گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، فائزه باقریان؛ از ابتدای انقلاب تا به امروز دشمنان زیادی تلاش کردند که این نهضت مردمی را از بین ببرند. این انقلاب از ابتدا درگیر مشکلات داخلی بوده است؛ مشکلات اقتصادی، جنگ، تحریم، منافقین و .... شکی نیست که ریشهی اکثر این مشکلات از طریق افرادی در داخل کشور به وجود آمده. یکی از این مشکلات، مشکلات اقتصادی است که کاسهی صبر مردم را لبریز کردهاست. در طول تاریخ جمهوری اسلامی، مردم ایران برای اعتراضات به وضع بد گرانی دو بار به خیابانها آمدند. در این نوشتار به بررسی دولتهایی که با "بی تدبیری" مردم صبور ما را عصبانی کردند میپردازیم.
بررسی اعتراض مردم در دولت پنجم
بعد از جنگ دولت پنجم به ریاست جمهوری آیت الله رفسنجانی و با شعار سازندگی تشکیل شد. در دولت ایشان سازندگیهایی انجام شد، اما نکتهی قابل توجه در این دولت اولین اعتراض مردم به دلیل وضع بد اجتماعی و اقتصادی در مشهد است. این رخداد به علت اقدام به تخریب خانههای حاشیهنشین شهر برای زیباتر نشاندادن شهر بدون دادن امکانات به مردم فقیر شهر مشهد روی داد. این حرکت با توجه به وضع اقتصادی بد مردم مشهد باعث شد که خون مردم به جوش آید. در آن زمان شهردار مشهد اعتقاد داشت که باید با مردم خلخالیوار برخورد کرد (آیت الله خلخالی نماد خشونت و سرکوب و اعدام بعد از انقلاب بودند). ایشان برای اینکه بتوانند مردمی که چندین سال تحت دیکتاتوری بودند را کنترل کنند به فشار وسختگیری شدید روی آوردند. در روز اعتراض ماشین شهرداری آتش زدهشد و پلیس و مسئولان توانستند مردم را آرام و متفرق کنند، اما وقتی مدرسهها تعطیل شد و دانشآموزان برای دیدن ماشین آتشزده شده جمع شدند با اینکه جو کاملا آرام بود به سمت دانشآموزان گاز اشکآور پرتاب و باعث ایجاد درگیری دوباره، کشتهشدن یک دانشآموز و شروع مجدد اعتراضات شد.
این واقعه بیشتر بخاطر بیمسئولیتی زیردستان آقای هاشمی رخداد و اگر بخواهیم دقیقتر نگاه کنیم کابینهی ایشان شباهت زیادی به کابینهی دکتر روحانی دارد؛ حضور آقای نوربخش هم در دولت پنجم و هم در دولت روحانی در راس امور اقتصادی و همینطور حضور آقایان زنگنه، نعمتزاده و کلانتری درصد شباهت این دو دوره را بالا میبرد. در دولت پنجم تورم اقتصادی ٤٩.٤ درصد باعث به وجود آمدن اعتراضات شد. علاوه بر این فضای سرکوبگرانه و توقیف بسیاری از روزنامهها در دورهی دوم آقای رفسنجانی باعث شد که فرصتی برای اعتراض به گرانی وجود نداشتهباشد و هرگونه مخالفتی با واکنش شدیدی از سوی طرفداران هاشمی و دولت او مواجه میشد. در این شرایط بد اقتصادی پروژهی عظیم حرم مطهر نیز کلید خورد در حالی که هنوز مناطق جنگزدهایی وجود داشت که نیاز به بازسازی داشت؛ اختلاف طبقاتی شدیدی که در نتیجهی این عوامل به وجود آمد باعث ترید مردم به انقلاب و آرمانهای آن شد. هرچه عمیقتر به دولت آقای هاشمی رفسنجانی نگاه میکنیم به شباهت دولت ایشان با دولت دکتر روحانی بیشتر پی میبریم.
تاریخ همیشه تکرار میشود
اعتراضات سال ۹۶ هم فراخوانی برای اعتراض علیه گرانی بود که از شهر مشهد با شعار "نه به گرانی" شروع شد؛ این اعتراضات ابتدا به دلیل فساد مالی در کشور و بیکاری زیاد مردم رخ داد و بعد از مدتی شعارها به سمت مخالفت علیه حکومت و، ولی فقیه رفت. همینطور در سال ۹۸ هم مردم به خاطر افزایش ۲۰۰ درصدی قیمت بنزین به خیابانها آمدند و به مرور اعتراضات به سمت مخالفت با نظام رفت؛ و با قطعی اینترنت مردم را بیشتر خشمگین کردند.
با اینکه ما همهی این حوادث و شرایط بد اقتصادی را در دولت آیت الله هاشمی رفسنجانی گذرانده بودیم و این اعتراضات چندین بار رخ دادهبود؛ چرا باز باید کشور دقیقا با همان کابینه و همان قضایا به چنین بحران اقتصادی بربخورد که باعث ایجاد اعتراضاتی مانند اعتراضات آبانماه شود؟ چقدر این اعتراضات شبیه اولین تظاهرات جمهوری اسلامی بودهاست؟ آیا آقایان از قصد به وجود آوردن شرایط بد اقتصادی و بستن راههای اعتراضی مردم را به خیابانها میکشند؟ چرا همهی دولتها با عملکرد بد زمینه را برای اختلافافکنی میان نظام و مردم فراهم میکنند؟ در اعتراضات به گرانی آیا منافقینی که تب مردم را تندتر میکردند از دشمن دستور میگرفتند؟ یا مسئولین؟
چراهای بیشتری در ذهن ملت ایران وجود دارد و پاسخندادن به آن توسط مسئولین باعث سردشدن بیشتر مردم نسبت به کشور خود و جمهوری اسلامی! میشود و به نظر میرسد که مسئولین مردم را فریب دادهاند.
هر چه به تاریخ نگاه میکنیم میبینیم که این حزبها و این افراد همگی به دنبال بهانهای بودند که مردم را نسبت به این انقلاب و آرمانهایش سرد کنند؛ اعتراضات مردم در دههی هفتاد برای مشکلات اقتصادی، به خیابان کشاندن مردم و تحریک مردم در سال ۸۸، اعترضات مردم برای بیکاری در سال ۹۶ و آخرین آن هم اعتراضات مردم به گرانی در آبانماه سال ۹۸. در این سالهای بعد پیروزی انقلاب اصلاحطلبها و اصولگرایان هرکدام به نوعی آمدند و به این انقلاب و مردم ضربهای زدند و رفتند. شاید وقت آن رسیده که لیبرالها را کنار گذاشته تا بیش از این به این نهضت مردمی و مردم ضربه وارد نکند؛ شاید وقت آن رسیده که به فکر تمدن اسلامی باشیم و شیوهای اسلامی برای ادارهی کشور برگزینیم.
فائزه باقریان - کارشناسی ریاضی دانشگاه صنعتی شریف
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.