گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، به منظور بررسی محصولات تراریخته به عنوان کشت کشاورزی و منبع غذایی مردم به سراغ دکتر محمدرضا بیهمتا عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در رشته ژنتیک و اصلاح نباتات رفتهایم و به گفتگوی تفضیلی در مورد ابعاد علمی مختلف این محصولات پرداختهایم که بخش سوم این گفتگو در اختیار مخاطبان قرار میگیرد.
با آزمایش چند ماهه سلامت گیاه تراریخته مشخص نمیشود
آیا مطالعاتی وجود دارد که حاکی از تائید سلامت محصولات تراریخته در ایران باشد؟
برخی همکاران یک آزمایش دو ماهه در ایران انجام دادهاند و میگویند تراریخته را به خورد موجوداتی مثل موش صحرایی یا مرغ دادیم و از بین نرفتند. این گفتار و عملکرد به دور از علم و تخصص است، این مدت زمان آزمایش بسیار کوتاه است.
مثلا ما با 4 مصرف بسته سیگار سرطان نمیگیرم. فرد باید 20-30 سال سیگار بکشد تا سرطان بگیرد از آن گذشته هم میگویند طرف مرد، نمیگویند به علت سرطان بوده است، هم اکنون هم اگر کسی در کشور ما بمیرد نمیگویند تراریخته خورده یا نخورده است.
مسئله روی روش علمی است، همان چیزی که در ایمنی زیستی مطرح هست که آزمایش باید بلند مدت باشد. مثلا در مواد مخدر هروئین اثر خودش را زود نشان میدهد اما سیگار و تریاک نه، در صورتی که در یک طبقهبندی هستند.
چون ما ریز ریز سم میخوریم وقتی ریز ریز میخوریم مشخص نیست که دقیقا روی کبد یا پانکراس یا روی بصلالنخاع یا قسمت دیگر بدن اثر دارد و در دراز مدت اثر خودش را نشان میدهد. طبق استانداردها آزمایش کوتاه مدت جواب نمیدهد و طبق مباحثاتی که با پزشکان داشتهام نوع تجمع عنصردر قسمتهای مختلف بدن متفاوت است.
بعضی مواقع افرادی بیتعهدی میکنند و دقت نمیکنند و از آبلیموی مصنوعی تا سم زیاد در خوراک مردم استفاده میکنند در چنین حالتی اسم خودمان را فرهیخته گذاشتهایم؟ بهتر است مثل سودجویی که آمده به هر قیمت سود خودش را ببرد عمل نکنیم و وجهه علمی خود را حفظ کنیم و طبق قانون جلو برویم.
بهترین آزمایش بلند مدت محصولات تراریخته، روی کشورهای استفاده کننده چون ایران انجام میشود
کدام آزمایشهای بلندمدت روی محصولات تراریخته در حال انجام شدن است؟
فردی به نام سرالینی کارهایی کرده و در چند دادگاه مقابل شرکتهای تولید بذری که از او شکایت کردهاند پیروز شده یعنی مفهومش این است نتوانستهاند چیزی را به او بچسبانند و از این دست مطالعات در جهان متعدند.
موافقینی که میگویند تراریخته برای خوردن خوب است یک آزمایش بلند مدت نشان بدهند، آزمایش بلند مدت را در مقالهها جستجو نکنید. آزمایش بلند مدت کشور رمانی است، آزمایش بلند مدت کشور ایران خواهد بود، بهترین پایلوتها برای آزمایش کشورهایی هستند که الان استفاده میکنند.
کشوهای جهان اول کشورهای جهان سوم را به انواع مختلف مطالعه میکنند از جمله میگویند سی سال این کشور ذرت تراریخته خورده در این سی سال چه بیماری در مردم آن بالا رفته است؟ وزیر بهداشت یا معاون وزیر برزیل که ایران آمده بود، گفته بود از زمانی که تراریخته به مقدار زیاد در برزیل استفاده میکنیم بیماریهای عجیب و غریبی در کشورمان ظاهر شده است. شاید او نتواند علمی صحبت کند اما احساس خطر کرده است، پس باید این محصولات آزمایش شود.
موافقان و تاییدکنندگان سلامت تراریخته، یکی هستند
پس چرا در برههای گفته شد که سلامت برنج تراریخته تائید شده است؟
یک نکته دیگری که در حوزه سلامت مطرح است و تخصص من نیست ولی لازم میدانم بگویم این است که من چه موافق تراریخته باشم چه منتقد آن، چون هیچ آزمایشات خیلی دقیقی در حوزه سلامت محصولات تراریخته انجام نشده است لذا لازم است که تامل و صبر داشته باشیم.
