گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سمیه حنیفه زاده؛ "مجلس در راس امور است" احتمالا بارها این سخن بنیانگذار انقلاب را شنیدهاید. اما آیا در دهه اخیر مجلس در راس امور بوده است؟ بیایید از کمی قبلتر شروع کنیم. مجلس دهم؛ نقدهای بسیاری از این مجلس صورت گرفته امیدهایی توخالی که هنوز هم آثار آن هویداست. به گفته برخی کارشناسان مجلس دهم در برآورده کردن خواستهای حامیان اصلاحات ناکام بوده است و از طرف دیگر در زمینه قانونگذاری و نظارت که از وظایف عمده مجلس است به کامیابی نرسید.
مجلس باید پایگاه اساسی نظام و مردم و مایه حضور و مشارکت واقعی مردم در تصمیم گیریها و مظهر اراده ملی باشد؛ اما ما شاهد بودیم که بسیاری از تصمیم گیریهای مهم که تنها وظیفه مجلس بوده مانند بررسی بودجه و مسئله بنزین و... به شورای سران سه قوه واگذار گردیده بود و از سوی دیگر برجامی که امید خیلیها بود بدون در نظر گرفتن روال کارشناسی و بدون بررسی دقیق با چشم بسته در آن ۲۰ دقیقه کذایی به تصویب رسید که بعدها مثلا نمایانگر تعامل مجلس و دولت باشد. با این توضیحات میتوان گفت که مجلس قبل نتوانست در راس امور و جایگاه خود قرار گیرد. حال آیا مجلس کنونی می تواند به راس امور بازگردد؟ اصلا منظور از راس امور چیست و چگونه می توان به آن دست یافت؟
از منظر عدهای همین که حدود ۶۰ اصل از قانون اساسی به قانون گذاری و قوه مقننه و وظایف این قوه اشاره می کند نشان دهنده اهمیت این نهاد در نظام جمهوری اسلامی است و مجلس به دلیل دارا بودن ابزارهایی مانند سوال، تحقیق و تفحص و حتی استیضاح در راس امور است. از منظر دیگر به دلیل ارتباط بیشتر مردم با مجلس نسبت به سایر نهادهای حکومتی و بر اساس اصل مردم سالاری در کشورمان که بروز و ظهور مردم را در امور مجلس نشان میدهد در نتیجه مجلس در راس امور است. چنانچه گویی مجلس روزنه باز بین مردم و حاکمیت است.
با این دیدگاه عدهای این نقد را به مجلس وارد می کنند که مجلس یازدهم از مشارکت و حمایت کافی مردم بهرهمند نیست؛ چرا که نسبت به مجالس قبلی از مشارکت کمتری برخوردار بوده است. نقدی که میتوان علت آن را به سناریوهای قبل از انتخابات نسبت داد. یکی از نمایندگان کنونی مجلس شورای اسلامی معتقد است دولت برخلاف رویه چهاردهه گذشته کشور که همه تلاش میکردند تا میزان مشارکت مردم در انتخابات را افزایش دهند در ایام نزدیک به انتخابات قیمت بنزین را افزایش داد؛ لذا وقایع تلخی به وقوع پیوست، انسانهایی کشته شدند و ناامنیهایی رخ داد که برمبنای این سناریو شاهد کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس بودیم.
با دیدگاهی بیطرفانه تر می توان یکی از دلائل کاهش مشارکت را اینگونه در نظر گرفت که متاسفانه ما شاهد کم لطفیهایی از سوی دو جناح بزرگ سیاسی کشور نسبت به طبقه متوسط جامعه هستیم طبقهای که عمده مشارکت را همیشه دارند و آن ها هستند که طبقات دیگر را به مشارکت ترغیب می کنند اما این طبقه از سوی یک جناح نادیده گرفته میشوند و از سوی جناح دیگر تنها ابزاری برای رسیدن به قدرت هستند و بعد از تحقق اهداف انتخاباتی آنان مطالباتشان به کنار گذاشته میشود و اگر صحبتی از مطالباتشان میگردد صرفا جنبه پوپولیستی و تبلیغاتی دارد و به جای مشکلات اصلی به مسائل فرعی آنان توجه دارد. هرچند مجلس کنونی خوشبختانه پذیرای مردم است. اما اینکه ما به مستضعفان توجه ویژهای داریم نباید باعث نادیده گرفتن دیگر گروهها شود.
عمده چرخه اقتصادی کشور در دست طبقهی متوسط است که میتوان از توان آن ها برای بهبود وضعیت اقشار کمبضاعت نیز بهره گرفت. از سوی دیگر برای اینکه مجلس در راس امور قرار گیرد فقط پذیرا بودن نظرات مردم و عمل بر اساس آن کارآمد نیست و همانگونه که رهبر انقلاب فرمودند: مجلس با نمایندگان کارشناس و پاکدست در راس امور است.باید به این دو نکته توجه ویژه کنند.
