به گزارش گروه استانها خبرگزاری دانشجو، ابوالفضل نوری صادق؛ شناخت سنت های الهی در رخداد های گوناگون به ما در شناخت صحیح صحنه کمک شایانی خواهد کرد.به میزانی که ما به این سنت ها اشراف داشته باشیم میتوانیم حکمت اتفاقاتی که می افتند درک،و آنها را در جای خود و در درست ترین نقطه تحلیل کنیم.از رایج ترین سنت های الهی میتوان به سنت ابتلا و امتحان اشاره کرد که خداوند متعال راجع بهآن میفرماید:«وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ.»(و قطعا شما را به چيزى از [قبيل] ترس و گرسنگى و كاهشى در اموال و جانها و محصولات مى آزماييم و مژده ده شكيبايان را) یکایک موجودات و رخداد های اطراف ما ابزار و وسیله ایست تحت اختیار سنت ابتلای الهی،برای راستی آزمایی ادعای ایمان ما. با هر کدام آزموده میشویم تا ثابت شود چقدر پای ادعایی که از دیانت و ایمان میکنیم، ایستاده ایم.
از بزرگترین ابتلائات و امتحانات تاریخ بشری،بعثت پیامبر خاتم(ص) و جانشینی ائمه بعد از ایشان بود.
مردمی که معجزه اسلام را در تغییر شیوه زندگی خودشان دیده بودند و حالا قرار بود پاسدار اسلام ناب باشند نه اسلام تحجر.خداوند از امیرالمومنین علی علیه السلام تا امام حسن عسکری علیه السلام را ابزاری برای امتحان مردم قرار داد.
حالا این مردم بودند که باید پاسدار اسلام میبودند با اطاعت از فرامین ولی زمان خودشان و حفظ جان او از امیرالمومنین آغاز شد.
در حجة الابلاغ رسول خاتم پیش چشم همه جانشینی علی علیه السلام را ابلاغ کرد و همه پذیرفتند،اما چیزی نگذشت که هنوز جسم نبی (ص) در زیر خاک آرام نگرفته بود مردم از امر ولایت سر باز زدند و آن فرمانِ قطعی خدا را آشکارا زیر پا گذاشتند.
صحنهی عجیبی است. گویا مردم از اولین امتحان بعد فقدان نبی خاتم(ص) سر خورده بیرون آمده اند.علی (ع) بیست و پنج سال خانه نشین شد. فردی که از کودکی در دامان پیامبر خاتم رشد کرده بود تا روزگاری زمامدار امر راهبری جامعه مسلمین ، بعد او باشد،ناگهان به یکباره از صحنه ی حکمرانی کنار گذاشته شد و شد آنچه نباید. مردم در این امتحان شکست خوردند. در زمان امام حسن(ع) باز هم مردم آزموده شدند اما نتیجه چیزی جز شکست آنها در این امتحان نشد. روزگار سید الشهدا علیه السلام هم همینگونه...این روند ادامه داشت تا امام حسن عسکری علیه السلام.
جانشینی یکی پس از دیگری ائمه،فرصتی بود که خداوند حکیم در اختیار مردم میگذاشت تا در مسیر رشد و تربیت خود گام بردارند و عایدی آن بشود اطاعت از امر ولایت و حفظ جان امام زمانشان.
اما چه میشود جامعه نه تنها بوی این را نمیدهد،بلکه امام زمانش را در پیش چشمانش سر میبُرند اما گویا هیچ نشده.
این نشان از این دارد که در این کوره داغ ابتلائات هنوز جامعه به بلوغ لازم برای پذیرش فرامین امام معصوم و حفظ جانش نرسیده است.
این میشود که خداوند بعد از امام حسن عسکری علیه السلام جامعه را با نبودن امام حیّ و حاضر می آزماید.
از این به بعد مردم باید بدون دیدن امامشان نیل به سوی تربیت خویش کنند وقتی دیگر ترس از کشته شدن امام زمانش وجود نداشت منجی خواهد آمد. خداوند برای تربیت جامعه باید بستر های مختلفی قرار داده باشد. انتخابات میتواند یکی از بستر های ساخته شده توسط انسان اما در جهت این مهم باشد.
نوع نگاه جامعه به عرصه گزینش و انتخابات و شناخت اهمیت آن نمونه ای از رشد عقول مردم است و دیدگاه آنان و معیار های انتخابشان نمایانگر کمّ و کیف تربیت چند بعدی آنها.
اما گاهی شما میبینید که با وجود تجربه قبلی ناشی از انتخاب غلط،هنوز بخشی از جامعه که تعداد کمی هم نیست، از آن عبرت نگرفتهاند. این نشان میدهد مردم هنوز آن چنان که باید و شاید آماده پذیرش عدالت راستین الهی که مجری آن منجی عالم بشریت هست،نمیباشند. پس خداوند در مواجهه با این اتفاق باز هم در جهت تربیت و رشد جامعه علی الخصوص جامعه مسلمان،تاریخ را مجدد رقم میزند تا مردم دوباره طعم تلخ این جام زهر را بچشند.
حتی اگر این گزینش علی الظاهر سبب تضعیف حکومت اسلامی شود اما در پس آن حکمتی نهفته است.
اگر هدف از غیبت تربیت جامعه ای است که بتواند حافظ جان امام زمانش باشد، باید اصحاب آن گذر کرده از میادین سخت ابتلا باشند.
ابوالفضل نوری صادق
مسئول حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان استان سیستان و بلوچستان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.