گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- مریم اویسی، آخرین شماره از پرونده کنکور، با رشتههای پر طرفدار گروه آزمایشی انسانی آشنا میشویم که هم تعدد و هم تنوع رشته زیادی دارد. همین امر باعث شده بازار کار در قبضه این گروه، یعنی علوم انسانی باشد.
با وجود آنکه، بارها مسئولان از کم توجهی به علوم انسانی گله کردند و جای علوم انسانی را در بسیاری از مباحث علمی کشور خالی میبینند، اما با نگاهی گذرا به صفحه نیازمندیهای روزنامه، متوجه این موضوع میشویم که بازهم وضعیت شغلی این رشته از دیگر رشتهها و بالأخص مهندسی بهتر است.
اگر شما، جز آن دسته از داوطلبین این گروه آزمایشی هستید که انسانی را به عشق حقوق انتخاب کردید تا در آینده مثل خانم وکیلهای سریالهای ایرانی با یک کفش پاشنه بلند و کیف دستی در راهروهای دادگاه قدم بزنید و در محضر قاضی، کمی عینکتان را بالا و پایین کنید و با چند جمله احساسی از حق موکل مظلومتان دفاع و آن را تبرئه کنید، یا برخی از بازیگران را الگو قرار دادید تا علاوه بر اینکه با وکالت، درآمد میلیونی کسب میکنید، بازیگری و هنر راهم تجربه و حتی مسبب بستن شبکههای معاند نظیر فارسی وان شوید، دست نگه دارید! رشتههایی هستند که بدون نیاز به هزینههای گزاف و حتی با مدرک لیسانس، بازار کار مناسبی دارند. بهتر است، به جای اینکه در خیالات سیر و انتخاب رشته کنید تا همراه با مدرک فارغالتحصیلی، کاسه چه کنم را به دستتان بدهند، با تحقیق بیشتر، آینده خود را تضمین کنید. در ادامه با رشتههای پرطرفدار علوم انسانی از زبان فارغالتحصیلان آن، آشنا میشویم.
حقوق، رشتهای که باید تأمل بیشتری انتخابش کرد
من رشتهای را برای تحصیل انتخاب کردم که میدانستم برای رسیدن به نام وکیل، راه زیادی دارم و باید سختیهای زیادی را به جان بخرم. علاوه بر آن باید سرمایه اولیهای هم داشته باشم تا بعد از گذشتن از هفت خوان رستم، بتوانم به عنوان وکیل، صاحب دفتر شوم.
وقتی با استادان دانشگاه در مورد فرصتهای شغلی فارغالتحصیلان لیسانس در رشتههای مختلف صحبت میکنیم، بیشتر آنان معتقدند که یک فارغالتحصیل در مقطع لیسانس، دانش و توانایی لازم را برای کار تخصصی در رشته تحصیلی خود ندارد از همین رو نباید انتظار شغلی ایدهآل و مطابق میل خود را داشته باشد. در رشتههای علوم انسانی که در مقطع لیسانس بیشتر اطلاعات، کلی بوده و اطلاعات تخصصی و کاربردی در مقاطع فوق لیسانس و دکتری ارائه میگردد. اما رشته حقوق از جمله رشتههایی است که از این قاعده مستثنی است و یک لیسانس حقوق میتواند کار اجتماعی مشخصی که تخصص است، انجام دهد.
در حال حاضر به دلیل توسعه این رشته و تعداد زیاد فارغالتحصیلان آن، که از دانشگاه دولتی و غیردولتی وارد بازار کار میشوند، یافتن کار مناسب برای فارغالتحصیل لیسانس با دشواریهایی توأم است و بخصوص متقاضیانی که علاقهمند به کار خاصی در این رشته هستند، مثل متقاضیان وکالت، با محدودیتهایی مواجه میشوند، اما در کل یک دانشجوی خوب و علاقهمند میتواند پس از گواهی لیسانس به شغلهای متنوعی مثل وکالت دعاوی دادگستری، مشاور حقوقی بانکها، شهرداریها، شرکتها و وزارتخانهها و سردفتری دفاتر اسناد رسمی جذب گردد. باید توجه داشت که اکثر فرصتهای شغلی موجود برای فارغالتحصیل این رشته، از جمله قضاوت، وکالت، تصدی دفاتر اسناد رسمی و تصدی دفتر ازدواج و طلاق امتحان ورودی دارد و فارغالتحصیلان حقوق پس از پذیرش در امتحان ورودی و گذراندن یک دوره کارآموزی، میتوانند در مشاغل موردنظر فعالیت نمایند.