اما متاسفانه ما شاهد عدم کارشناسیهایی از سوی برخی افراد تندرو در مسائلی بودیم که چند ماهی جز افزودن حواشی و افزایش تنشها بین دولت و مجلس و عدول از شان افراد، شرع و اخلاق حاصلی نداشت. تحقق مطالبات معیشتی مردم با تعامل مثبت دولت و مجلس امکان پذیر است؛ اما متاسفانه هنوز عدهای درگیر بازیهای سیاسی و جناحی هستند یک روز این روزنامه تیتر میزند "مجلس درصدد نقد دولت است یا تخریب آن؟" و روزدیگر روزنامهای دیگر مقاله می دهد "تخریب یا نقد مجلس یازدهم؟"
که هر دو این ها تنها حواشی است. تا جایی که یک دیدار چهره به چهره و نزدیک مردم با وکلایشان باعث ایجاد دوقطبی مدیدریت عقلگرا و بیعقل میشود که تلاش برای توجیه تنبلی و سوء مدیریت و توجیه دفترنشینی عدهای است که قدرت تبیین واقعیتها را ندارند و واقعیات را واژگون کرده و وارونه نمایش می دهند. از طرفی شبهههای ایجاد شده در مورد عدم شفافیت مخارج صورت گرفته در این سفرها دیوار اعتمادها را سست میکند.
این حواشی گاهی به جایی میرسد که کسانی که عنوان نماینده مجلس قوی و انقلابی را به دوش می کشند به جای رفتاری انقلابی و قوی همانند افراد ضعیف به هتک حرمت و بی اخلاقی روی می آورند و بس تأسف می ماند برای ما. البته همه را با یک چوب نمیتوان زد و این حواشی سازان به تعداد انگشتان دست نمیرسند اما نمایندگان باید نشان دهند که با تندروها کنارنمیآیند و آنان را متنبه سازند تا وجهه تلاشهای خالصانه شان خراب نگردد و اجازه ندهند حاشیه سازی مانع از پرداختن به اصل کار شود. از سوی دیگر اگر نصح خواهی و نصیحت در بین نمایندگان وجود داشته باشد دیگر برای هر حرکت کودکانه پدر و رهبر کشور واسطه نخواهد شد تا کدورتهای ایجاد شده را خود خاتمه دهد.
اینکه مجلس برای رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم تلاش میکند مانند همین طرح کالابرگ برای ۶۰ میلیون ایرانی جای خوشحالی دارد هرچند شوخی دولت و بانکهای آن به منابع پیشنهادی مجلس به نفع خود اصلا جالب نبود. اما امیدواریم در کنار نشانه درمانی مجلس به ادامه روند ریشه درمانی مشکلات اقتصادی نیز بپردازد که در نظر گرفتن اصلاح ساختار بودجه ۱۴۰۰ و اولویت قرار دادن مسائل اقتصادی در لوایح ارسالی از سوی دولت و نظارت بر فعالیت معاونتهای دخیل در سفره مردم، صنعت و تولید کشور از طریق پرسش و پاسخ از راهکارها است.
مردم با مشاهده این کارها امیدوار میشوند که مجلس میتواند به راس امور بازگردد و با کارشناسیهای دقیق هر حرف و شبههای را رد کند. تفاوت فاحش در مدل رفتاری،هویت بخشی، مدیریتی و گفتمانی موجود بین مجلس دهم و یازدهم خود قرینهای از موفقیت در تغییر ریل ها، مرامها و مسلکها در مجلس جدید بوده است تا دوباره مجلس احیا شده و پارلمان به راس امور بازگردد. اما عدهای به این گفتمان و مدل نقد وارد می کنند و این نقد با مقایسه این مجلس با مجلس قبل صورت میگیرد هرچند که جای بسی شگفتی دارد که چگونه توقع دارند که الگو و مدل ناکام مجلس دهم سرمشق مجلس یازدهم باشد.
مجلس یازدهم به این موضوع واقف می باشد که الگوی معطل کردن کشور برای بازگشت پیمان شکنان به پیمانشان چیزی جز ترور و مشکلات اقتصادی برای مردم کشور به دنبال نخواهد داشت.اقدام مجلس در تصویب سریع طرح "اقدام فوری برای لغو تحریمها" می تواند نشاندهنده خیز مجلس برای بازگشت به راس امور باشد؛ اقدامی که میتواند به دیپلماتهای کشورمان برای دستیابی بهتر به نتایج مذاکراتشان کمک کند اما در این بین شاهد مخالفت هایی بودیم که با نگاهی به تاریخ میتوان آنها را مضحک نامید.
اینکه در مجلس قبل وظایف پارلمانی به سایر قوا محول میشد باعث باور عدهای شده که مجلسیها وظیفهای جز نشستن دورهم و راهسازی قانونی برای دستورات مجریان ندارند و اقدامات مجلس کنونی را وظایف سایر نهادها میدانند؛ اما باید آگاه باشند که در این نظام هر قوهای باید وظایف خود را به بهترین نحو ممکن انجام دهد؛ چرا که مردمی دارد که شایسته بهترینها هستند و این مردم ثابت کردهاند که با ایستادگی میتوان به خواستهها دست یافت مگرنه با پیشکش کردن استقلال هیچ کشوری نتوانسته به رفاه و آسایش برسد.
نشریه دانشجویی مبین، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، شماره ۴۲