گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، مینا دهقان؛ روز ۹ دی را به روز بصیرت و آگاهی می شناسیم. روزی که در سال ۸۸ به حماسه نهم دی ماه معروف شد. همین عنوان باعث شد تا هنرمندان متعهد به نظام جمهوری اسلامی دست به کار شوند و در حوزه مستند سازی، داستانی کوتاه و بلند و نماهنگ و فیلم سینمایی دست به کار شوند و تولیداتی با این موضوع داشته باشند. یکی از جشنوارههایی که بعد از این اتفاق شکل گرفت جشنواره مردمی فیلم عمار بود که با رویکرد نمایش آثاری در این حوزه در بین اقشار مختلف مردم نام خود را پیدا کرد. اما آنچیزی که تا به حال به آن به طوری جدی فکر نشده است تربیت فیلمساز انقلابی است.
دانشگاهها و آموزشگاهها و کارگاههای خصوصی متعددی وجود دارند که فیلمساز تربیت میکنند، اما چیزی که در طول این سالیان متمادی شاهد آن بودیم فضای دور از فضای سینمای انقلابی با ارزش و متر و معیارهای خاص خودش است. یعنی ما شاهد ساخت آثاری هستیم که گرچه به بعضی قوانین و ارزشها پایبند هستند و تا حدودی در چارچوب نظام جمهوری اسلامی است، اما همچنان جای کاردارند. هیچ نهاد، سازمان، یا ارگانی را نمیشناسیم که بگوید من میخواهم فیلمساز انقلابی تربیت کنم.
فیلمساز انقلابی اصلاً یعنی چه کسی؟ به کسی فیلمساز انقلابی میگوییم که علاوه بر بحثهای دانشگاهی سینما بهطور کامل با مبانی بنیادین انقلاب و مانیفست فکری بنیانگذار انقلاب آشنایی داشته باشد و با بصیرت و پایبندی به اعتقاداتش دنبال ساخت آثار برود. این فرد باید پلهپله آموزش ببیند تا پروار شود و به یک نیروی فیلمساز متبحر تبدیل شود.
از سال ۸۸ به بعد هم جشنوارهی مردمی فیلم عمار برای روایت درست و مطابق با گفتمان انقلاب از هنرمندان دعوت کرد تا فیلم بسازند، اما هنوز هم این جشنواره نتوانسته یک جریان مدون تربیت نیروی فیلمساز را در پیش بگیرد و اتفاق مهمی در این زمینه به وجود بیاورد.
یکی از مراکزی که میتواند بهخوبی در این زمینه عمل کند، حوزه علمیه است. حوزهای که میتواند خطیب تربیت کند حتماً میتواند فیلمسازی را تربیت کند که آن حرف اسلامیاش را به شکل درام دربیاورد و تأثیرگذاریاش را بیشتر کند. حوزهای که هدفش تربیت انسان است حتماً میتواند در تربیت نیروی فیلمساز انقلابی هم بهگونهای خوب عمل کند.
حالا باید از خود پرسید باوجود تخصیص بودجههای هنگفت به حوزهی فرهنگ آیا نباید مرکزی وجود داشته باشد که بهطور ویژه در این حوزه بهطور بلندمدت زمان بگذارد؟ چرا که این قضیه آنقدر مهم است که باید سالها برای آن کارکرد و تصمیم گرفت.
بهطور کل باید بگوییم سینمای متعهد نیروی متعهد و دغدغه مند میخواهد و بنابراین از تکنسین گرفته تا مدیر رسانهای باید در این تربیت و آموزش ساخته شوند. سینمای متعهد علاوه بر نمایش نواقص موجود در نظام، امید و انگیزه هم میدهد، راهکار هم میدهد، و همهی اینها درگرو تربیت فیلمساز دلسوز و انقلابی است. فیلمساز انقلابی اگر ببیند نظام دارد از آرمانهایش منحرف میشود سعی میکند آن را اصلاح کند تا به مسیر اصلی برگردد نه اینکه با سیاه نشان دادن مطلق جامعه به سرنگونی آن کمک کند.
ضربهای که در جریانهای سیاسی از سلبریتیها در مقاطع زمانی مختلف خوردهایم ناشی از همین نبود راهکار تربیت هنرمند انقلابی است؛ و هنوز بهجز افراد معدودی، چون ابراهیم حاتمی کیا، ابوالقاسم طالبی، و بهروز شعیبی و حامد عنقا از نسل جوان کسی را سراغ نداریم که هم اندیشه و رویکردش انقلابی و متعهد باشد و هم فیلمش و چیزی که خلق کرده. این افراد هم از ابتدا با توجه به سبقه و پیشینهی خود در این عرصه قلم میزدند و فیلم میساختند نه صرفاً آموزش در یک محیط سینمایی انقلابی.
بصیرت و آگاهی جز با تولیدات رسانهای خوب میسر نمیشود و تولید خوب هم به سرمایههای انسانی نیاز دارد که با بصیرت و اگاهی نسبت به پارازیتهای دشمنان عجین شده باشند.
فیلمسازی باید تربیت کنیم که متأثر از جریان روشنفکری نباشد و به تعبیر مقام معظم رهبری در این میدان چغر باشد. یعنی فیلمسازی که با تمام توان در برابر جبههی روشنفکری بایستد و بگوید بله من یک فیلمساز سفارشیام و به سفارش گفتمان انقلاب و برای تصحیح امور و جامعه فیلم میسازم.
مینا دهقان - فعال دانشجویی دانشگاه صدا و سیما
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.