به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو، دقیقاً دو سال از آغاز رسمی پاندمی کرونا در ایران میگذرد. بیماری فراگیری که تمام جزئیات زندگی ما را دستخوش تغییر کرد و خیلی زود به یکی از کلیدواژههای پرتکرار جامعه تبدیل شد. از کنجکاویها و سؤالات در عرصه درمانی و پزشکی و خلوت شدن محافل مختلف فرهنگی و اجتماعی و البته تأثیر پررنگ در محافل آموزشی کشور، از مدارس تا دانشگاهها و آموزش عالی. امروزه بهواسطه فراگیری بیماری کرونا و گسترش آموزشهای مجازی و تعطیلی بسیاری از کلاسهای حضوری آموزشهای درسی افت چشمگیری پیداکرده است، اما مسئلهای که در کنار آموزش در مدرسهها همیشه جزو اولویتها بوده است؛ مبحث پرورش و بهنوعی رشد و آموزش مهارتهای زندگی به دانشآموزان است.
البته آموزشهای مجازی و بهنوعی آموزشهای الکترونیکی سالهاست که در اغلب کشورها بهعنوان محور توسعه موردتوجه قرارگرفته و پایه و اصول خود را بر استقلال یادگیرنده استوار ساخته است امری که بسیار میتواند در بهبود مهارت تفکر خلاقانه مؤثر باشد.
استاد فخر روحانی در گفتگو با خبرنگار ما بابیان اینکه توجه به آموزشهای صرفاً مجازی تبعاتی را ازنظر آموزشی و اجتماعی برای ما ایجاد کرده است؛ تصریح فرمودند: نباید این نکته را ازنظر دور نگه داشت که فضای مجازی و توجه خاص آموزشی به آن فرصتهایی را برای ما ایجاد کرده است که پیش از آن به این وسعت نداشتیم.
وی افزود: در آموزش مجازی یادگیرنده بهصورت مستقل با ادراکات خودش و با خودنظارتی و خود هدایتی متون محتوایی را دریافت میکند. کنترل آموزشدهنده بر آموزش بیننده بسیار کم میشود و این دلیلی است بر اینکه آموختن مهارت در این فضا بسیار بر محور استقلال فرد یادگیرنده قرار بگیرد.
فضای مجازی، بستری مناسب برای ارائه و تولید بستههای هنری
همچنین علیرضا امیدواریان مدیرکل انجمن خانواده با تأکید بر اینکه فضای مجازی چیزی خارج از فضای زندگی ما نیست؛ ابراز داشت: از وظایف مهم آموزشوپرورش که این روزها بهشدت مورد غفلت قرارگرفته است آموزش مهارتهای زندگی در قالب درسی و پرورشی هست.
وی افزود: مدیران آموزشی ما موظف هستند که مهارتهای دهگانه زندگی را از پایه هفتم به بعد بهصورت تخصصی و علمی در مدارس تدریس کنند و همچنین در سنین پایینتر در قالبهای کودکانه و پرورشی آن را موردتوجه قرار بدهند.
اما آنچه این روزها دغدغه ما شده است این است که با مجازی شدن آموزشهای مدارس، عدم اشتیاق و رغبت بهسوی اینگونه مباحث بسیار بیشتر خود را نشان داده است و شاید برگزاری کلاسهایی با این عناوین نهتنها بازخورد بسیاری نداشته باشد بلکه موجب ایجاد اصطکاک در بین کارشناسان اینگونه امور شود.
علیرضا امیدواریان با تأکید بر اینکه قرار نیست همه این مهارتها بهصورت کلاسیک آموزش داده شود؛ اظهار داشت: هرچند آموزشهای کلاسی متقاضیان خاص خودش را دارد، اما در فضای مجازی صرفاً لازم نیست که کلاسهایی برای آموزش مهارتهای زندگی برگزار کرد بلکه باید با بررسی کارشناسان قسمتهایی از این مهارتها را بهصورت بستهبندیشده در قالب فضای هنری تولید بکنیم.
