کد خبر:۷۳۸۳۱۱
بررسی «چالش افزایش جمعیت» در گفتگو با سیدکمیل حسینی

شاخص‌های افزایش کیفیت جمعیت را متناسب با فرهنگ خودمان تعریف کنیم

پژوهشگر حوزه جامعه و جنسیت گفت: حق مردم ایران نیست که نسلی حلال‌زاده را تحویل جامعه بدهند، هزینه‌های تربیت و جرم و جنایت را پایین بیاورند اما مسئولان ما به علت عدم توانایی مدیریت جمعیت دست به ذوب کردن این جمعیت حلال‌زاده بزنند.

گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، برای یک سال دیگر هم جمعیت و مباحث وابسته به آن در بودجه کشور جایی ندارد. جمعیتی که هر روز پیرتر از دیروز می‌شود و به اذعان نمایدگان مجلس صدای آنها برای تخصیص بودجه در این زمینه به گوش دولت نمی‌رسد.

 

یک علتی که مخالفان افزایش جمعیت بسیار بر روی آن مانور می‌دهند موضوع ارجحیت کیفیت جمعیت نسبت به کمیت جمعیت است و مدعی هستند که نباید کیفیت نسل را فدای کمیت آن کرد. در این زمینه به گفتگو با متخصصان و کارشناسان مختلفی پرداخته‌ایم که همه این اظهار نظرها در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد.

یکی از این کارشناسان سید کمیل حسینی استاد دانشگاه و پژوهش‌گر حوزه‌ جنسیت و جامعه است. وی از ابتدای امسال مجموعه تربیت جنسی آرمانا را راه‌اندازی کرده است و کارگاه‌ها و سخنرانی‌های بسیاری در دانشگاه‌ها و مراکز گوناگون درباره‌ رابطه‌ی جنسیت و جامعه داشته است و در زمینه جمعیت بسیار بر روی نوع و منشا نسل و زادآوری تاکید دارد. مشروح گفتگوی خبرگزاری دانشجو با او در مورد کمیت و کیفیت جمعیت در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد.

در نظامات مردم سالاری افزایش کمی جمعیت نقش تعیین کننده در کیفیت جمعیت دارد

در سال‌های اخیر کشور متوجه بحرانی به نام کاهش جمعیت و پیری تا چند سال آینده شده است، به نظر شما تاکید صرف روی کمیت جمعیت و عدم توجه به کیفیت جمعیت مشکل‌ساز نیست؟

در کنار کمیت جمعیت قطعا مسئله کیفیت جمعیت هم مطرح است، البته بر هیچ کس پنهان نیست که کمیت جمعیت دارای اهمیت است به خصوص در مورد ایران که روز به روز به سمت پیری و ذوب شدن جمعیت پیش می‌رود.

وجهی که در کنار کمیت جمعیت می‌خواهم به آن توجه کنم و در نگاه دینی روی آن تاکید دارم بحث کیفیت جمعیت یک کشور است. کیفیت جمعیت یک کشور را به ابعاد مختلفی می‌توان بررسی کرد و تعاریف مختلفی از آن داشت. می‌توان کیفیت جمعیت را ظرفیت‌های بالقوه و بالفعل آحاد جمعیت یکی کشور دانست، ظرفیت‌های بالفعلی که هم اکنون دارند نقش بازی می‌کنند.

یک نکته این است که خود افزایشِ کمیتِ جمعیت می‌تواند کیفیت‌ساز هم باشد. از یک منظر کمیت بالای جمعیت در سرمایه اجتماعی، روابط اجتماعی و سرمایه‌های عاطفی آینده یک کشور نقش بسیار زیادی بازی می‌کند و خانواده‌هایی که یا فرزند ندارند یا ازدواج نمی‌کنند و یا تک فرزند هستند می‌توانند مشکلات عدیده‌ای را در کشور برای افراد و خانواده‌ها از نظر روابط فی مابینی و خانوادگی ایجاد کنند.