اگر داوطلبان بدون بررسی توانایی خود فقط فریب نام رشته و معروفیت آن را بخورند و در واقع رشته تحصیلیشان را بر اساس مد روز انتخاب نمایند بعد از گذشت یک یا دو سال دچار سرخوردگی میشوند و حتی انصراف میدهند و اگر هم ادامه تحصیل دهند بعد از فارغالتحصیلی نمیتوانند کار مناسبی در ارتباط با رشته تحصیلی خود پیدا نمایند.
حسابداری، رشته کم سروصدا و پرکاربرد
من این رشته را با آگاهی انتخاب کردم. آگاهی از آینده شغلی که این رشته دارد و من مطمئن بودم که میتوانم در این شغل و رشته پیشرفت کنم.
برای موفقیت در این رشته، در درجهی اول، شما نیاز به رسیدن به شایستگی در زمینهی حسابداری دارید. در واقع نیاز به تحصیل چهارساله در رشتهی حسابداری یا رشتههای مرتبط دارید. در کنار اینها یک حسابدار باید در زمینهی تحلیلها و تکنیکها، متخصص باشد. همچنین یک حسابدار باید استعداد ریاضی بالایی داشته باشد و به دلیل اینکه امروزه کامپیوتر، نقش فوقالعادهای در زمینهی محاسبات دارد، حسابدار باید با کامپیوتر هم آشنا باشد.
البته، حسابداری،حرفهای است که شانسهای حرفهای فراوانی برای شما ایجاد میکند. شما میتوانید حتی بدون داشتن گواهی خاصی، در دفاتر دولتی یا در شرکتهای خصوصی کار کنید. در طول دورهی کاریتان شما میتوانید، ارتقا یابید. یعنی میتوانید به عنوان مدیر بخش مالی یک شرکت که خودش،شانسهای بعدی را به وجود میآورد، مشغول شوید! شما حتی میتوانید در شرکتهای حقوقی هم کار کنید.میتوانید به عنوان ممیز، مدیر بخش مالی، تحلیل گر بودجه، مدیر حسابداری و حتی به عنوان حسابدار مالیاتها هم کار کنید. بیشتر شرکتهایی که به دنبال حسابداران مالیاتی هستند، بیشتر دنبال افرادی با پیش زمینهی حقوقی میباشند.
پس به این رشته به عنوان یک گزینه خوب نگاه کنید البته علاقه به ریاضی و کامپیوتر را فراموش نکنید.
مدیریت؛ با کلاس و مهم اما...
مدیریت بازرگانی از مهمترین بخشهای مدیریت شرکتهای تجاری است. زمانی یک شرکت میتواند بین خود مشتریان و خریدارانش ارتباط تجاری خوبی برقرار کند که یک مدیر بازرگانی موفق داشته باشد. فردی که مدیریت بازرگانی یک بنگاه اقتصادی را به عهده میگیرد در جذب مشتریان و عرضه و معرفی صحیح و اصول محصول یا خدمات یک شرکت تلاش میکند و به طور طبیعی مدیر بازرگانی فردی است که نقش اساسی در سود و زیان شرکتها دارد. دوره کارشناسی مدیریت بازرگانی یکی از دورههای تحصیلی آموزش عالی است و هدف از تشکیل این دوره آموزش نیروی انسانی متخصص مورد نیاز سازمانها، ادارهها، موسسهها و شرکتهای دولتی و خصوصی در زمینه بازرگانی با وظایف و هدفهای گوناگون در سطوح کارشناسی میباشد.
