واکنش عضو علی البدل شورای مرکزی ناظربرنشریات دانشجویی به سخنان کامفیروزی در دیدار رهبری

به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، محسن خواجه زاده عضو علی البدل شورای مرکزی کمیته ناظربرنشریات دانشجویی وزارت علوم با انتشار نامه ای نسبت به سخنان محمد علی کامفیروزی نماینده نشریات دانشجویی در دیدار رهبری واکنش نشان داد.

در این نامه وی با گوشزد کردن وظیفه  نماینده شورای مرکزی کمیته ناظر بر نشریات دانشجویی وزارت علوم در دیدار با رهبری نسبت به دنبال کردن خواسته های صنفی نه خواسته های سیاسی تاکید کرد:  اختلاف عقیده ما با شما درمبانی و اصول انقلابی است که هزاران شهید امثال پدرتان جان خود را فدای پاسداشت آن نمودند.

متن این نامه بدین شرح است:

وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَیْءٍ کُلُّ امْرِئٍ بِمَا کَسَبَ رَهِینٌ

و آنان که ايمان آوردند و فرزندانشان هم درايمان پيرو ايشان شدند ما آن فرزندان را به آنها برسانيم و از پاداش عمل آنان هيچ نکاهيم. هر نفسي در گرو عملي است که اندوخته است. (آیه 21 سوره طور)

برادرعزیز و دانشجوی فرهیخته جناب آقای کامفیروزی ضمن تبریک مجدد انتخاب شما به عنوان عضو اصلی شورای مرکزی ناظر برنشریات دانشجویی وزارت علوم ازاینکه حضورشما به عنوان نماینده رسانه های دانشجویی درمقام یکی از سخنرانان دردیداراخیر دانشجویان با مقام معظم رهبری بعد از سالها زمینه سازفرصت بیان مطالبات ودغدغه های این جریان مهم وتاثیرگذاردرتنها دیدار رسمی هرساله با بالاترین مقام کشور گردد  به شخصه خوشحال وراضی ام. اما با این حال ترس آن دارم که انتخاب ناصحیح وبعضآ بی ربط موضوعات مطروحه درسخنان شما ومتاسفانه اظهارهیجانی حواشی های ذهنی ناشی از روحیه سیاسی بازی و سیاست زدگی ( که قبلآ هم شما را به عنوان یک دوست وهمراه ازآن بازداشته بودم تا درمسیرترقی آرمانهای نشریات دانشجویی که همانا آرمانهای انقلاب اسلامی است محکم، متحد ومستقل گام برداریم) درشما دوست وبرادرعزیزم رویه ناصواب  وتریبون غضبی این جریان هدفمند و مطالبه گرشود.

از همین رو و از آنجا که آخرین وتازه ترین  توصیه رهبر ومقتدایم به امثال بنده حقیر درخصوص دفاع از نظام مقدس جمهوری اسلامی این است که : " در دفاع از نظام اسلامی هیچ تقیّه نکنید و صریح باشید " واز آنجا که صحبتهای شما وطرزبیان مطالبتان را منافی عظمت این نظام وارزشهای انقلاب اسلامی یافتم ناگزیرم به ذکرمطالب ویادآوری چند نکته :

 آقای کامفیروزی! داشتن تحصیلات عالیه دررشته حقوق  یا دغدغه ها وعلقه های سیاسی طبق اصول3،23 و30 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حق مسلم شماست وقطعآ قانون گذار بنا به درک و تفسیر اصل «عدالت اجتماعی» ازدین مبین اسلام آن را به کرات دراین قانون مترقی وآزادیخواه گنجانده است. با این وجود برای بنده مبهم است شما که خود را « درس آموخته اساتید حقوق » می دانید درجایگاه سخنرانی ضیافت اخیر مطالب مطروحه خود را با چه عنوان یا نماینده چه جریانی ایراد کردید ؟! آیا شما سخنران ونماینده مدیران مسئول نشریات دانشجویی سراسرکشور بودید یا نماینده یک جریان یا تشکل سیاسی خاص ؟!

