گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، فاطمه حاج حسنی؛ چندی پیش، دولت لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ را تقدیم مجلس کرد، که ما در اینجا کاری به اصل بودجه نداریم و بی وقفه به سراغ بودجه معین شده حیطه خود یعنی "آموزش و پرورش" میرویم.
دولت امروز با تصورات خویش برای دولت آتی، بودجهای را با ساختاری قدیمی و در تعارض با سند تحول بنیادین طرح ریزی و ارائه نموده که شاید در نگاه اول به این بودجه با مشاهده رشد ۴۷ درصدی آن امیدوار شویم، اما عمر این امید، دوامِ زیادی نمیآورد، زیرا بعضی منابع تخصیص داده شده از راه هایی، چون فروش نفت، در واقع خیالی و غیر قابل حصول هستند.
با درنظر گرفتن عدالت درونی و مقایسه این بودجه در بخشهای داخلی آموزش و پرورش متوجه می شویم، حدود ۹۴ تا ۹۶ درصد از آن برای تامین حقوق پرسنل اعمال می گردد و به معنای واقعی پولی برای تربیت معلم، نوسازی مدارس، ارتقای عدالت آموزشی، و... باقی نمیماند.
جدایِ از غلطهای مبرهن محتوایی، علمی، دستوری و نگارشی در بودجه شاهد تعارضاتی نیز در بخشهای مختلف آن هستیم، که برای ردیفهای بودجه یکسان، در محلهای مختلف هزینههای متفاوت اعمال شده است و گویی بودجه به خوددرگیری دچار است. بودجه اختصاص داده شده برای آموزش و پرورش در این لایحه، ۶۰_۶۱ درصد رشد داشته، ولی آموزش عالی شاهد رشد ۷۵ درصدی بوده، و باید خاطر نشان کرد که نهاد آموزش و پرورش با دو طرح "رتبه بندی" و "اعمال مدرک دوم تحصیلی" روبروست و قول عملی کردنش را داده، ولی آموزش عالی، اعمال چنین مصوباتی در دستور کار خود ندارد.
نویسندگان این لایحه، بودجه سال آینده را بر فرض میزان دلار ۱۱۵۰۰ تومان قرار داده اند و برای ابتدائیهای سرانهای تقریبا ۵.۴۰۰ هزار تومان و برای دانش آموزان بخش متوسطه اول و دوم سرانهای حدوداً ۷ میلیون تومان را، مکتوب و معین کرده اند و این در صورتی است که، دانش آموزان محصل در خارج از کشور که از لحاظ مالی از ایران تامین می شوند دارای سرانهای نزدیک به ۵۱ الی ۵۸ میلیون تومان هستند و مشخص نیست این هزینهها را برحسب چه میزان دلاری بیان شده است!
دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، با مسئولیت یکسان تربیت معلم، اما حقوق و وظایفی بس متفاوت را مشتمل هستند.
با در نظر گرفتن اینکه، برای هر نهادی یک بودجه تعلق می گیرد و یک درآمدی معین می شود، تا پرداخت گردد، تعداد دانشجویان دانشگاه فرهنگیان ۱۴ برابر تعداد دانشجویان دانشگاه شهید رجائی است، ولی بودجه آنها تنها ۷ برابر است، که بایستی این بودجه تعلق گرفته نیز ۱۴ برابر بوده و از طرفی انتظار این است که درآمد اخذ شده از دانشجویان فرهنگیان ۱۴ برابر باشد؛ اما در آمدی که از این دانشگاه گرفته می شود، بسیار بیشتر از این مقدار است.
دانشگاه هایی، چون شهید رجایی، صنعتی شریف، تهران و... که خدمات فنی و مهندسی را ارائه می دهند و قابلیت درآمدزایی دارند، درآمد اختصاصی آنها به اندازه حتی نصف دانشگاه فرهنگیان هم نیست، اما مسئله اینجاست، که اگر یک پردیس فرهنگیان با تعداد دانشجویی، حدود ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ نفر، درآمدی کسب کند، که از کل دانشگاه های، چون شهید رجایی هم بیشتر باشد، خوب صاحبنظران راهکارهای خود را به مسئولین دیگر دانشگاهها هم بگویند تا به این شکل کسب درآمد کنند.
پیرو اهمیت والای مقام معظم رهبری به قشر معلمین و اهمیت استخدام معلم از طریق دانشگاههای فرهنگیان و شهید رجایی، باید گفت که کشور ما در سال ۱۴۰۳ با ریزش شدید تعداد معلمین و افزایش تعداد بازنگشتگان مواجه است ولی، تمرکز فعلی صاحب منصبان بر جذب معلم از طرقی غیر آن من الجمله ماده ۲۸ است که صرفا با آزمون استخدامی و کاهش و حتی حذف دوره آموزشی است، و بنوعی باید گفت سهمیه دانش آموزان در کنکور برای ورود به دانشگاه فرهنگیان، در اختیار این قشر قرار میگیرد.
مشکلات و تعارضاتی بس فراوانتر در این زمینه موجود است، که تحریرش در اینجا نمیگنجد، ما تمام سعی خود را بکار بسته و هدفی جز عدالت خواهی در سر نداریم، اما آنچه مهم است این است که یک دست هیچگاه صدا ندارد و امیدواریم توجهای بیش از پیش به این مسائل مهم گردد.