گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو_سیده زهرا حسینی؛ نمای اول: پیش از آنکه کارگر باشد، مرد است نماد غرور. پدر، نماد نان و چرخ زندگی، امید زندگی کردن، به آنها ستون خانه و خانواده هم میگویند؛ کمی مسن است، طوری با غم و حسرت به دوربین نگاه میکند که لنز دوربین از دریچه چشمانش، تمام این سالهای زندگیاش را مثل فیلمی اکران میکند.
آنچه که این میان به نظر میرسد این است که قانون کار، کارفرما و دولت را بر اساس شروطی موظف به تعیین حداقل دستمزد کارگران کرده، اما وضعیت اقتصادی کشور، تحریمها و حالا این روزها کرونا، ویروسی کوچک که با جهش ژنتیکی خود اقتصاد جهان و نه فقط اقتصاد ایران را به کلی خوابانده، اجازه نمیدهد تا حداقل دستمزد کارگران بر اساس قانون و برابر با نرخ تورم باشد.
سیاستهای غلط دولت در اقتصاد، معادله میزان تولید کشور و درآمد حاصله از آن را به کلی بهم ریخته. تولید کنندگان خود در مضیقه هستند و در شرف ورشکستگی، اما این میان آنکه محکمتر و با نامردی بیشتر چوب همه این سیاستهای غلط را میخورد، کارگر است قشری که صدایش به جایی نمیرسد و کمتر کسی به او و معاش خانواده وی توجه میکند و حتی در جلسات، امضایش هم اعتبار ندارد.
همین عدم توجه به کارگر در اجرای سیاستهای اقتصادی و عدم رعایت عدالت در اجرای این سیاستها، فشار اقتصادی را بر این قشر بیشتر کرده است؛ طوری که پیشرفت در این قشر و خانواده آنها را تبدیل به رویا کرده و حالا این قشر حتی توان معیشتی برای تامین نیازهای حداقلی روزانه خود را نیز از دست داده است.
با این حساب به نظر میرسد که با اجرای سیاستهای غلط و ناعادلانه دولت، کارفرمایان نیز توان پرداخت حق الزحمه بحق کارگران را بر اساس قانون ندارند و آنکه باید به میان کار آید، پاسخگو باشد و همچنین مشکلات پیش آمده را رفع کند، قطعا دولت است.
دولتی که برای تامین نیازهای اساسی جامعه ویژه قشر کارگری، سازمان تامین اجتماعی را به روی کار آورد تا بنا بر قانون اساسی مسکن، آموزش، پوشاک و بهداشت مردم ویژه کارگران و کارمندان را تامین و آنها را بیمه کند و عملا میتوان گفت دولت وظیفه اجرای قانون اساسی را به تامین اجتماعی محول کرد، سازمانی عریض و طویل که با هدف اجرای قانون اساسی برای تامین نیازهای اساسی جامعه کارگری تاسیس شد، اما حالا و در طول این سالها صرفا به پرداخت حقوق بازنشستگان و هر از چندگاهی ارائه خدماتی درمانی پرداخته و بدهیهای قابل توجهی به نهادهای دیگر از جمله وزارت بهداشت دارد.
حال، اما چند سوال پابرجا میماند تا زمان پاسخ. اول آنکه نماینده کارگران گفته است که به دیوان عدالت اداری شکایت کردهاند و به دنبال احقاق حق خود هستند. باید دید که قوه قضائیه و سید ابراهیم رئیسی که در طول یکسال گذشته تلاش کرده اند تا عدالت را به جامعه بازگردانند آیا با توجه به عدم رعایت نص قانونی و عدم تعیین درست حداقل دستمزد کارگران و با توجه به شکایت نماینده کارگران به دیوان عدالت، جهت حل این مسئله ورود میکنند؟ با توجه به اینکه روند رسیدگی به شکایات در دیوان عدالت اداری، چند ماه طول میکشد آیا قوه قضائیه دستور رسیدگی به این شکایت را در اولویت قرار میدهد؟ عدالت در احقاق حقوق کارگران را قوه قضائیه در کجای لیست رسیدگی خود قرار داده؟
و سوال آخر اینکه؛ مصطفی سالاری مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی کجاست؟ چرا در این میانهی اعتراض کارگران حضوری ندارد و پاسخی نمیدهد؟ و البته از همه مهمتر شرکت عریض شستا کجاست؟