اثر کمیت جمعیت بر کیفیت جمعیت در نظامات مردم سالاری بیشتر خود را نشان می‌دهد چه بسا ما جمعیت باکیفیتی داشته باشیم اما به علت اقلیت بودن نتواند در برنامه‌های یک جامعه نقش چندانی بازی کند و برنامه‌های با کیفیت خود را فراگیر کند.

شاخص‌های غرب در حوزه کیفیت جمعیت مادی بوده است

منظور از ظرفیت‌های بالقوه و بالفعل جمعیت چیست؟نگاه غرب در این حوزه چگونه است؟

مثلا من می‌خواهم جامعه‌ای داشته باشم که سطح یادگیری و هوشی بالایی داشته باشد، مثلا این مورد برای من کیفیت جمعیت به حساب می‌آید و یا اینکه جمعیت ما که سطح بالای یادگیری و هوشی را داراست بتواند هوش خود را به کار بگیرد یعنی برای افراد امکاناتی فراهم باشد که براساس استعداد و علاقه خود هم خوب بیاموزند و هم خوب آموخته‌های خود را بکار بگیرند و افراد اثر بخشی باشند. درحالیکه به خاطر نقص نظام آموزشی چنین موردی که باعث کیفیت بالای جمعیت می‌شود حذف می‌گردد.

برای چهارشنبه کوک شود/مسئولان 30 سال گذشته باید پاسخ دهند که چرا جمعیت حلال‌زاده ایران را ذوب کردند؟

بنابراین وقتی می‌خواهیم کیفیت جمعیت را بررسی کنیم هم به ظرفیت‌های بالقوه و هم ظرفیت‌های بالفعل جمعیت فکر می‌کنم، عمده نگاه غربی‌ها در این زمینه نگاه مادی بوده است، به همین دلیل شاخص‌های مختلفی که در حوزه کیفیت جمعیت و نیروی انسانی چون طول عمر و سلامت، زادآوری، آموزش و... می‌سنجند شاخص‌های مادی است نام های مختلفی هم برای این سنجش خود می‌گذارند و به آن سرمایه اجتماعی و یا سرمایه انسانی اتلاق می‌کنند و برای اینکه این را ارتقاء بدهند یکسری کار انجام می‌دهند.

سوادهای یونسکو یک نمونه از تلاش غرب برای افزایش کیفیت جمعیت است

چند نمونه از برنامه‌های غرب برای پیاده‌سازی کیفیت جمعیت را عنوان می‌کنید؟

شاید شنیده باشید که یونسکو برای عبارتِ سواد تعاریف و انواع متعددی را در نظر می‌گیرد مثل سواد رسانه، سواد تربیت، سواد عاطفی، سواد ارتباطی، سواد مالی، سواد جنسی و ... را عنوان می‌کند یعنی غرب می‌گوید اگر بخواهم جمعیت با کیفیت و خوبی داشته باشم باید نیروی انسانی من این سوادها را داشته باشد.

سوادهای یونسکو برای این است که فرد بتواند هم ارتباط خوبی بگیرد و هم در کار مدیریتی قوی باشد هم بتواند عاطفه‌اش را کنترل بکند و ... تا بتوانیم جامعه‌مان را به بهترین نحو اداره کنیم. بنابراین غرب هم روی مسئله کیفیت جمعیت کار می‌کند اما به نوع خودش، برای آموزش این سوادها سنین مختلفی را هم در نظر گرفته‌اند اما ما در این زمینه به شدت نقص داریم یک علت هم برمی‌گردد به نقص نظام آموزشی.

نگاه یونسکو به انسان و نیازها و تکالیفش متفاوت از نگاه بومی و دینی ما است

امکان پیاده‌سازی سوادهای یونسکو در ایران وجود دارد؟

البته منظورم از مطرح کردن سوادهای و شاخص‌های افزایش کیفیت جمعیت یونسکو این نیست که همین موارد و آموزش‌ها را عینا در ایران پیاده کنیم، بسیاری از این موارد با فرهنگ بومی و دینی ما و قانون کشور ما در تضاد است، ما باید شاخص‌های افزایش کیفیت جمعیت را متناسب با فرهنگ و غایت جامعه مسلمان خودمان تعریف کنیم.

