گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، حبیبه حیدری؛ این مسطورات ، عرض عریضی نیست مشتمل بر عبارات ثقیل و و فحواهای عمیق بل تنها یک درد داشت است که میخواهد با قلم لکنت گرفته خویش از حجم جهد و جهاد ها در راستای تخریب ، تضعیف و حتی تحریف جریان تربیت معلم ، حدیث نفسی کند . آری !
حدیث نفس میکند زیرا نوای این قلم به گوش وزرای کار بلد نمیرسد. حدیث نفس میکند زیرا حنجره ها از گستره فریاد های برخاسته از جهل دوست و خیانت دشمن ؛ به ستوه آمده. قلم شرم دارد که بشود راوی رویداد هایی که جملگی تیشه میزدند بر ریشه تربیت معلم. ولی باید قلم ها را از نیام برکشیم و بگوییم آنچه که از دیدگان دوستان انقلابی و ولایت مدار نهان است و بگوییم تا دشمن بداند که ما میدانیم .
نخست مخاطبان این قلم ، همان افرادی هستند که مجدانه پیگیر ساختن تمدنی اسلامی و نیل به آرمان ها و اهداف متعالی امام و انقلاب هستند. آری ! با شمایم ای محرمان این قلم به ستوه آمده از جهل و خیانت. مدت مدیدی است که جریاناتی در پشت نقاب های به ظاهر مسئولانه ، تلاشی مصرانه و شگرفت آور دارند در راستای اضمحلال دانشگاه فرهنگیان، دانشگاهی که مقام معظم رهبری به کرات بر جایگاه والای آن و نقش بی بدلیل ایشان در راستای ساختن همان تمدنی که شما به دنبالش هستید ؛ صحه گذاشته.
ای دوستان عدالتخواه من! بیایید عادلانه قضاوت کنیم و عادلانه تر عمل کنیم. بیایید عدالت را تنها در تقسیم برابر چند از اراضی این بلد نبینیم و فریاد های وا عدالتا را صرف این مسائل خرج نکنیم و ای دوستان من در تشکلی دیگر ، که اذهانتان مشحون شده از کلمات و عبارات نظری تا روزگاری با استمساک این عبارات رویای مدینه فاضله را ببینید.
تمامی مسیر ها فقط و فقط از معبر تربیت نیروی انسانی متعهد و تراز همان آرمان ها میگذرد ، که اگر این چنین نبود جریان های رقیب سدی نمیشدند در این طریق ؛ ای رفیقان طریق! مگر نه آنکه نمیشود نیروی را تربیت کرد مگر به واسطه یک مربی تربیت شده ؟ مگر نه آنکه مقام معظم رهبری (همان فردی که قرار است خون های جاری در رگ ها را فدایش کنید و در هر تجمعی با رگ های متورم شده و صورتی سرخ از حجم فریاد ها ، شعار میدهید ، ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند ! ) به کررات بر نقش بی بدیل دانشگاه فرهنگیان به مثابه مرکز ثقل نظام آموزش و پرورش تاکید کرده است ؟ مگر نه آنکه فرمودند جنگ تعلیم و تربیت بر پا شده است ؟
اخیرا وزارت علوم نامه ای خطاب به رهبری نوشتند مبنی بر استفاده از دانش آموختگان دانشگاه های دیگر و جذب ایشان در عوض جذب از مجرای کنکور سراسری. این پرسش مطرح میشود فردی که چهار سال در دانشگاهی دیگر و با متصور کرد خود در کسوتی دیگر ، تحصیل میکرده حال چرا بایستی جذب این دانشگاه شوند ؟ آیا عوامل نامساعد اقتصادی و نداشتن شغل برای خیل عظیمی از بیکاران میتواند قوه محرکه ای شود برای سوق دادن به سوی دانشگاه فرهنگیان ؟ آیا دانشگاه فرهنگیان بایستی مبدل شود به محل کاریابی برای فارغ التحصیلان دانشگاه های دیگر که از اکتساب شغلی متناسب با رشته تخصصی خود ناامید گشته اند؟ آیا تقاص تدبیر مدبرنماها در گشایش های اقتصادی و ایجاد اشتغال را بایستی نهاد تربیت معلم پس دهد ؟ آیا این شکل از مواجه و درخواست را برای دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی و مشاغل حساس دیگر برمی تابیم ؟
آیا کار صواب آن نیست که به جای تاسیس برخی از دانشگاه که برای پر کردن صندلی های خالی شان ، چنگ میزنند به هر وسیله به نحوی از انحا ؛ به توسعه کمی و کیفی دانشگاه فرهنگیان پرداخته که حداقل تا سال های آینده هم معضل کمبود معلم قدری جبران گردد؟ جملگی این مسطورات حدیث نفسی بود از قلم نگارنده ، نگارنده ای که دوستان دلسوز را خویش خویشتن میپندارد و با آنان حدیث میگوید. باشد که جاهلان ، عالم شوند و عالمان ، عامل در طریقی که جز اهل حدید و بصیرت در آن نمی مانند.
حبیبه حیدری - معاونت گفتمان سازی و مطالبه گری بسیج دانشجویی پردیس نسیبه دانشگاه فرهنگیان تهران
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.