گروه دانشگاه »خبرگزاری دانشجو»، یادداشت دانشجویی*؛ امروز باید به دنبال آنهایی که فتنه ی ۸۸ را که با کذبی با عنوان« تقلب در انتخابات» در لوای جنبش سبز در کف خیابانها به راه انداختند که از جمله ی شعاریش « نه غزه ،نه لبنان جانم فدای ایران» بود؛ باشیم و از آنها بپرسیم اگر غزه،لبنان ،سوریه و...نبود الان به نظرتان در ایران نباید با داعش می جنگیدید تا ازمیهن و ناموس تان دفاع کنید؟
این عده که می خواستند با این شعارشان این خیال باطل را به عموم مردم القا کنند، امروز که ما در کشور خودمان گرسنه ،فقیر و... داریم چرا باید به کشورهایی همچون سوریه ،غزه،لبنان کمک کنیم؟
من در اینجا نمی خواهم با ایدئولوژی اسلامی که می گوید وظیفه هر مسلمان هست که همه مسلمانان را برادر خود بداند و در کمک کردن و دستگیری از همه آنها هرچه در توان دارد به کار گیرد و عدالت علی وار را بین همه آنها رعایت نماید،بلکه میخواهم با دیدگاه امنیت ملی این موضوع را بررسی نمایم.
شما هیچ گاه با خود فکر کردید چرا کشورهای همسایه ما اکثرا به کشورهای ناامن و جایگاه تروریسم امریکاپرور تبدیل شده است؟و در مقابل ایران که بعضا با اینها مرز مشترک هم دارد، ذره ای ناامنی وجود ندارد.
استراتژی که امروزه جمهوری اسلامی ایران در این ایدئولوژی حمایتی خود از این کشورها دارد این است که مرز ایران در ایران نماند و مثل امروز مرز ایران از یک طرف تا سوریه تا لبنان تا آن طرف عراق و...گسترش یابد و به نوعی از این کشورها به عنوان زمینه ای جهت افزایش امنیت ملی خودمان استفاده کرده ایم البته این رابطه،رابطه ای برد برد است چرا که از یکطرف ما امنیت ملی مان محفوظ می ماند و از طرف دیگر آن کشورها نیز از حمایت ما بهره مند میشوند.
چندی پیش نیز نکته ای جالب از سردار کوثری عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شنیده شد که ایشان بیان داشتند ما حتی یک فشنگ هم که به عراق دادیم پولش را گرفتیم و به غزه ، سوریه و... هم اگر چیزی دادیم و پولش را نگرفتیم مطمئنا چیزی در قبالش گرفتیم و چیزی مجانی به کسی ندادیم و این را نیز خاطر نشان کردند که تا توانستیم به این کشورها آموزش ساخت ابزارها را دادیم تا نیازی به فرستادن وسایل نباشد و الحمدالله الان بیشتر ابزارها را خودشان با آموزشهای فراگرفته می سازند.
حال آنهایی که آن شعار کذایی را سرمی دادند باید متوجه باشند اگر آن شعار "نه غزه، نه لبنان جانم فدای ایران"تحقق می یافت امروز باید با تفنگ در کف همان خیابانها با داعش می جنگیدند؛ البته که تجربه به کرات نشان داده است که این افراد در مواقع جهادفی سبیل الله در سوراخ موش هایی همچون دانشگاههای خارج کشور به بهانه تحصیل علم پناه برده اند و یاری حسین زمان را فراموش کرده اند و به قول سید شهیدان اهل قلم ،شهید آوینی که میگفت :"کارتان را برای خدا نکنید،برای خدا کار کنید،تفاوتش فقط همین قدر است که ممکن است حسین در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضای خدا...".
افرادی اهل جهاد جهاد فی سبیل الله می باشند که اهل بصیرت باشند و عینا در آن روزهای فتنه88 نیز کسانی توانستند از آن امتحان الهی سربلند بشوند و ۹ دی ۸۸ را رقم بزنند که اهل بصیرت بودند و امیرالمومنین(علیه السلام) در این باره می فرمایند:«لایحمل هذا العلم الا اهل البَصر و الصَبر»یعنی "اين پرچم را به دوش نمىكشد مگر آن كه اهل بصيرت و استقامت و داناى به موارد حق باشد".
نتیجه میگیریم که اگر کسی بخواهد جز فتنه گران و اهل باطل نباشد و همراه اهل حق باشد باید به فرموده حضرت علی (علیه السلام) اشاره کرد که می فرمایند:« الساکتُ اَخوالرّاضی وَ مَن لَم یَکُن مَعَنا کانَ عَلَینا» یعنی: "آن کسی که در مقابل وضع باطل ساکت است برادر راضیِ به آن وضع است وهر که با ما نیست بر ماست".
پس برای اهل حق بودن راهی جز ولایت مداری نیست و هرکس بخواهد در راه ولایت بماند باید اهل بصیرت باشد که اهل بصیرت هم کسانی هستند که بدون دیدن ولی بدانند در دل ولی چه می گذرد و به آن عمل کنند.
علیرضا زارع شهرآبادی، دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است