به گزارش «خبرگزاری دانشجو»، مهدی آشناور در خصوص مشکلات دانشجویان دکتری به عنوان بخشی از نخبگان کشور گفت: دانشجویان دکتری نیازمند توجهی بیش از پیش هستند؛ اما متأسفانه احساس بیمهری میشود. دانشجویان به خاطر برخی مشکلات و دلائل به این نتیجه می رسند که تنها چاره کار برایشان خروج از کشور می باشد. سوال اصلی اینجاست که آیا واقعا در کشور ما هیچ نیازی به این افراد نیست؟ آیا ما توان حفظ دانشجویان دکتری به عنوان بخشی از نخبگان کشور را نداریم؟ آیا توقعات دانشجویان دکتری بالاست؟ به راستی چه چیزی باعث ایجاد این تفکر در افراد جامعه خصوصا نخبگان دانشگاهی می شود که خارج بهتر از داخل کشور است؟ آیا این نوعی تلقین است که توسط دشمن برای جذب نخبگان انجام می شود و یا واقعیتی در پس این تفکر وجود دارد؟!
وی ادامه داد: با مقایسه شرایط تحصیل دانشجوی مقطع دکتری در برخی کشورها با داخل آن به پاسخ این سوال خواهیم رسید. کشوری را در نظر بگیرید که همه دغدغههای دانشجوی خود را رفع می کند به جرأت میتوان گفت همه دغدغهها! برای دانشجویان خود محیطی را فراهم می کنند که دانشجو جز تحقیق و پژوهش و در نهایت تولید علم و تکنولوژی به چیز دیگری فکر نکند . مثلاً محیطی را در نظر بگیرید که چند دانشجو در آن محیط مشغول تحقیق و پژوهش هستند محیطی که در آن اینترنت و اینترانت پر سرعت به معنای واقعی در اختیار دارند و دسترسی آنلاین به تمامی منابع الکترونیکی (اعم از کتاب های نایاب و کم یاب گرفته تا نسخه های خطی و مجلات پژوهشی و مجموعه مقالات همایشها و غیره) و نیز منابع چاپی است.
مدرس دانشگاه اراک گفت: باید محیطی فراهم شود که در آن برای آن دانشجویان خدمتگزاری استخدام شده و همه نیازهایشان را برطرف کند، محیطی برای استراحت، محیطی برای صرف غذا و نوشیدنی و حتی تفریح. دسترسی به انواع مواد آزمایشگاهی و دستگاههای مرتبط بدون هیچ گونه محدودیتی. ماهیانه نیز مخارج خانواده شان را با پرداخت شهریه فوق العاده مناسب تأمین میکنند به طوری که دانشجو هیچ دغدغه ای نداشته حتی به شغل آینده اش هم فکر نکند. نتیجه این توجهات می شود پیشرفت، میشود توسعه و رشد علمی و اقتصادی. نمونه این فرهنگ توجه به دانشجو را در خاطرات پروفسور حسابی میتوان دید.
وی تصریح کرد: اما دانشگاههای داخل کشور را در نظر بگیرید چگونه با دانشجویان تحصیلات تکمیلی و خصوصاً دانشجویان مقطع دکتری برخورد میکنند. دسترسی به اینترنت با کلی محدودیت استفاده آن هم با سرعت دایال آپ. عدم دسترسی به منابع چاپی و الکترونیکی حتی بسیاری از مواد آزمایشگاهی. حال اگر وجود هم داشته باشد باید توسط خود دانشجو تهیه شود به هر قیمتی. از سوی دیگر قوانینی برای این مقطع وجود دارد که بسیار جالب است. شاید کلیت قوانین همان قوانین موجود در خارج از کشور باشد ولی در عمل بسیار متفاوت تر عمل می شود. مثلا دانشجوی دکتری باید تمام وقت (Full Time) در اختیار دانشگاه باشد و دانشگاه نیز هیچ گونه تعهدی نسبت به آن دانشجو ندارد نه کمک هزینه تحصیلی و نه شهریه ای. (البته این مطلب را باید اضافه کرد که در دولت دهم طرحی با عنوان پژوهانه مطرح شد و چند دوره ای نیز فقط برای بخش پژوهشی دانشجویان دکتری پرداخت شد که به صورت بلاعوض بود.