فارغالتحصیلان این رشته به خوبی میتوانند در سطح مدیران اجرایی در سازمانهای بازرگانی، صنعتی و دولتی به کار مشغول شوند و یا در سمت مشاور مدیریت انجام وظیفه نمایند. انتظار میرود این فارغالتحصیلان پس از کسب تجربیات کافی بتوانند مسئولیتهای بیشتری را در سطوح بالای سازمان عهده دار شوند. علاوه بر این، فارغالتحصیلان این دوره میتوانند در کارهای پژوهشی و تحقیقاتی که امروز در مؤسسات بزرگ اهمیت زیادی برخوردار است، مشغول بکار شوند. اما این مهم منوط به کسب مهارتهای ضمن تحصیل و کسب تجربه میباشد و تنها با اخذ مدرک دست یافتنی نیست.
مدیریت دولتی یکی از دورههای تحصیلی آموزش عالی است و هدف از تشکیل این دوره آموزش نیروی انسانی متخصص مورد نیاز سازمانها، ادارهها، موسسههای و شرکتهای دولتی و خصوصی دولتی و خصوصی و نیز آشنایی دانشجویان با کاربرد روشهای علمی در مدیریت است. شرکت کنندگان در این دوره افزون بر آشنایی با مسائل نظری دانش مدیریت با کاربردهای این رشته آشنا میشوند. ضرورت و اهمیت این دوره در آشناسازی مدیران ردههای گوناگون با نقش رشته مدیریت در سازمانها و موارد استفاده این دانش، و همچنین تربیت نیروی متخصص به عنوان رابط بین مدیران و کارمندان اداری و فنی که معمولاً مسئولیت اجرایی و سرپرستی واحدها را عهده دار خواهند شد، میباشد.
این رشته به دلیل برخورداری از گرایشها و زیرمجموعههای گوناگون دارای بازار کار وسیع در بخشهای دولتی و خصوصی میباشد. فارغالتحصیلان این رشته در زمینههای تشکیلات سازمانی، منابع انسانی، سیستمهای اطلاعاتی و دیگر مباحث مطرح در مدیریت در سطوح کارشناسی و مدیریتی در بخش خصوصی و دولتی قادر به فعالیت میباشند، همچنین این فارغالتحصیلان بهعنوان مشاور یا مجری در زمینه سیاستگذاریهای بخش دولتی میتوانند فعالیت کنند.یکی از مزایای این گرایش این است که حضور یک کارشناس مدیریت صنعتی که مسئولیت نیروی انسانی را بر عهده بگیرد، در هر واحد صنعتی ضروری است تا وی بتواند با استفاده از دانش خویش، مشارکت، مهارت و انگیزه نیروی انسانی واحد صنعتی مورد نظر را افزایش دهد.
به نظر من یکی از علل عدم موفقیت صنایع ما این است که اکثر مسولین واحدهای صنعتی، فارغالتحصیل مدیریت صنعتی نیستند. مدیریت صنعتی دارای سه بعد اصلی فنی و تکنیکی، بعد مالی و بعد رفتاری و اجتماعی میباشد. در رشته مهندسی صنایع دانشجویان بیشتر به مطالعه بعد فنی و تکنیکی صنایع میپردازند اما رشته مدیریت صنعتی به دو بعد مالی و رفتاری صنایع تاکید بیشتری دارد.
در ادامه، دروس اصلی و تخصصی گرایش مدیریت صنعتی را معرفی میکنم تا با شناخت بیشتری این رشته را انتخاب کنید.
مدیریت مالی، روانشناسی صنعتی، حسابداری صنعتی، بازاریابی و مدیریت بازار، کنترل کیفیت آماری، سیستمهای خرید و انبارداری و توزیع، تحقیق در عملیات، کنترل پروژه، طرح ریزی و تعمیرات و نگهداری، کارسنجی و روش سنجی، مدیریت کارخانه، حفاظت صنعتی، بررسی اقتصادی طرحهای صنعتی، روابط صنعتی، فنون تجزیه و تحلیل و طراحی سیستم، بازاریابی بین المللی، بهرهوری و تجزیه و تحلیل آن در سازمان، پروژه.
