گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- یادداشت دانشجویی*؛ قدرت و ثروت چنان رابطه تنگاتنگی با هم دارند که نمیتوان یکی را لازم دیگری دانست. قدرت برای ثروت است و ثروت برای قدرت.
قدرت واژهای است که جامعه شناسان برای آن تحمیل اراده خود بر دیگران آن را تعریف کردهاند. واژهای که آرمان خیلیها بوده و برای آن دست به هر اقدامی زدهاند. قدرت همیشه بد نیست ولی اگر کسی که به قدرت میرسد در پی محقق کردن معنای قدرت از منظر جامعه شناسان باشد، آن وقت است که اتفاقاتی ناخوشایند میافتد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با درگیر شدن کشور در فضای متفاوت نسبت به طاغوت، عدهای در تلاش بودند در پوشش انقلاب برای خود قدرت و بواسطه آن ثروتی فراهم کنند. طلحه و زبیرهایی که از هیچ تلاشی مضایقه نکردند و هنوز هم به دنبال آن هستند.
در جمهوری اسلامی رسیدن به قدرت از کانال مردم سالاری دینی امکانپذیر است و فرد برای رسیدن به قدرت ناچار است افکار عمومی را متوجه خود کند. نمونه عینی آن را میتوان در رفتارهای آقای هاشمی مشاهده کرد.
وی که در خطبههای نماز جمعه سالهای جنگ آنقدر از عدالت و طبقه ضعیف میگفت که اگر کسی ایشان را نمیشناخت گمان میبرد که ایشان از اعضای حزب کمونیست است، اما با به قدرت رسیدن ایشان در دولت سازندگی همه چیز عوض شد. دیگر اقتصاد آزاد و سرمایهداری بود که مورد علاقه حاج آقا بود تا آنجا که حتی معتقد بودند برای پیشرفت در این نوع اقتصاد قشر ضعیف باید زیر چرخ دندههای آن له بشوند و قشر ضعیف باید هزینه این ترقی را بپردازد.
از تفکرات کسی که معتقد است: اگر سدی ساخته شود و از کنار آن پولی هم اختلاس شود، چه اشکال دارد در عوض این سد سالیان زیادی برای این کشور میماند پسری همچون م. ه با آن همه پرونده فساد اقتصادی و... تربیت میشود.
اندر حکایات شیخ سرخ پوش آن است که در سال های ۶۸-۶۹ ایجاب میکرد که برای قدرتگیری، در خطبههای نماز جمعه شوهران زنان بدحجاب را مفت خورانی بخواند که باید تنبیه شوند و در سال ۹۳ شرایط ایجاب میکند بدحجابی زنان را زیبایی بداند که باید از آن لذت برد.
گاهی اوقات شرایط به گونهای است که شهوت قدرت طلبی اقتضا میکند شعار مرگ بر آمریکا سر دهی و گاهی اوقات باید چهره دشمن را بزک کنی و با تحریف گفتمان امام (ره) بگویی: امام راحل در جلسات خصوصی با بنده همواره میگفتند که مخالف شعار مرگ بر آمریکا هستند.
ثروت یکی از راههای کسب قدرت است و چنان رابطه نزدیکی به هم دارند که نمیتوان یکی را لازم دیگری دانست. قدرت برای ثروت است و ثروت برای قدرت و البته در این زمینه هم آقای هاشمی بواسطه دانشگاه آزادی که در اسلامی یا غیر اسلامی بودن آن حرف و حدیث زیاد است و هم چنین کانالهای دیگر کسب سرمایه توانستهاند در این زمینه هم عملکرد خوبی را از خود نشان دهند.
در خانواده آقای هاشمی قدرت به یک مسئله ژنتیکی تبدیل شده است. به خصوص امسال که دختر خانواده در فکر مجلس شورای اسلامی و ریاست بر آن است و پدر خانواده به فکر مجلس خبرگان پیاده کردن نقشههای خود در مورد نظام است و احتمالا تا دو سال آینده پسر خانواده هم از زندان آزاد شده و با قبول دار شدن ریاست دولت، امپراطوری بزرگ هاشمیها را ایجاد کنند.
*میثاق لیث صفار- فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.