مثلا در فرهنگ ما سواد عاطفی می‌تواند اینگونه تعریف شود برای اینکه فرزند من شکست عاطفی نخورد و به عاطفه دیگران هم ضربه نزند و برای اینکه زودتر بتواند تشکیل خانواده بدهد و آن را مدیریت کند باید چه کارهایی بکند و چه کارهایی بلد باشد؟ اما سواد عاطفی در سوادهای یونسکو الزاما منجر به پاسخ عقلانی و شرعی نخواهد بود، خوب روی این موارد می‌شود فکر و محتوا تولید کرد منابع دینی مملوء از این آموزش‌ها است.

کیفیت جمعیت و سواد در فرهنگ ما متوجه فرد، خانواده و اجتماع در دنیا و آخرت است ولی در لیبرال سرمایه‌داری متوجه زندگی دنیوی فرد است

تفاوت بارز فرهنگ ایرانی اسلامی ما با فرهنگ لیبرال سرمایه‌داری غرب در نگاه به کیفیت جمعیت در چه چیزی می‌دانید؟

نکته این است که سواد در فرهنگ ما با سواد تفردگرا در فرهنگ لیبرال سرمایه‌داری غرب متفاوت است.یعنی در جامعه ما برای بالابردن کیفیت جمعیت تنها نباید به فرد و توانمندی او فکر کرد بلکه برای خانواده و اجتماع و توانمند کردن آنها هم باید برنامه داشت. یعنی چگونه می‌توان برای ظرفیت‌های بالقوه و بالفعل خانواده و اجتماع در کنار افراد به تنهایی زمینه ظهور و بروز بیشتری فراهم کرد.

برای چهارشنبه کوک شود/مسئولان 30 سال گذشته باید پاسخ دهند که چرا جمعیت حلال‌زاده ایران را ذوب کردند؟

البته همه این‌ها در حالتی است که خانواده و افراد در یک نظام سالم سیاسی، اقتصادی و فرهنگی سالم بسرببرند. خانواده و فرد در نظام سالم اقتصادی ظرفیت‌های بیشتری پیدا می‌کند.

لذا وقتی می‌خواهیم کیفیت جامعه را با یک نگاه دینی بالا ببریم علاوه بر اینکه به ابعاد سلامت جسمی آحاد جامعه‌مان فکر می‌کنیم باید به ابعاد سلامت روانی، معنوی و روحی هم توجه کنیم یعنی طی مسیر الی الله برای فرد، خانواده و اجتماع صعب و سخت نباشد بلکه بتواند ظرفیت‌هایی را که خداوند صرفا برای انسان  و نه هیچ موجود زنده دیگری قرار داده است به راحتی به عرصه ظهور برساند و به مقام خلیفة اللهی برسد.

مولفه‌های کیفیت جمعیت در غرب صرفا باعث می‌شود فرد خوب بخورد و بخوابد، خوب ورزش کند،خوب بپوشد، به راحتی در شهوات غرق شود و صد سالی مشغول همین امور باشد و نهایتا در اثر کهولت سن از دنیا برود.

ولی در نگاه انسان مسلمان ایرانی کیفیت تنها زندگی مادی و سلامت جسمی نیست بلکه سلامت روحانی در بعد فردی هم مطرح است تا فرد بتواند همه ظرفیت های خود را استفاده کند.

