گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»- طهورا ابیان؛ در دهههای اخیر زنان به وسیله تحصیل در دانشگاهها و کسب مدارج بالای علمی، توانستهاند تا حد زیادی اموری را که پیش از این در سلطه مردان بود به خود اختصاص بدهند. بر همین اساس بسیاری از این زنان در عرصهٔ کارهای اجتماعی جذب بازار کار شدهاند و اینگونه است که شاهد فزونی اشتغال زنان و تمایل آنها به داشتن شغل هستیم.
از سوی دیگر، یکی از اساسیترین حوزههای تفاوت میان زنان و مردان در سطح آموزههای دینی، تفاوت در حوزه خانواده است. در این رابطه توجه به بحث نقشهای جنسیتی اهمیت مییابد. البته از آنجا که در بررسی مناسبات بین انسان و خانواده و اجتماع در می یابیم که رابطه فرد (زن یا مرد) با خانواده و اجتماع نوعی رابطه دوسویه است، یعنی مناسبات فردی و خانوادگی بر روابط و مسائل اجتماعی و مناسبات اجتماعی بر شئونات فردی و خانوادگی تاثیرگذار است، به طور مسلم تقسیم جنسیتی نقشها در خانواده تاثیر خود را بر حوزه اجتماع نیز نشان میدهد.
از آنجا که در اسلام نقش نان آوری برعهده مرد گذاشته شده است و این مسئولیت رابطه مستقیمی با مفاهیمی نظیر درآمدزایی، اشتغال سرمایه و مالکیت دارد، لذا ممکن است این تصور در ذهن افراد شکل بگیرد که تنها وجه قابل قبول مشارکت اقتصادی و کار همراه با دستمزد، از سوی مردان موجه و مشروع است و کار کردن خانمها در جامعه توجیه دینی ندارد! اما در پاسخ به این عقاید میتوان چنین بیان کرد که:
ابزار کسب سعادت و حرکت به سمت موفقیت برای زنان همانند مردان فراهم شده است. یکی از لوازم و اقتضائات برای رسیدن به سعادت بهرهمندی از اختیار و اراده است. زن نیز همانند مرد از این موهبت، در کنار نعمت عقل برخوردار است و با در نظر گرفتن این دو پارامتر زنان میتوانند با تکیه بر عقل و درایت خود در جامعه مسئولیت بپذیرند و شغل داشته باشند.
اما آنچه که مسئولیت کار زنان را به چالش میکشد، نبودن شرایطی است که زنان و مردان را به طور تساوی به کار گیرد و هیچ اجحاف جنسیتی در کار شامل این دو قشر نشود! در بسیاری از کارها و شغلها حضور بانوان در اجتماع واجب الوجود است به این دلیل که با وجود زنان متخصص در آن امر، سایر بانوان میتوانند بدون دغدغه و نگرانی یا حتی خجالت به متخصص مربوطه مراجعه کنند و مشکل خود را رفع کنند.
پزشکان و جراحان متخصص زنان و زایمان، پرسنل و کادر اتاق عمل و بیهوشی، پرستاران، معلمان و... نمونههایی از این مشاغل هستند که حضور بانوان در آنها بسیار موثر و حتی میتوان گفت واجب است. اهمیت این مسئله کاملا پیداست که اگر متخصصین خانم در جامعه حضور نداشته باشند بسیاری از بانوان هنگام نیاز، به دلایل مختلفی از جمله حیا از مراجعه و رفع مشکل خودداری میکنند. به همین جهت است که در دسته بندی مشاغل باید در نظر گرفته شود که شغلهایی وجود دارند که نیازمند آن است که بانوان چرخانندهٔ آنها باشند تا دسترسی و استفاده از تخصص و مهارتهای آنان بوسیله یکسان بودن جنسیت آنها با هم دچار بحران نشود.
اما در پاره ای از مشاغل مانند انواع مهندسیهای سخت و سنگین مثل مهندسی معدن یا مهندسی کشتی سازی، چندان نیازی به حضور بانوان در این عرصه نیست و شاید افراد کمی باشند که به دلیل علاقمندی این رشتهها را دنبال کنند و در نهایت مشغول به کار در شغل مرتبط به رشته تحصیلیشان باشند. که البته در این مورد افرادی که اقدام به این نوع کارهای سنگین خارج از ظرافت زنانه میکنند کم هستند.
شکی نیست که اولویت زندگی یک خانم، همسرداری و نگهداری و تربیت کودکان است و طبیعی است که با شاغل شدن بانوان ممکن است این دو مسئولیت خطیر در حاشیه قرار بگیرند و در نهایت باعث بروز مشکلاتی در دایرهٔ خانواده بشوند تا خدای نکرده تربیت فرزندان مغفول بماند! به همین دلیل است که خانمها باید با بررسی کافی و تبیین و برنامه ریزی مناسب برای تمام اوقات خود شغلی را انتخاب کنند که به کانون خانوادگی آنها ضرر نزند. مقام معظم رهبری ضمن بیاناتی در سومین نشست اندیشههای راهبردی بر اولویت قراردادن نقش همسری و مادری و توجه به خط قرمزها در مسئله اشتغال زنان تاکید فرمودند.
