به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو،محمد حسین غریبی* عضو شورای مرکزی جنبش عدالت خواه دانشگاه گیلان در یاداشتی نوشت: چه شد و به کجا رسیده ایم که امروز باید دوباره ندای توبیخ حسین ابن علی را از بلندای کوه منی بشنویم که می گوید ای بزرگان اسلام چرا کاری نمی کنید و چرا گوش و چشم بسته نشسته اید در حالیکه مردم مستضعف در بلاد اسلامی به نان شب خود محتاج اند.
متن این یادداشت به شرح ذیل است:
حسین ابن علی (ع) بر بلندای کوه منی این جمله را به بزرگان اسلام در آن زمان گفت و اکنون بعد از گذشت 1400 سال هنوز این جمله به گوش می رسد...
یا اهل الاسلام مستضعف علی معیشه المغلوب...
به گوش می رسد؟
از خامنه ای به جمیع بزرگان اسلام و قرآن و مدیران کشور، مستضعف علی معیشه المغلوب
چه شد و به کجا رسیده ایم که امروز باید دوباره ندای توبیخ حسین ابن علی را از بلندای کوه منی بشنویم که می گوید ای بزرگان اسلام چرا کاری نمی کنید و چرا گوش و چشم بسته نشسته اید در حالیکه مردم مستضعف در بلاد اسلامی به نان شب خود محتاج اند...
دولتی که نامش به اشتباه دولت کریمه در رفته چرا کاری نمی کند؟ وظایف تان خوابیده؟
زخمی که در روز عاشورا بر شانه ی حسین بود و در هنگام دفن برای بنی اسد خودنمایی کرد زخم شمشیر نبود، زخم حمل کیسه نان و خرمای مردمانی بود که شب را گرسنه سر بر بالین می گذاشتند...
امروز رهبرم با صدای بلند فریاد می زند «مستضعف علی معیشه المغلوب» ولی شیخی بر روی مسندی نشسته می گوید هیس که نکند مردمان از خواب بیدار شوند و از کسی صدایی برآید...
باور کنید اسلام هیچگاه از ابوسفیان قبل از فتح مکه شکست نمی خورد، این ابوسفیان های درون دژ اسلامند که با بوقلمون صفتی شان، با نفاقشان به حریم اسلامی لطمه وارد می کنند.
همان طور که جریان ابوسفیانی، حکومت علوی را به عاشورای حسینی رساند همانطور هم انقلاب خمینی را به عاشورای خامنه ای رسانده است، همان جایی که خامنه ای می گوید من شمشیرم را کشیده ام و در حال مبارزه هستم ولی تنها...
در زمان علی (ع) و خمینی اشرافیگری ممنوع بود، تجمل گرایی ممنوع بود و شایستگی یک مسئول بنابر ساده زیستی او بود ولی در مدت 20 سال از علی (ع) تا حسین(ع) حکومت به گونه ای وارونه شد که ملاک انتخاب حاکم تجمل گرایی او بود ولا غیر...
در مدت زمان 30 سال از خمینی تا خامنه ای هم ملاک ها به گونه ای تغییر کرده است که خامنه ای از تجمل گرایی مسئولین به ستوه آمده است...
رئیس جمهور ما زمانی شخصی بود که می گفت اگر می خواهید لطفی به من کنید هر روز به من یادآوری کنید که من همان شخصی بودم که نان خودم را از دست فروشی کسب می کردم، ولی حالا چگونه شده، وقتی وزیر کار شیخ دست یک کشاورز را می بوسد، بغض گلویمان را میگیرد و می گوییم الحمدلله حالا هم چنین چیز هایی را می توانیم ببینیم...
اسلام از زمانی خورشیدش غروب می کند که کارگر مسلمان نانش را قسطی میخرد، شب را گرسنه می خوابد و به فردا امیدی ندارد و وقتی می خواهد سخن بگوید می گویند هیس نکند که مسئولین از خواب بیدار بشوند.
امروز چرا باید به اینجا برسیم که برداشتن نرده بین مسئولین و مردم اینقدر کف و سوت بخواهد؟
مگر چه شده این انقلاب را، چه شده این نظام را و به چه ویروسی مبتلا شده که بخاطر اتفاقی که از ابتداییات جامعه اسلامی است اینقدر خوشحال باشیم.
باید بدانیم افراد و دولتی که به فکر شکم مردم نباشند آن دولت و افراد انسانی نیستند چه برسد به اسلامی، با شکم خالی برای مردم چه روضه ای می خوانید؟ چرا پشت تریبون عوض پاسخگویی، حاضر جوابی می کنید؟
مواظب باشیم از مدت زمانی که حسین ابن علی گفت «مستضعف علی معیشه المغلوب» تا زمانی که سرش به بالای نیزه رفت چند روزی بیشتر نبود.
محمد حسین غریبی* عضو شورای مرکزی جنبش عدالت خواه دانشگاه گیلان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.