باید  ساختارهای کیفیت‌زا در سطح خرد، میانی و کلان اجتماع برقرار شود

کیفیت خانواده و اجتماع شامل چه مواردی است؟

برای جامعه‌ای مثل جامعه ما کیفیت برای خانواده و اجتماع هم باید ارتقاء یابد تا آنها همه ظرفیت‌های بالقوه و بالفعل خود را به عرصه ظهور برسانند، مثلا در جامعه‌ای که طلاق زیاد است اعضای خانواده‌ها بسیاری از ظرفیت‌های خود را از دست می‌دهند و یا در جامعه‌ای که ناآرامی‌ها و عدم تامین نیاز جنسی در خانواده‌ زیاد است افراد خانواده دارند ظرفیت‌های خود را از دست می‌دهند.

بالاتر از خانواده باید به فضاهای میانی و کلان جامعه هم فکر کرد مثلا من فکر می‌کنم که بچه‌های سرزمینم در چه فضای اقتصادی می‌توانند رشد کنند و در چه اکوسیستم کارآفرینی ظرفیت‌هایش بروز پیدا می‌کند؟ در چه ساختار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ظرفیت‌هایش شکل می‌گیرد؟

یعنی باید روی همه ساختارهای خرد، میانی و کلان فکر کنیم به علاوه اینکه ابعاد فردی را هم در نظر بگیریم.

بینش، گرایش و رفتار کیفیت آحاد جامعه را می‌سازد

اما افزایش کیفیت آحاد جامعه را چه چیزی می‌سازد؟

افزایش کیفیت آحاد جامعه را بینش، گرایش و رفتار می‌سازد رفتار بچه من، اعتقادات بچه من و حب  و بغض‌ها و شک و یقین‌های بچه من ظرفیت‌‌هایش را می‌سازد. جالب‌تر این است که نه تنها در ابعاد فردی که رفتارهای اجتماعی جامعه من، بینش‌های اجتماعی من که اغلب موارد بین‌الذهنی چون علاقه به کار، خداباوری، محبت و سنت‌های نیکو است را در بر می‌گیرد بنابراین بینش‌های جمعی گرایش‌های جمعی و رفتارهای جمعی کیفیت اجتماع مرا می‌سازند.

برای چهارشنبه کوک شود/مسئولان 30 سال گذشته باید پاسخ دهند که چرا جمعیت حلال‌زاده ایران را ذوب کردند؟

گرایش جامعه در حوزه‌های مختلف چیست؟ گرایش جامعه من به سلبریتی است؟ گرایش جامعه ما به کارآفرین است؟ گرایش جامعه من به سمت سیر الی الله و عالم اهل عمل است؟

کیفیت جمعیت متاثر از مولفه‌های قبل از بسته شدن نطفه افراد و حلال‌زاده بودن آنها هم هست

اگر برنامه منسجمی در این زمینه تهیه و اجرا شود تا چه حد کیفیت جمعیت ارتقاء می‌یابد؟

همه این‌ها که عرض کردم باعث کیفیت جمعیت بعد از فضای تولد فرد است یعنی بینش گرایش و رفتار مادر و پدر، بینش گرایش و رفتار اجتماع پیش از انعقاد نطفه و در حین انعقاد نطفه و در حین بارداری و حمل فرزند و دوران طفولیت بچه که در گهواره است و شیر می‌خورد  است و شامل موارد قبل از بسته شدن نطفه نیست.

ما در مورد ائمه می‌گوییم که شما از اصلاب شامخه و از ارحام مطهره هستید یعنی ائمه شیعه از صلب حرام و رحم نامطهر به دنیا نیامده‌اند. یعنی حتی در نگاه قائل به تکوین اگر بخواهیم فرزند سالم و باکمالاتی داشته باشیم باید از صلب و رحم پاک، نان حلال، رفتار و اعتقاد، بینش و گرایش درست  پدر و مادر و حتی اجتماع پیرامونی که پدر و مادر در آن فضا کار می‌کنند و با آن ارتباط عاطفی می‌گیرند به دنیا بیاید.

