حمایتهای سعودی از آشوبگران و مسلح شدن طرفداران «سمیر جعجع» رهبر سابق «فالانژ» که از عوامل شناسنامه دار و قدیمی اسرائیل در لبنان است، نشان از توطئهای بزرگ دارد که هدفش چیزی جز ایجاد آشوب و جنگ داخلی در لبنان نیست.
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ «نخست وزیر لبنان استعفا داد»؛ خبری مهم، اما نه چندان غیرمنتظره. سعد الحریری در سال ۲۰۱۷ نیز در رفتاری عجیب و مشکوک طی یک گفتگوی از پیش ضبط شده در ریاض ضمن طرح اتهاماتی علیه حزب الله اقدام به استعفا کرد. استغفایی که البته با درایت سید حسن نصرالله و رئیس جمهور لبنان به سرانجام نرسید.
همزمان با بالا گرفتن اعتراضات مردمی در لبنان که از ۱۷ اکتبر (۲۵ مهر) علیه قوانین جدید مالیاتی اعمال شده بر «سوخت» و «تماس تلفنی با واتس آپ» شکل گرفت، زمزمههای استعفای الحریری از سوی شبکه سعودی العربیه نیز شنیده میشد. در همین حال با توجه به اینکه سمت و سوی اعتراضات به سمت دولت الحریری بود، سید حسن نصرالله در سخنرانی عمومی خود ضمن حمایت از خواستههای اقتصادی معترضان، خواهان ادامه کار کابینه الحریری شد.
حمایت سید حسن نصرالله از ادامه کارِ الحریری که در دشمنی با جبهه مقاومت و ایران شهره است نه از سر علاقه که به دلیل ساختار سیاسی لبنان بود؛ زیرا که تقسیمات قومی-مذهبی قدرت در این کشور، انتصاب رئیس جمهور و نخست وزیر از سوی مجلس را به یک چالش جدی در لبنان بدل کرده است.
طبق قانون اساسی این کشور که بر اساس پیمان طائف در سال ۱۹۸۹ زیر نظر دولتهای سعودی و سوریه شکل گرفت، نخست وزیر باید همواره از جامعه اهل سنت و در مذاکره بین رئیس جمهورِ مسیحی و مجلسی به ریاست یک شیعه انتخاب شود. بزرگترین حزب سنی در لبنان هم حزب المستقبل به رهبری سعد الحریری است؛ بسیار بعید است با سقوط دولت الحریری احزاب سنی بتوانند گزینهای جهت نخست وزیری ارائه کنند.
استعفای نخست وزیر شاید خبر خوشحال کنندهای برای برخی معترضان باشد، اما نهایی شدن آن لبنان را وارد وضعیت خطرناکی میکند. امری که پیش از این مردم لبنان طی سالهای ۲۰۱۴ -۲۰۱۶ با آن مواجه بودند. در این دوره احزاب غربگرای پارلمان، با این امید که ایران در مذاکرات هستهای خود با ۱+۵ مجبور به قطع حمایت از جبهه مقاوت میشود، مانع تشکیل دولت میشدند تا بتوانند با توجه به شرایط خطیر حاکم بر سوریه از حزب الله امتیازهای ویژهای دریافت کنند. البته این امر میسر نشد و در نهایت مجبور به قبول شرایط حزب الله شدند.
درباره استعفای الحریری سناریوهای متفاوتی مطرح است؛ برخی معتقدند الحریری برای فرار از پاسخگویی استعفا داده، اما حمایتهای سعودی از آشوبگران و مسلح شدن طرفداران «سمیر جعجع» رهبر سابق «فالانژ» که از عوامل شناسنامه دار و قدیمی اسرائیل در لبنان است، نشان از توطئهای بزرگ دارد که هدفش چیزی جز ایجاد آشوب و جنگ داخلی در لبنان نیست.
استعفای الحریری مقدمهای برای پایین کشیدن رئیس جمهورِ مورد حمایتِ حزب الله است؛ در صورتی که رئیس جمهور لبنان نتواند فردی را برای تشکیل کابینه انتخاب کند، فشارها برای استعفای وی شکل خواهد گرفت که این امر لبنان را در یک خلا قدرت فرو خواهد برد.
جبهه عبری-عربی- غربی بعد از شکستهای پی در پی از جبهه مقاومت در منطقه و ناکامی از سقوط دولت اسد، در پی آن است جنگ را به داخل خاک لبنان بکشاند تا حزب الله را در یک جنگ داخلی فرسایشی نظیر آنچه بین سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰ قریب به ۱۵ سال در لبنان اتفاق افتاد، درگیر کند. این امر تنها و تنها یک برنده خواهد داشت و آن اسرائیل است.
«عبدالباری عطوان» تحلیگر مشهور عرب در سرمقاله «رای الیوم» نیز در این باره نوشت: لبنان پس از این استعفا در دهانه آتشفشان قرار دارد خصوصا اینکه قوای متعدد داخلی، خارجی، منطقهای و بینالمللی نمیخواهند این کشور امنیت و ثبات داشته باشد و بویژه حزب الله را هدف قرار دادهاند، جنبشی که به یک نیروی سیاسی و نظامی فعال و تعیینکننده در مسایل عربی تبدیل شده و تهدیدی موجودیتی برای دولت اشغالگر اسرائیلی و پروژه آمریکایی در منطقه به شمار میرود.
باید منتظر ماند و دید که سرانجامِ استعفای سعد الحریری به کجا خواهد رسید و گروههای لبنانی چه تدابیری برای جلوگیری از وقوع بحران اتخاذ خواهند کرد.