
رسانهها و تسخیر افکار؛ ساخت رژیم صهیونیستی از ایده تا واقعیت
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، نشست «روان مقاومت» با موضوع تحلیل روانشناختی رویکرد رسانهای رژیم صهیونیستی و محور مقاومت در دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران و باحضور علی عبدی (کارشناس مسائل فلسطین) و دکتر رضا پورحسین (رئیس دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران) برگزار شد.
علی عبدی گفت: در سال ۱۸۹۶ نوشتهای منتشر شد که مبنای شکلگیری حرکت صهیونیستی را تعیین کرد. یک سال بعد، بر اساس همین ایده، اولین کنگره جهانی صهیونیستی در بال سوئیس برگزار شد که این کنگره بهعنوان نقطه آغازین برای شکلگیری رژیم صهیونیستی در فلسطین به شمار میرود. تقریباً پنجاه سال بعد از این تحولات، رژیم صهیونیستی در فلسطین پایهگذاری شد. این روند و حرکت صهیونیستی بهطور مستقیم به رسانهها مرتبط است. صهیونیستها از همان آغاز به قدرت رسانه پی بردند و فهمیدند که رسانهها در پیشبرد اهداف و استراتژیهای کلان صهیونیستی نقش حیاتی دارند. این امر در تجربههای بعدی نیز تکرار شد. اوج این مسئله پس از جنگ جهانی دوم بود، زمانی که صهیونیستها توانستند با تکیه بر مسئله هولوکاست، مشروعیت لازم برای اشغال فلسطین و تأسیس رژیم صهیونیستی را به دست آورند.
وی گفت: اشغال سرزمینی با تاریخ و هویت مشخص بهراحتی امکانپذیر نیست. نیاز به مشروعیتی بود که اقدام به اشغال سرزمین فلسطین و ایجاد رژیم جعلی صهیونیستی را توجیه کند. این مشروعیت در واقع توسط هولوکاست فراهم شد. پس از جنگ جهانی دوم و تحولات سیاسی، رژیم صهیونیستی توانست با تکیه بر هولوکاست، گفتمان خود را در سطح جهانی بهعنوان رژیم مشروع تثبیت کند. در سال ۱۹۴۷، پس از پایان قیمومیت بریتانیا بر فلسطین، بریتانیا مسئولیت این مسئله را به سازمان ملل واگذار کرد. در این زمان، آمریکا بهعنوان بازیگر اصلی در تأسیس رژیم صهیونیستی در فلسطین مطرح شد و هولوکاست نقش اصلی را در ایجاد مشروعیت برای رژیم صهیونیستی ایفا کرد.
وی افزود: پس از اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی در ۱۴ مه ۱۹۴۸ توسط داوید بنگوریون، اولین جنگ میان کشورهای عرب و رژیم صهیونیستی آغاز شد. مسئله هولوکاست همچنان بهعنوان یک ابرپروژه رسانهای برای توجیه و استمرار رژیم صهیونیستی مطرح بوده و در کنار آن مسئله آنتیسمیسم نیز همواره از سوی صهیونیستها بهعنوان ابزاری برای مشروعیتسازی و دفاع از رژیمشان استفاده شده است.
وی بیان کرد: از دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ به بعد، رژیم صهیونیستی برای ساماندهی فعالیتهای رسانهای خود، تشکیلات هاسپارا را ایجاد کرد که تحت نظر دفتر نخستوزیر قرار دارد. این تشکیلات شامل پنج وزارتخانه اصلی و دستگاههای دولتی مختلف است و بهطور مستقیم در کارزارهای رسانهای رژیم صهیونیستی مشارکت دارد.
ابزار رسانهای در جنگهای روانی و تبلیغاتی
وی گفت: رژیم صهیونیستی در حوزه فیلم و سریال نیز موفقیتهای بسیاری کسب کرده است. وی افزود که تولید سریالهایی مانند "هاتوفی" و "فودا" (آشوب)، در پلتفرمهایی مانند نتفلیکس، گامی دیگر در توسعه این جنگ رسانهای بود. وی همچنین از سریال "فودا" بهعنوان یکی دیگر از آثار موفق رسانهای صهیونیستی یاد کرد که بهویژه در میان بینندگان جهانی از طریق پلتفرمهایی مانند نتفلیکس پخش شده است.