اگر ما کاری کردیم که لقمه حرام و مثلا ربا در جامعه زیاد شد، اگر کاری کردیم  که زنا در جامعه زیاد شد (یعنی جوانم را رها کردم به گونه‌ای که مجبور شد بجای ازدواج خودارضایی کند و یا ارتباط نامشروع پیدا کند و یا سراغ فیلم پورن و چشم چرانی یا رابطه دوستی دختر و پسر برود ) ما داریم کیفیت‌‌های جامعه خودمان را به خطر می‌اندازیم چرا که در نگاه دینی معتقدیم که این موارد بر تکوین ما تاثیر دارد.

 لذا آدمی که حرام‌زاده باشد در نگاه دینی برخی مسئولیت‌های اجتماعی را نمی‌تواند بگیرد مثلا اینکه شخص مرجع تقلید یا رئیس جمهور باید حلال‌زاده باشد، نه به این علت که آن بچه مقصر است بلکه یک علت این است که او تکوینا زمینه‌هایی را دارد که می‌تواند عامل انحراف اجتماعی بشود.

از جامعه‌ای که 5 پدر به من معرفی کرده است انتقام گرفتم!

چقدر از مشکلات و جنایت جوامع غربی متاثر از حرام‌زاده بودن جمعیت آنها است؟

بر هیچ کس مشکلات اجتماعی جوامع پیشرفته غربی از مشکلات هویتی تا آمار قتل‌ها، تجاوزات، خودکشی‌ها و افسردگی‌ها و ... پوشیده نیست، چقدر از این موارد می‌تواند ناشی از آمار وحشتناک حرام‌زادگی در این کشورها باشد؟ نقشه جهانی خانواده سازمان ملل این آمار را در آمریکا بالای 51 درصد در فرانسه بالای 57 درصد در انگلیس بالای 56 درصد و کشورهای آمریکای جنوبی چون مکزیک،آرژانتین و کلمبیا بالای 75 درصد است!

برای چهارشنبه کوک شود/مسئولان 30 سال گذشته باید پاسخ دهند که چرا جمعیت حلال‌زاده ایران را ذوب کردند؟

آمار حرام‌زادگی کشورها در نقشه جهانی خانواده سازمان ملل

 یعنی بیش از نیمی از افرادی که در این کشورها زندگی می‌کنند از ظرفیت‌های اولیه به صورت تکوینی محرومند در این جوامع شاید عجیب نباشد که نوجوانان اسلحه به دست در مدارس، خود و هم مدرسه‌های خود را به گلوله ببندند.

در خود احادیث رسیده از ائمه ما آورده شده است که قساوت قلب در فرد حرام‌زاده بیشتر است چون از ابتدای شکل گیری نطفه، به دنیا آمدن و بعد از آن کسی را مسئول و حامی خود نیافته است کسی محبت به او نشده لذا او قساوت قلب خود را نتیجه خشونتی می‌داند که جامعه در حق او روا داشته است.

 شما مشاهده کردید که یکی از نوجوانانی که در آمریکا خود و هم مدرسه‌ای هایش را در مدرسه به گلوله بسته بود در نامه‌ای علت آن را اینگونه ذکر کرده بود"از جامعه‌ای که 5 پدر به من معرفی کرده است انتقام گرفتم". قطعا چنین افرادی به لحاظ هویتی، حمایتی و عاطفی دچار بحران شده‌اند که کارشان به اینجا کشیده است.

بنابراین شاخص‌های کیفیت و سواد یونسکو شاخص‌هایی نیست که به درد جوامع غربی خورده باشد تا ما بخواهیم از روی دست آنها کپی‌برداری کنیم.

جامعه‌شناسان غربی: نظام‌های الگویی فرد حرام‌زاده مخدوش است

در بین متخصصان غربی هم روی مسئله حرام‌زادگی و عدم کیفیت جامعه حرام‌زاده کاری شده است؟

 در این مورد هم بین جامعه شناسان غربی دیالکتیک وجود دارد یعنی از نظر برخی از جامعه‌شناسان فردی که حرام‌زاده است ممکن است رفتارهای غلط خود را تکرار کند البته شاید به حرام‌زادگی دید شرعی نداشته باشند و بگویند چنین فردی چون نظام‌های الگوییش را از دست داده ممکن است آسیب‌هایی را ببیند مثلا چون پدر و نقش حمایتی پدر را ندارد، نقش الگویی پدر را نفهمد اما بحث من از این کلان‌تر است.

