گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، امیرعلی وطندوست باجیگران؛ انسانها از زمانی که دور یکدیگر جمع شدند و کانونهای جمعیتی رو تشکیل دادند با مسئلهای تحت عنوان عدالت اجتماعی روبه رو شدند. مسئلهای بنیادی که ریشهای فطری و درونی دارد. عدالت طلبی رکن اساسی آزادگیست، هر انسان آزادهای همواره بدنبال عدالت و ایجاد جامعهای عادلانه برای خود و اطرافیانش است. ولی تشکیل یک نظام عادل کاریست بس دشوار زیرا انسان متشکل از دو قوه شهوت و عقلانیت است؛ ایجاد تناسب میان این دو کاریسا بسیار مشکل. از طرفی انسانها نیازهای متفاوتی دارند که بعضی از آنها ذاتی و بعضی به شرایط محیطی بستگی دارد. عدالت در واقع ایجاد یک تناسب میان نیازهای فطری و ضروری انسان است. هنگامی که این انسان بعنوان عضوی از اجتماع در جامعهای عادلانه زندگی کند، احساس سرزندگی و رضایت خواهد داشت و هروقت بیعدالتی در جامعه بروز پیدا کند، از آن شرایط ناراضی خواهد شد.
شهید مطهری درسال ۱۳۵۶_۱۳۴۵ در سلسله مقالاتی در مجلسه زن روز درباب عدالت میگوید: عدالت چیزی نیست که به سبب وضع قانون یا به وسیله قانون گذار یا رواج آن در عرف جامعه اعتبار و ارزش داشته باشد بلکه اعتبار و مشروعیت همه آنها از عدالت است. عدالت نفس الامری و مطلق است؛ عدالت ناشی از قانون نیست بلکه قانون ناشی از عدالت است.
اصل عدالت مورد غفلت علما واقع شده است با وجود آنکه علمای اسلام با تدوین و توضیح اصل عدل پایه فلسفه حقوق را بنا نهادند ولی بخاطر پیشامدهای تلخ تاریخی نتوانستند نقشی که شروع کرده بودند را ادامه دهند.
حال پس از گذشت قرنها که حکومت به دست علمای دین رسیده است بنظر میرسد تصمیم آنها همکاری با مکاتب فساد سیاسی و اقتصادی است. قدرتمندان که با دادن رشوه و هدیههای چند میلیاردی، وابستگی بین پایگاههای فرهنگی مردمی و مردم ایجاد کردهاند سیستم را به گونهای چیدند که اگر روشنگری بخواهد آگاهانه با بیعدالتی مبارزه کند، ناخواسته خود را در مقابل فرهنگ، سیاست و درنهایت حاکمیت میبیند. این میشود که واعظ معروف در تریبون اعلام میکند دوره عدالت خواهی تمام شده و زندگی عجین شده با رانت و فساد خود را با رهبر جامعه مقایسه میکند. حال آنکه همه از کم و کیف زندگی امامین انقلاب آگاهی داریم و وقتی با زندگی هوچیگرانِ رانتی مقایسه میکنیم، چیزی جز یک تناقض آشکار نمیبینیم.
در این سیستم اگر بخواهی در کنار چپاول گران قرار بگیری میتوانی به حیات اقتصادی و سیاسی خود ادامه دهی و اگر بخواهی به مقابله با آنها بروی با تمام قوا به مبارزه با تو بر میخیزند و هیچ باکی از فشاری که بر کل سیستم وارد میشود، بر آنها نیست.
برای اصلاح این روند نیاز به یک بازنگری کلی به تمام اجزای ساختاری حکومت است، زیرا نمیتوان بدون در نظر گرفتن ساختاری که فساد در آن رسوخ کرده، به اصلاح و ایجاد ساختار جدید پرداخت. به عبارتی همانگونه که رهبر انقلاب فرمود، تنها راه اصلاح روند ها، روی کار آوردن جوانان مومن و متعهد است، جوانانی که با ذهنیت جهاد و عمل بدور از وابسته سازیهای عناصر فساد سیستماتیک، به جنگ هیئت حاکمه بروند و آنهارا از مساند قدرت و ثروتی که با تحقیر متضعفین به عنوان برپا کنندگان انقلاب، بدست آورده اند، به زیر بکشند.
جوانانی متفکر و با بینش عمیق که روشنگرانه پای در مسیر اصلاح روندها وساختارهای فسادزا بگذارند. انتخابات مجلس و بایکوت ماندن طرحهای اصلاحگرایانه مورد نیاز حکومت، به ما ثابت کرد با رجوع به سیاسیون گذشته هیچ اصلاحی صورت نخواهد گرفت و برای رفع عیبها و فساد موجود باید بدنبال افراد جدید با بینشهای صحیحی باشیم.
امیرعلی وطندوست باجیگران - مهندسی موادومتالورژی دانشگاه فردوسی مشهد
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.