس آنچه کرده است جزا می بیند. در آیه 91 سوره مبارکه انعام میفرماید: «وَمَا قدَرُوا اللهَ حَقّ قدْرهِ » خدا را آنطور که بایست نشناختند. در آیه 67 سوره مبارکه زمر می فرماید:« ... وَالأرْضُ جَمِیعًا قبْضَتهُ یَوْمَ القیامَةِ» در روز قیامت زمین به تمامی در قبضه قدرت الهی است.
قیامت چیست؟ روزی است که این مطلب که همه قدرت ها دست خداست، آشکار می شود. عرض کردیم در این دنیا هم همینطور است، همیشه همینطور بوده است. همیشه همه قدرت ها در اختیار خداست. پس چرا گفتند در قیامت؟ زیرا این مطلب در قیامت ظهور می کند. پس اولین حادثه این است که در روز قیامت قدرت الهی ظهور می کند. این که به نزد خدا می روند، به این معناست. قدرت الهی ظهور می کند.
شما اگر خودت زندگی را تحصیل کرده باشی دیگر نمی میری
زمانی که در صور دمیده می شود همه موجودات، هر موجود ذی شعوری که در آسمان ها است، مانند فرشتگان آسمانی و هر موجود ذی شعور که در زمین است، بیهوش می شوند. مگر کسانی که خدا می خواهد. حتی زمانی که قیامت برپا شد هم قیامت برای آنها برپا نمیشود. ببینید که انسان چقدر می تواند بزرگ باشد.
آخر آنها چه کار کرده اند که نمی میرند؟ اگر انسان اینجا زنده شد، دیگر نمی میرد. این زندگی که ما داریم، زندگی ای است که از بدو تولد داشته ایم. خودمان این زندگی را کسب نکرده ایم. شما اگر خودت زندگی را تحصیل کرده باشی دیگر نمی میری. برای تحصیل زندگی چه کار کنیم؟ کسانی که اینطور هستند، هیچگاه مضطرب نمی شوند. هیچگاه حواسشان پرت نمی شود.
در تمام کارهای خوبی که شما می کنید، در حال تحصیل عقل هستید
در آیه 70 سوره مبارکه زمر می فرماید: «وَ وُفــّیـَتْ کــُلّ نفس مَا عَمِلتْ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا یَفعَلونَ» قرآن این اصطلاح «وُفــّیـَتْ» را مکرر برای جزای اعمال به کار برده است. می گویند در قدیم دیوانی به نام دیوان استیفاء بوده است. عمل انسان را به طور کامل، به انسان تحویل می دهند طوری که حتی یک سر سوزن از عمل از دست نرفته است. این حادثه دوم است که بسیار مهم است.
در آیه 30 سوره مبارکه آل عمران می فرماید: «توَدّ لوْ أنّ بَیْنهَا وَ بَیْنهُ أَمَدًا بَعیدًا» مدام آرزو می کند و دعا می کند که ای کاش این کارهایی که من کرده بودم از من فاصله می گرفت. الان هم ما گاهی آرزو می کنیم که ای کاش نکرده بودم. خودم کرده ام، هیچ کاری نمی توان کرد. اگر یک ذره عقل به کار برده بودم این کار را نمی کردم. اگر حواسم پرت نبود...
در تمام کارهای خوبی که شما میکنید، در حال تحصیل عقل هستید. بعد هم بهشت را به بهای عقل به انسان می دهند. در آیه 179 سوره مبارکه اعراف می فرماید: «وَلقدْ ذرَأنا لِجَهَنَّمَ کثیراً مِنَ الجنِّ وَالإنس لهُمْ قـُلوبٌ لا یَفقهُونَ بهَا وَ لهُمْ أعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بهَا أُولئِکَ کالأنْعَام بَلْ هُمْ أضَلّ أُولَئِکَ هُمُ الغافِلونَ» ما اینها را برای جهنم ساخته ایم، چرا؟ زیرا بی عقلند. آدم بیعقل ساخته شده برای جهنم. دوستان ما می گویند بهای بهشت عشق است، قرآن می گوید عقل. در قرآن یک بار هم نگفته عشق.
مرحوم آقای بهجت (رضوان الله علیه) در زمان های قدیم با مرحوم آقای میلانی ملاقات کرده بودند. ایشان فرموده بود که آقای بهجت به ایشان عرض کرده بودند، اینکه می گویند وضو نور است، من نور وضو را دیده ام. دیدم یعنی چه؟ بعد فرمودند بعد از اینکه این مطلب را گفتم از من گرفته شد. نه اینکه نورش گرفته شد. نورش هست ولی دیگر نمی دیدند.