کیفیت جمعیت و حلال‌زادگی یک موضوع دوطرفه است

 بنابراین معتقدید که این کیفیت جامعه است که از حلال‌زادگی متاثر است؟

عرض اولیه من این بود بینش، گرایش و رفتارهای پدر و مادرها و جامعه ما دارند نسل بعدی ما را از حیث کیفیت جمعیت می‌سازند اما برعکس این هم امکان دارد. روایات ما می‌گویند که اگر حب علی علیه‌السلام در دل شما است، بدانید که شما حلال‌زاده هستید یعنی حلالزادگی ما بینش‌ها، گرایشات و رفتارهای ما را می‌سازند و یعنی کیفیت جمعیت و حلال‌زادگی یک موضوع دوطرفه است و با هم بده بستان دارند.

اگر در جامعه‌ای حرامزادگی زیاد شد مثل آمریکا که بالای 50 درصد توالید نسلش از طریق نامشروع است باید توقع داشته باشم در آن جامعه حرام‌زاده، شهوت پرستی، قتل و دیگر بینش‌ها، گرایشات و رفتارهای غلط زیاد بشود یعنی بین این دو بخش بده بستان متقابل وجود دارد.

 نکته دیگر هم این است بخشی از کیفیت جامعه مربوط به حلال و یا حرام بودن رابطه جنسی و نطفه‌ای است که بسته می‌شود، اگر آن رفتار  حرام باشد می‌تواند عواقبی را برای بچه داشته باشد و این موارد را الی ماشاءالله در روایات داریم.

 مثلا در روایات به مادر توصیه شده است زمانی که به بچه شیر می‌دهی وضو بگیرد یا  پدر و مادر در زمان بسته شدن نطفه این آداب خاص را بجا بیاورند یا در زمان بارداری چه سوره‌هایی را قرائت کنند، چرا که همه این موارد روی بچه موثر است.

و یا دستور داده شده است حتی وقتی که بچه در گهواره است نسبت به او حساس باشید و اگر فلان رفتار را مقابل او انجام بدهید ممکن است که بچه متمایل به زنا بشود.

زنای ذهنی و  حلال و حرام‌زادگی.../چه کسی در ذهن شما خوابیده است؟

در برخی روایات حتی صحبت از تاثیر فکر و تخیل حرام والدین بر فرزند است، خوب چنین مسائلی برای انسان غربی مطرح نیست لذا نباید از بسیاری از رفتارها و آمارها تعجب کنیم.

بله،گاه این رفتار ما است که بچه ما را متاثر می‌کند اما گاهی هم بحث ذهن ماست که دارد بچه ما را متاثر می‌کند. مثلا ممکن است والدین درگیر زنای ذهنی باشند به نحوی که پیامبر اسلام صلی علیه و آله وسلم فرموده‌اند" با تخیل زن دیگر با همسرتان همبستر نشوید ..."چرا که در نطفه‌ای که از چنین رابطه‌ای بسته می‌شود موثر است.

اما این طور هم نیست که در این زمینه غرب برگه سفید باشد. خود پژوهش‌های غربی همچون مطالعات پروفسور برت کاهر که براساس مطالعه چندین هزار نمونه عینی انجام شده و در کتابی با نام "چه کسی در ذهن شما خوابیده است" جمع شده است که بشر جدید تحت تاثیر برهنگی در جامعه، تصاویر و فیلم‌های مستهجن، عدم تقوا و خویشتن‌داری و مراقبت از نفس خود دچار زنای ذهنی است. یعنی ممکن است مردی در اروپا با تخیل زنی هنرپیشه در آمریکا به عمل جنسی دست بزند.