اگر به گمان خود به عنوان نماینده مدیران مسئول نشریات دانشجویی درمیان خیل عظیم مشتاقان وصاحبان ایده وعقیده دانشجو به عنوان یکی ازانگشت شماران سخنران، فرصت بیان معظلات و دغدغه های هم صنفی های خود را پیدا کرده بودید پس چرا به جای اینکه ازمعظلات وموانع برسرراه نشریات دانشجویی سخن به میان آورید یا راهکارهایی برای ارتقای این حوزه جریان ساز دانشجویی ارائه فرمایید از« لزوم تدبیرراهکارهای قانونی واجرایی برای تامین حقوق مهمی همچون تاسیس ویا عضویت درتشکلها واحزاب وگروه های با سلایق متفاوت » گفتید و آنجا که اسمی از نشریات دانشجویی بردید ما را دوباره ابزار دلمشغولی های سیاسی خود کردید وبا تبرئه دستهای آلوده جناح سیاسی مورد نظرتان درمفاسد اقتصادی اخیر، به نوعی نظام ورهبری را به خیال خود تهدید کردید که « بدیهی است که درکمبود تشکل ها، احزاب، سازمان های مردم نهاد ورسانه های مستقل ومنتقد چه درجامعه وچه دردانشگاه شاهد فساد سیستماتیک درکشور باشیم » والبته هم به زبان دیگرمسئولیت پیدایش و ترویج مفاسد اقتصادی را به عنوان نماینده آن جریان سیاسی گردن گرفته و با این دلیل سعی کردید آن را امری طبیعی وحاصل شرایط وفضای موجود قلمداد نمایید.

اما به اختلاف خود با حضرت آقا درحوزه مسائل داخلی اشاره نمودید که قطعآ درصورت وجود چنین اختلافی ما هم به عنوان خیل عظیم دانشجویان انقلابی با شما اختلاف عقیده داریم. اختلاف عقیده ما اما برخلاف زعم جنابعالی به ممنوعیت انتشارتصویریک چهره متخلف خیانتکار وعدم رعایت چند اصل قانون اساسی خلاصه نمی شود که البته دراین مورد به خصوص باز برای این حقیرجای سوال است ( والبته با توجه به شناختی که نسبت به شما ودغدغه هایتان دارم جای تعجب نیست ) که تنها موضوعی که به روشنی و" متقن ومستدل " ( اگرچه به غلط ) مطرح کردید دغدغه همیشگی وچند سال اخیرشما دراین باره بود. بنده به عنوان همقطارشما وبه عنوان مدیرمسئول یک نشریه دانشجویی در درجه اول متاسفم که نماینده من ودیگرمدیران مسئول هزاران نشریه دانشجویی با وجود اشراف به قانون و آگاهی ازدهها مشکل ومانع برسرراه نشریات دانشجویی مهمترین وظیفه ورسالت خود را درتعقیب یک خواسته غیرقانونی، غیرعرف وغیرشرعی می داند. پاسخ این خواسته ناحق وبچه گانه تان را ارجاع می دهم به دهها مصاحبه ویادداشت ومقاله ای که اساتید شما دراین باره ارائه کرده اند وبیشتر به ریشه های اختلاف عقیده با شما و معدود هم فکران به ظاهر قانون گرای تان می پردازم.

اختلاف عقیده ما با شما درمبانی و اصول انقلابی است که هزاران شهید امثال پدرتان جان خود را فدای پاسداشت آن نمودند. « شهدای انقلاب ودفاع مقدس» جان دادند تا این مملکت وانقلاب به دست نااهلان وخیانتکارن به ارزشهای انقلاب نیفتد. تعریف واضح وخلاصه خیانت، جاسوسی و مزدوری برای دشمنان قسم خورده این انقلاب مثل آمریکای جنایتکار و رژیم غاصب صهیونیستی است. ذکرشمارگان زیاد اصول قانون اساسی دراین زمینه را به عهده خود قانون گرایتان وامی گذارم تا بلکه ازچهره خاص مدنظرتان مدارک ومستنداتی درجهت تبرئه خیانتهای آشکار وناجوانمردانه وی ورفع ممنوعیت تصویرکریح به وجود آمده درذهن ملت بجویید.

یکی دیگرازمصداق های خیانت دست درازی به بیت المال واموال عمومی کشور با کلید واژه مفاسد اقتصادی است که امروز زندانها و به قول خودتان « راهروهای پرپیچ و خم دادسرا ودادگاه » پراست ازافرادی که با چهره هایی شطرنجی ضمن اقرار به خیانت، اغوای خود را نتیجه بسترناسالم مدیریت اقتصادی سیاسی دولتهای گذشته ای می دانند که دربهترین شرایط اقتصادی این مملکت تمام هم وغم خویش را به ظاهر به توسعه سیاسی وانجام اصلاحات اختصاص داده بودند ودرواقعیت با فروش راحت وآزاد میلیونها بشکه نفت در روز، مدیران ودلالان ورشوه گیران اقتصادی را برای روزمبادا و انجام نیات ناسالم خود پرورش می دادند. ثروت حرام ونامشروعی که دربرهه ای از زمان خرج براندازی نظام زیرعلم فتنه 88 شد و دردوره ای روانه صرافی ها وبازارگشت تا دولت مخالف ومانع سد راه خود را به زمین بزند.

