به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از اصفهان، حسن رحیم پور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در نشست «تلاش بیفرجام مذاکره با آمریکا ممنوع نیست» گفت: از آنجایی که جهان دوباره دوقطبی شده است، قطب سرمایه داری غرب به رهبری آمریکا و جهان اسلام و اسلام گرایی به رهبری جمهوری اسلامی ایران طبیعی است که سوالات و جواب های تکراری مطرح بشود.
وی افزود: برای دو نسل قبل مرگ بر آمریکا احتیاج به استدلال نداشت چون با گوشت و خون آن ها عجین شده بود و شلاق تحریم و ستم آن ها را چشیده بودند. مثل اینکه از یک زندانی زیر شلاق بپرسی چرا مرگ بر شکنجه گر می گویی؟
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگ با اشاره به اینکه ایران سال ها با آمریکا رابطه داشته، تصریح کرد: این رابطه ارباب و رعیتی، رابطه گرگ و بره، جلاد و شهید، مستکبر و مستضعف بوده است و برای نبود این رابطه ها هزاران شهید داده ایم.
رحیم پور ازغدی با تاکید به اینکه گذشته ها نگذشته و آمریکا عوض نشده است، بیان داشت: یک عده که در اینجا عوض شدهاند فکر می کنند آمریکا عوض شده است. آمریکا آمریکا تر شده و از زمان امام بدتر عمل می کند، نه روشش را عوض کرده و نه شعارهایش را پس گرفته است. خودش را کدخدا می داند و یک عده داخل کشور او را کدخدا می خوانند.
وی ادامه داد: آمریکایی ها در ایران قبل انقلاب برنامه ریزی کرده بودند که هم شاه و هم منتقدین و مخالفین شاه در چهارچوب آمریکا عمل کنند. هم شاه باید شکایت ملت را به آمریکا کند و هم مبارزین روشنفکر و مذهبی در لانه جاسوسی شکایت شاه را به آمریکا کنند. امام این بازی را به هم زد و گفت هم مرگ بر شاه و هم مرگ بر آمریکا.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه تصریح کرد: سازمان سیا در اسناد لانه جاسوسی می گوید دو نوع تقسیم بندی هست، افراطی و میانه رو که در رأس افراطیان امام خمینی قرار دارد و عده ای که میانه رو هستند طرفدار همکاری و رابطه با آمریکا هستند و شعار مرگ بر آمریکا را انحرافی و خطرناک می دانند. آن ها می گفتند رژیم سلطنت بماند فقط کمی دموکراتیک تر عمل کند. غیر از امام کسی نمی گفت شاه باید برود و دست آمریکا باید در ایران قطع شود.
رحیم پور ازغدی خاطر نشان کرد: الان هم بعضی آقایان می گویند این جمله که «تحریم ما را قوی تر می کند، سخن افراطیون است» در حالی که این مفهوم بیش از ده بار از جانب امام خمینی بیان شده است و از دید آن ها امام که می گوید در تمام جهان هسته های حزب الله تشکیل می دهیم، افراطی است.
وی با اشاره به وصیت نامه امام، بیان داشت: امام در وصیت نامه خود می گوید: «به تمام جوانان مسلمان در کشورهای اسلامی وصیت می کنم که انقلاب کنید و حکومت ها را سرنگون کنید».
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با انتقاد از غفلت این روزها، گفت: وقتی ۳۰ سال پیش با آن امکانات تا این حد نفوذ کرده اند، الان در دانشگاه و حوزه و مسئولیت های دولتی آدم ندارند؟ آن موقع در دانشگاه تهران حداقل ۱۰ گزارشگر هر روز به آن ها گزارش می دادند. در تمام دانشگاه ها جاسوس داشتند. در اولین دولت بعد انقلاب هم جاسوس داشتند و همه از مخالفین و منتقدین شاه بودند. شما فکر می کنید در حال حاضر این نفوذها نیست؟
رحیم پور ازغدی ضمن ابراز تعجب از نبود کتاب اسناد لانه جاسوسی در بازار و توطئه دانستن این حرکت، اسنادی از لانه جاسوسی را بازخوانی کرد و افزود: در سندی از این کتاب با موضوع ضرورت توضیح دموکراسی برای توده ایرانی بیان می شود که چه کنیم تا مردم ایران به دنبال یک افراطی راه نیفتند. شاه در جواب اینکه چه کمکی از آمریکا برمی آید می گوید: به توده مردم ایران یاد بدهید دموکراسی یعنی چه؟ افکار عوام ایرانی در مورد دموکراسی مغشوش است. این ملاها قرآن را طوری تفسیر می کردند که مفهوم دموکراسی عوض شده است.
وی ادامه داد: امام در بیان چرایی رفتن خود به ایران می گوید چون همه می گفتند نرو، فهمیدم که باید بروم. هر وقت دیدید امریکا از شما تعریف می کند، بدانید یک غلطی کرده اید.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اضافه کرد: در این سند گفته می شود که هیئتی از جبهه ملی و نهضت آزادی می رود تا امام را در پاریس ببیند. امام می گوید اول باید بگویید شاه باید برود بعد اجازه ملاقات می دهم. درحالی که آن ها رفته بودند تا به امام بگویند همین را نگوید.