برای چهارشنبه کوک شود/مسئولان 30 سال گذشته باید پاسخ دهند که چرا جمعیت حلال‌زاده ایران را ذوب کردند؟

خوب در چنین جامعه‌ای نباید ازدیاد مداوم قتل، تجاوز، دزدی و .. وکاهش رحم و ایمان برایمان تعجب برانگیز باشد چرا که زنای ذهنی و تخیل جنسی، بینش و گرایش  و رفتار و اعتقاد حرام  را در افراد زیاد کرده است، همه این موارد می‌تواند در چرخه‌ای از کیفیت نیروی انسانی ما بکاهد.

لذا اگر بچه سالم می‌خواهیم هم در فضای فردی و هم در فضای خانواده و اجتماعی  باید دارای بینشT گرایش و رفتار صحیح باشیم.

بابت حرام‌زاده کردن نسل بشر از لیبرال سرمایه‌داری طلبکاریم/مسئولان 30 سال گذشته باید پاسخ دهند که چرا جمعیت حلال‌زاده ایران را ذوب کردند؟

بنابراین بسیاری از مشکلاتی که جامعه غرب درگیر آن است را جامعه ما به خاطر مسئله تقوا و حیای فردی و اجتماعی ندارد، این برای مسئولان کشور چه وظایفی را به دنبال دارد؟

درست است، آقایان مسئول باید جواب بدهند که برای افزایش کیفیت جامعه چقدر نگران این هستند که بچه‌های ما گناه نکنند و درگیر رفتارهای غلط در حوزه روابط اجتماعی، خانوادگی و فردی نشوند؟  

چقدر دارند بندگی را در این جامعه ترویج می‌کنند؟ و چقدر مدیریت‌شان در جهت افزایش تقوا وبندگی، خداخواهی و عاقبت‌طلبی است؟

یک سوال جدی دیگری هم که از مسئولان داریم این است که طبق نقشه جهانی خانواده سازمان ملل جمعیت و توالید نسل کشور ایران در دایره ازدواج شرعی رقم می‌خورد، یعنی جامعه ما دارای برتری است که جوامع غربی فاقد آن است.

آیا نباید در جهت حفظ و تعالی این برتری که نتیجه لطف خداوند به مردم ایران است تلاشی می‌کردند؟ چرا در طول 30 سال گذشته جمعیت حلال‌زاده ایران به شدت کاهش یافته و آب شده است؟ این نحوه قدردانی از مردم نجیب ایران نیست که آنها نسلی حلال‌زاده را تحویل جامعه بدهند و هزینه‌های تربیت و جرم و جنایت را برای دولت و مجلس پایین بیاورند اما مسئولان ما به بهانه عدم توانایی مدیریت جمعیت، و تامین امکانات فرهنگی و اقتصادی دست به ذوب کردن این جمعیت حلال‌زاده که آرزوی هر کشوری است بزنند.

لذا در زمینه حرام‌زاده کردن نسل بشر و اشاعه بحران هویت، بیماری‌ها و جرم و جنایان از فرهنگ لیبرال سرمایه‌داری طلبکاریم و در زمینه کاهش وحشتناک جمعیت حلال‌زاده مردم ایران از مسئولان 30 سال گذشته کشور سوال جدی داریم و تمام کسانی که در این مورد دخیل بوده‌اند را به مناظره دعوت می‌کنیم.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۷ تير ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۹
دروغ و فریب و مردم ازاری و شیادی و قانون شکنی و مسئولیت گریزی و توهین و تعرض به حقوق دیگران، از مصادیق حرامزادگی و توحش اند. ایرانیها علیرغم حلال زادگی جسمی در حرامزادگی رفتاری بینظیر، و جامعه بسیار ناامن و پرمشکل دارند. حکومت منبعث از چنین مردمی، بهتر از انچه هست نخواهد شد که اسلام را در ریش و چادر
0
0
پربازدیدترین آخرین اخبار