به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، وزارت علوم به عنوان یکی از مهم ترین مراکز کنترل و مدیریت جریان علمی کشور و آغازگر پیشرفتها و دستاوردهای علمی کشور است. نگاه به این وزارتخانه از بیرون و عملکردهای درون آن جدای از هر وزارتخانه دیگری باید به صورت تخصصی و بر مبنای محتوای فعالیت آن صورت بگیرد.
اگر نیم نگاهی هرچند گذرا به سرتیتر اخبار فعالیت دانشگاهها در چهار ترم تحصیلی اخیر تا به امروز داشته باشیم، متوجه میشویم که همواره پای ثابت خبرها، حضور فعالان سیاسی برخی احزاب و جناحها در فضاهای دانشگاهی بوده است.
در این ایام ورود و خروج سیاسیون از جریانات مختلف به بهانههای متفاوت در فضای دانشگاهی بسیار پررنگ بوده است، به طوری که کمتر روزی را می توان یافت که از سوی این جریانات، برنامههای سیاسی با موضوعات مختلف و به طرق مختلف همچون مناظره، نقد و بررسی، پرسش و پاسخ دانشجویی و... در دانشگاههای کشور برگزار نشده باشد.
هرچند که داعیه نظام هموراه ایجاد فضایی پرنشاط و همراه با تضارب آرا در محیطهای دانشجویی بوده، اما اکنون این شائبه پدید آمده است که احزاب سیاسی اهدافی سیاسی خاصی از این حضورهای پرطمطراق در سر میپرورانند. البته مهم تر از هدف دار بودن این تحرکات، آسیبهای بزرگی است که دور شدن دانشگاه از کارکرد اصلی خود میتواند در پی داشته باشد.
افت آمار ثبت مقالات علمی ایرانی در پایگاههای جهانی و نرخ کاهنده تولید علم در سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ طبق آمار رسمی، حکایت از به حاشیه رفتن موضوعات اصلی در دانشگاهها دارد.
موضوعی که یکی از روزنامههای سراسری کشور در ۲۶ مرداد سال گذشته و در آستانه استیضاح وزیر علوم درباره آن مینویسد: «گزارشهایی که منتشر شده حاکی از آن است که اساسا مسیری که وزارت علوم در یک سال اخیر طی کرده، مسیر پیشرفت علمی نیست. نهایتا این روند باعث شد ایران که به جایگاه ۱۵ جهان در تولید علم دست یافته بود، ۲ پله سقوط کرده و در رتبه ۱۷ قرار گیرد.»
**آماری که جعفر مهراد منتشر کرد و رفت
استناد این مطالب نیز به گزارش اردیبهشتماه ۹۳ «جعفر مهراد» سرپرست سابق پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) است که در واپسین روزهای کاری خود از لزوم پیگیری دلایل افت علمی ایران در بازه زمانی شش ماهه دوم سال ۲۰۱۳ و شش ماهه اول سال ۲۰۱۴ خبرداد.
بر اساس این گزارش پایگاه استنادی علوم جهان اسلام ، ایران در سال ۱۳۹۰ برابر با سال ۲۰۱۱ میلادی ۳۸ هزار و ۷۴۶ مدرک که شامل ۱.۵ درصد از کل تولیدات علمی جهان است تولید کرده و رتبه هفدهم را به خود اختصاص داده است.
در سال ۱۳۹۱ برابر با سال ۲۰۱۲ میلادی این رقم به ۴۰ هزار و ۱۰۴ مدرک افزایش یافته که در تاریخ سنجش تولیدات علمی کشور بی سابقه است. در اینجا سهم ایران از کل تولید علم جهان ۱.۶ درصد است.
بررسی میزان تولیدات علمی کشور در سال ۱۳۹۲ برابر با سال ۲۰۱۳ میلادی در پایگاه استنادی اسکوپوس نشان میدهد که کل تولیدات علمی ایران ۳۹ هزار و ۹۹ مدرک است. بر این اساس ایران در سال ۹۲ نسبت به سال قبل حدود هزار مقاله عملی کمتر را در پایگاه های جهانی به ثبت رسانده است. بر این اساس سهم تولید علم ایران از کل تولید علم جهان با کاهشی یک دهم درصدی به ۱.۵ درصد رسیده است است.