یعنی با وجود اشتغال زنان، الگوی اسلامی خانواده باید رعایت شود و حدود شرعی روابط با نامحرم مورد توجه جدی قرار گیرد. بیگمان در این شرایط زنان شاغل نیاز به حمایت بیشتر پیدا میکنند و دقیقا از همین جاست که بحث دخالت در الگوی فعالیت زنان و حمایت از زنان شاغل مطرح میشود و حمایت دولتها نیز در این چارچوب تعریف میشود.
یکی دیگر از چالشهای پیش رو در انتخاب شغل بانوان بحث هزینههای خانواده است. طبیعی است که خانمها با شاغل شدن درآمد مستقلی خواهند داشت و از این رو امکان دارد برخی از بانوان گمان کنند که دیگر نیازی به حمایت شدن از سوی همسرشان را نداشته باشند و این رخنهای برای بروز دعواهای خانوادگی خواهد بود. چرا که اگر مرد متوجه بشود که استقلال او تحت الشعاع چیز دیگری قرار گرفته قطعا واکنش نشان خواهد داد. به همین جهت باید در این زمینه بسیار منطقی و معقول برخورد کرد.
هرچند که خانمها با کار کردن از نظر مالی ممکن است مستقل شوند اما بر طبق موازین دین مبین اسلام حمایت مالی آنها باید توسط همسرشان صورت بگیرد. در این مقوله در صدد بیان شرایط آن دسته از بانوانی که خود سرپرست خانواده هستند، نیستیم بلکه منظور درمورد بانوانی است که با داشتن شرایط مالی مطلوب و با داشتن همسر، گمان میکنند تامین نیازهای خانواده وظیفهٔ آنهاست. بیشتر مشاجرات و دعواهای خانوادگی حول این محور ایجاد میشوند که خانم با استقلال مالی، ولایت مداری همسرش را به رسمیت نشناخته و بر مبنای درآمد خودش اقدام به گذران زندگی میکند. بدیهی است در این باره اذهان را به این سو جهت بدهیم که در دین اسلام وظیفه امرار معاش خانواده و خانمها بر عهده مردان است.
شاید عدهای گمان کنند که با حضور خانمها در نقشهای مختلف اجتماعی جای مردان تنگتر شده و شاید به دلیل نیروی کار ارزانتری همچون خانمها، آقایان موقعیتهای شغلی بسیاری را از دست دادهاند. این مسئله کمی جای تامل دارد و چه بسا بتوان گفت که تا حدودی درست باشد. متاسفانه در برخی از شرکتها و ادارهها به دلیل ارزانتر بودن نیروی کار خانم، عرصه برای استخدام مردان تنگ شده و کارفرمایان برای بالابردن میزان بهرههای خود نیروی کار خانم استخدام میکنند و این را میتوان یکی از عوامل تنگتر شدن حلقههای شغلی برای مردان دانست. از سوی دیگر با کسب مهارتهای مختلف بانوان، بسیاری از کارها که سابقا به طور انحصاری در دست آقایان بوده است، از انحصار خارج شده و به جذب نیروی خانم پرداختهاند و این هم شاید یکی دیگر از دلایل جذب کمتر آقایان باشد.
این دلایل بیان شده شاید تا حدی مؤید این مطلب باشد که با وارد شدن خانمها به بازار کار قاعدهٔ شغلی آقایان محدودتر شده است اما درحقیقت بیانگر مسئلهٔ تلخ دیگری است که آن چیزی نیست جز نابرابری جنسیتی در کار برای بانوان. در بسیاری از کارگاهها و کارخانهها و شرکتها و ادارات ارزانترین نیروهای کار، بانوان مجموعه هستند چرا که نه به آنها حق عائلهمندی تعلق میگیرد، نه برای بیمهٔ خود و خانوادهشان لازم است توسط کارفرما اقدام شود و نه پایهٔ حقوقی بالایی برایشان در نظر گرفته میشود! درست بر این اساس که مرد در جامعهٔ اسلامی عهده دار زندگی خانواده و همسرش است، به همین دلیل حقوق بانوان با کم عنایتی از سوی مجامع مختلف دولتی روبرو شده است.
الگوی انفاق یا همان دادن نفقه به زن از دیدگاه اسلام، الگویی است که باید بر مدل زندگی نکاحی زن و شوهر حاکم باشد. الگویی که به واسطهٔ آن زنان بدون داشتن شغل هم میتوانند استقلال مالی داشته باشند و در کمال آرامش به خانه و فرزندان رسیدگی کنند. در این الگو مرد با توجه به رویکردی که در اسلام برایش مشخص و مدون شده است مسئولیت کار در خارج از خانه را دارد و با توافق خود و همسرش مبلغی با به عنوان نفقه به همسرش میپردازد. بیشک نفقه یکی از موهبتهای الهی در حق زنان است که به واسطهٔ برخورداری از آن میتوانند هم طعم حمایت از سوی همسر را بچشند و هم با استقلال مالی آشنا شده و در پرتو آن برخی نیازهای خود را برطرف سازند.
منبع: هفته نامه صدای آشنا استان کردستان