وی افزود: رژیم صهیونیستی از رسانهها نهتنها بهعنوان ابزاری برای سرگرمی و اطلاعرسانی، بلکه بهطور عمده بهعنوان ابزاری در جنگهای روانی و تبلیغاتی استفاده میکند. رسانههای صهیونیستی در موارد مختلف، از جمله جنگهای اخیر در غزه، تلاش کردهاند تا تصویری مثبت از رژیم خود بسازند و جنایات آن را توجیه کنند. در این روند، رژیم صهیونیستی از هرگونه تبلیغات رسانهای برای مشروعیتبخشی به اقدامات خود بهره میبرد و بهویژه در مواقعی که بحرانهای شدید رخ میدهد، رسانهها به سرعت وارد عمل میشوند. یکی از اقدامات برجسته رژیم صهیونیستی در این عرصه، راهاندازی کمپینهای گسترده رسانهای و شناختی است. این کمپینها بهطور خاص بر اساس طراحیهای استراتژیک و با هدف تغییر افکار عمومی در داخل و خارج از اسرائیل شکل میگیرند. این کمپینها بهویژه در مواقع بحران یا جنگ، به شدت فعال میشوند تا حمایت عمومی از رژیم صهیونیستی را حفظ کنند.
وی افزود: در کنار هولوکاست و مسئله آنتیسمیسم، رژیم صهیونیستی از مفهوم "مبارزه با تروریسم" بهعنوان یکی دیگر از ابزارهای رسانهای خود استفاده میکند. بسیاری از جنایتها و حملات رژیم صهیونیستی به مردم فلسطین، با نام "مبارزه با تروریسم" توجیه میشود و رسانهها در این راستا تلاش میکنند تا این اقدامات را در نگاه جهانیان مشروع جلوه دهند. رژیم صهیونیستی حتی در برخورد با کودکانی که مورد حملات وحشیانه قرار میگیرند، از همین عبارت استفاده میکند تا آن را بهعنوان اقدامی برای امنیت ملی خود توجیه کند.
تحول در رسانهها پس از جنگ اکتبر
وی گفت: جنگ اکتبر ۲۰۲۳، که به "طوفان الاقصی" معروف است، نشان داد که رژیم صهیونیستی در استفاده از رسانهها و کمپینهای شناختی به مرحله جدیدی وارد شده است. در دو ماه اول پس از این جنگ، رسانههای صهیونیستی توانستند با استفاده از تبلیغات گسترده، جنایات خود را تحت پوشش موج مظلومیت نمایی قرار دهند. اما پس از آن، با شروع حملات زمینی به غزه و کشتارهای بیرحمانه، وضعیت رسانهای تغییر کرد و این بار، تبلیغات رژیم صهیونیستی بهجای مشروعیتبخشی به اقداماتش، به ضد خود تبدیل شد.
وی افزود: پس از افزایش خشونتها و کشتارهای بیرویه، رسانهها و افکار عمومی جهانی به سمت نقد و اعتراض به اقدامات رژیم صهیونیستی حرکت کردند. این تغییر در افکار عمومی باعث شد که رژیم صهیونیستی با چالشهای جدیدی در حوزه رسانهای و شناختی روبهرو شود. این تحول نشاندهنده اهمیت بیسابقهای است که رسانهها در جنگهای مدرن ایفا میکنند و میتوانند حتی بر تصمیمات سیاسی و نظامی تأثیرگذار باشند.
وی بیان کرد: یکی از مشکلات اصلی که رژیم صهیونیستی با آن روبهرو است، این است که همچنان به رسانهها بهعنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی و نظامی خود نگاه میکند، بدون آنکه به تأثیرات واقعی و عواقب آن توجه کند. در حال حاضر، رژیم صهیونیستی با بحرانهای رسانهای مواجه است که نشاندهنده پیچیدگیهای جنگهای شناختی در عصر مدرن است.
وی در پایان گفت: بهطور کلی، رسانهها به ابزار اصلی رژیم صهیونیستی در جنگهای روانی، تبلیغاتی و شناختی تبدیل شدهاند. این استفاده از رسانهها نهتنها در راستای تقویت تصویر رژیم صهیونیستی است، بلکه بهعنوان ابزاری برای توجیه و مشروعیتبخشی به جنایات آن نیز به کار گرفته میشود. در دوران معاصر، رسانهها نقشی حیاتی در سیاستگذاریهای جهانی ایفا میکنند و هر گونه تغییر در این عرصه، میتواند بر روندهای سیاسی و اجتماعی تأثیرات عمیقی بگذارد.