دوست عزیزاختلاف ما با شما درمسائل داخلی اختلاف اصولی درعقیده ومسیری است که درآن گام برمی داریم وای کاش اختلاف جزئی درحد یک عکس یا درسرعت ونحوه طی مسیربود. از این رو مجال را مغتنم می شمارم وبه عنوان صاحب امتیازو مدیرمسئول یک نشریه دانشجویی سراسری به شما یادآوری می کنم رسالت خطیری را که خواسته ومطالبه هزاران نشریه دانشجویی بر گردن شما نهاده است : ( اگرچه انتظارنمی رفت بعد ازگذشت کمتراز دوماه از وعده های انتخاباتی خود به این زودی آنها را فراموش که نه ! فدای مطامع سیاسی خود کنید )

جناب آقای کامفیروزی بیش ازده سال ازتصویب اولین وآخرین آیین نامه نشریات دانشجویی می گذرد دراین ده سال اینترنت درمملکت فراگیرشد ودرساختار ارتباطی جامعه نهادینه گشت. سایتها و وبلاگها پدید آمدند و به حدی گسترش یافتند که به بخش لاینفکی از فضای رسانه ای جامعه تبدیل شدند. بعد ازآن و درسالهای اخیرما شاهد ورود جامعه به فضای مجازی بودیم وامروز که با شما سخن می گویم فضای مجازی اگر یاروهمنشین اول جوانان ودانشجویان مملکت ما نباشد نفردوم و یا لااقل سومین مونس آنها هست. غیرازقانون اساسی کشورمان که ظاهرا منبع استدلال و تکیه گفتمان شماست آیین نامه ای درخصوص کارنشریات دانشجویی است که متاسفانه براثرغفلت مسئولین  وپرداختن به حواشی به جای تمرکز روی موضوعات اصلی هیچکدام ازاین فضاها وبسترهای رسانه ای تا به امروز درآن دیده نشده است واین خلا اساسی درقانون منسوخ موجود موجب وجود چالشها وتقابلهای فراوان نشریات و مسئولین دانشگاه شده است.

مهمترین چالش امروز نشریات دانشجویی تامین مالی وهزینه چاپ نشریه است که متاسفانه اغلب دانشگاهها به بهانه کمبود بودجه ازاختصاص درصد های حداقلی مصوب و مختص نشریات دانشجویی سربازمی زنند.

عمده مشکلات ناشی ازنظارت قبل ازچاپ عدم اشراف به قانون درمدیران وحتی دانشجویان است که برای رفع این معظل کارگاه های آموزشی وجلسات معدد وپیوسته برای هردوطیف ضروری است. ضمن اینکه باید دراصلاح آیین نامه درخصوص انتصاب مدیران فرهنگی دردانشگاههای بزرگ با تعداد قابل قبول نشریه ، داشتن تخصص وتجربه رسانه ای به عنوان یکی ازشروط ضروری انتخاب وگزینش گنجانده شود. آیین نامه نشریات الکترونیکی هرچه سریعترباید تدوین و به تصویب برسد. وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی به عنوان متولی اصلی ونهاد متخصص درامررسانه باید مسئولیت قانونی و جدی تری درخصوص نظارت وحمایت از نشریات دانشجویی به عهده بگیرد.

درپایان ازاینکه بعد از دوسال آشنایی با شما برای اولین بار از زبانتان شنیدیم که شما فرزند شهید هستید ضمن افزایش حس ومحبت وارادت به شما استاد گرامی ازشنیدن این خبرشگفت زده شدیم. نمی خواهم بگویم افتخار فرزند شهید بودن را درجمع منتخبی که وزارت علوم با وسواس ومدیریت خاص دراین دوسال برای انتخابات شورای مرکزی ناظرگزینش کرده بود( به خصوص درانتخبات پرچالش اخیر)  امتیازی برای کسب وجلب آرا نمی دیدید که آن را مطرح کنید وان شاالله که قصد شما از این اختفا هم چون صدها هزار فرزند شهید این مرز و بوم پرافتخار، سیره گمنامی و نیت خالصانه باشد. درعوض می خواهم نظرشما را به جمع مشتاقی ازدانشجویان دانشگاهتان پشت درهای بسته بیت رهبری درشبی که شما به طور ویژه به این مجلس دعوت شده بودید جلب کنم.

آیا می دانید بیش از صدنفرازدانشجویان مقاطع دکترا و کارشناسی ارشد دانشگاه تهران پنج ساعت قبل از اذان مغرب با زبان روزه و درزیر آفتاب داغ آن روز ایستادند تا بلکه مسئولین بیت به آنها هم اجازه ورود و حضور دراین جلسه را بدهند و تا آخرین لحظه امیدشان را برای دیدار محبوب دلهایشان از دست ندادند وبا اینکه هرگز اجازه ورود پیدا نکردند آرام وبزرگوارانه با همان زبان روزه نمازشان را درپیاده روهای داغ وخاکی خیابان فلسطین خواندند و بی هیچ توقعی ساکت وآرام به خوابگاهشان برگشتند ؟!