این مدرس دانشگاه اراک گفت: در دولت یازدهم نیز در اواخر سال ۱۳۹۳ طرح پژوهانه منتفی شد و طرحی با عنوان وام دانشجویان دکتری مطرح شد که طی شرایط خاصی به دانشجویان روزانه و پس از تصویب پروپزال پرداخت شود که البته ظاهرا تا کنون کسی دریافت نکرده.) دانشجو حق ندارد برای تأمین مخارج زندگیاش کار کند. به راستی دانشجوی دکتری که حداقل سن ۲۵ را دارد نباید متأهل باشد نباید شاغل باشد؟ جالب است بدانید پس از فارغالتحصیلی نیز فرد مشکلات خاص خود را دارد. در برخی کشورها خدمت سربازی تخصصی شده است به طوری که هر فارغ التحصیلی پس از آموزشهای نظامی مورد نیاز مطابق تخصص خود به کشورش خدمت می کند. اما در ایران این چنین نیست. تمامی آموخته های فارغ التحصیل در محیط های نظامی با فاصله گیری از تحقیق و پژوهش و مطالعه به فراموشی سپرده میشود.
آشناور افزود: از دیگر مشکلات دانشجویان دکتری، اجبار برخی اساتید برای چاپ مقالات است که با وجود سیستم معیوب چاپ و نشر مجلات ، مشکل را دوچندان می کند. این مسئله را نیز نباید از نظر دور داشت که تأکید وزارت علوم بر چاپ مقالات ISI با سیاستهای توسعه و پیشرفت کشور همخوانی ندارد چرا که علوم تولید شده ابتدا تحویل کشورهای خارجی میشود و استفاده از علم تولید شده ابتدا نصیب کشورهای خارجی می گردد. این درحالی است که کشورهای دیگر اطلاعات تاریخ مصرف گذشته خود را در مجلات چاپ می کنند در حالی که پژوهشگران ایرانی با توجه به تاکید وزارت علوم به محض رسیدن به علمی سریعا آن را برای چاپ به مجلات به اصطلاح ISI می فرستند. به هر حال قوانین دست و پا گیر دیگری نیز همچون اجبار بر گذراندن آزمون جامع در بسیاری از دانشگاهها که هیچ نفعی برای دانشجو ندارد (البته منفعت مالی برای اساتید دارد) و برخی قوانین دیگر لزوم بازنگری در قوانین آموزشی و پژوهشی و نیز اشتغال که قانون ممنوعیت اشتغال به تحصیل و کار را دوچندان می کند. با این بحث شاید پاسخ سوالی که در ابتدا مطرح شد کمی واضح تر شده باشد.
این مدرس دانشگاه گفت: منظور ما از طرح این مسائل تشویق دانشجویان برای رفتن به خارج از کشور و یا تحقیر خودمان نیست؛ بلکه تنها هدف بیان نقاط ضعف بخش آموزش و پژوهش در سطح عالی آن است که در خور توجه زیادی است؛ بنابراین اگر خواهان پیشرفت و توسعه هستیم باید به فکر تأمین زیر ساخت های آن هم باشیم و تنها شعار ندهیم. بودجههای پژوهش را در چه راهی خرج می کنیم. بعضی از مدیران متأسفانه صرفا با این نگاه که در دوران مدیریتشان فقط و فقط رزومه ای درست کنند همایشی را برگزار می کنند که هیچ ارزش علمی و یا فرهنگی و اجتماعی ندارد.
وی ادامه داد: دغدغههای مالی دانشجویان دکتری برجسته ترین مسألهای است که در گفتههای آنها به چشم میخورد. که به نظر می رسد تنها بخشی از مشکل ریشه ای موجود در ساختار آموزش عالی کشور در دوره های تحصیلات تکمیلی است و لازمه رفع آن، تغییر نگاه مسئولان مربوطه به دورههای تحصیلات تکمیلی و ایجاد تغییرات راهبردی در برنامه ریزیهای آتی موجود در این بخش است.
این استاد برجسته دانشگاه در پایان خاطرنشان کرد: دانشجویان دکتری از قشر تأثیرگذار جامعه هستند که میتوانند باعث رشد و شکوفایی کشور شوند و هر گونه بیتوجهی به آینده این افراد می تواند صدمات جبران ناپذیری برای نظام و دولت داشته باشد و انتظار میرود مسئولین کشور به این مورد مهم توجه ویژه ای کنند؛ چراکه متوسل شدن به راه حل های مقطعی برای حل مشکلات ریشه دار آموزش عالی کشور در مقاطع تحصیلات تکمیلی، نخواهد توانست خلاء قانونی و ساختاری موجود در این بخش را پوشش دهد و باید برای حل این معضلات، مسئولین بخش های مختلف کشور فارغ از نگاههای جناحی و گروهی، روند تحول بنیادین در دوره های تحصیلات تکمیلی را هر چه سریعتر پیگیری کنند.