چرا باید جامعهشناسی بخوانیم یا شاید هم نخوانیم!؟
از من میپرسید میگویم آدم عاقل «جامعهشناسی» نمیخواند. آدم عاقل میرود پزشک میشود، یا مهندس، که پول و پلهای جمع کند و پرستیژی برای خودش بخرد، تا مردم هم «آقای دکتر»، «جناب مهندس» ببندند به نافش و اصلا همه اینها هم که نباشد، لااقل تحقق رویای پدر و مادرها و آرزویِ انشاهایِ «وقتی بزرگ شدید دوست دارید چکاره شوید؟» که هست. همیشه خدا هم که بچهدرسخوانها و باهوشترها را (به زور و مشورت) فرستادهاند ریاضی و تجربی و تهِ بار هرچی که مانده تخس کردهاند بین علوم انسانی و هنر. حالا باز ادای روشنفکری دربیاورید و بگویید میخواهم جامعهشناسی بخوانم!
استادی داشتیم که سال چهارم پزشکی را رها کرده و رفته بود سراغ جامعهشناسی. بعد همین آدم در اوج درس دادن، وقتی که از خود بیخود میشد، بنابه عادتی قدیمی، با مشت میکوبید روی میز و با صدایی غمگین و رسا میگفت: جامعهشناسی یعنی رنج، جامعهشناسی یعنی درد. او میکوشید به ما این را یاد بدهد که جامعهشناس پیش از هر چیز با کاستیها، مشکلات و اندوه مردم سروکار دارد. این یعنی جامعهشناسی علمِ پشت میز نشستن نیست. یا شغلی مناسب برای عافیتطلبها. جامعهشناسی یعنی به استقبال رنج رفتن. تلاش برای شناختن و غلبه بر واقعیت که مملو از نابرابریها و زمختیها و تقابلهاست. جامعهشناسی تصویری انتقادی از «هست«ها و تلاشی برای نزدیک شدن به «باید»هاست.
توی دانشگاه ما به بچههای جامعهشناسی میگفتند «ملحدین کافر»! –اگر به فکر این دنیایتان نیستید، لااقل مواظب توشه آخرتتان باشید! از ما گفتن بود- به خاطر خواندن مارکس، وبر، زیمل و دیگران. بچههایِ جامعهشناسی، آدمهایی هستند با روح عاصی و پرهیاهو که هیچ چیز و هیچکس از گزند نقدهایشان در امان نیست. مخالفان وضع موجود. پسران بد! جان استیوارت میل میگفت «بهتر است سقراطِ ناراضی باشی تا احمقی راضی». جامعهشناسی خواندن یعنی سقراط ناراضی بودن. حتا اگر گریزی از سر کشیدن شوکران نداشته باشید.
همه ایرانیها یک جامعهشناس درون دارند که توی مترو و تاکسی، سر صف و ترک موتور خودش را نشان میدهد. برای همین جامعهشناس بودن بین مردم هیچ توفیری ندارد. کسی برای شما تره هم خورد نمیکند. پس اگر دنبال پرستیژ و دک و پز هستید سمت این رشته نیایید. در تلویزیون هم جایی ندارید. چون یک جامعهشناس واقعی علیه چیزی است که تلویزیون ساخته شده برای دفاع از آن. و از طرفی دو پادشاه هم در یک اقلیم نگنجند. بنابراین یا باید جامعهشناس نباشید یا در تلویزیون و رسانه. برای اینکه جامعهشناس خط قرمز ندارد. بیتعارف است و تلخ. مثل دارو یا دقیقتر آمپول. همه از شما بدشان میآید، اما اگر کارتان را درست انجام ندهید سلامت جامعه به خطر میافتد.
جامعهشناسی تمرین بردباری هم هست. تحمل آوای مخالف و به رسمیت شناختن دیگری. جامعهشناسی در ستایش گفتوگو کردن است و در تلاش برای ساخت جامعهای بهتر. آنکه جامعهشناسی میخواند یاد میگیرد که همه چیز را همه کس دانند. نه کسی حق مطلق است نه کسی باطل مطلق. طیفی از آدمهای خاکستری، تلفیقی از خیر و شر، نیروهای اجتماعی پیشبرنده جامعهاند که برای همه آنها در این جادهی پر از سنگلاخ جا هست. شما هم اگر جامعهشناسی بخوانید میتوانید قطعهای کمککننده از این پازل بزرگ باشید. فقط به این شرط که عاقل نباشید!
علوم ارتباطات، رشتهای برای آدمهای خلاق و پرتحرک