متاسفانه در یک رفتار غیر علمی دفترچهای برای نمایندگان مجلس درست کردند و مدعی شدند دانشگاه علوم پزشکی یزد سلامت برنج تراریخته را تائید کرده است چیزی که میدانم این است که اگر در سایت این دانشگاه بروید تصویر افرادی را می بینیدکه موافق تراریخته هستند و جالب آنکه در شورای پژوهشی دانشگاه یزد فعال هستند و بعضا دانشجوی دکتری کشاورزی هستند که هنوز دکترای خود را نگرفتند (ولی در شورای پژوهشی یک دانشگاه موثر هستند!!!.)
جالب است که همین دفترچهای را هم که دانشگاه علوم پزشکی یزد بیرون داده است بیشتر حالت مرور منابع دارد و یک آزمایش عملی که ذکر کرده همان آزمایشی است که خود تولید کننده تراریخته انجام داده است (آزمایشی توسط تولید کننده و یا همکاران نزدیکش به مدت کمتر از سه ماه روی طیور یا موش صحرایی (مطمن نیستم) در ایران انجام شده است) و دوباره همان را به خودمان گزارش کردهاند.
بحث من این است افراد مستقل متخصص در دانشگاه یا مرکز تحقیقات یک آزمایش سلامت بلند مدت با محصولات تراریخته انجام دهند و برای همیشه به خوب یا بد بودن این محصولات خاتمه دهند نه اینکه مثل دانشگاه یزد مرور منابع و آزمایش کوتاه مدت را معیار قرار دهیم.
در حوزه عملکرد محصولات تراریخته اطلاعات غیر صحیح به تصمیمگیران کشور داده شده است
ادعای افزایش عملکرد محصولات تراریخته توسط برخی تصمیمگیران کشور ناشی از چیست؟
نکتهای که ممکن است عدهای به خصوص تصمیمگیران کشور را اغوا کند از یک مقایسه غیر صحیح و غیرعلمی نشات میگیرد مثلا ما یک گیاه a را داریم و یک ژن مقاومت به کرم غوزه و پنبه منتقل میکنیم می شود a’ .
a’ را در ایستگاه تحقیقاتی مثلا ورامین یعنی ایستگاهی که به آن رسیدگی میکنیم و خاکش درجه یک است، میکاریم. سپس معاون وزیر را آنجا میبریم و میگوییم ببینید پنبه تراریخته چقدر خوب است. عملکرد پنبه تراریخته را با چه پنبهای سنجیده اند؟
شما عملکردa’ که در شرایط خوب کشت شده را با عملکرد پنبه رقم ساحل یا رقم تاشکند یا رقم ورامین که در یکی از زمینهای درجه دو و یا درجه سه کشاورزی کشت شده مقایسه میکنید؟ البته در چنین مقایسهای معاون وزیر هم میگوید من فقط تراریخته میخواهم بعد که با معاون وزیر صحبت میکنیم که شما باید a را باa’ ، آن هم در همان ایستگاه بسنجید نه اینکه یکی در محلی با شرایط خوب و دیگری در شرایطی متفاوت با آن. این جور مقایسهها باعث این میشود که بعضی از مسئولین ما نتوانند صحیح قضاوت کنند و در تصمیمات گاهی اوقات مذبذب باشند.
مقالهنویسی در یک زمینه گاه از فضاسازی تبعیت میکند
مقالات در زمینه آزمایشات بلند مدت چه میگویند؟
اما در خصوص مرور منابع باید بگویم که در حوزه علمیه، علمی به نام علم رجال داریم که بررسی میکند حدیث توسط چه کسی نقل شده است آیا فرد معتبری گفته یا دهان به دهان گشته و به ما رسیده است. در علم هم همین است اما یک دفعه میبینیم که چیزی مد میشود و همه برای اینکه اظهارنظر کنند میآیند وسط.
سال 67-68 یکی از دانشجویان فوق لیسانس دانشگاه شیراز که در حوزه خشکی کار کرده بود مقالهای نوشت است و دیده بود در حالیکه پرولین بالا رفته اما مقاومت به خشکی گیاه خیلی فرقی نکرده است در حالیکه انتظار رایج این است که وقتی پرولین بالا میرود مقاومت خشکی هم بالا برود ولی در آزمایش ایشان بالا نرفته بود. مقاله این فرد مورد پذیرش قرار نگرفت و مجبور شد دوباره آزمایشاتش را تکرار کند اما باز هم نتایج همین بود.
