به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، مسعود بیگی؛ * شاید داستان برخورد خیر و شر به همان لحظهی آغاز خلقت انسان باز گردد که همهی ما آن را نخوانده از حفظ بلدیم.
اما شاید این ماهیت تکبر گونهای که همهی ما به نوعی از آن برخورداریم از همان الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ معروف آب بخورد که خداوند را غالب، و دشمنانش را مغلوب میداند. سخن صریح خدا درباره افرادی که اتفاقا نشانههای مشخص دارند. حالا نمیخواهم آسمان را به ریسمان ببافم، اما سلاح ما هم دربرابر آنها مشخص است، امید!
امید نه صرفا به این معنا که همه چیز خوب پیش خواهد رفت؛ بلکه اطمینان به آن که ما را به نتیجه برساند، صرف نظر از اینکه در بین مسیر چه اتفاقی بیافتد.
اما زخمها همیشه خوب میشوند، دیگر شاید درد فیزیکی هم نداشته باشند، اما جایشان که میماند؛ بگذریم.
برای ساخت تجهیزات به تکنولوژی نیاز داشتیم. اصلا چرا تقاضای تجهیزات داشتیم؟ برای اینکه بلد نبودیم بسازیم و خب تاکنون در محاسبات هستهای قبلا چنین محاسباتی انجام نشده بود. اما شهید شهریاری خط را میشکند و محاسبات را انجام میدهد. تنها کسی که در مملکت میتوانست این کار را انجام دهد، شخص شهید شهریاری بود ولاغیر.
یا همان سخنرانی معروف نتانیاهو که چندسال پیش گفته بود؛ تصویری که پشت سر من میبینید متعلق به شخصی است که در ایران بمب اتم میسازد! و ناگهان تصویر شهید فخری زاده پخش میشود که با خندههای شهید همراه میشود و میگوید: تا زمانیکه زنده هستم خواب به چشمان نتانیاهو نمیآید!
آنچه که از شهادت سوزناکتر بر میآید، مظلوم بودن است. آنانی که با روح بلندشان از اندیشهی ارتقای منزلت کشورمان غفلت نکردند و آن را کم بها نپنداشتند و از مسئولیت شانه خالی نکردند. آنهایی که گاه با آمد و شدها؛ بیمهریها را تحمل کردند و از میزان تلاششان نکاستند. شهادت برای ما حجتی است که میتوان در عرصههای خطیر به گونهای موثر بود که خشم و ترس دشمن را از فردای ما پنهان نسازد و در زمان حرکت ما در خلاف جهت جریان مورد نظر آنها، مارا به وعدهی حق برسانند؛ شهادت!
این همان غالب و مغلوبی است که ابتدای یادداشت عرض کردم. همان حرکتی که به واسطه امید در بند بند وجود ما شکل میگیرد و به برکتی که خداوند به واسطه وعده اش در قرآن، ما را پیروز میدان میگرداند؛ هرچند با هزینههای گزاف!
مرحوم امام (ره)، به زیبایی دلیل کینه استکبار با نظام جمهوری اسلامی ایران را نشان میدهد: «مهمترین نکته آن است که دشمنان و جهانخواران ما را تا کی و کجا تحمل میکنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند؟! به گفته قرآن کریم، هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمیدارند مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند. آری. اگر ملت ایران همه اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود را ویران کند؛ آن وقت ممکن است آنها ما را به رسمیت بشناسند؛ اما در همان حد که آنها آقا باشند و ما نوکر، آنها ابر قدرت ما ضعیف، آنها، ولی و ما قیم.
اما خب راهکار چیست؟!
میگوییم «تاب آوری» شما بخوانید رشد!
انطباق پذیری و رسیدن به تعادل، علی رغم مواجهه با رویدادهای آسیبزا معنای تاب آوری است. در تاب آوری فرد نه تنها از آسیبها و ناملایمات جان به در میبرد؛ بلکه از رشد و سلامت روانی اجتماعی نیز عقب نمیماند. پس مهمترین ویژگی تاب آوری این است که هم با آسیب همراه است هم با رشد. همان گوهری که آقا به ما نشان میدهد، تاب آوری.
*مسعود بیگی، معاونت سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه ایلام
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.