گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، به نقل از نشریه خیمه،دانشگاه سیستان و بلوچستان:از همان ابتدای شکل گیری بیداری اسلامی در کشورهای منطقه همواره مستکبران خارجی در صدد بودند تا به هر قیمتی شده از نابودی منافعشان در این کشورها جلوگیری کنند. بدین منظور در ابتدا با حمایت از حاکمان مستبد و ظالم آن کشورها سعی بر سرکوب قیام مردم داشتند اما زمانی که دیدند انقلاب دارد به پیروزی میرسد با چرخشی کامل، به حمایت از حرکتهای مردمی روی آوردند. این چرخش دول غربی سوالی را به ذهن هر بیننده متبادر میکند که به راستی اینان با کدام یک از طرفین سر سازش دارند؟! چگونه ممکن است که چنین تغییری در رویکرد یک کشور نسبت به قیامی مردمی در مدت زمانی بسیار کوتاه حاصل گردد؟!
پاسخ اینجاست که برای دول غربی نه مردم منطقه اهمیت دارند و نه حاکمان آنها، بلکه آنچه حائز اهمیت است حفظ منافع است، منافعی که پیش از این توسط حاکمان مستبد حفظ و حراست میشد و اکنون میبایست شرایط به گونهای رقم بخورد که نظامهای جدید نیز به روند تعاملی نظامهای سابق با استعمارگران ادامه دهند. بیشک این منظور جز با مصادره انقلابهای منطقه و رخنه در سطوح عالی آن امکان پذیر نبود و دول استعمارگر نیز به خوبی توانستند از عهده این مهم برآمده و تنها در ازای اهدای مقداری پول و تجهیزات، انقلابها را در چنگ خویش اسیر نمایند تا در واقع تغییرات تنها در ظاهر رخ دهد و باطن کشورها همان روال سابق را طی کند.
اما مشکل اینجا بود که خونهای ریخته شده در این انقلابها هر لحظه ممکن بود جرقهای جدید را موجب شوند و با آگاهی مردم نسبت به آنچه بر آنها گذشته است انقلابی دوباره شکل گیرد که بنیان منافع استعمارگران را براندازد و معادلات منطقه را به طور کلی تغییر دهد. در چنین شرایطی بهترین راه حل سرگرم کردن ذهنها به مسائل فرعی و دور کردن مردم از مطالبه آرمانهای انقلاب بود؛ آرمانهایی که به دلیل مردمی بودن در تضاد با منافع مستکبرین و استعمارگران تعریف میشد.
تحریک گروههای افراطی مذهبی جهت ایجاد انقلابی دروغین در کشور سوریه را میتوان از موفقترین راهکارهای نظام سلطه در جهت انحراف مسیر بیداری اسلامی و دور کردن اذهان از مقابله با امپریالیسم و رژیم منحوس صهیونیستی دانست. تحریکی که تنها به حمایت لسانی محدود نشد و سیل سلاحهای سبک و سنگین را به سمت گروههای معاند روانه کرد و با جوسازی رسانهای چنان تبلیغی را برای این گروهها باعث شد که افرادی را از سراسر جهان برای پیوستن به آنها روانه سوریه کرد.
با نقش آفرینی صحیح جمهوری اسلامی ایران در حوادث سوریه دشمنان ناکام ماندند و شرایط داشت به گونهای رقم میخورد که هدف اصلی انقلابها، یعنی مبارزه با ظلم و جور و استکبار و استعمار و در رأس همه آزادسازی دنیای اسلام از چنگال صهیونیستهای جنایتکار، دوباره احیا شود و ملتهای منطقه دریابند که اگر به دنبال صلح و آرامش هستند میبایست غده سرطانی منطقه را از بین ببرند و یکپارچه و متحد در برابر دنیای کفر بایستند. در این شرایط نظام سلطه دست به دامان شگردی قدیمی شد تا شاید بتواند با کمک گرفتن از آن این موج را خاموش کند؛ تفرقه، بلایی خانمان سوز در دل کشورهای اسلامی و ابزاری کارآمد در دست دشمنان اسلام و مسلمین!