آقای کامفیروزی آنها هم « نمی توانند این خاک را رها کنند » چرا که این خاک یادآور رشادت ها واز جان گذشتگی های مردان وزنانی است که تنها ترس ونگرانی شان رسیدن خبراسارت وشهات شان به رهبر و مولایشان بود که نکند خدای نکرده ذره ای غمگین وناراحت شود. با وجود اشراف وآگاهی به چنین مسئله ای چگونه تلاش غلط خود درنشان دادن شجاعت وصراحت بیانتان را با خطاب قراردادن رهبرمان با یک اسم بدون تشریفات واحترام توجیه می کنید ؟

آقای کامفیروزی آنها هم نمی توانند « بی تفاوت باشند » چراکه می بینند دریک جامعه دانشگاهی و درمملکتی که درمسیرتوسعه همه جانبه با وجود تمام دشمنی ها وگرفتاریهای داخلی وخارجی  گام برمی دارد عده محدودی که باید به عنوان نخبگان دانشگاهی وفعالان رسانه ای دانشگاهی پیشرو وایده پرداز مسائل کلان واهم سیاست گذاری واجرایی کشور باشند درگیر تفسیرهای غیر متقن و نامستدلی شده اند که بیشترتحت تاثیررسانه های مغرض خارجی وعمال وابسته داخلی آنهاست تا برداشت مستقلانه ومحققانه دانشجویی.

عضو اصلی شورای مرکزی ناظربر نشریات دانشجویی! اهم « مسائل داخلی » امروز ما نه به گمان بنده که به نظرقریب به اتفاق کارشناسان مسائل داخلی در درجه اول پیگیری و اجرای احسن سیاستهای اقتصاد مقاومتی درهمه بخشهاست. بعد ازآن پیگیری اجرای برجام ازسوی طرف مقابل بعد ازگذشت ماهها انجام تعهدات بی چون وچرای ما دراین توافق مشترک است. پیگیری وتعقیب قضایی مفاسد اقتصادی ومجازات موثرعاملین آنها درجهت جلوگیری ازتکرار وتنویرافکارعمومی، توقف رشد شتاب علمی کشور والبته دهها موضوع بزرگ و کوچک دیگرکه هرکدام گوشه ای ازمسائل داخلی امروزما را شامل می شود.

دانشجوی مقطع دکترای رشته حقوق جزای عمومی! به نظرشما اگرحضورافراد فعال و متعهد نشریات دانشجویی درانتخابات اخیربا محدودیت و موانع مدیریت شده ای مواجه نمی شد و برادران و خواهران دانشجویی نظیرجمعی که درضیافت اخیرمشاهده نمودید « حق آزادی بیان وعقیده » می یافتند آیا بازهم تفکرمبتنی بردغدغه های سیاسی ناصواب که پررنگ ترین آن رفع ممنوعیت تصویر یک چهره متخلف ومجرم بود به شورای مرکزی ناظربرنشریات دانشجویی راه می یافت ؟!  « بازنمای همه تفکرات وسلایق حاضر در دانشگاه » پیشکش.! وآیا اگردرعرصه انتتخابات خود را درمظان انتخاب چنین جمعی می دیدید بازهم موضوع شهادت پدرتان برای دفاع از ارزشها وآرمانهای انقلاب اسلامی را برای رای دهندگان کتمان می کردید ؟!

نهایتآ به شما دوست عزیز که مفتخربه نام عزتمند و پرافتخارفرزند شهید هستید توصیه می کنم ازموهبت مسئولیتی که به یمن حضور والبته عنایت ویژه معاونت فرهنگی اجتماعی وزارت علوم به شخص شما درانتخابات اخیرحاصل شد نهایت بهره را ببرید و از فرصت کوتاه باقی مانده درجهت ارتقای حوزه رسانه دانشگاه تلاش کنید که دراینصورت شما و هرمنتقد دیگری راه هموارتری برای بیان قانونی دیدگاه مخالف خود خواهید داشت.

سعادت شما را از درگاه باری تعالی خواستارم

محسن خواجه زاده

عضو علی البدل شورای مرکزی کمیته ناظربرنشریات دانشجویی وزارت علوم

عضو اصلی کمیته مرکزی ناظربرنشریات دانشجویی دانشگاه پیام نور

مدیرمسئول وسردبیر نشریه دانشجویی سراسری دایره