چند پرده از ناگفته های بازگشت اولین شهید بسیجی مدافع حرم خراسان شمالی
مقاومت پسر، خواب مادر و نجواهای همسر
می خواهند تابوت را باز کنند مادر ناگهان می گوید دست نگهدارید، می خواهم چیزی بگویم، دو شب قبل از شهادت فیروز را در خواب دیدم که تیر به پهلویش اصابت کرد و شهید شد، مادر اصرار داشت که باید جای اصابت گلوله را در بدن پسرش ببیند و مدام به پهلوی راستش اشاره می کرد.
ارسال نظرات
آخرین اخبار