هر چند که شعلههای ایجاد تفرقه مذهبی با ناآرامیهای سوریه آغاز شده بود اما کشانده شدن دامنه این تحرکات به عراق خبر از تصمیم دشمن در جهت تشدید این اختلافات میداد. حمله گروهای تروریستی به عراق و ادعای برقراری خلافت اسلامی و از طرف دیگر ادعای تعلق به اهل سنت و مقابله با شیعیان سناریوهای شناخته شدهای بود که از مدتها قبل در بلاد اسلامی به اجرا در آمده بود و اکنون میوه تمامی تلاش هاس سابق در حال رسیدن بود. از مدتها قبل عدهای از سر جهل و یا غرض با دامن زدن به اختلافات مذهبی و بزرگ کردن آنها و همچنین توهین به مقدسات طرف مقابل در حال ایجاد زمینهای بودند تا در بستر آن بتوان با به راه اندازی درگیریهای قومی و مذهبی ناآرامی را در کشورهای منطقه ایجاد کرد که در این میان کشور عراق به دلیل موقعیت خاص خود که قبایل و مردم زیادی از هر دو گروه سنی و شیعه را در خود جای داده است، اهمیت ویژهای پیدا میکرد.
از دیرباز گروهها و قبایل شیعه و سنی در عراق به گونهای مسالمت آمیز و به دور از هر گونه مشکلی با یکدیگر زندگی میکردهاند اما امروز دشمنان درصدد بودند تا با تحریک احساسات هر دو طرف نزاعی به را بیندازند که موجب از بین رفتن هر دو آنها و تسلط نظام سلطه بر کشورهایشان باشد. عملکرد برخی شبکههای ماهوارهای که با حمایت کشورهایی نظیر انگلیس، آمریکا و هلند در حال پخش برنامهاند از مهمترین فعالیتهای نظام سلطه در زمینه ایجاد تفرقه در میان ملتها بود. حال در چنین شرایطی که هر کس به دیگری توهین میکند و مقدسات وی را به سخره میگیرد اگر جرقهای زده شود آتشی در میگیرد که خرمنهای بسیاری را خواهد سوزاند.
حمله گروههای تکفیری به عراق با شعار احیای خلافت اسلامی و دفاع از عقاید اهل سنت باعث گردید تا افرادی که تحت تأثیر این رسانهها احساساتشان مجروح شده بود بیخبر از همه جا به صف آنها پیوسته و چنین به ابزاری جهت تحقق امیال مستکبران تبدیل شوند. البته این روند با مشاهده عناد این گروهها با اسلام و انجام اعمالی که در تضاد آشکار با دستورات اسلام هستند و همچنین کشتار مردم بیگناه، اعم از شیعه و سنی و مسیحی و ایزدی، در حال تغییر است و بسیاری از افرادی که بدون تحقیق و تنها از سر احساسات به این گروهها پیوسته بودند در حال جدایی از آنها هستند.
با شروع درگیریها در عراق، تمام تلاشها در جهت انحراف اذهان از مسئله اصلی افزون گردید و رسانهها نیز تلاش کردند با برجسته کردن این درگیریها، بعد مبارزه با امپریالیسم و صهونیستها را کمرنگ کنند که البته در اجرای این نقش خود بسیار موفق عمل کردند و توانستند مسیر بیداریهای اسلامی شکل گرفته را به نوعی منحرف کنند.
در شرایط کنونی وظیفه بزرگان و علمای اسلامی تبیین تضاد این گروهها با بدیهیات اسلام و توجه دادن مردم به مسئله اصلی جهان اسلام، یعنی فلسطین، میباشد و هر فرد مسلمان نیز لازم است در جهت استحکام بیش از پیش امت اسلامی و برقراری اتحاد مسلمین در برابر جبهه کفر قدم بردارد تا حکومت جهانی اسلام بتواند در سایه اتحاد آنها، آرامش و صلح را به جهانیان هدیه کند.
شما میتوانید جهت بازدید و دریافت نشریات دانشجویی به سایت پاتوق آزاداندیشی نشریات دانشجویی مراجعه کنید.