رحیم پور ازغدی در ادامه تصریح کرد: سیا و سرویس های جاسوسی با پیشنهاد بختیار ۳ طرح ترور در پاریس علیه امام داشتند و تا مرحله اجرا هم رفتند ولی به این جمع بندی رسیدند که اگر امام به مرگ طبیعی هم از دنیا برود مردم به گردن آن ها می اندازند، چه رسد به اینکه مستقیم این کار را انجام بدهند. در صورت مرگ امام ایران دیگر قابل کنترل نخواهد بود.
وی در بیان رسالت دانشگاه و هدف اصلی آن از دید امام خمینی گفت: امام از دانشگاهی که توسط غربی ها پدید آمده انتقاد کرده و گفته بود دانشگاهی ساختید که همه مغزها در آن کپک زده است. فقط ترجمه می کند. غربی ها سی سال است دانشگاه مدرن آورده اند ولی محصول آن کجاست؟ این دانشگاه را برای وابسته تر کردن مملکت ساختند نه پیشرفت آن. خروجی دانشگاه باید دانشمندان و پژوهشگران صالح و عاقل و مبارز و باشرف باشند که مشکلات مردم را حل کنند.
رحیم پور در بخش دیگری از سخنان خود مسئولیت دانشجو را اینگونه تصریح کرد: اگر می بینید مسئولین حکومتی سکوت می کنند، اول تذکر بدهید و نهی از منکر کنید، اعتراض کنید و بیانیه بدهید، تحصن کنید و افشا کنید؛ خیلی از مسئولین قبلی و فعلی اگر داد نزنید وسط بحران می خوابند.
وی دانشجویان را و به طور کلی اقشار جامعه را به دو دسته تقسیم کرد و گفت: عده ای که می گویند دیگران برای ما چه کردند؟ و عده ای که مدام از خود می پرسند من برای دیگران و برای خدا چه کرده ام؟ و از دیدگاه امام دانشگاه اسلامی دانشگاهی است که خروجی آن عده دوم باشند. امام می گوید مراقب باشید کسانی استاد نشوند که به دانشجو جرأت فکر کردن نمی دهند، وبه او اجازه اختراع و نوآوری نمی دهند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در پایان سخنان خود در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه های اصفهان و علوم پزشکی بخش هایی از وصیت نامه امام را که در واقع جمع بندی سخنان او بود، قرائت کرد: «اگر مجلس و دولت و قوه قضائیه و ارگان های حکومتی در ایران از دانشگاه های درستی نه آنچه امروز در برابر ملت عرض اندام می کند، تربیت می شدند؛ امروز ما غیر امروز و میهن ما غیراین میهن بود و محرومین ما از قید محرومیت رها و بساط ظلم و فحشا و عشرتکده های علنی که هر یک برای تباه کردن نسل جوان فعال کافی است در هم پیچیده می شد و این ارث کشور بر باد داده و انسان برانداز به این ملت نمی رسید.
و دانشگاه ها اگر اسلامى- انسانى- ملى بود، مى توانست صدها و هزارها مدرس به جامعه تحويل دهد؛ لكن چه غم انگيز و اسفبار است كه دانشگاه ها و دبيرستان ها به دست كسانى اداره مى شد و عزيزان ما به دست كسانى تعليم و تربيت مى ديدند كه جز اقليت مظلوم محرومى همه از غرب زدگان و شرق زدگان با برنامه و نقشه ديكته شده در دانشگاه ها كرسى داشتند؛ و ناچار جوانان عزيز و مظلوم ما در دامن اين گرگان وابسته به ابرقدرت ها بزرگ شده و به كرسي هاى قانونگذارى و حكومت و قضاوت تكيه مى كردند، و بر وفق دستور آنان، يعنى رژيم ستمگر پهلوى عمل مى كردند.
اكنون بحمد اللَّه تعالى دانشگاه از چنگال جنايتكاران خارج شده. و بر ملت و دولت جمهورى اسلامى است در همه اعصار، كه نگذارند عناصر فاسد داراى مكتب هاى انحرافي گرايش به غرب و شرق در دانش سراها و دانشگاه ها و ساير مراكز تعليم و تربيت نفوذ كنند و از قدم اول جلوگيرى نمايند تا مشكلى پيش نيايد و اختيار از دست نرود. و وصيت اين جانب به جوانان عزيز دانشسراها و دبيرستان ها و دانشگاه ها آن است كه خودشان شجاعانه در مقابل انحرافات قيام نمايند تا استقلال و آزادى خود و كشور و ملت خودشان مصون باشد.
اين جانب به همه نوجوانان و جوانان در مرحله اول، و پدران و مادران و دوستان آنها در مرحله دوم، و به دولتمردان و روشنفكران دلسوز براى كشور در مرحله بعد وصيت مى كنم كه در اين امر مهم كه كشورتان را از آسيب نگه مى دارد، با جان و دل كوشش كنيد و دانشگاه ها را به نسل بعد بسپريد. و به همه نسل ها توصيه مى كنم كه براى نجات خود و كشور عزيز و اسلامِ آدم ساز، دانشگاه ها را از انحراف و غرب و شرق زدگى حفظ و پاسدارى كنيد و با اين عمل انسانى- اسلامى خود دست قدرت هاى بزرگ را از كشور قطع و آنان را نا اميد نماييد.»