باشگاه دانشجویان/
گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، یادداشت دانشجویی*؛ رژیم آل سعودی چندی است دچار بحران هایی شده است که قسمت اعظمی از کشور های اسلامی و خاور میانه را تحت تاثیر خود قرار داده است . در این نوشتار سعی بر ریشه یابی برخی از این حوادث و الگوی فروپاشی در داخل خاندان آل سعود می پردازیم
ابتدای بحث مقدمتا به عوامل موثر در شکل گیری و رشد خاندان آل سعود می پردازیم .
همانطور که می دانید برای بسط یک حکومت در داخل مرزهای خود چند عامل مهم در کنار هم حضور پیدا می کنند تا به ثبات آن حکومت بیانجامد. این امور در مورد رژیم آل سعود نیز از طریق تاثیر گرفتن از اندیشه های محمد بن وهاب برای تئوریزه کردن عمل خود و همچنین اقتداری که ملک عبدالعزیز بن سعود از طریق شمشیر و خشونت در شبه جزیره عربستان انجام داد صورت گرفت.
در این بین کمک غرب بخصوص انگلستان را نمی توان نادیده گرفت. انگلستان با حمایت هایی که از شخص عبدالعزیز بن سعود در تاسیس ژریم آل سعود داشت به حضور در منطقه هچنان ادامه داد، البته این امر به صورت مستقیم نبود بلکه با نشاندن سر سپردگان خود به سیطره خود بر کشور های مسلمان ادامه می داد.
به نظر نگارنده مهمترین کمک انگلیس به آل سعود تئوریزه کردن این نوع حکومت و اندیشه های وهابیت در افکار عمومی جهان از طریق رسانه و مراکز دانشگاهی است. گواه این مطلب حمایت اندیشه ای از آل سعود است به طوری که برای اولین بار در انگلستان و در دانشگاه های لندن گفته شد که وهابیت یک رفورمیزم مذهبی است.
البته برای انگلستان و عربستان این گونه بده بستان ها بسیار بوده است. به طور مثال حمایت آل سعود از انگلیس در حمله به قدس است که پادشاه عربستان به ملکه انگلستان پیام تبریک می فرستد و حمایت خود را از اشغال فلسطین اعلام می دارد؛ و یا این که نامه عبدالعزیز به نماینده انگلستان است که در زمان قتل عام مردم مکه و مدینه نوشته شد و مسلمانان مکه و مدینه را مشرک خوانده و از انگلیس تقاضای دختری میکند برای ازدواج به این دلیل که مسمانان این مناطق مشرک هستند و من از این مناطق همسری برای خود انتخاب نمیکنم. حال شما خود قضاوت کنید با چنین سر سپرده و جنایتکاری می شود مدارا کرد یا نه؟
در حال حاضر بهترین حالت ممکن برای آمریکا و غرب حضور آل سعود با چنین وضعی در منطقه است.
توماس لیپ من نظریه پرداز آمریکایی می گوید که وهابیت بهترین حالت ممکن برای ما در جهان اسلام است. اگر بررسی کوتاهی به سیاست جنگی عربستان بکنیم متوجه میشویم که آل سعود هیچ گاه جهاد علیه غیر مسمانان ندارد هرچه این ها جنایت میکنند هدفشان مسلمانان است؛
از کشتار مردم مکه، مدینه و عراق آن زمان شروع میشود تا الآن که کشتار مردم یمن و حادثه منا است. آل سعود نه تنها در خود عربستان بلکه در کربلا و نجف نیز زمانی به کشتار پرداخته و جان و مال مردم را غارت کرده اند.
تاسیس و حمایت از گروه های تکفیری در منطقه جهت ایجاد تفرقه از دیگر کارهای این رژیم است. حال جای این سوالات باقی است که چرا عربستان مستقیم و بدون هیچ دلیلی به یمن حمله می کند؟ عرب های زمان جاهلیت در ماه های حرام هیچ گونه جنگ و خونریزی را شروع نمی کردند الآن چه تغییری در سردمداران آل سعود ایجاد شده که در ماه ذی الحجه به بمباران یمنی ها پرداخته و هیچ گونه ابایی از کار خود ندارند.?