این مقاله را مجلات ایرانی چاپ نکردند چرا که میگفتند این نتیجه غلط است چون همه می گفتند پرولین که بالا برود مقاومت خشکی هم بالا میرود و اگر کسی خلاف این میگفت حرفش غلط بود.
تا اینکه در سال 90 میلادی یکی از دانشمندان خشکی برای فرصت مطالعاتی به فلوریدا رفت و در تحقیق خودش با نتایج همین دانشجوی ایرانی مواجه شد و گزارش کرد که با بالا رفتن پرولین مقاومت به خشکی افزایش نیافته است و مقاله ایشان چاپ شد و در عرض حدود 6 سال تعداد مقالاتی که همین حرف را ساپورت کردند معادل 70 سال آن حرفی بود که میگفتند وقتی پرولین بالا میرود مقاومت هم بالا میرود .
منظور این است که تعداد مقالاتی که میبینیم یکدفعه مد میشود متاثر از این موضوع هم است اما مدافعان تراریخته نباید به منتقدین اتهام فناورگریز و بیسواد نسبت دهند که در شان گوینده و شنونده نمی باشد.
در همان مقالاتی که مطالعه کردهاند نشان بدهند که فلان آزمایشات حداقل حدود 10 سال روی موشها یا دیگر حیوانات انجام شده و نتیجهاش هم این است نه این که تا یک سال هم آزمایش انجام ندادهاند ولی مدعی تایید سلامت گیاه تراریخته هستند.
هیچ کس خود را مسئول تائید سلامت محصولات تراریخته در ایران نمیداند/ وزارت بهداشت حرف منتقدان را بشنود
اساسا این مطالعات و آزمایشات بلند مدت باید توسط کدام مسئولان انجام شود؟
کسی برای تحقیقات روی سلامت محصولات تراریخته هزینه نمیکند چون آن شرکتهایی که میخواهند بذرشان را بفروشند دنبال فروش هستند و به فرض دنبال عیب کار خودشان نیستند که این هزینهها را متقبل شوند و از طرفی تحقیقات سفارشی در جهت تایید محصولات تراریخته را پشتیبانی میکنند.
افراد منتقد هم که میگویند مصرف تراریخته مشکل دارد کسی به آنها پولی نمیدهد که تحقیقات گسترده و طولانی مدت انجام دهند لذا عملا مبحث تایید سلامت محصولات تراریخته بدون متولی و انجام کار تحقیقی مدون باقی مانده است و وزارت بهداشت نباید بر اساس مرور منابع اظهار نظر جدی کند و به مقالات منتقدانی همچون سرالینی نیز توجه کند چرا که مقاله سرالینی به دلیل اهمیتش بعد از چند سال دوباره انتشار مجدد پیدا کرد.
با یک انگشتنگاری ژنتیکی دروغ داخلی بودن بسیاری از محصولات تراریخته فاش میشود
آیا گیاه تراریختهای وجود دارد که توسط فرد مشخصی تغییر ژنتیک یافته و وارد کشت شده باشد؟
ما باید تراریخته خودمان را داشته باشیم و ادعای تولید داخلی یک محصول تراریخته مثل برنج تراریخته طارم مولایی مفهومش این است که باید سازه ژنی آن را در ایران تولید شده باشد و از شرکتهای تولید کننده خارجی نباشد که اگر با اجازه آنها باشد باید حق امتیاز آنها در ازای هر وجب کشت رقم تراریخته پرداخت شود که این مورد کشاورزی اقتصادی نیست اگر هم بدون اجازه باشد اولا اخلاقی نیست ثانیا آنها براحتی اقامه دعوی میکنند.
برنجی تراریخته به نام برنج طلایی(GOLDEN RICE) تولید شد که خصوصیاتش خوب نبود و عملا کشاورزها از آن استقبال نکردند و به علت اینکه در یکی دو کشور به صورت پنهانی روی افراد بیاطلاع آزمایش یعنی مصرف شد بعد از فاش شدن ماجرا کار به دادگاه کشید و این برنج جمعآوری شد.
در این زمینه به یاد دادههای همکارمان میافتم که در قسمت دوم گفتگو به آن اشاره کردم که مورچهها از آن عسلک حشره مکنده (که از گیاه تراریخته تغذیه کرده بودند)خورده و از بین رفته بودند. لذا ممکن است این محصولات روی سلامت انسان هم اثر داشته باشد پس باید احتیاط کنیم.