با توجه به این موارد دکتر جعفر مهراد سرپرست سابق پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) در ۱۳ اردیبهشت ۹۳ در مطلبی در پایگاه اطلاع رسانی وزارت علوم اینطور اظهارنظر میکند: «در سه سالی که آمار تولید علم ایران برگرفته از پایگاه استنادی اسکوپوس ارائه شده، ایران همواره مقام ۱۵ تولیدعلم جهان را در اختیار داشت. تنزل به رتبه ۱۷ موضوعی است که باید از سوی مقامات مسئول در آموزش عالی و تحقیقات مورد کنکاش قرار گیرد. در اینجا تایوان و فدراسیون روسیه از ایران پیشی گرفته و رتبه های ۱۵ و ۱۶ جهان را به خود اختصاص داده اند.»
** آمار جدید وزری علوم از سال ۲۰۱۵ و اشاره به کاهش سهم ایران در تولید علم جهان
اما یکشنبه شب گذشته دکتر محمد فرهادی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری نیز با حضور در برنامه تلویزونی « نگاه یک» با وجود تکذیب رشد منفی تولیدات علمی کشور، با استناد به جدیدترین آمارهای بین المللی از کاهش سهم ایران در تولید علم جهان در سال ۲۰۱۵ خبرداد.
فرهادی در رابطه با جدیدترین رشد علمی ایران گفت: «گزارشی مربوط به تولید علم در جهان که منبع آن هم WEB OF SCINCE است که در چند ماهه اول ۲۰۱۵، تعداد مقالات ما نسبت به مدت مشابه سال قبل ۲۰۰ مقاله افزایش یافته ولی سهم ما از سهم کل مقالات ۴ صدم درصد کمتر شده است و از لحاظ پایگاه اسکوپوس در رتبه ۱۷ و از لحاط ISI ما رتبه ۲۱ بودیم.»
وی در پاسخ به سوال مجری برنامه در رابطه با منفی بودن رشد علمی در سال ۲۰۱۳ در پایگاه ISI هم بیان داشت: «این موضوع را تایید نمیکنیم. پایگاه استنادی و معاونت پژوهشی ما این مسئله را دنبال میکنند که این اصلاح شود.»
و این جای سوال است که با گذشت بیش از ۱۷ ماه از گزارشات علمی سال ۲۰۱۳ و اعلام منفی شدن رشد علمی ایران و البته اذعان سرپرست وقت پایگاه استنادی وزارت علوم، آیا این موضوع هنوز نیاز به بررسی و اصلاح دارد و به طورکلی آیا آمار رسمی مقالات علمی در جهان پس از این گذر زمان قابل اصلاح و تغییر هست یا خیر.
وزیر علوم با بیان آمار پایگاههای ثبت تولیدات علمی به افزایش ۲۰۰ مقالهای آثار ایران نسبت به سال گذشته در تولید علم جهان اشاره کرد و بیان داشت: «البته سهم ایران در کل کاهش یافته است». این کاهش سهم تولید علم یا رشد کاهنده دقیقا یکی از موضوعات مورد طرح در محافل علمی و مواع منتقدان فعالیتهای ماههای اخیر ساختمان شهرک غرب است.
**اطلاعات متفاوت رییس مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری
دکتر محمد جواد دهقانی، رییس مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری نیز در گزارشی که دوم خردادماه سال جاری در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام منتشر شد با اشاره به آمار ثبت مقالات علمی ایران گفت: «براساس اطلاعات اسکوپوس، جمهوری اسلامی ایران در هر یک از سال های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ به صورت ثابت ۱.۵% از علم دنیا را تولید کرده است. از ابتدای سال ۲۰۱۵ تا کنون سهم کشور از تولید علم دنیا ۱.۷%بوده است.»