به هر حال باید بدانیم ورود نوجوانان به فضای مجازی شاید از دیدگاه بسیاری از افراد آفتی است که دامن این قشر را فراگرفته است، اما با نیمنگاهی هنرمندانه به جنبههای مثبت آن میتوانیم از این فرصت برای ارائه بستههای هنری تولیدشده خودمان استفاده کنیم؛ پکیجهایی که هیچگاه در آموزشهای حضوری نمیتوانستیم به آن برسیم.
مدیر خود باش تا مدیریت بیاموزی
ما در آموزشهای حضوری نظم را با استفاده از ابزارهای مختلف و توسط معلمان و مدیران ایجاد میکنیم؛ اما در آموزشهای مجازی بینظمی میتواند آفت بسیار مهمی باشد؛ به همین دلیل دانشآموختگان مجبور شدند تا با مدیریت و برنامهریزیهای شخصی وقت و آموزش خود را مدیریت کند.
فضای مجازی به همان اندازه که میتواند افراد را بهسوی بینظمی بکشاند، اشخاص را مجبور میکند تا برای رسیدن به موفقیت دستبهکار شوند و مهارتهای مدیریتی و خلاقانه خود را بهبود بخشند. نظمی که تا پیشازاین دانشآموزان با چوب معلم و چشمغره مدیر آن را به درون آموزشهای خود آورده بودند، امروزه بدون هیچ اجباری، اما شرط اول و مهم در موفقیت رسیدن به حد متعادلی از این مهارت زندگی است.
چه بسیار افراد و دانشآموختگانی که سالها بدون حضور در فضای مجازی درس خواندند، اما هیچگاه نتوانستند مهارتهای زندگی را در وجود خود بهبود بخشند، زیرا از روی اجبار دستبهکارهایی میزدند که هیچگاه آنها را رو به موفقیتهای اجتماعی پیش نمیبرد.
الگوسازی؛ نقطه مغفول فضای مجازی
یکی از محیطترین مباحثی که باعث میشود بار منفی فضای مجازی بر بار مثبت آن فائق آید، نداشتن الگوی مناسب نوجوانان و جوانان در دنیای رسانه است. در دنیایی که تأثیرپذیری از الگوها هرچند بهدوراز قاعده و قانون حرف اول را در بین نوجوانان میزند؛ عدم الگوسازی باعث میشود که نوجوانان به دنبال سلبریتیهای نامناسبی بروند که موجب افزایش بار منفی فضای مجازی میشود.
رئیس انجمن امور خانواده بابیان اینکه تأثیرپذیری از الگوها در دنیای امروز و در فضای مجازی قانون و قاعده درستی ندارد؛ اظهار داشت: ما میتوانیم با توجه به مزاج و روحیه مردم بسیاری از داشتههای اخلاقی و دینی را که به مهارتهای زندگی مربوط است در قالبهای مختلف فرهنگی هنری تولید کنیم.
وی افزود: بعد از تولید محتوا در قالبهای مختلف میتوانیم آنها را بهصورت انبوه آموزش داده و آن را به مردم هدیه بدهیم که متأسفانه برای این مقوله مهم در کشور ما سرمایهگذاری نمیشود و همچنین فعالیتها نیز بهصورت حرفهای صورت نمیپذیرد.
امیدواریان با اشاره به اینکه ما در فضای مجازی قاعدهای برای آموزش مهارتهای زندگی بهصورت تکمیل نداریم؛ تصریح کرد: مهمترین وظیفهی دنیای رسانهاین روزها تولید محتوایی قاعدهمند و باکیفیت است.