یا مثلا عدهای ارقامی از پنبه تراریخته را که از مجارستان و پاکستان آمده است به عنوان تولید داخلی مطرح میکنند و همه میدانند در جیرفت و مردآباد آنها تکثیر شدهاند! که این موضوع را به راحتی میتوان با یک فینگر پرینتینگ یا انگشتنگاری ژنتیکی حل کرد و مطمئن شد پنبه تراریخته مال چه کسی بوده است؟ این دست گیاهان تراریخته بیشتر وارداتی است و از لحاظ علمی اینکه تراریخته را از خارج بیاوریم و ادعا کنیم تولید خودمان است، اشتباه است.
چرا تراریخته موجود در بازار ایران برچسب ندارد؟/ بگذارید مردم بدانند چه غذایی میخورند
محصولات تراریخته به چه صورت باید در بازار در اختیار مردم قرار گیرند؟
قوانین در کل دنیا میگوید بعد از تایید سلامت محصولات تراریخته باید لیبل و برچسب داشته باشند، چرا در کشورمان محصولات تراریخته برچسب ندارند؟ مدت کوتاهی در فروشگاه رفاه روی روغنها برچسب تراریخته گذاشتند اما وقتی دیدند مردم از خرید آنها پرهیز میکنند برچسب را پاک کردند و یک ذره قیمت پایین آمد.
مردمی که نمیدانستند این روغن تراریخته است و به خاطر مشکلات اقتصادی روغن ارزانتر خریدند. در برخی موارد هم شما میگویید این روغن خوب است، آب زمزم است؟ باشد ولی اجازه بدهید مردم ما بدانند آب زمزم است. این حق مردم است، همه جای دنیا برچسب هست بگذارید در ایران هم باشد.
مثلا همه میگویند تویوتا ماشین خوبی است و همه هم میخریم ولی به فلان ماشین که میرسیم میگویند در پیچ و سرعت چپ میکند یا کولرش را روشن کنی، داغ میکند وقتی 2 یا 3 انقلت روی آن ماشین میگذارند عقل سلیم میگوید ما باید احتیاط کنیم. در بحث تراریختهها ما این احتیاط را نداریم، موافقان تراریخته میگویند ما تست کردیم در صورتی که آزمایش و تستی در کار نیست. و در مورد الف (تولید) تا ی (مصرف) آن، آن هم با زور میخواهند اظهار نظر نمایند.
ببینید حشرات معدهشان بازی است و پروتئین کریستالی ناشی از دستکاری ژنتیکی در گیاه، در محیطهای بازی عمل میکند و در معده اسیدی چون معده انسان عمل نمیکند. سوالی مطرح میشود چطور است که این پروتئین کریستالی ناشی از دستکاری ژنتیکی همه آفت مورد نظر را میکشد اما چند آفت توانستند از آن گیاه بخورند و نمیرند و مقاومت شکن شوند؟ مگر معده این حشرات بازی نیست؟ بنابراین لازم است روی این تحقیق کنیم اگر در معده بازیها یکی توانست زنده بماند در معده اسیدیها هم ممکن است یکی بمیرد! یعنی حتی با یک مورد استثنا هم ادعای سلامت کامل محصولات تراریخته رد میشود. اما چه کسی باید این را پاسخ بدهد؟
upov برای کشاورزی غیراقتصادی است اما ...
upov چه نقشی در واردات تراریخته دارد؟
عبارتی به نام یوپوف (UPOV) را زیاد شنیدهایم. اگر ما عضو آن بشویم به خاطر کاشت هر نوع بذر وارداتی باید حق امتیاز خارجیها را بدهیم و این موضوع در کل کشاورزی را غیر اقتصادی میکند. حال فرد متخصص واسطه، بذر تراریخته یا غیر تراریخته از خارج وارد میکند و پورسانت خود را میگیرد و اصلا به کشور و اوضاع کشاورزی کشور فکر نمیکند.
خوشبختانه قانون یوپوف در کشور تصویب نشد. اما از طرف دیگر حالا که عضو نیستیم میتوانند انواع بذر خارجی را وارد و به نام تولید داخلی (از جمله تراریخته) به خورد مردم دهند و سود خود را ببرند.
مسئولین باید در کنار مردم و متخصصین در مقابل این محصولات دستکاری شده ژنتیکی بایستند تا همه از نعمتهای طبیعی الهی و محصولات سالم و ارگانیک استفاده کنند.
سلامت جامعه در گرو غذای سالم و سبک زندگی سالم است.