رییس مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری در ادامه می افزاید: «نگاهی به اطلاعات ثبت شده پایگاه استنادی آی.اس.آی نشان می دهد که تعداد مقالات کشور در کنفرانس های معتبر بین المللی در طول چند سال اخیرکاهش یافته است. از همین رو سهم تولید علم ایران از مقالات کنفرانس های معتبر بین المللی کاهش بیشتری را نشان می دهد. این امر به گونه ای است که تعداد کل مقالات ثبت شده ایران در کنفرانس های معتبر بین المللی از ۳۹۶۱ مورد در سال ۲۰۱۱ به ۱۲۸۸مورد ( تقریبا یک سوم) در سال ۲۰۱۴ کاهش یافته است.»
این موضوع و گزارش اگرچه با آمار اعلام شده از سوی وزیر علوم در برنامه تلویزیونی «نگاه یک» یکشنبه شب گذشته و آماری که امروز در جمع خبرنگاران اعلام شد در تناقض است اما دست کم از ثابت بودن رشد علمی کشور طی سال های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ حکایت دارد.
** فرهادی صحبت های خود را اصلاح کرد؛ وزیر علوم و بازهم آماری جدید
محمد فرهادی وزیر علوم امروز نیز در در جمع خبرنگاران و در صحبت هایی متفاوت با آماری که در برنامه تلویزیونی یکشنبه شب اعلام نموده بود با بیان اینکه بر اساس رتبههای پایگاههای علمی جهان، نه تنها رشد علمی ما کم نشده است، بلکه یک پله هم بالاتر آمده است، گفت:« سهم ما از تولید علم در دنیا ۱.۵ بوده است که به ۱.۵۴ رسیده است همچنین از نظر پایگاه اسکوپوس، جایگاه تولید علم ما ۱۷ بود که اکنون به رتبه ۱۶ رسیده است.» این در حالی است که پیش تر فرهادی از کاهش سهم تولید علم ایران خبرداده بود.
سوال اساسی در این متناقض نمای آماری این است که باید دید ملاک و نوع استناد مسئولان به آمارهای بین المللی بر چه اساسی است و آیا با بهره گیری از آمار زمانی دوره های بلند مدت و یا بیان گزینشی اطلاعات، به دنبال عدم بیان همه حقیقت مساله هستند؟
کارشناسان آموزش عالی کشور و منتقدان عملکرد وزارت علوم اعتقاد دارند تغییرات متعدد، شکل گیری تشکلهای دانشجویی خلق الساعه، فعالیتهای بیش از حد سیاسی و حتی انتخاباتیشدن زودهنگام فضای دانشگاه آن هم توسط برخی جریانات رادیکال، بیشترین ضربه را به فضای علمی دانشگاهها وارد میکند و نمیتواند مورد قبول مردم و دانشجویان و اساتید باشد.
به نظر میرسد پیگیری چنین رفتارهای پرحاشیه و بعضا بدون عاقبت اندیشی در محیط دانشگاه، نه تنها موتور محرکه تولید علم را در کشور متوقف میکند بلکه حرکت با چنین شیوه ای کلا باعث از مسیر خارج شدن حرکتهای علمی و پژوهشی دانشگاهها و تبدیل شدن به باشگاههای سیاسی و حزبی خواهد شد.
از طرف دیگر نیز امروز بیشتر از هر زمانی دانشجو و دانشگاهیان کشور و فضای علم و پژوهش مغفول مانده و همه در بلاتکلیفی کامل منتظر روشن شدن شرایط ریاست بیش از ۳۶ دانشگاه بزرگ کشور هستند که البته تعدادی از آنها ۱۰ دانشگاه برتر کشور را تشکیل میدهند. موقت بودن شرایط و گره خوردن فضای مدیریت علمی کشور با سیاست و فعالیتهای حاشیهای همه چیز را به آینده موکول کرده و همه منتظرند تا تکلیف علم و پژوهش در زمین سیاست رقم بخورد، در صورتی که بهتر است به جای تکذیب و توجیه به دنبال رفع علل رکود علمی در دانشگاهها باشیم.