آری؛ الگوسازی امری است که بهشدت در نگاه کارشناسان رسانهای و آموزشی ما به دورمانده است. این امر خطیر نیاز به یک همفکری جمعی از سوی اصحاب رسانه و تبلیغات و متولیان امر فرهنگ و آموزش دارد. طراحی، معرفی و معروفیت الگویی که در نگاه جوانان و نوجوانان ما عزیز، محبوب و فرهنگساز باشد. الگویی که بتواند با جا باز کردن در دل قشر آسیبپذیر جامعه ما، آنها را از آسیبها در امان نگه دارد و با آموزش عملی مهارتهای زندگی به آنها جامعه را روزبهروز بهسوی پیشرفت و توسعه ارتقا دهد.
فضای مجازی فرصتی برای معرفی الگوهای زیبا
یکی از مهمترین مسائلی که در مقولهی الگوسازی باید موردتوجه قرار بگیرد این است که ایران و فرهنگ ایرانی سرشار از الگوهایی است که از نگاه جوانان و نوجوانان ما دورافتاده است و این امر باعث میشود که فرزندان ما خود به دنبال الگوهایی بروند که شاید بعدها با سالها تلاش و کوشش نتوانیم حتی یک درصد از آن سبک زندگیها را تغییر دهیم.
دکتر علیرضا امیدواریان در این خصوص بابیان اینکه ما هیچ الگویی برای بازی، معنویت و سبک زندگی معرفی نکردهایم؛ ابراز داشت: ما الگوهای بسیار خوبی در کشورمان داریم و مشکل عدم توجه و ارائه آنها برای قشر آسیبپذیر کشورمان است.
مدیر بنیاد خانواده، نوجوانان را قشری دانست که کمترین توجه به آنها در جامعه میشود و تصریح کرد: برنامهریزی برای سبک زندگی نوجوانان و ارائه الگوهایی مناسب به آنها در آینده میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات اجتماعی باشد.
وی افزود: برای مثال ما از سبک زندگی شهدا فقط خون و خونریزی و جنگ را به نوجوانان نشان دادهایم درصورتیکه زندگی شاد آنها هم باید به نوجوانان معرفی شود؛ شادیای که در لحظهلحظه زندگی آنها جریان داشته و روحیه آنها را به حدی قوی ساخته بود که از سختترین شرایط هم بهراحتی عبور میکردند.
مدیریت احساسات و هیجانات در فضای مجازی
متأسفانه امروزه با افزایش چشمگیر علاقهمندی به فضای مجازی در بین نوجوانان و جوانان و پایین آمدن میانگین سنی آن در بین حتی کودکان؛ شاهد آن هستیم که وقت بسیار زیادی از روزهای مهم زندگی نوجوانان ما در حال به هدر رفتن است.
آفت مهم اینگونه ارتباطات از سویی این است که افراد باهم سنها و حتی غیر از همسنهای خود در فضای مجازی بدون هیچگونه محدودیت خاصی و حتی بدون نظارت و مدیریت معلمان و بزرگترها ارتباط برقرار میکند. هرچند نباید این نکته را ازنظر دور ساخت که این مسئله همانقدر که ممکن است آسیبزا باشد، میتواند در رشد و بهبود مهارت ارتباطی و مدیریت ارتباطات در بین نوجوانان و جوانان مؤثر باشد. فضای مجازی با افزایش حس استقلال و روحیه اعتمادبهنفس در بین مخاطبین خود میتواند مدیریت مناسبی را بر روحیه مضطرب آنها داشته باشد. چه بسیار افرادی که در دیدارهای حضوری به دلیل عدم کنترل احساسات و به وجود آمدن استرس مشکلات زیادی را برای خویش رقم میزنند، اما با حضور در فضای مجازی و تقویت مهارت کنترل احساسات و هیجانات، استرسهای خود را مدیریت کرده وزندگیهای موفقی را پیش روی راه خویش قرار میدهند.