جالب اینجاست که عربستان به عنوان کشوری که ارتشی ندارد و هر چه که هست نیروی سلطنتی سعودی است این بدان معناست نیروی سلطنتی سعودی حافظ منافع خاندان سعودی است نه دیگر شهروندان عربستانی. آل سعود که نیروی مستقل دفاعی ندارد و در جنگ یمن به فکر یارگیری از دیگر متحدانش برای شرکت در یمن است باکمترین فشاری از خود ارتش یمن به عقب گذاشته می شوند.
درصحنه میدانی از تصرف نقاط مرزی بین دو کشور توسط ارتش یمن خبر می دهند که ارتش یمن مناطقی از جیزان که در جنوب عربستان است به تصرف خود در آورده اند.
اوضاع سعودی ها در سوریه نیز مشابه یمن است. اختلافات اساسی در اوضاع تروریست ها در سوریه باعث کمرنگ تر شدن نقش عربستان شده است. کشش جنگ در سوریه باعث فرسایشی شدن اوضاع در سوریه شده است به طوری که دیگر متحدان عربستان تمایلی دیگر برای حمایت از تروریست ها ندارند.
یکی از یاران سعودی ها در سوریه، مصر بود که حالا از حمایت تروریست ها دست کشیده است و اعلام آمادگی برای کمک به بشار را در سفر مشاور امنیتی بشار اسد به قاهره را اعلام کرده است. سوریه ای که تنها بخاطر حمایت از مقاومت به این اوضاع دچار شده است آیا نتیجه طمع و جنگ طلبی از عربستانی ها نبوده است؟
حال که این کشور به منابع نفتی خود وابسته است و به جای پرداختن به مسائل داخلی خود به فکر مبارزه با انقلابیون اسلام خواه است می تواند مدیریتی کارآمد در حج داشته باشد یا خیر؟ جواب خانواده های داغ دار حجاج را چگونه می توان داد؟ به گفته شاهدان اگر آب آشامیدنی وجود داشت شاید خیلی ها نجات پیدا می کرذند واز مرگ آن ها می توانست جلوگیری شود.
زمانی که نیروهای سعودی با چند ساعت تاخیر وارد صحنه حادثه شدند دیگر کار ازکار گذشته و منا تبدبل به کربلایی برای مسلمانان شده بود. این سوال همچنان باقی است که مدیریت حج چگونه پیشبینی چنین حادثه ای را نمی کرد آیا کنترل یک مراسم در طول سال فقط یک بار اتفاق می افتد به این دشواری است؟ کشوری که تنها با منابع نفتی خود سرا پا ایستاده و از همه جنبه ها وابسته است؛ آیا نفوذ در آن سهل و آسان نیست؟ حکومتی که اختیار آن در انتصاب پست ها به کشوری دیگر است آیا می تواند از نفوذ جلوگیری کند؟
حکومتی که با وابستگی و نفوذ ایادی استکبار سرپا ایستاده مطمئن باشید توان مدیریت در هیچ کاری را ندارد آیا شعار خادم الحرمین کفایت میکند یا خیر؟ آیا شانه خالی کردن از بار مسئولیت امنیت حجاج مسئولیت کمی است؟
امروز آل سعود این حادثه را به حساب قضا و قدر الهی می گذارد، این عذر بدتر از گناه است. شما تصور کنید که در ایام عید نوروز راهنمایی و رانندگی که مسئولیت امنیت جاده ها را بر عهده دارد نظارت و کنترل راهها را انجام ندهد و از قبل پیش بینی احتمال سنگینی عبور و مرور و حوادث را نکرده باشد آیا این خود عذری برای انجام ندادن وظیفه نیست؟
امروز دیگر تابوی عربستان شکسته شده و مردم بیدارتر از هر زمان دیگر به دنبال سپردن حج به صاحبان اصلی آن یعنی تمام مسمانان جهان هستند وخواستار پاسخگویی سعودی ها به مسمانان شده اند؛ البته اگر پاسخی باشد.
علی بامری-فعال دانشجویی
انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.
ارسال نظرات