گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی؛*اینروزها در تاکسی، اتوبوس، بقالی، مهمانی و مجامع ای به اصطلاح روشنفکر، نقدهای زیادی را درباره وضع کنونی جامعه میشنویم؛ نقدهایی که در اصل «نِق زدن» است، یعنی یک فرایند «هیجانمدار» که وسیلهایست برای اشتراکگذاری خشم و غممان با دیگران تا درددلی کرده باشیم و آرامتر شویم، اما «نقد کردن» یک فرایند «مسأله مدار» است، ما هنگام نقد، خودمان را سبک نمیکنیم؛ بلکه مسأله را «حلّاجی» و زیر و رو میکنیم.
نقد کردن و مطالبهگری کار آسانی نیست، مثلاً برای نقد کردن مدیریت یک سیستم، لازم است تاریخچه و گردش کار این سیستم را بدانید، آمار و ارقام مربوط به این سیستم را مرور کنید و با فرایند تجزیه و تحلیل اطلاعات آشنا باشید، و علاوه بر نیاز به دانش و مهارت و صرف وقت و انرژی، نیاز به شهامت و شجاعت دارید، شجاعت پرداخت هزینه! اما یادمان باشد این انتقادات و مطالبهگر بودن برای اجرای اصولِ اسلامیست، که فراموش شدهاند، پس نباید نقد و یا جریان مطالبهگریِ ما به چهارچوب اسلام ضربهای بزند. بهنظر من آن نقدی نقد واقعیست که نتیجه داشته باشد و بتواند روحیه مطالبهگری را در مردم بیدار کند هر چند که نیک واقفیم فرآیندی زمانبر و مرحلهای است.
بارها شنیدهایم: «تا زمانی که مظلومی نباشد ظالمی پدید نمیآید» این یعنی همان نبود روحیه مطالبهگری در بین مردم؛ مطالبهگریای که از روی آگاهی و از راه صحیح و اثربخشش بروز کرده باشد. بگذارید کمی محسوستر سخن بگویم، نبود روحیه مطالبهگری یعنی مورد پرسش قرار نگرفتن مسئولین، یعنی نبود سامان در وضعیت حمل و نقل شهری، یعنی نبود ثبات قیمت در بازار، یعنی نبود محیط زیستی سالم، یعنی انتقال آب کارون، یعنی حدود ۱۰۷ نفر کاندیدا برای مجلس، یعنی جریان استعفاء-برکناری استاندار، یعنی نبود شایستهسالاری اسلامی، یعنی راضی نگهداشتن دانشجو به حداقلها و یعنی ادامه همین نق زدنهایی که یــکــی از نتایج اش میشود جامعهای پرخاشگر!
اکنون که متوجه تفاوت «نِق زدن» و «نقد کردن» شدیم، پیرو مطالب ذکر شده شیوه صحیح بروز روحیه مطالبهگری را با قسمتی از آیه قرآن تکمیل میکنم:
«قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَ فُرَادَى « سبإ ٤٦.
ترجمه: «بگو: شما را تنها به یکچیز اندرز میدهم، و آن اینکه: «دو نفر دو نفر یا یکنفر یکنفر برای خدا قیام کنید»
شاید در عصر حاضر قیامهای یکنفره، شجاعت و پرداخت هزینههای مادی و معنوی زیادی بخواهد! اما میتوان دو نفره یا چند نفره اصول را زنده کرد؛ سادهترین راهش تشکیل سازمانهای مردمنهاد (NGO)، تشکیل انجمنهای دانشجویی و مانند اینهاست. به عبارتی واضحتر: تشکیل مجمعهایی تخصصی، حرفهای و علمی برای آگاهی بخشیدن، هماندیشی و احیاء روحیه مطالبهگری در بین مردم جهت رسیدن به رفاه و سعادت دنیوی و اُخروی یعنی همان اصول ناب اسلامی.
میلاد آلِ طَیِب-مسئول فرهنگی بسیج دانشجویی پیام نوراهواز
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است