ماکت شبیهسازیشده مدرسه پاسخگوی نیاز امروز ما نیست/ نیاز به الگوی جدید داریم
در آموزشهای الکترونیکی و فضای مجازی نیمی از محتوای آموزشی توسط مدرس و آموزشدهنده تولید و تدریس میشود و مابقی بهخصوص در مهارتها با تعامل و تجربه یادگیرندگان است که به وجود میآید، بنابراین باید فراموش نکنیم که یکی از مسائلی که بلاها و آفتهای آموزش مجازی هست آموزش فرد محور است.
آموزشها در فضای مجازی حتماً باید بهوسیله تجربیات و تعاملات و دستبهدست شدن آموختهها توسط یادگیرنده مدیریت بشود و این نکته در خصوص مهارتها ارزش و اعتبار بیشتری پیدا میکند.
متأسفانه آموزش در کشور ما همیشه بهشدت فرد محور بوده، این امر شاید در فضای حضوری خیلی آسیبزا نباشد، اما امروزه که با توجه به شرایط سخت کرونایی مجبور شدیم آموزشها را در فضای مجازی دنبال کنیم، باید بهخوبی مراقبت کنیم که هر دنیایی التزامات خاص خویش را دارد و کلاسی که قرار است در فضای مجازی تشکیل بشود؛ نباید ماکت شبیهسازیشده مدرسه باشد. جایگاه معلم و دانشآموز در فضای مجازی با آموزش حضوری تفاوت دارد.
در آموزش حضوری حتی اگر فضای آموزش فرد محور باشد، یادگیرندگان با تعاملات باهم است که به مهارتهای ارتباطی دست پیدا میکنند؛ هنر حل مسئله، تصمیمگیری صحیح، تفکر خلاقانه و نقادانه با ماکت شبیهسازیشده مدرسه در فضای مجازی به دست نمیآید، بلکه مدرسه در دنیای جدید الگوها و نقشههای راه جدیدی میخواهد و این هنر یاد دهندگان است که با خروج از فضای فرد محوری و ورود به فضای تعاملی، گامی در جهت بهبود مهارتهای فعال زندگی دانشآموختگان خویش بردارد.
خانم دکتر زهرا فخر روحانی استاد حوزه و دانشگاه در صحبتهای خود با اشاره به عدم توجه به تولید دانش و بهبود مهارتهای زندگی در نظام آموزشی ما اظهار داشتند: در فضای مجازی یادگیرنده در حالی میتواند به استقلال کامل برسد و مهارتهای خود را تقویت کند که خودش تصمیمگیرنده و انتخابکننده باشد و از سوی دیگر نسبت به تمرینها و هر آنچه لازمهی یادگیری است تعهد کامل نشان بدهد.
وی افزود: برای اینکه یادگیری را از یک فضای واقعی و کلاس فیزیکی به حالت مجازی یا الکترونیکی یا آموزش از راه دور انتقال بدهیم باید یک محیط یادگیری مجازی با شکلی جدید ایجاد کنیم که قابلیتها، آسیبها و چالشهای مخصوص به خودش را دارد که نیاز است با برطرف سازی آن به نتایج مناسبی درزمینهٔ عدالت آموزشی مهارتی و بهاصطلاح فرایند محور رسید.
خانم دکتر فخر روحانی با اشاره به این امر که وجود مزیتهای جالب و مناسب در محیط یادگیری مجازی نباید ما را محدودیتهای آن غافل کند: امکان شناسایی محتواها و منابع تولیدشدهی بیکیفیت کم اعتبار و انتشار اطلاعات متنوع و پراکنده در این محیط یکی از آسیبهایی هست که میتواند مهارتهای آموختهشده در این فضا را تحت تأثیر قرار بدهد.
وی ادامه داد: عدم شناسایی یکدیگر در ارتباطات، تفاوتهای فرهنگی کاربران و عدم امکان ارتباط حضوری میان کاربرانی که در یک فضا در حال آموزش هستند ازجمله آسیبهایی است که با تغییر شکل و الگوی آموزشی میتوانیم برون داد بسیار بهتری در بهبود مهارتهای زندگی داشته باشیم.